eitaa logo
گلچین شعر
17.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
459 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی دانم که دیدارت در اقبال که می افتد و یا تصویر رویت در کدامین برکه می افتد محاق افتاده می گویند کم بینان نمی آیی ولی از پرده بیرون ماه عالم ، بلکه می افتد سلام ای وعده ی صادق،جهانی چشم در راه است به تعبیر ظهورت در همان روزی که می افتد ولی در مقدمت بد می شود اوضاع بعضی ها دغل بازان ما بازارشان از سکه می افتد جهان در انتظار بانگ زیبای انا المهدی است که بی شک اتفاق از سرزمین مکه می افتد @golchine_sher
بس که با جرأت حریف ِ دشمن ِ گمراه شد کوه؛ با این استقامت نزدِ ایران، کاه شد آن زمستانی که شد فصلِ بهارِ همدلی خارِ چشم دشمنان و عده ای بدخواه شد تاج و تختِ ذلّت از بنیان شکست و خورد شد عزّت و غیرت بلایِ جانِ هر خودخواه شد ظلم شد نابود؛ در حولِ مدارِ اتحاد سرزمینم غرق در آرامشی دلخواه شد با دعایِ دستِ روح الله(ره) برکت بازگشت دستِ ناپاکِ چپاول از وطن کوتاه شد فارس و کرد و بلوچ و لر، عرب تا آذری با هدفهایِ امام ِ عاشقان همراه شد مرگِ استبداد را در اوجِ استقلال دید هر که از پیروزیِ این انقلاب آگاه شد پرچم سبز و سفید و سرخ شد ناموسمان تار و پودش یاعلی(ع) گفت و عدالتخواه شد تا که جمهوری اسلامیِ ایران شد "حرم" با شهیدان؛ کوچه هایش هم زیارتگاه شد! @golchine_sher
ای در شجاعت مثلِ حیدر؛ یا أباالفضل(ع) آیینهٔ ساقیِ کوثر؛ یا أباالفضل(ع) ای مشکِ تو رؤیایِ دریایِ خروشان آقاترین سقّایِ برتر؛ یا أباالفضل(ع) دُرّ ادب شخصیَتَت را داده جلوه ای بر رکابِ شیعه گوهر؛ یا أباالفضل(ع) باب الحوائج هستی و با ذکرِ نامت آرام شد هر قلبِ مضطر؛ یا أباالفضل(ع) ای تشنهٔ عشقِ به فرزندانِ زهرا(س) فرمانپذیرِ امرِ مادر؛ یا أباالفضل(ع) أم البنین(س) میگفت: آقایت حسین(ع) است این را بدان تا روز محشر؛ یا أباالفضل(ع) روز مبادایِ حسینم زود بگذر- از دست و چشم و بلکه از سر؛ یا أباالفضل(ع) نانِ علی(ع) باشد حلالت جانِ مادر جان را فدایش کن سراسر؛ یا أباالفضل(ع) باید سپر باشی برای خیمه... باید- باشی علَمدارِ دلاور؛ یا أباالفضل(ع) مادر! حواست بیشتر باشد به زینب(س) خیلی محبّت کن به خواهر؛ یا أباالفضل(ع) بر چادرش تقدیم کن هر روز، بوسه ای حافظِ ناموس و معجر؛ یا أباالفضل(ع) من آرزو دارم شوَد هر لحظه جانت قربانِ این خواهر- برادر؛ یا أباالفضل(ع)! @golchine_sher
