مادرجان
تا مهر را مکان بدَهد، مادر آفرید
ایثار را زبان بدهد، مادر آفرید
در هر زمان و عصر برای بشر خدا
تا معجزه نشان بدهد، مادر آفرید
این خاک تیره بود، پس از خلقت جهان
تا رنگ آسمان بدهد، مادر آفرید
حتا ز سایه خودش انسان هراس داشت
تا سایه ی امان بدهد، مادر آفرید
می خواست در زمین خودش، یک نفر چنین
بوی فرشتگان بدهد، مادر آفرید
در آدمی که ساخت، خدا خواست تا دلی
اندازه ی جهان بدهد، مادر آفرید
آری کسی نبود که بی هیچ چشمداشت
در پای طفل جان بدهد، مادر آفرید
#مادر
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
@golchine_sher
سوره ولایت
بسم ربّی که برگزید تو را
از گُل نور آفرید تو را
بسم ربّی که عاشقت بوده ست
وصف تو آیه آیه فرموده ست
بسم ربّی که لایقش هستی
آیه در آیه ناطقش هستی
نقطه ی تحتِ باءِ بسم الله
یا امیری علی ولی الله
همه هستی ام ولایت توست
سوره حمد، شکر نعمت توست
می پرستم خدای حیدر را
نه خدای کسان دیگر را
با شما دور از رجیم شدیم
وارد راه مستقیم شدیم
هرکسی با تو نیست،گمراه است
انتهای مسیر او چاه است
در صراط تو ، عاقبت نیک است
از مسیرت بهشت نزدیک است
جلوه ای از رحیم و رحمانی
وقت رحمت شبیه بارانی
این رگ و پوست از تو می گوید
دشمن و دوست از تو می گوید
تو امیر امیرها هستی
اسدالله شیرها هستی
با غدیر تو شیعه معنا شد
برکه افتاد راه و دریا شد
با ولای شما شدم ابدی
انتَ مولایَ یا علی مددی
صلوات خدا به ساحت تو
کی شود قسمتم زیارت تو
#مولا_علی
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
@golchine_sher
برای مادر صبور شیر خوار کربلا
کاش که یک قطره آب گیر بیاید
سوخته مادر ... چگونه شیر بیاید
؟
نیست برای من آبدارتر از این
گفت به مادر علی ، که تیر بیاید
داغ پسر، دستگاه شور و رباب و ...
ناله که باید از این مسیر بیاید
خواست خدا همره رقیه شود او
یاور زینب شود ، اسیر بیاید
محسن و زهرا ، رباب و اصغر، گویا
خواست مراعات او نظیر بیاید
آبله، زنجیر و زخم : سوغات این است
قافله وقتی که از کویر بیاید
فکر نکردند او رباب جوان است؟
باید از این داغ سخت، پیر بیاید
همنفس آفتاب بوده و باید
در نظرش سایه ها حقیر بیاید
شعر چه دارد در این زمینه بگوید؟
قافیه وقتی که ناگزیر بیاید
#رباب
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
@golchine_sher
یاد بادا روزهای بهمن پنجاه و هفت
روزهای شور و نور
روزهای اعتراض
روزهای مشت بسته، چشم باز
برف آن برفی که بود
روی کوه صبر ما
ناگهان بهمن شد و افتاد روی کاخ ها
مشتها شد موج
بر سد ستم کوبیده شد
ابرهای تیرگی رفتند
خورشید جماران دیده شد
یاد بادا روزهای بهمن پنجاه و هفت
یاد آن پیری که رفت
در خیابان، شاخه گلها بر تفنگ
دسته گلها بر زمین
یاد بادا روزهای نازنین
تا امامِ گُل رسید
عطر آزادی وزید
با قدومش، صبح پیروزی دمید
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
#امام_خمینی
#دهه_فجر
@golchine_sher
سرو انقلاب
بالنده شدی، سرو سرافراز تنومند!
تهنیت و تبریک به تو، شکر خداوند!
تکثیر شدی، کور شود چشم حسودان
در پای بهار تو، چه سرها شده اسفند
با خون دلش، کاشت تو را سبز قبایی
زد سرو تو را با شجر طیبه، پیوند
در پای تو هر لاله بر افروخت چراغی
تا دور شود از شب تو، آفتِ ترفند
در موجِ تو مانده ست، خلیج ابدی فارس
در سایه تو با عظمت مانده، دماوند
با این همه شیران غیوری که تو داری
هیهات که در پای تو زنجیر ببندند
شد خشک، درختی که بهار تو نبویید
شد خار، درختی که ز سبزی تو دل کَند
در جان و تن و خاک وطن، ریشه دواندی
هستی و بمانی تو، الهی که تنومند
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
#وطن
#انقلاب
@golchine_sher
شمسه ی شرف
شعری در ستایش اُم المومنین حضرت خدیجه کبری(س)
کاروان شتر، بار دیگر
قصه ی سود خود را بیان کرد
یوسفِ از تجارت رسیده
مصر را سوی مکه روان کرد!
