تویی تویی به خدا عشق و آرزوی منی
به سینه تا نفسی هست، بیقرار توأم...
#فریدون_مشیری
@golchine_sher
هوای آمدنت دیشبم به سر میزد
نیامدی که ببینی دلم چه پر میزد...
#هوشنگ_ابتهاج
@golchine_sher
گفتی که «مرا به خواب خواهی دیدن»
این را به کسی بگو که خوابی دارد...
#طغرا_مشهدی
@golchine_sher
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادة سهشنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به آیینه
آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد
خورشید ذرهبین به تماشای من گرفت
آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد
وقتی نسیم آه من از شیشهها گذشت
بیتابی مزارع گندم شروع شد
موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم ... شروع شد
#فاضل_نظری
@golchine_sher
چشم و دل عـــــــاشقانه دارد خورشید
هم وزن سحر تـــــــرانه دارد خورشید
گرم آمده است ،مـــــــیزبانش بــــــاشیم
هر گوشه ی شهر خانه دارد،خورشید
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
"یا جواد"
درهای این خانه همه بابُ المُراد است
کم نیست در این سفره، نعمت ها زیاد است
مولود پُرخِیری است در آغوشِ خورشید
بابُ الرِّضا دل بسته ی بابُ الجواد است
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی
#عضوکانال
#یا_جواد_الائمه
@golchine_sher
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
پوشاندهاند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانیات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانیات کنند
ای گل گمان مکن به شب جشن میروی
شاید به خاک مردهای ارزانیات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطهای بترس که شیطانیات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانهای است که قربانیات کنند
#فاضل_نظری
@golchine_sher
مرنج اگر به سر زلف تو در آویزم
که غرقه هرچه ببیند، در او بیاویزد
#فخرالدین_عراقی
@golchine_sher
درست روز نخستین ماه بهمن بود
رسید پیش من آن کس که نیمهی من بود
رسید پیش من و در دلم قرار گرفت
شبیه مهر که در آسمان روشن بود
نشسته بود کنارم، کسی چه میدانست
نفس نفس زدنم از سر شکفتن بود
که ماه بهمن.. و خورشید.. و دست یخزدهام..
اجاق بوسه و دستی که شال گردن بود...
به هر کجا که رسیدم پس از محبت او
کویر و کوه و بیابان نبود و گلشن بود
به چشمهای عزیزش قسم که یک عالم
اسیر جاذبهی چشمهای این زن بود
گذشت از من و چشمم ندید جایی را...
که لحظه لحظهی بی او، سرم به دامن بود
به قلب پارهی من مهلتی نداد، کسی_
که در تمام زمین، بهترین کس من بود
چه شد که رفت؟ نمیدانم!؛ و نفهمیدم_
چرا به جای رسیدن به فکر رفتن بود
#فاطمه_سلیمانپور
@golchine_sher
شراب چشمهای تو مرا خواهد گرفت از من
اگر پیمانهای از آن به چشمانم بنوشانی...
#حسین_منزوی
@golchine_sher
می روی تا در پی ات شور و شری ماند بجا
عاشقی دیوانه با چشم تری ماند بجا
انقدر هم بی نشان در این گلستان نیستم
بعد من شاید زمن مشت پری ماند بجا
بعد تو ای عشق ای مهر آفرین ای همزبان
آتشی شوری فغانی محشری ماند بجا
از من سرگشته هرگز شرح عشقم را مپرس
این چه حاصل قصه ی رنج آوری ماند بجا
کاش سرتاپا تو بودی اتش و من خرمنی
تا ز تو دود و زمن خاکستری ماند بجا
باز گردی آن زمان کز آن همه اشفتگی
جای من تنها پریشان دفتری ماند بجا
#معینی_کرمانشاهی
@golchine_sher
عاشقی یعنی دو قطره اشکِ شوق ...
از صمیمِ دل به دامن ریختن ...
خاطراتِ تلخ ایامِ فراق ...
را به پشتِ دربِ دل ، آویختن ...
#جلیل_منور
#عضوکانال
@golchine_sher
حال من سخت خراب است رهایم بکنید
زندگی نقش بر آب است رهایم بکنید
دل فرهاد چو شد مطمئن از رفتن او
گفت: این تیشه جواب است رهایم بکنید
تیشه اش زد به سر و گفت: اجل میخواهم
خون عاشق مِی ناب است رهایم بکنید
دل من چون دل فرهاد که بی شیرین سوخت
درب گاهی به عذاب است رهایم بکنید
گفتی از یاد بَرم رفتن جانسوزش را
گفتم این چاره به خواب است رهایم بکنید
#سروش_نظری
@golchine_sher
میبوسمات اگرچه حلال تو نیستم
میبوسمات اگرچه که مال تو نیستم
جز من، شکارِ هرچه که آهوست در سر است
گویی فقط منم که غزال تو نیستم
در باغ سیب خاطرِ تو روی شاخهها
حتی به بخت میوهی کال تو نیستم
خوشبخت برف که بنشیند به شانهات
بدبخت من که دُورِ تو شال تو نیستم
گیرم که یوسفم! وَ به چاهم! چه فایده
وقتی درون گونهی چال تو نیستم
در نقشهها همیشه تو بالاتر از منی
من هرقَدَر که سبز! شمال تو نیستم
میرانیام به اینکه حرامم به تو ولی
میبوسمات اگرچه حلال تو نیستم!
