تمام طول هفته را به انتظار جمعهام
دوباره صبح، ظهر نه غروب شد نیامدی
#مهدی جهاندار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@golchine_sher
از عشق من به هرسو، در شهر گفتگوییست
من عاشق تو هستم، این گفتگو ندارد
دارد متاع عفّت، از چارسو خریدار
بازار خودفروشی، این چارسو ندارد
جز وصف پیش رویت، در پشتِ سر نگویم
رو کن به هرکه خواهی، گل پشتورو ندارد
گر آرزوی وصلش پیرم کند، مکن عیب
عیب است از جوانی، کاین آرزو ندارد
خورشید روی من چون، رُخساره برفُروزَد
رخ برفروختن را، خورشیدرو ندارد
سوزن ز تیر مژگان، وز تارِ زلف نخ کن
هرچند رخنه،ی دل، تابِ رفو ندارد
او صبر خواهد از من، بختی که من ندارم
من وصل خواهم از وی، قصدی که او ندارد
#شهریار
@golchine_sher
فکری برای وضع بد این گدا کنید
باشد قبول من بدم اما دعا کنید
هر کار میکنم دلم احیا نمیشود
قرآن به نیت من بیچاره واکنید
بیدردی است دردِ من در به در شده
بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید
برگشتهام به سوی شما ایها العزیز
در خیمهگاه خویش مرا نیز جا کنید
بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟
قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید
در پشت خانه تو نشستن مرا بس است
اصلاً که گفته حاجت من را روا کنید؟!
#محمدجواد شیرازی
@golchine_sher
دلبند سالهای عزيز جوانی ام
بنشين خوش آمدی به شب شعر خوانی ام
چيزی نمانده با تو به آغاز فصل عشق
ای قهرمان زندگی داستانی ام
يك عمر در سكوت و صدايم غزل شدی
تا خوانده باشی از غم بی هم زبانی ام
با تو دلم خوش است و سرم گرم روزگار
ای بهترين دليل غم و شادمانی ام
من شهريار ناز ثريايی توام
بنشين به وقت آمده شوق جوانی ام
گاهی به نام عشق صدايت كه ميكنم
انگار از تمام جهان می رهانی ام
#بهروز_جلیلوند
@golchine_sher
می خواهم از این آینه ها خانه بسازم
یک خانه برای تو جداگانه بسازم
یک خانه ی صحرایی بی سقف پُر از گُل
با دور نمای پَر پروانه بسازم
من در بزنم، باز کنی، از تو بپرسم
آماده ای از خواب تو افسانه بسازم؟
هر صبح مربای غزل، ظرف عسل، من
با نان تن داغ تو صبحانه بسازم
شاید به سرم زد، سر ظهری، دم عصری
در گوشه ی آن مزرعه میخانه بسازم
وقتی که تو گنجشک منی، من بپرم باز
یک لانه به ابعاد دو دیوانه بسازم
می ترسم از آن روز خرابم کنی و من
از خانه ی آباد تو ویرانه بسازم ...
#حامد_حسین_خانی
@golchine_sher
این دل شکستنی است کمی التفات کن
در حمل و نقلِ این دلِ من احتیاط کن!
دارد هوای رابطه ها خوب می شود
کوشش برای وُسعتِ این ارتباط کن
ای مهربان! که قهرِ تو از حد گذشته است
فکری برای پاسخِ این شایعات کن
من با کمی نگاه و عسل خوب می شوم!
درمانِ من به داروی چای و نبات کن!
بگذر ز شاه و فیل و وزیر و سپاه و اسب
رُخ بر رُخم گُذار، مرا کیش و مات کن!
بازارِ شعر و عاطفه و گُل کساد شد
یک مدتی کنارِ کوچه ی باران بساط کن
قلبم به دستِ توست، مبادا که بشکنی
جانِ تمامِ آینه ها احتیاط کن...
#یدالله_گودرزی
@golchine_sher
چه خوش است دل ربودن ز کمند دلبری که
دل خود به کس نمیداد و هزار مبتلا داشت
#محسن_رشیدی
@golchine_sher
ببین سراغِ مرا هیچ کس نمی گیرد
مگر نیمه شبی غصه ای غمی چیزی
#مهرداد_نصرتی
@golchine_sher
چه شیرین آمدی شوری به دل انداختی رفتی
نگاهی کردی و کارِ دلم را ساختی، رفتی
#مهدی_سهیلی
@golchine_sher
عشق
گاهی لبخند میشود
روی لبت؛
گاهی دلتنگی میشود
میافتد به جانت..!
#لیلا مقربی
@golchine_sher
کاری ندارم ،
کجایی چه میکنی
بی عشق سر مکن ،
که دلت پیر می شود....!
#قیصر امین پور
@golchine_sher
صد وعده امید به دل داده ام،دروغ!
چون من مباد هیچ کسی شرمسار خویش..
#صائب_تبریزی
@golchine_sher