ماه با سایه ی ابر بر سر
سوی بانو شتابان می آمد
کاخِ بانو به پابوسی ماه
بی امان، دست افشان می آمد
*
می رسید از بیابان بطحا
سوی بانو عجب عطر سیبی
السلام علی خاتم النور !
السلام علیک حبیبی!
با وجود زر و سیم و درهم
بی وجود تو من هیچ هیچم
آمدم تا که نیلوفرانه
دور نخل نبوت بپیچم
تاجر اول مکه بودم
ناز تجریدی ات را خریدم
شاعر چشمهایت شدم چون
گوهری بهتر از این ندیدم
اولین فاتحم که به فتحِ
ماورای حرایت رسیدم
اَشهدُ اَنّ روحی محمد(ص)!
کرده ای با شکوهت ، شهیدم
*
ثروتش شد نثار رسالت
نخل دین شد از او آبیاری
بود سنگِ صبورِ محمد(ص)
کرد آیینه را خوب یاری!
طعنه زن های پتیاره هرچند
دور کردند از خویش او را
مثل پروانه ها سر رسیدند
آسیه، ساره، مریم، صفورا
در شبانگاهِ روشن تر از روز
از خُم نور، جامش فرستاد
خانه اش شد سرآغازِ معراج
حضرت حق، سلامش فرستاد
شمسه اش مثل خاتم درخشید
بر زنان دو عالم شرف داشت
در فضیلت برایش همین بس:
گوهر فاطمه(س) در صدف داشت
#خدیجه_ام_المومنین
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
@golchine_sher
کریم غریب
هر چند شُهره اند به عالم کریمها
نشناختند همدم شان را یتیمها
در غربتی ولی اثرت هست هر کجا
مانند عطر می گذری با نسیمها
وقتی که نام تو به لبم می رسد چقدر
پر می کشند در غزلم، یا کریمها
از لطف بی کران تو، دریای مهربان!
هستند بهره مند، جدید و قدیمها
با آسمان، تماس بدون تو مشکل است
آنجا که هست عشق تو، وصل است سیمها
قدر تو بود دوش نبی پیش از این ولی
افسوس شد شکسته حدود و حریمها
پشتت نماز خوانده ولی بعد مدتی
بستند صف مقابل رویت ندیمها
کجرو شدند و سد صراط تو سالها
کردند مستقیم ِتو را، مستقیمها !
درد تو بود غربت در خانه ی خودت
نشناختند درد تو را این حکیمها !
برقش زیاد بود، تحمل نداشت زن
افسوس داد، گنج تو را او به سیمها!
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
@golchine_sher
جوشن به جانم بپوشان
در پشت ابر گناهان
ماه تو گردیده پنهان
تاریکم از دست عصیان
مِهر تو اما درخشان
دورم کن از لکه لوث
الغوث الغوث الغوث
در شعله های گناهم
می سوزم و بی پناهم
فواره زد دود آهم
شرمنده ام رو سیاهم
جانم رسیده ست بر لب
خَلّص من النار یا رب
چون گُل مرا پرواندی
در هر گلستان نشاندی
خارم ولی باز خواندی
از آستانت نراندی
برگشته ام اشک آلود
یا ملجاَ کل مطرود
شیطان بریده امانم
تیری ندارد کمانم
جوشن بپوشان به جانم
در پیش او ناتوانم
شیطان شود باز سرکوب
یا غالباً کلِ مغلوب
داریم با اشک، فانوس
در نیمه شبهای مخصوص
هر کس که شد با تو مانوس
از لطف تو نیست مایوس
یا فارج الهمّ الهی
یا کاشف الغمّ الهی
جبار و قهار هستی
صبّار و غفار هستی
هر چند مختار هستی
بگذر که ستار هستی
ما را نکن از خودت دور
یا ناصراً غیرَ منصور
بد کرده ام بارالها
دارم ولیکن تمنا
جرم فراوان ما را
جان حسینت ببخشا
با کربلا می شوم خوب
یا کاشفَ کلِ مکروب
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
#شب_قدر
#مناجات
#جوشن_کبیر
@golchine_sher
بابای بچه ها
سفره ی افطار، نان و شیر و خرما... بچه ها!