روشنی بخش ِ دلِ آل کسا آمده است به تمنّایِ علی(ع) خیل گدا آمده است گفته تبریک و پیِ نان و نوا آمده است نوهٔ فاطمه(س) و شیر خدا آمده است رنگ و رخساره ای از حضرتِ حیدر دارد علی اکبر(ع) لقبِ شبه پیمبر(ص) دارد داده شد جرعه ای از باده به أمّ لیلا(س) بادهٔ کامل و آماده به أمّ لیلا(س) قرعهٔ مادری افتاده به أمّ لیلا(س) چه دل-آرا پسری داده به أمّ لیلا(س) کعبه را گل زده و بازگشایی کرده آن خدایی که علی بن حسین(ع) آورده صوتِ زیبایِ اذان؛ دور و برَش میگردد قبله حیران شده و دورِ سرش میگردد دورِ لبخندِ ملیحِ پدرش میگردد پدرش هم که به دورِ پسرش میگردد دلِ عاشق شده! با نغمهٔ دلخواه بگو أشهدُ أنّ علیا ولی الله بگو در اصالت علوی، خَلقاً و خُلقاً نبوی در سخاوت حسنی، صاحبِ گفتارِ قوی شده شهزاده ای از طایفهٔ مرتضوی هست با سیدِ سجّاده نشینان؛ أخَوی وقتِ جاری شدنِ چشمهٔ احساس رسید قامتش تا که به سرشانهٔ عباس(ع) رسید درس ِ آزادگی و لطف و کرَم را آموخت راهِ ویرانیِ بنیانِ ستم را آموخت سبکِ جنگیدنِ در اوجِ جنم را آموخت از عمو؛ پیر شدن پایِ علَم را آموخت یاعلی(ع) گفته و شمشیر گرفتند به دست عمه زینب(س) به تماشایِ دو آیینه نشست خوش عمل کرد به قولِ ازلی روز دهم بود، دور و برِ ناموسِ علی(ع) روز دهم در جواب پدرش گفت: بلی... روز دهم ماند، بی چون و چرا پایِ "ولی" روز دهم بسکه از هر چه به جز؛ عشقِ پدر دست کشید رزقِ پرواز رقم خورد و به شهزاده رسید * رفت از خیمه و با آه نمیرفت ایکاش با لبِ تشنه و جانکاه نمیرفت ایکاش طرفِ لشکرِ بدخواه نمیرفت ایکاش پیش چشمانِ پدر راه نمیرفت ایکاش دوره کردند و همین خورد زمین؛ جانِ حسین(ع) حلقه زد اشک، سراسیمه به چشمانِ حسین(ع) نفس ِ تازه-جوانش نفسی-دائم بود غرقِ خون در وسطِ هلهلهٔ ظالم بود چند مردِ قدَر و تازه-نفس لازم بود بُردنش کارِ جوانانِ بنی هاشم بود شد سراپایِ تنش یکسره إرباً إربا جمع شد عشقِ حسین بن علی(ع) بینِ عبا! @golchine_sher
الهی! این شب بارانی اسفند کاری کن برای غنچه و روئیدن لبخند کاری کن برای رجعت سبز پرستو ها پس از باران برای آن بهارانی که می گویند کاری کن رها کن از قفس این مرغ های نیم بسمل را برای سربدارانی که در بندند کاری کن پیاپی می وزد از دشت نرگس عطر دیدارت برای لحظه های شادی و پیوند کاری کن زمینت دیگر از این تیغ های تشنه سیراب است به جان آن یگانه منجی ات سوگند کاری کن @golchine_sher
می نشینم گوشه ای و آهِ حسرت میکشم گوشه-چشمی از تو را عمریست منّت میکشم از ازل «قالوا بلی» گفتم برای دیدنت سال ها بر دوش خود بارِ امانت میکشم مهزیارت بی تو شد آواره! امّا بی تو من... این نفس هایِ کذایی را چه راحت میکشم! خوشبحالِ عاشقی که گفت با عجز و نیاز ناز چشمان تو را محض عبادت میکشم عهد بستم با تو امّا نفْس عهدم را شکست اینچنین در وادیِ عصیان اسارت میکشم تا که آقا سر به زانوی تو روزی جان دهم روز و شب بر لوح دل نقش ِ شهادت میکشم در خیالاتم تجسّم میکنم رویِ تو را رنجِ بسیاری از این طرزِ زیارت میکشم باز هم یکسالِ دیگر باعثِ زحمت شدم نیمۂ شعبان که می آید خجالت میکشم! @golchine_sher
بر شام سیاه شیعیان ماه آمد درمانگر هرچه درد، از راه آمد عطر قدمش میان دنیا پیچید ای منتظران بقیه الله آمد @golchine_sher
