eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
787 عکس
272 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچند دشمنم شده‌ای دوست دارمت بر دوستان گلایه روا نیست ،بگذریم... https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
از کودکی دیوانه بودم، مادرم می گفت: از شانه ام هر روز می چیده ست شب بویی نام تو را می کَند روی میزها هر وقت در دست آن دیوانه می افتاد چاقویی بیچاره آهویی که صید پنجه ی شیری است بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی اکنون ز تو با نا امیدی چشم می پوشم اکنون ز من با بی وفایی دست می شویی آیینه خیلی هم نباید راست گو باشد من مایه رنج تو هستم، راست می گویی https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
از ملامت روی نتوان تافتن در راه عشق پا به فریاد جرس از کاروان نتوان کشید زندگی با هوشیاری زیر گردون مشکل است تا نگردی مست این بار گران نتوان کشید https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
‌ این را بنویس یادگاری: گنجشک به قیمت قناری! جادوی رسانه مسخمان کرد با شعبده و شلوغ‌کاری ز سر زنان کشیدند گفتند ! سرباز مدافع وطن را کشتند به جرم پاسداری! جلّاد و شهید جابجا شد در مغلطه‌ی خبرگزاری! افسوس که چشم‌انتظاران ماندند به چشم‌انتظاری! کو غیرت قیصر امین‌پور؟ کو شور حمید سبزواری؟ از پا منشین، دوباره برخیز ای شعر بلند https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
دارد هوای نوکر خود را فقط حسین  چون یاور است یاور خود را فقط حسین بی آب و  دانه آنکه رهایش نمیکند بر گنبدش کبوتر خود را فقط حسین تنها شهید تشنه که قبل از تولدش آگاه کرد مادر خود را فقط حسین پیچیده است آن پدری که به دست خویش لای عباش اکبر خود را فقط حسین هم شیرخواره بر سر دستش سپرده جان هم دفن کرده اصغر خود را فقط حسین شاهی که در کشاکش شمشیر و تیغ و تیر بسته نماز آخر خود را فقط حسین   تنها پدر که با سر خود تا خرابه رفت، آرام کرد دختر خود را فقط حسین انداخته ست سایه سر را ز روی نی دارد هوای خواهر خود را فقط حسین تنها امام عشق که در کارزار جنگ داده به دلبرش سر خود را فقط حسین https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
من خود دلم از مهر تو لرزید، وگرنه تیرم به خطا می‌رود اما به هدر نه! دلخون‌شده‌ی وصلم و لب‌های تو سرخ است سرخ است ولی سرخ‌تر از خون‌جگر، نه با هر که توانسته کنار آمده دنیا با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه! بد خلقم ‌و ‌بد عهد، زبان بازم و مغرور پشت سر من حرف زیاد است! مگرنه؟ یک بار به من قرعه‌ی عاشق شدن افتاد یک بار دگر، بار دگر، بار دگر... نه! فاضل نظری https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
هزاران دوستت دارم به گوش باد نجوا شد رسد آیا کمی از آن به گوش دلبرم امشب...؟ یاس_کرمانی https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
گاهی خیال می‌کنم از من بریده‌ای بهتر ز من برای دلت برگزیده‌ای از خود سوال می‌کنم آیا چه کرده‌ام در فکر فرو می‌روم از من چه دیده‌ای فرصت نمیدهی که کمی درد دل کنم گویا از این نمونه مکرر شنیده‌ای از من عبور می‌کنی و دم نمیزنی تنها دلم خوش است که شاید ندیده‌ای یک روز می‌رسد که در آغوش گیرمت هرگز بعید نیست، خدا را چه دیده‌ای! https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
‌ شست باران همه‌ی کوچه خیابان‌ها را... پس چرا مانده غمت بر دل بارانی من؟! منزوی https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد من سالهاست هیچ نمی آورم به یاد ‌‌ بی اعتنا شدم به جهان ،بی تو آنچنان کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد ‌‌‌ رسم این مگر نبود که گر آتشم زنی خاکستر مرا نسپاری به دست باد ‌‌‌ گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد   ‌‌‌ این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد ‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
این پاییز تو را کم دارد برای قدم زدن وگرنه من آدم خانه نشینی نیستم ... https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
یوسفِ گُم گشته بازآید به کنعان، غم مَخُور کلبه ی حزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور ای دل غمدیده، حالت بِه شود، دل بَد مکن وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور گر بهارِ عمر باشد باز بر تختِ چمن چتر گل در سر کَشی، ای مرغِ خوشخوان غم مخور دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور هان مَشو نومید چون واقِف نِه‌ای از سِرِّ غیب باشد اندر پرده بازیهایِ پنهان غم مخور ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَر کَنَد چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ راهی نیست، کان را نیست پایان، غم مخور حال ما در فِرقت جانان و اِبرامِ رقیب جمله می‌داند خدایِ حالْ گردان غم مخور حافظا در کُنجِ فقر و خلوتِ شبهایِ تار تا بُوَد وِردَت دعا و درسِ قرآن غم مخور حافظ https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