میهمان دختر خود بود مولا، بچه ها!
رسم او این بود با نان و نمک افطار کرد
بود فکر کودکان کوفه بابا، بچه ها!
داشت با پروردگار خود قراری نیمه شب
حال او یک طور دیگر بود گویا بچه ها!
شد اذان صبح، دختر گفت بابا جان نرو !
مرغها کردند هی خواهش - تمنا، بچه ها؟!
حلقه ی در بر عبایش گیر کرد و ایستاد
ناگهان افتاد مولا یاد زهرا، بچه ها!
راه را بستند بر خورشید در مسجد ولی
سایه ای میکرد هی این پا و آن پا، بچه ها!
دست توی دست هم دادند تا برگردد او
هر چه لازم بود اما شد مهیا، بچه ها!
وارد مسجد شد و آن سایه را بیدار کرد
مسجد و محراب شد محو تماشا، بچه ها!
دست سایه رفت بالا، داد زد مسجد علی!
سایه ی خورشید کم شد از همین جا، بچه ها!
بعداز این اندوه سنگین، خشکشان زد کوفیان
ریختند آن لحظه باران، پشت دریا، بچه ها!
پاسخ خوبی گرفتی عاقبت صف را ببین
کاسه کاسه شیر آوردند آقا! بچه ها!
پیر مردی اشک ریزان گفت چندی میشود
آن غریبه نیمه شبها نیست پیدا، بچه ها
با شما بازی نخواهد کرد دیگر بعد از این
بعد از این در خواب باید دید او را،بچه ها!
ماه خود را زیر ابر غربتش پوشانده بود
صورتش را لحظه ای دیدید آیا بچه ها !؟
ناگهان میزد کناری رختخواب خویش را
آن زمان که بود غرق خواب دنیا، بچه ها!
بعد از آن بی سرصدا دور از هیاهو میگذاشت
کیسه های نان و خرما پشت درها، بچه ها!
بعد من یادت بماند، جای من باشی پدر
ای حسن جان باز میخواهند بابا، بچه ها
کربلا یادت بماند جان تو جان حسین
هر کجا رفتند عباسم برو با بچه ها
نه عمو دارند نه بابا و مادر زینبم
بعد از این غمها تو را دارند تنها، بچه ها
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
#شهادت_امام_علی
@golchine_sher
غزل وداع
عطر اشک و دعا خداحافظ
ماه خوب خدا خداحافظ
دست خالی مباد برگردد
می رود این گدا خداحافظ
سفره را بسته ای و باز شده
راه افسوس با خداحافظ
روزها! جزء ها! تلاوت ها!
سوره ها! آیه ها! خداحافظ
در شب عید غصه باید خورد
جای افطار با خداحافظ
می رود محو می شود رمضان
می رسد این ندا: خداحافظ
ای دعای خوش ابوحمزه
در سحرهای ما خداحافظ
به صفای تو تازه دل بستیم
می روی بی وفا خداحافظ
فرصتی نیست این شب آخر
ربنا الغفرلنا خداحافظ
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#وداع
#رمضان
@golchine_sher
از رمضان، خوب استفاده نکردیم
جام به ما داد، صرف باده نکردیم
سفره خود را گشوده بود خداوند
بسته به ما بود، ما اراده نکردیم
یک شبه می شد هزار ماه، جلو رفت
طرح شب قدر را پیاده نکردیم
آن طرف شهر بود، منطقه نور
پل زده بودند، رو به جاده نکردیم
در رمضان می شد از ستاره گذر کرد
حیف که ما فکر راه ساده نکردیم
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
#رمضان
#عید_فطر
@golchine_sher
عرفه
می کنی چرا شتاب؟ حج توست ناتمام
صبر کن فدای تو! صبر کن کمی امام!
می روی کجا چنین، بی صفا و بی منا؟
پس چرا نمی روی، سوی مشعر الحرام؟
■■■
کار ما درنگ نیست،جمع کن بساط را
عشق می زند صدا،حرف مرد یک کلام
کربلا منای ماست،فرصت صفای ماست
پس نگو چرا و چون، پس نگو کی وکدام
این علی اصغر است، آن علی اکبر است
می دهند هریکی، با نگاهشان پیام
کربلا منای ماست،عید سرخ عاشقان
سر بلند کرده اند، تیغ های بی نیام
زمزم شهادت است، پیش روی عاشقان
غرق باده می شوند، جانشان شده ست جام
حج ما فقط تویی، کعبه است کربلا
السلام یا حسین! یا حسین والسلام!
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
#عرفه
#امام_حسین
#کربلا
#مکه
@golchine_sher