امشب دلِ من رفته به مهمانیِ عشق
تا بشنَوَد آوای غزلخوانیِ عشق
ای کاش که عاشقانهتر آید باز
از این سفرِ شگفت و عرفانیِ عشق
#حسن_یزدان_پناهی_فسا
#عضوکانال
@golchine_sher
خدا را شكر، آهی هست، گاهی همدمی دارم
در اين هنگامهی بی همدمی، شادم غمی دارم...
مخواه از من كه با اشكی بريزم هيبت خود را
كه روی شانههای خستهام ارگِ بَمی دارم
هوای بی کسی بعد از تو آنسان آدمم كرده
كه در هر خانهای پا میگذارم مَحرمی دارم!
برای سيب دادن دستِ مردم، شاخه خم كردم
شما دست كجی دارید و من دست خَمی دارم
كويری با تفاخر گفت: دريا بوده ام روزی...
تو اما قطرهای! گفتم: اقلاً من نَمیدارم!
چيَم جز «اشک و آه و خشم و غربت؟» پس رهايم كن
كه با اين «آب و باد و خاک و آتش»، عالمی دارم!
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
نوشتم اول خط: بسمه تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد
که بندۀ تو نخواهد گذاشت هرجا سر
قسم به معنی «لا یُمکن الفرار از عشق»
که پُر شدهست جهان از حسین سرتاسر
نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن
به آسمان بنگر! ما رایت الا سر
سری که گفت من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند میروم با سر
هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر
همان سری که یَُحّب الجمال محوش بود
جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر
سری که با خودش آورد بهترینها را
که یک به یک همه بودند سروران را سر
زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر
سپس به معرکه عابس «اَجَنَّنی» گویان
درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
بنازم ام وهب را به پارۀ تن گفت:
برو به معرکه با سر، ولی میا با سر
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید
گذاشت لحظۀ آخر به پای مولا سر
در این قصیده ولی آنکه حُسن مطلع شد
همان سریست که بُرده برای لیلا سر
سری که احمد و محمود بود سر تا پا
همان سری که خداوند بود پا تا سر
پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد
پُر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر
امام غرق به خون بود و زیر لب میگفت:
به پیشگاه تو آوردهام خدایا سر
میان خاک، کلام خدا مقطعه شد
میان خاک: الف، لام، میم، طاها، سر
حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب
چه خوب شد که نبودهست بر بدنها سر
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هر که هرچه دلش خواست داد، حتی سر
نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او
ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر -
جدا شدهست و سر از نیزهها درآوردهست
جدا شدهست و نیفتاده است از پا سر
صدای آیۀ کهف الرقیم میآید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
چه قدر زخم که با یک نسیم وا میشد
نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر
عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت؟
به چوب، چوب محمل؛ نه با زبان، با سر
::
دلم هوای حرم کرده است میدانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر
#سیدحمیدرضا_برقعی
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#دیر_راهب
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
❤️کاش جای بوسهاش میماند بر پیشانیام
با خدا بودن نشان از مِهر میخواهد نه مُهر!❤️
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
منم ماه زیبای اردیبهشت
نگهبان آتش ، مقدس سرشت
عروس بهارم پر از عطر و گل
که پیشانی ام را خدا خوش نوشت
#سمیه_پرویزی
#عضوکانال
@golchine_sher
قول می دهم
هرگز تو را کتاب نکنم
این مردم شعر نمی خوانند
و تو در کتابفروشیها
خاک خواهی خورد.
#اقدس_خیرالله_پور
#عضوکانال
@golchine_sher
هنوز گر چه صدایت غریب و غمگین است
بلند حرف بزن،گوش شهر سنگین است
بلند حرف بزن ماه بی قرینه،ولی
مراقب سخنت باش،شب خبرچین است
مراقب سخنت باش و کم بگو از عشق
شنیدهام که مجازات عشق سنگین است
اگر به نام تو دستی به آسمان برخاست
گمان مبر که دعا میکنند،نفرین است....
به قدر خوردن یک چای تلخ با من باش
که تلخ با تو عزیزم هنوز شیرین است
مرا به خوب شدن وعده میدهی اما
شنیدهام همهی وعدهها دروغین است
به حال و روز بد پیش از این چه مینالی؟
چه ماجرا که به تقدیرمان پس از این است...
#ناصر_حامدی
@golchine_sher
دوستت دارم ؛
و چقدر توضیح دادنِ
حرفهایِ ساده سخت است!
#لیلا_کردبچه
@golchine_sher
چشمهایت با من است، اما دلت با دیگریست
دل به این آیینهها بخشیدن
ازخوشباوریست
کوشش بیهوده کردم تا فراموشش کنم
کار غم در خاطر دیوانگان یادآوریست
بیخبر در کورەی محنت مذابت میکند
ْعشق جانسوز است، اما کارگاه زرگریست
ِحسرت دریا ندارم در دل مهتابیام
گرچه مردابم، ولی سرتاسرم نیلوفریست
من نه تاریکم شبیه شب، نه روشن مثل روز
چون غروبی گرگ و میشم، بخت من خاکستریست
#هادی_محمدحسنی
@golchine_sher
اهل دنيا همچون
كاروانيانى هستند
كه آنان را به سوى مقصدى مى برند
و آنها در خوابند
#حضرت_علی_ع
@golchine_sher
سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
روز بزرگداشت سعدی شیرازی گرامی باد.