#حمزه_کریم_تباح_فر
@golchine_sher
از شوکت فرمانرواییها سرم خالی است
من پادشاه کشتگانم، کشورم خالی است
چابکسواری، نامهای خونین به دستم داد
با او چه باید گفت وقتی لشگرم خالی است
خونگریههای امپراتوری پشیمانم
در آستین ترس، جای خنجرم خالی است
مکر ولیعهدان و نیرنگ وزیران کو؟
تا چند از زهر ندیمان ساغرم خالی است؟
ای کاش سنگی در کنار سنگها بودم
آوخ که من کوهم ولی دور و برم خالی است
فرمانروایی خانه بر دوشم، محبت کن
ای مرگ! تابوتی که با خود میبرم خالی است
#فاضل_نظری
@golchine_sher
دانه ی برفی و آنقدر ظریفی که فقط
بایدازاین طرف شیشه تماشابشوی...
#مهــدےفرجی
@golchine_sher
میوه پخته محال است نیفتد برخاک
هرکه دل بسته به این دار فنا، نیمرس است
#صائب_تبریزی
@golchine_sher
بوسیدمت، لبت به تنم التهاب ریخت
عطر خوش تو در ضربانم شتاب ریخت
آتشفشان خفته دل پرگدازه شد
یکباره در رگم هیجان مذاب ریخت
هی بوسه بوسه بوسه چشیدم لب تو را
هی جرعه جرعه جرعه به کامم شراب ریخت
دیدم که از کناره ی گلبرگ صورتت
هنگام شوق و شرم دو قطره گلاب ریخت
وقتی گسسته شد نخ تسبیح زهد تو
از آن لبان ذکر خدا گو، ثواب ریخت
شد جانم از درخشش هر بوسه غرق نور
انگار کن که در شب صحرا شهاب ریخت
در های رحمتش که به رویم گشوده شد
سهم مرا ز بوسه ی تو بی حساب ریخت
#سهیلا_ابراهیم_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
امشب بیا و بر دل تنگم دچار شو
بر چشمهای غمزده ام غمگسار شو
چون ماه آسمان شبم را سپید کن
همچون ستاره در نظرم بیشمارشو
آیینه ام شو، حوصله ات را به من بده
آسایش و حلاوت این روزگار شو
گاهی بیا و دست مــــرا تا خدا ببر
در برزخ هـــوای ِخزانم ، بهار شو
آرامِ من بیا و کـــــــــنارم قدم بزن
چون سایه باش و دوروبرم آشکار شو
هرجا دلم گرفت مرا در بغل بگیر
بر سنگفرش ِخاطره ام یادگار شو
ای انکه رفته ای و به دستم نمیرسی
یک امشبی به خاطر من بیقرار شو
#صفیه_قومنجانے
#عضوکانال
@golchine_sher
نه ترکم می کند عشقت، نه کاری می دهد دستم
جوان بیکار اگر باشد، وبال خانه خواهد شد
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
خبر داری كه شهری روی لبخند تو شاعر شد؟
چرا اينگونه كافرگونه، بی رحمانه
میخندی؟
#صاحب_عزیزی
@golchine_sher
کسی بدون تو باور نکرده است مرا
که با تو نسبت «من» چون « دروغ» با قسم است
#فاضل_نظری
@golchine_sher
مثل موجی سیلیات تنها برای صخره بود
پیش چشمِ سرکش تو این سزای صخره بود
سخت و طوفانی به من می تاختی، غافل که آه
این سکوتِ مرگ آور از حیای صخره بود
تهمتت دلسنگی و جرمم تماشا کردنت
صخره عاشق بود و این تنها خطای صخره بود
رامِ خورشید این رقیب خانمان سوزم شدی
صبح آرام تو آغازِ عزای صخره بود
بغض کردم، گریه کردم تا ترک برداشتم
این همان فریادِ تلخِ بی صدای صخره بود
عاقبت واگویههایم ساحلِ امن تو شد
تکه تکه ریختم ،این انتهای صخره بود...
#پروین_جاویدنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
گهی رحمان و گه جبار میشد
گهی غفار و گه قهار میشد
عبایش را که می پوشید حیدر
خودش یک کعبه ی سیار میشد
#اصغرعظیمی_مهر
@golchine_sher