eitaa logo
گلچین شعر
16.7هزار دنبال‌کننده
930 عکس
314 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
کافر به چشم‌های تو باور می‌آورد آن چشم‌ها که آه مرا بر می‌آورد من در پی تو هستم و مردم پی بهشت ایمان شهر، کفر مرا در می‌آورد عطر تو خوش‌تر است از آن عطرها که باد از سوی باغ‌های معطر می‌آورد آتش بزن به خاطره‌هایی که در قفس پرواز را به یاد کبوتر می‌آورد عاشق شدم، که تلخی ایام سرنوشت بی یاد عشق، حوصله را سر می‌آورد ... @golchine_sher
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم هرکس وسیله داشت برای هدایتش ما با نســیم روضـه‌ی تو با خــدا شدیم وقتی که جاه‌ و مال و هوس راهمان گرفت با رمز یاحسین ز شیطان جدا شدیم ذکر حسین اشرف اذکار عالم است گفتیــم و همـدم همه‌ی انبیــا شدیم مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم ما را خدا برای غمت برگزیده است با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم شب‌های جمعه مادرتان روضه‌خوان ماست با ناله‌های دل شکنش هم نوا شدیم شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
بگذار ، که بر شاخه ی این صبح دلاویز بنشینم و از عشق سرودی بسرایم آنگاه ، به صد شوق ، چو مرغان سبکبال ، پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم خورشید از آن دور ، از آن قله پر برق آغوش کند باز ، همه مهر ، همه ناز ? سیمرغ طلایی پرو بالی ست که چون من از لانه برون آمده ، دارد سر پرواز پرواز به آنجا که نشاط است و امیدست پرواز به آنجا که سرود است و سرورست آنجا که ، سراپای تو ، در روشنی صبح رویای شرابی ست که در جام بلور است ? آنجا که سحر ، گونه گلگون تو در خواب از بوسه خورشید ، چو برگ گل ناز است ، آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد چشمم به تماشا و تمنای تو باز است ! من نیز چو خورشید ، دلم زنده به عشق است راه دل خود را ، نتوانم که نپویم ? هر صبح ، در آیینه جادویی خورشید چون می نگرم ، او همه من ، من همه اویم ! او ، روشنی و گرمی بازار وجود است در سینه من نیز ، دلی گرم تر از اوست او یک سرآسوده به بالین ننهادست من نیز به سر می دوم اندر طلب دوست ? ما هردو ، در این صبح طربناک بهاری از خلوت و خاموشی شب ، پا به فراریم ما هر دو ، در آغوش پر از مهر طبیعت با دیده جان ، محو تماشای بهاریم ? ما ، آتش افتاده به نیزار ملالیم ، ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم ، بگذار که سرمست و غزل خوان من و خورشید بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم  @golchine_sher
شمالی که باشی دلتنگی ات خشک نمی شود هی رشد می کند می شود یک جنگل ... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از راه آهن تا جماران گریه کردیم در جای جای شهر تهران گریه کردیم ما چشمهامان مثل ابر نوبهاریست پاییز شد، مانند آبان گریه کردیم وقتی خبر پیچید که مردانگی مُرد با حسرت و اندوهِ دوران گریه کردیم هرجا کبوتر روی دست مردم شهر _ تشییع شد ،با چشم ایران گریه کردیم در عمر کوتاهی که طی شد با غم عشق از ابتدا تا خط پایان گریه کردیم رفتند یاران سبکبال و جوانمرد جامانده ایم از غم چه پنهان ،گریه کردیم با آرمانهامان دوباره عهد بستیم وقتی خیابان در خیابان گریه کردیم ما سربه داران خراسانیم امروز هربار با لطف رضا جان گریه کردیم این اشکها روزی اثر دارد بفهمید از برکت یاد شهیدان گریه کردیم @golchine_sher
عاشقی جرم قشنگی ست مرا دار نزن شده ام عاشق تو، عشق مرا جار نزن اي که از راز دل عاشق من با خبری عشق پنهان مرا تهمت انکار نزن شده ام بسته به عشقت ،به يقين میدانی پس تو هم قلب مرا زخمه بسیار نزن خواستم تا که شوم عاشق شیرین صفتت عشق شيرين مرا ، مهر خریدار نزن عاشقم باش عزیزم تو نگو عشق خطاست به خطا زخم براین عاشق تبدار نزن من که ديگر شده ام عاشق و دلبسته تو تو بیا سنگ به این خسته ی بيمار نزن  @golchine_sher
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 ۳| در رثای آزادی 📌شعرخوانی جمعی از شاعران استان مازندران در حمایت از مردم مظلوم فلسطین شاعر: نوروز رمضانی 🎙تولید واحد موسیقی حوزه‌هنری استان مازندران ┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄ ☎️ روابط عمومی حوزه هنری استان مازندران
گر شدی عاشق بدان دیوانه‌وارش بهتر است در قرار یار، عاشق بیقرارش بهتر است  در عطش حالیست از آب گوارا بیشتر چشمهای مست خوب اما خمارش بهتر است گیسوانت را که چون دریاچه در موج آمده  باز کن بر گرد گردن، آبشارش بهتر است دست در دستت نهادن، چشم در چشمت شدن چار فصل سال خوب اما بهارش بهتر است  این غزل رازی‌ست بین چشم او با چشم من بس کنم حتی غزل هم راز دارش بهتر... @golchine_sher
و عمقِ عشق، هیچ‌گاه شناخته نمی‌شود؛ مگر در زمان جدایی! @golchine_sher
خرید آنکه به عشقش تمام حادثه ها را رضا به حکم خدا شد ندید اگرچه رضا(ع) را زمانه فاصله انداخت بین او و برادر کسی به نیل مگر زد دوباره پای عصا را!؟ گمان کنم که خدا خواست با جدایی آنها نصیب مردم ایران کند دو قبله نما را شده است ارض مقدس ،زمین بی علف قم همین که مظهر عصمت برآن گذاشته پا را عفیفه ای که مقامش شده شفیعه ی جنت گرفته دست کریمش همیشه شاه و گدا را شده است قبله ی حاجات و در کنار جهانی پناه داده به کویش من مدیحه سرا را **** سراغ مرقد بانوی عالمین گرفتیم حواله شد که زیارت کنیم قبر شما را @golchine_sher