دوباره شبِ نیمه-شعبان شد و تویِ جمکران بیقرارت شدم نشستم غمت رو ورق میزنم دوباره تویِ خلوتِ با خودم زمان؛ لحظه لحظه تو رو یادِشه تو عشقِ قدیمی و امروزه ای شده دلخوشیِ من این گنبدِ دل انگیزِ آبیِ فیروزه ای چراغونیه و تموم حیاط برا جشن میلادِ تو غرقِ نور عزیزِ دلم، چند سالی میشه نداره برام جشنِ بی تو؛ سرور ندارم به جز دیدنت حاجتی بشینه الهی به گوشم صدات توو محرابِ این مسجدِ دلنشین باهات عهد بستم بمیرم برات یه اهلِ دلی دیدم و خواستم به من هم بِدِه راهِ عشق و نشون بهم گفت: هر روز؛ نذر ظهور نمازِ امام ِ زمان(عج) و بخون شبِ عیده و هدیه باید برات بیارم یه دنیا دلِ بیقرار باید تا که برگردی کاری کنم بشه دُورِ خیمه ت پُر از مهزیار همه-آرزومه نگاهم کنی بدونی من و کاش یارِ خودت نشد که بیای و تویِ جمکران تولد بگیرم کنار خودت گناهام زیاده ولی تا ابد خدا شاهده دوست دارم تو رو همه-هفته چشمَم به راهه ولی غروبایِ جمعه ندارم تو رو مقیّد نبودن به ذکرِ فرج شنیدم تو رو خیلی میده عذاب خدا نگذره از کسی که تو رو نمیخواد به قدرِ یه لیوانِ آب به قران قسم خیلی دلتنگتم به همصحبتی با تو دارم نیاز میخوام که برام توو نجف سورهٔ "محمد(ص)" بخونی با صوتِ حجاز دلم رفته سرداب و حیفه نگم شبِ جشنِ میلادت از سامرا همونجا که نیمه شبا توو قنوت برا شیعیانت میکردی دعا دلم رفته از سامرا؛ علقمه که عمریه دارن با هم رابطه تموم شه تا که غیبتِت زودتر أباالفضل(ع) باید بشه واسطه! @golchine_sher
ای حضرتِ آیینه صفات أدرکنی منجی تمام کائنات أدرکنی طوفان زده ایم! جانِ جدّت برگرد ای وارث کشتی نجات أدرکنی! @golchine_sher
زمین از حجت حق لحظه ای خالی نمی ماند و این یعنی کـه باید شاه بیت آخری باشد @golchine_sher
کاش ما با تو سر صحبتمان گل می کرد به تو بیش از همگان رغبتمان گل می کرد و تو می آمدی و در گذر کوچه ی عمر غنچه غنچه دل پر محنتمان گل می کرد می رسیدی تو به همراه نسیم و باران و کویـر عطشِ غربتمان گل می کرد با تو شب از دل تنهایی ما پر می بست صبح در گوشه ی هر خلوتمان گل می کرد گر تو می آمدی ای چشمه ی آیینه و نور پیچک عشق تو بر قامتمان گل می کرد کاش می شد به رگ غیرتمان بر می خورد یا که ما با تو سر صحبتمان گل می کرد @golchine_sher
امشب دلم را دستِ بیداری سپردم لحظات سختِ بی تو بودن را شمردم می دیدمت ایکاش قدرِ یک تبسّم ایکاش پیش پایِ تو جان می سپردم با دیگران خوش بودم و با تو غریبه از این و آن دل بردم از تو دل نبردم من از خودم ناراضی ام! دارم گلایه... آخر چرا از درد هجرانت نمُردم؟! همدست با شیطان شدم! خیلی دلت سوخت شرمنده ام از اینکه قلبت را فشردم در سجدهٔ بعد از نمازت گریه کردی در سجدهٔ بعد از نمازم غصه خوردم انداختم خیلی ظهورت را به تأخیر امسال هم آقا به درد تو نخوردم! @golchine_sher