هر دم از کمانخانۀ ابروی تو تیری
می آید و جز سینه نباشد سپر ما
#نظمی_تبریزی
@golchine_sher
انگور سردری دم خانه ات منم؛
در آرزویم این که شرابم کنی عزیز!
#میثم_رنجبر
@golchine_sher
#جمهوری_اسلامی_ایران
#قدرت_مقاومت_ملت_ایران
عاشقی هستم که نامم را به نان نفروختم
قهر پیران را به ناز صد جوان نفروختم
مثل بعضی ها برای عشق کم نگذاشتم
مثل بعضی ها محبت را گران نفروختم
آب و نان خشک بزم دوستانم را به این
سفره های رنگ رنگ دشمنان نفروختم
گرچه با کفتارها در یک قفس بودم ولی
شیر ماندم هیبتم را رایگان نفروختم
مرغ باغ ما شرف دارد به غاز دیگران
مرغ باغم را به غاز دیگران نفروختم
اسمانی کوچکم میخواست این دنیا ولی
من شکوهم را به نرخ این دکان نفروختم
آه ایرانم من آنکه اشک و بغض خویش را
به فریب پوچ لبخند جهان نفروختم
گربه ام* گرچه پر از زخم است اما هیچ وقت
گربه ام را به پلنگ دیگران نفروختم
#محمود_یوسفی
@golchine_sher
عشق رازیست
که تنها به خدا باید گفت
چه سخنها که خدا با من تنها دارد !
#فاضل_نظری
@golchine_sher
بر وضع ما به چشم حقارت نظر مکن
ما را به خاک تیره محبّت نشانده است
#علاجی صفاهانی
@golchine_sher
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
به دنبال دفترچه ی خاطراتت
دلم گشت هر گوشه ی سنگرت را
و پیدا نکردم در آن کنج غربت
به جز آخرین صفحه ی دفترت را؛
همان دستمالی که پیچیده بودی
در آن مُهر و تسبیح و انگشترت را
همان دستمالی که یک روز بستی
به آن زخم بازوی همسنگرت را
همان دستمالی که پولک نشان شد
و پوشید اسرار چشم ترت را
سحرگاه رفتن زدی با لطافت
به پیشانی ام بوسه ی آخرت را
و با غربتی کهنه تنها نهادی
مرا، آخرین پاره ی پیکرت را
و تا حال می سوزم از یاد روزی
که تشییع کردم تن بی سرت را
کجا می روی؟ ای مسافر! درنگی
ببر با خودت پاره ی دیگرت را
محمدکاظم کاظمی
@golchine_sher
ايهام و استعاره و تمثيل و نقطه چين
آسان ڪه نيست شاعر چشمان او شدن...
#محمدعلی_بهمنی
@golchine_sher
خودخوری یک بخش از صبر است، عاشق می کشد؛
مثل موجی که به صورت می کشد چنگال را
#میثم_رنجبر
@golchine_sher
در قنوتِ رکعت دوم دعا کردم تو را
سجده ی آخر رسید و جا نمازم گریه کرد...!
#سید_شهرام_علیزاده
#امام_زمان
@golchine_sher
تمام ترسم از این است
که یک شب
بخواهی که به خوابم بیایی و من
همچنان به یادت
بیدار نشسته باشم...
سیدعلی صالحی
@golchine_sher
گفته بودم شعر بی شعر ،امشب امّا یاد او
باز دارد کاغذ و خودکار دستم میدهد
#سعید_سلیمان_پور
@golchine_sher
یا از لهیب مکر حسودان به دور باش
یا مثل من بسوز و بساز و صبور باش
اهل نظر تواضع بیجا نمیکنند
در چشم اهل کبر سراپا غرور باش
بیاعتنا به سنگ زدنها در این مسیر
همچون قطار در تبوتاب عبور باش
روشن نمیشود به چراغی جهان، ولی
یادآور حقیقت پیدای نور باش
این خانه جای زندگی جاودانه نیست
آمادهی شکستن تنگ بلور باش
#فاضل نظری
@golchine_sher