@golchine_sher
درخت منتظر ساعت بهار شدن
و غرق ثانيه هاي شكوفه بار شدن
درخت، دست به جيب ايستاده آخر فصل
كنار جاده، در انديشه ي سوار شدن
درخت منتظر چيست؟ گاري پاييز؟
و يا مسافر گردونه ي بهار شدن ؟
و او شبيه به يك كارمند غمگين است
درست لحظه ي از كار بركنار شدن
گرفته زير بغل، برگه هاي باطله را
به فكر ارّه شدن، سوختن، غبار شدن
درخت، ديد به خوابش كه پنجره شده است
ولي ملول شد از فكر پر غبار شدن
و گفت پنجرگي .... آه دوره ي سختي ست
بدون ِ پلك زدن، چشم انتظار شدن
و دوست داشت که يك صندلي شود مثلاً
و جاي دار شدن، چوبه مزار شدن
درخت،ارّه شد و توي كاميون افتاد
فقط يكي دو قدم مانده تا بهار شدن
و سر در آورد از كارگاه نجاري
پس از بريده شدن، خيس و تابدار شدن
ولي درخت ندانست قسمتش اين بود
برايِ يك زن ِ آوازه خوان، سه تار شدن
#محمدسعید_میرزایی
#عضوکانال
@golchine_sher
به لطف نور اینجا آفتاب است
تمام نقشه ها نقش برآب است
چه زیبا رهبرم سید علی گفت
سپاهی پاسدار انقلاب است
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#سپاهپاسداران
@golchine_sher
دلبرا، یارا، نگارا، حال نامت هرچه هست!
تا من افتادم ز چشمت، شیشهی عمرم شکست
فکر میکردم که مردن چارهی اندوه ماست
بی امید وصل اما مرگ هم بیفایدهست
بس که خود را در تو میبینم، تو را در خویشتن
خلق حیراناند و مینامند ما را خودپرست
عاشقت شد بیگمان از دوستان و دشمنان
هرکسی یکبار پای درد دلهایم نشست
ناز چشمی که شبی عکس تو را در خواب دید
بعد از آن بر خوبرویان تا همیشه چشم بست
#نفیسهسادات_موسوی
#عضوکانال
@golchine_sher
میایستد روبهروی پنجره
دست میکشد به موهایش میگوید:
پریدن ربطی به بال ندارد.
قلب میخواهد.
#گروس_عبدالملکیان
@golchine_sher
چرا نمیشود بگویم از شما علامت سوال
نمیشود بگویم از شما چرا علامت سوال
به هر طرف که میروم مقابل من ایستاده است
همیشه مثل نقطه زیر یک عصا علامت سوال
تو آن طرف کنار خط فاصله- نشستهای و من
در این طرف در انتهای جمله با علامت سوال
نمیشود به این طرف بیایی آه نه... به من نگو!
دو نقطه بسته است راه جمله را.. علامت سوال
نخواستند آه! من وَ تو برای هم... ولی برای چه؟
برای چه نخواستند ما دو تا... علامت سوال؟؟
تو رفتهای و نقطهچین تو هنوز مانده است
به روی صفحه بعد واژه کجا... علامت سوال
دوباره شاعری که داخل گیومه بود میگریست
و بین هق هق شکسته شش هجا- علامت سوال...
#مریم_آریان
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
از صد هزار وعده یکی را وفا نکرد
خامی نگر که باز دو چشمم به راهِ اوست
#عندلیب_کاشانی
@robaiiyat_takbait
سلام ای آفتابِ روی ایوان
پرستوهایخواب ِسوی ایوان
گل از گل وا شده اردیبهشت است
سلام ای عطرِ نابِ توی ایوان!
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
بیوفایی پیش چشم این اهالی خوب نیست
التماست میکنم این بیخیالی خوب نیست
خندههای رفتنت در کوچهها ویرانگرند
گریههای ماندنم در این حوالی خوب نیست
مادرم میگفت: شاید یک غروبی آمدی
انتظار سرنوشت احتمالی خوب نیست
بیتو مشغول تمامِ خاطرات رفتهام
ای تمام هستیام خوداشتغالی خوب نیست
کوزهای هستم که با درد تَرَک خو کردهام
جابهجاییهای این ظرف سفالی خوب نیست
چون رمیدنهای آهو نازهایت جالب است
دشت چشمم را نکن حالی به حالی خوب نیست
بعد از این حال من و این کوچه و این باغِ گُل
از نبودت مثل این گلهای قالی خوب نیست
#ابوالقاسم_خورشیدی
@golchine_sher
مریض عشقم و دارالشّفای من نجف است
دوای درد دل مبتلای من نجف است
در این هوای نفسگیر و سرد دنیایی
دلیل گرمی حالوهوای من نجف است
مرا به حج چهنیازی است در کنار علی؟
صفا و مروه و رکن و منای من نجف است
زیارت همهی اهلبیت در اینجاست
مدینه، مشهد و کرببلای من نجف است
همین که در همه جای جهان غریب شدم
دوباره بر دلم افتاد جای من نجف است
مس وجود من آخر طلای ایوان شد
طبیب من علی و کیمیای من نجف است
کنار صحن نجف داد میزند شدّاد؛
بهشت در همه عالم برای من نجف است
به اشتیاق به دنبال مرگ خواهم رفت
اگر که عاقبت ماجرای من نجف است
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
#نجف
#مدح_امیرالمومنین
@golchine_sher