دلتنگت هستم! یادم بده چگونه ریشه‌های عشق را درآورم. یادم بده چگونه اشک‌هایم را تمام کنم. یادم بده چگونه قلب می‌میرد. و اشتیاق خودکشی می‌کند! اگر پیامبری، از این جادو، از این کفر، رهایم کن! عشق، کفراست پس پاکم کن! بیرونم بکش از این دریا، که من شنا نمی‌دانم! نزار قبانی https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
تا کنون هیچ نسیمی نوزیده ست به لطف بعد از این هم نوزد باد موافق با من باش تا با نظر بخت مطابق باشم گر چه یک عمر نبوده ست مطابق با من نظری https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
کاش هر صبح به دیدار تو بیدار شدن تو دوا باشی و با عشق تو بیمار شدن با تو بودن همه‌ی عمر نفس در نفس‌ات سر به گیسوی تو از عطر تو سرشار شدن https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
🔹کبوتران حرم🔹 لاله‌های شکفته در شیراز عطر و رنگ بهار داده به باغ رو به محراب نور وا شده، سرخ گلِ گلدسته‌های شاهچراغ بانگ خون و حماسه می‌آید از گلوی حماسه‌خوانی ما باز آواز کوچ پیچیده در هیاهوی آسمانی ما باد از باغ اشک زائرها دستمالی سپید آورده از مسیر کبوتران حرم کاروانی شهید آورده زن: شهیدی‌ست بین چادر نور مرد: آیینه‌ای خدادادی زندگی چیست؟ کودکی در خون گاه امّا به نام آزادی لاله‌های حریم شور و شعور شعر خون خوانده‌اند با حافظ آی زائر! زیارت تو قبول به سفر می‌روی؟ خداحافظ پر بکش رو به اوج، هم‌وطنم فارغ از دشمنان فرسوده ما همه هم‌دلیم و هم‌قسمیم آی زائر؟ خیالت آسوده https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
دوست داشتنت نسکافه‌ای بود که یک بار آن را نوشیدم و حالا سال‌هاست خوابم نمی‌برد.. https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
از بس فرار كرده‌ام از خویش‌ِخويشتن گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
ما برایش جان فدا کردیم و او با طعنه گفت: چیزِ دندان گیرِ مرغوبی نداری بیشتر؟ https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
ای یاد تو در خاطر من جاودانه  ای بی تو چشمم چشمه ی اشک شبانه ای روشنایی ، ای چراغ زندگانی ای رفته در ابر سیاه بی نشانی وقتی تو رفتی ... از مشرق لب ها طلوع خنده ها رفت از دست من وز دست ما آینده ها رفت وقتی تو رفتی ... مهتاب بام آسمان کمرنگ تر شد وقتی تو رفتی ... دنیا به چشمم از قفس هم تنگ تر شد وقتی تو رفتی ... اندوه شوق زندگی را از دلم برد وقتی تو رفتی ...  برگ درختان زرد شد ، خورشید افسرد وقتی تو رفتی ... مرگ خندید در جمع ما انگیزه های زیستن مرد  از باد پرسیدم: کجا رفت ؟ گفتا که من هم در پی آن رفته از دست، سرتاسر دنیا خزیدم  اندوه ، اندوه او را ندیدم ! از شب سراغت را گرفتم شب گفت : افسوس  او ماه من بود  من هم به امید طلوعش ماه ها تاریک ماندم همراه مرغ حق به یادش نغمه خواندم خود را به دریاها و صحراها کشاندم با یاد او در هر قدم اشکی فشاندم در دشت های دور و ناپیدا دویدم او را ندیدم! با ماه گفتم: ماه من کو؟ رنگش پرید و زیر لب گفت: بر بام و روزن های عالم سر کشیدم شب تا سحر سرتاسر دنیا دویدم در لابه لای برگ جنگل ها خزیدم با جست و جوها، خستگی ها، شبروی ها او را ندیدم از رعد پرسیدم ز نامت فریاد او در گنبد افلاک پیچید چون مادران داغدیده ناله سر کرد با ابر گفتم قصه ات را روی زمین را در غمت از گریه تر کرد ای یاد تو در خاطر من جاودانه ای بی تو من همسایه ی اشک شبانه وقتی تو رفتی ... اندوه، شوق زندگی را از دلم برد وقتی تو رفتی ... برگ درختان زرد شد، خورشید افسرد وقتی تو رفتی ...  مرگ ... خندید در جمع ما انگیزه های زیستن مرد ... مهدی سهیلی https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
بی تفاوت می نشینیم از سر اجبار ها مثل از نو دیدن صدباره ی اخبار ها خانه هم از سردی دل های ما یخ میزند در سکوت ما، صدا می آید از دیوار ها هر شبم بی تابی و بی خوابی و بی حاصلی حال و روزم را نمی فهمند جز شب کارها دوستت دارم ولی دیگر نخواهم گفت چون "دوستت دارم" شده قربانی تکرار ها خنده های زورکی را خوب یادم داده ای مهربان بودی ولیکن مثل مهماندارها ! گفت تا امروز دیدی من دلی را بشکنم؟! بغض کردم خودخوری کردم نگفتم بارها...  سید تقی سیدی https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
من زنده بودم اما انگار مرده بودم از بس که روزها را با شب شمرده بودم ده سال دور و تنها، تنها به جرم این که او سرسپرده می خواست، من دل سپرده بودم ده سال می شد آری، در ذره ای بگنجم از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد گویی به جای خورشید من زخم خورده بودم وقتی غروب می شد، وقتی غروب می شد کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم! محمدعلی بهمنی https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
غیر مُشتی غنچه‌ی پرپر چه باقی مانده است؟ از بهار، ای باغبان! دیگر چه باقی مانده است؟ عشق را در من دمیدی، کاش می‌دیدی ز من بعد از آن طوفان ویرانگر چه باقی مانده است! فاضل نظری https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
عیان نشد که چرا آمدم، کجا رفتم دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم # حافظ https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0
به کنج عافیت، می‌خواستم کز فتنه بگریزم بلای عشق ناگه از در و دیوار پیدا شد... # هلالی جغتایی https://eitaa.com/joinchat/646840548C8f90df0db0