eitaa logo
گلچین شعر
14.7هزار دنبال‌کننده
926 عکس
314 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
آه ای غمت قصیده‌ی بی‌انتها حسین! غم با دلت عجين شده از ابتدا حسین! در موی بیدهای جهان مویه می‌کنند موسیقی عزای تو را بادها حسین! ای حُسن بی‌بدیل‌! چه حُسن‌ سلیقه داشت آن که نهاد نام بلند تو را "حسین" تا بوده نی به حرمت تو گل نداده است این است فرق بین نی و نیزه‌ها، حسین! وقت نوشتن از تو قلم سرخ می‌شود هم‌خانواده است گل سرخ با حسین من ماهی قناتم و روز و شبم یکی‌ست ای کاش می‌رساند به دریا مرا حسین. ای شعر ناب نام تو را "آب" می‌نهم تا بعد خواندن تو بگویند: "یا حسین"! @golchine_sher
ویرانهٔ جاوید بماند دل بی‌عشق آن دل شود آباد که ویرانهٔ عشق است @golchine_sher
خیلی حسین زحمت ما را کشیده ای خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم یک اربعین زیارت ما را ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم @golchine_sher
من برایت کوه کندم، تو مرا از ریشه ام عاشقی نه، بلکه رسوایی ست با تو پیشه ام لابلای عشق بازی ها نمی بینی مرا می رسد اما به گوش تو صدای تیشه ام سال ها بوی شکار تازه ای گیجم نکرد کاش آن شب هم نمی کردی گذر از بیشه ام رفتی و غم های من شد صد برابر بیشتر سنگ دل دیدی چه کردی با دل چون شیشه ام؟ بی وفایی کرده ای اما نمی دانم چه شد شوق دیدار تو رد شد باز از اندیشه ام @golchine_sher
یک بار هم ای عشق من از عقل میندیش بگذار که دل حل بکند مسأله ها را... @golchine_sher
تـرسم نکِشد بی تـو بـه فردا دلِ من... @golchine_sher
قلبِ سالارِ بنی آدم دریغا پُر غم است عرش و فرشِ عالمِ امکان سراسر ماتم است آهِ جانسوزِ عزا تا نُه فلک پیچیده است زین مصیبت صبحِ عالم تیره چون شامِ غم است مهر و ماه و مشتری خون گرید از سوز جگر آه و افغان از زمین تا بامِ عرشِ اعظم است در عزای کشتگانِ تشنه لب در کربلا قُدسیان بر سر زنان در هر کجای عالم است ناگهان از صدر زین خورشید دین شد سرنگون زین مصیبت تا به محشر قامتِ گردون خم است در عزای او ملائک نوحه خوانی می کنند خون بگرید آسمان در این عزا گویا کم است بعد از آن ظهرِ عطش با اینکه در کرب و بلا علقمه جاری ولیکن داغدار آدم است در عزای سرور دین ، سیّدِ خُلدِ برین کار دنیا تا قیامت ای دریغا درهم است ( شایق) امشب در عزای حضرتِ مولای عشق اشک هایش تا سحر جاری همانند یَم است @golchine_sher
غم که از حد بگذرد... دیوانه مجنون می‌شود... عاشق ِ وابسته از... دوری دگرگون می‌شود... @golchine_sher
هر کجا نیست کسی، آنطرفِ میز، منم خسته و غم‌زده با خویش گلاویز، منم هر چه افتاده کناری و نفهمیده کسی هیچ‌کس هم پیِ آن نیست، همان چیز منم خسته، خلقی پیِ ما میل ترحّم دارند شوم، شوریده، حزین، گریه‌ی یکریز منم ... هر که در من وطنی داشته، شد خانه خراب شهر ویران شده از غارت چنگیز منم به تنِ سردِ من اینگونه که داغِ تو نشست شاهِ قاجار تو، مشروطه‌ی تبریز منم ... اول قصّه‌ی سهراب، خوشایند، تویی... آخر قصّه ولی، تلخ و غم انگیز منم ... دل و دین، هوش و هوس،هر چه که بردی بشمر به خیال چه نشستی؟ ته پاییز منم ... بعد یک عمر اگر حالِ مرا میپرسی خنده‌ی زورکیِ از گله لبریز، منم @golchine_sher
صبح است تو را فقط چه کم دارم عشق بی دیدن تو هزار غم دارم عشق در قوریِ احساس دلم صبحانه بیتِ غزلی چه تازه دم دارم عشق @golchine_sher
عمرم که در خیالِ نگاه تو سر شدم عشقم که ذرّه ذرّه به پایت هدر شدم رودی که خواست راهی دریا شود، منم! دردا که درّه درّه فقط دربه‌در شدم می‌خواستم نبینمت امّا به اشتباه آیینه‌ام شکسته شد و بیشتر شدم فریادم از دهان خلایق شنیده شد روزی که با سکوت خودم هم‌نظر شدم گفتی صبور باش و فراموش کن مرا این شد که از وجود خودم بی‌خبر شدم... ‏ @golchine_sher
روس ها از سمت چشمت می رسند و ...ساده نیست! برج و باروهای شهرم باز هم آماده نیست می برد با خویش هرچیزی به دستش می رسد عشق هرگز اتّفاقی پیش پا افتاده نیست گریه ام را جای نمره ثبت کن در دفترت هیچ راهی جز قبول ِ آخرین تک ماده  نیست! آن طرف چشمت به فکر " ترکمنچایی"جدید! این طرف محصول من جز سهم " آقازاده " نیست. بی ثمر در کوچه ها دنبال آزادی نگرد شرط می بندم به غیر از ما کسی آزاده نیست بندری هم مرز طوفانیم و بی شک کار ِ ما کار ِ آن صخره که روی ساحلی لم داده، نیست! هیچ وقتی بهتر از حالا که همپای منی وقت ِ دل بستن به رویای بلندِ  جاده نیست! @golchine_sher