eitaa logo
گلچین شعر
15.4هزار دنبال‌کننده
964 عکس
324 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
زهمه دست کشیدم که تو باشی همه ام باتو بودن ، زهمه دست کشیدن دارد.. @golchine_sher
با اینکه بار بست، خدا را چه دیده‌ای فرصت هنوز هست، خدا را چه دیده‌ای شاید به بازگشتن خود دلخوشم کند با یک تکان دست! خدا را چه دیده‌ای بی‌رحم! داستان مرا نیز گوش کن شاید دلت شکست، خدا را چه دیده‌ای هرچند می‌رود، بروم چای دم کنم شاید کمی نشست...خدا را چه دیده‌ای ترکابادی @golchine_sher
شد گوشه نشين، خال تو، در كنج لب، آری كار همه دل سوختگان، گوشه نشينی ست! @golchine_sher
در قمار عشق او هر کس دل و جان باخت، برد در کمند ز‌لف او هر کس به ‌بند افتاد، رست @golchine_sher    ‌‌‌
پیــــش از تو آب معنی دریا شدن نداشـت شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشـت بسیـــار بـــود رود در آن برزخ کبـــود اما دریـغ، زهـــره ی دریــا شدن نداشــت در آن کویـــر سوختــــــه، آن خاک بی‌بهار حتی علـــــف اجازه ی زیبــا شدن نداشت گم بود در عمیــــق زمین شــــانه ی بهـار بی تو ولی زمینــــــه ی پیدا شدن نداشت دل‌ها اگــر چه صـاف، ولی از هراس سنگ آیینـــه بـود و میـل تمـاشـا شـدن نـداشـت چون عقده‌ای به بغض فرو بود حرف عشق ایـن عقـده تا همیشه سر وا شدن نداشت @golchine_sher
سیر نمی‌شود نظر بس که لطیف‌منظری @golchine_sher
از در درآمدی و من از خود به درشدم گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم گوشم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوست صاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدم چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیوق برشدم گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم @golchine_sher
یوسفِ ما ز تهی دستی خلق آگاه است به چه امّید به بازار رساند خود را ؟ @golchine_sher
اشک ها را بریز در دل من، در زمستان خود نگه دارم چتری ام توی دست های خودت، زیر باران خود نگه دارم استکان تو را دهان زده ام؛ طعم گیلاس می دهم پس از این، می شود مزه ی لبانت را، زیر دندان خود نگه دارم معجزه نام دیگر عشق است؛ دوری از تو رژیم لاغری ام می توانم که اشک شعرم را، در غم نان خود نگه دارم عشق؛ اکسیر آخرین چای است؛ قدرتی را که سال های سال، برده ام تا تفاله هایش را، توی گلدان خود نگه دارم بعدتو دستهام توی هم اند؛ ترسم این است که فرار کند، می شود تا که بوی دستت را، لای دستان خود نگه دارم قهرمان جهان نیست؛ قهرمان جهان منم گل من! می توانم تو را به من بدهند، روی مژگان خود نگه دارم @golchine_sher
‏ دلخسته ‌ایم و   دل زده از هرچه هست   و نیست...   در این   بساط درد   خدا دست عشق ڪو.....!   پیله چی @golchine_sher
ديدن روی تو و دادن جان مطلب ماست پرده بردار زِ رخسار كه جان بر لب ماست بت روی تو پرستيم و ملامت شنويم بت پرستی اگر اين‌ست كه اين مذهب ماست # فرصت شيرازی @golchine_sher
نسبت عشق به من، نسبت جان است به تن تو بگو من به تو مشتاق تَرَم؛ یا تو به من؟! زنده ام بی تو همین قدر که دارم نفسی از جدایی نتوان گفت به جز آه، سخن بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست این هم از عاقبتِ از قفس آزاد شدن وای بر من که در این بازیِ بی سود و زیان پیشِ پیمان شکنی چون تو شدم عهدشکن باز با گریه به آغوش تو بر می گردم؛ چون غریبی که خودش را برساند به وطن تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن # فاضل نظری @golchine_sher