eitaa logo
گلچین شعر
16.7هزار دنبال‌کننده
929 عکس
314 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید خم شد تا نگاهت را ببوسد گل غنچه شد تا قرص ماهت را ببوسد هفت‌آسمان افتاد در آیینه‌ی آب تا لحظه‌ای ردّ نگاهت را ببوسد افتاده حتی سایه‌ی خورشید بر خاک تا ذره‌ای از گرد راهت را ببوسد شب خیمه زد بر سایه‌روشن‌های نیزار تا تار مژگان سیاهت را ببوسد در برکه خم شد روی عکس ماه در آب نیلوفری، تا روی ماهت را ببوسد با سوز سینه بر لب تفتیده‌ی عشق آتش زدی تا دود آهت را ببوسد دل آستین افشاند و بر وهم دو عالم تا آستان بارگاهت را ببوسد @golchine_sher
در وقت قرار می رسیدی ای کاش با سوت قطار می رسیدی ای کاش تقویم دلم ورق نخورده بی تو همراه بهار می رسیدی ای کاش @golchine_sher
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست من از تو می نویسم و این کیمیا کم است سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است تا این غرل شبیه غزل های من شود چیزی شبیه عطر حضور شما کم است گاهی ترا کنار خود احساس می کنم اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست آیا هنوز آمدنت را بها کم است @golchine_sher
خوش باش بعد من کنار هرکسی،اما گاهی همین یک آرزو مانند نفرین است @golchine_sher
گفت: طوفان نباش... که شاخه بشکنی!! نسیم باش... تا همیشه نوازش کنی...!!؟ اندیشیدم: کاش... مثل آن روزهای دور که با چشم برهم زدنی مرا به امروز رساند و هر از گاهی که در کورانِ وزشِ ناملایمِ خاطره‌ای با ورق خوردنِ افکاری متضاد آتشِ زیرِ خاکسترِ این زندگی پوچ و بی‌حاصل را، شعله‌ور می‌سازد، بازهم می‌شد چونان نسیم ماند و نوازش کرد...‼️ حالا... هرچند، دیر است ولی گاهی طوفان بودن و ویران کردن هم لازمه‌ی زیستن است!!؟ @golchine_sher
دین راهگشا بود و تو گمگشتۀ دینی تردید کن ای زاهد اگر اهل یقینی آهو نگران است، بزن تیر خطا را صیاد دل از کف شده! تا کی به کمینی؟ این قدر میاندیش به دریا شدن ای رود هر جا بروی باز گرفتار زمینی مهتاب به خورشید نظر کرد و درخشید هر وقت شدی آینه، کافی‌ست ببینی ای عقل بپرهیز و مگو عشق چنان است ای عشق کجایی که ببینند چنینی هم هیزم سنگین سری دوزخیانی هم باغ سبک‌سایۀ فردوس برینی ای عشق! چه در شرح تو جز «عشق» بگوییم در ساده‌ترین شکلی و پیچیده‌ترینی @golchine_sher
تو را در بازوان خویش خواهم دید سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت برایت شعر خواهم خواند برایم شعر خواهی خواند تبسم‌های شیرین تورا با بوسه خواهم چید وگر بختم کند یاری در آغوش تو ای افسوس! @golchine_sher
بعد از تو سرد و خسته و ساکت تمام روز... با صد بهانه‌ی متفاوت تمام روز... هی فکر می‌کنم به تو و خیره می‌شود چشمم به چند نقطه‌ی ثابت تمام روز زردند گونه‌های من و خاک می‌خورد آیینه روی میز توالت تمام روز در این اتاق، بعدِ تو تکرار می‌شود یک سینمای مبهم و صامت تمام روز گهگاه می‌زند به سرم درد دل کنم با یک نوار خالیِ کاست تمام روز «من» بی «تو» مرده‌ای متحرّک تمام شب... «من» بی «تو» سرد و خسته و ساکت تمام روز... @golchine_sher
یک دختر آفرید و عجب محشر آفرید حق هرچه آفرید از این دختر آفرید... جوشید چشمه در دل قرآن به نام او اعجاز، تشنه بود و خدا کوثر آفرید یک ذره نور فاطمه را ریخت روی خاک لولاک گفت و این همه پیغمبر آفرید... از عرش تا به فرش کسی لایقش نبود از جلوۀ جلال خودش حیدر آفرید می‌خواست تا خلاصه شود عشق در کلام از بین واژه‌های جهان مادر آفرید @golchine_sher
گاه دلسوز است، گاهی سخت می‌سوزانَدَم عشق، گاهی مادر است و گاه هم نامادری @golchine_sher
عشق آن پیچک وحشی است که بر قامت دل تنگ می پیچد و می پیچد و می خشکاند... @golchine_sher
هم در هوای ابری آبان دلم گرفت هم در سکوت سردِ زمستان دلم گرفت هرجا که عاشقی به مراد دلش رسید هرجا گرفت نم نمِ باران...دلم گرفت با خنده گفتمش: به سلامت...سفر بخیر... وقتی که رفت، از تو چه پنهان...دلم گرفت بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود از بس شلوغ بود خیـابان دلم گرفت امروز جمعه نیست، ولی با نبودنت مانند عصر جمعه ی تهران دلم گرفت... @golchine_sher