حال ما را که به هجران تو عادت کردیم
باور وعدهٔ دیدار به این روز انداخت
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
با من بمان...کنارِ تو کاری کنم عزیز,
از سیب چیدن پدرم اشتباه تر!!!
#حامد_عسکری
@golchine_sher
سلام مونس قلبم، سلام حضرت عشق!
سلام ای همه جانم، سلام دولت عشق!
سلام، ای که نگاهت همیشه میپاشد؛
بهشورهزار دلم شوق و گاه حسرت عشق
نداشت منزلتی دل، عزیز! قبل از تو
تو آمدی و شدی اعتبار و شوکت عشق
در این شلوغیِ شهر همیشه دلآشوب
بگیر دست دلم را ببر به خلوت عشق
بگو که تا ابد اینجا کنار من هستی
برای من تو نباشی تمام... مهلت عشق
#جواد_محمدی_دهنوی
#عضوکانال
@golchine_sher
چسبیده بر روی عبای تو ستاره
از کهکشان ها رد شدی بی شک دوباره
گل میدهی در شعر من وقتی بسازم
با حسن یوسف ها برایت استعاره
بی شک تویی تفسیر والعصر خداوند
زیرا به روز وصلِ تو کرده اشاره
وا می کند هر روز دست ِ ظلم اینجا
از گوش دخترهای کوچک گوشواره
فرعون اگرچه می کُشد از ترسِ موسی
سربازهایت را میان گاهواره
بیدار خواهد شد جهان ،وقتی بیاید
الله اکبر با صدایت از مناره
#فرزانه_قربانی
#عضوکانال
#شعر_انتظار
@golchine_sher
رویدادی بزرگ می خواهم
اتفاقی که بی خبر باشد
کاش وقتی به خانه برگشتم
کفش های تو پشتِ در باشد...
#مژگان_عباسلو
@golchine_sher
گاهی میان مردم، در ازدحام شهر
غیر از تو، هرچه هست فراموش میکنم
#فریدون_مشیری
@golchine_sher
آنقَدَر شعرِ مرا خواندی و گفتی احسنت
فکرت افتاد که شاید تو دلیلش باشی؟
#محسن_صحت
@golchine_sher
مستی نه از پیاله نه از خُم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به آینه
آنقدر خیره شد که تبسّم شروع شد...
وقتی نسیم آه من از شیشهها گذشت
بیتابی مزارع گندم شروع شد
موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگویم؟ که ماجرا
از ربّنای رکعت دوّم شروع شد
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السّلامُ عَلَیکُم... شروع شد
#فاضل_نظری
@golchine_sher
من خواب دیدم از پل تجریش میروی
با پای من به سمت خودت پیش میروی
#احسان_افشارى
@golchine_sher
کم است حوصله و رنج و درد بسیار است
به هرکه مینِگَرم، چون خودم گرفتار است
#حسین_دهلوی
@golchine_sher
باران صدایم می زند، باران صدایش
باران مرا آورده تا صحن و سرایش
افتاده ام با خیل مشتاقان دریا
در بیکران جمکران اینک به پایش
من روبه روی گنبد فیروزه ای رنگ
دست دعایم آبی گلدسته هایش
تسبیح سبزم ریسه های نور در نور
انگشت انگشتم چراغانی برایش
پر می کشد دنبال کفترهای ایوان
از دل کبوتروار شعری در هوایش
خوشبوترین ها وقت باران یاس خیس است
اما نه تا وقتی که نم دارد عبایش
امشب برایش زیر باران می سرایم
باشد که باشد بر سرم چتر دعایش
#سهیلا_ابراهیم_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
کم سو شده چشمانِ من از گریه یِ بسیار
من مانده ام و یادِ تو و حسرت دیدار...
#محرم_زمانی
@golchine_sher