eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.1هزار دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
9.7هزار ویدیو
194 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
انتهای پادگان ..، مقبره دو بود .. قرار گذاشتیم هرشب زیارتشان برویم .. اما برخی شب‌ها به خاطر شدت برودت هوا و ایضا طولانی بودن مسیر، نمیرفتیم و خودش، می‌رفت .. نمیدانم چه سِرّی را در گوش مقبره ها نجوا می‌کرد.. نمیدانم زمزمه کدام غزل عاشقی را بر لب داشت .. که اینقدر انس گرفت.. که هر شب و هر صبح در کنارشان می آرمید .. حال، این منِ تا گردن فرو رفته در لجن معاصی، در گوشَت می‌خوانم، می‌خوانم و امید به اجابت دارم .. که «ای ، ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود برنشسته‌ای، دستی برآر و ما عادات سخیف را از این بیرون کش!» نقطه، تهِ خط! ش‌ک http://eitaa.com/golestanekhaterat
🌷 🔹یه شب🌒 تو منطقه دیدم ناراحته و انگار از بیماری رنج می بره😣 و معلوم بود داره . بهش که رسیدم گفتم چیه برادر ، چی شده ⁉️ 🔸گفت: چیز خاصی نیست خوب میشه و گفت فقط ناراحتم از این که از رسیدگی به کارهای بچه ها و عملیات جا بمونم😔 امیدوارم سریعتر بشم. 🔹خلاصه شروع کردم به کمرش و می دونستم این کمردرد همینطوری نیست⭕️ 2_3 ساعت⌚️ قبل خوب خوب بود .خیلی باهاش کلنجار رفتم که چی شده. بالاخره قفل زبانش شکسته شد 🔸گفت: یه مکان از خط احتیاج مبرمی به داشت 💣که بعلت خطر زیاد کسی حاضر نشد❌ مهمات به جلو ببره که باعث شد خودم به چندین جعبه مهمات سنگین رو زیر تیر و ترکش 💥به سختی ببرم همین باعث کمر دردم شده. 🔹با خودم گفتم هنوزم پیدا میشه😍. خودش فرمانده گردانه و جعبه مهمات📦 می بره. 👌 ✔️ @golestanekhaterat
وقتی نباشی⭕️ تحمل تنهایی کار ساده‌ای نیست چون #تنهایی قبل از تو ↬ با تنهایی بعد از #تو↫ زمین تا آسمان فرق می‌کند😔. #شهید_مدافع_حرم #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/golestanekhaterat
🌈🌧🌈🌧🌈🌧🌈🌧🌈💜🌸 💜🌸 قسمت تو راه برگشت همه ساکت بودن کسی حرفی نمیزد.... انگار همه خسته بودن، منم که قلبم آشوب بود 💗😣 و همش فکر و سوالای عجیب غریب تو ذهنم بود، 🌷از یه طرف بحث سوریه و شهادت 💞از طرفی بحث خاستگاری و جواب منفی 💔و از اون طرف از دست دادن عطریاس برای همیشه! . . باز نماز صبح اول وقت اوج دلتنگی و بیقراریم رو نشون میداد!😢 از خودم راضی نبودم از خودی که فقط وقتی به خداییش احتیاج داشتم نمازصبحم اول وقت بود روزای عادی تا پنج دقیقه مونده به قضا شدن بیدار میشدم تا نماز بخونم، اما تو این روزا تو تاریکی حتی قبل اذان صبح بیدار میشدم . . مثل روزهای دیگه بعد نماز رفتم حیاط کنار یاس هام، 🚶♀🌸 نمیدونم چرا حس میکردم این یاس ها دیگه مثل سابق عطری ندارند یا من دیگه حس نمیکنم، یاد عباس آتش به دلم انداخت مامان گفت که عموجواد اینا دوهفته بعد میان برای خاستگاری، و من باید تا اونموقع برای همیشه عطریاس رو فراموش میکردم ...😥😣 . . . سمیرا در حالیکه به من نزدیک می شد دست تکون داد، براش دستی تکون دادم و با لبخند استقبالش کردم😊 -سلام دوست عزیزم لبخندی زد و گفت: +سلام، خوبی؟! - آره خوبم تو چی؟ +منم عالی!! کوتاه خندیدم و به دستام خیره شدم، کمی خم شد و به صورتم نگاه کرد و گفت: _چته باز؟😕 لبخند کمرنگی زدم و گفتم: _هیچی!🙂 +اوف، خب پس چرا انقدر تو خودتی، الان من به جای تو بودم تو آسمونا تشریف داشتم، 😍😅چند روز دیگه آقای یاس داره میاد خاستگاری، اونوقت تو اینجوری رفتی تو خودت!😟 آهی کشیدم و گفتم: _آره باید خوشحال باشم بعد هم زمزمه وار گفتم: _خوشحال!😣 سمیرا خندید و گفت: _خدا نکنه من عاشق شم وگرنه مثل تو خل و چل میشم😄😜 لبخندی رو لبم نشست ولی خیلی زود محو شد،😒 دیگه این درد و نمیشد به کسی گفت حتی سمیرا که رفیق بهترین روزای زندگیم بود، اصلا با گفتنش به سمیرا اونم ناراحت میکردم لااقل تنها کاری که میتونستم الان بکنم این بود که تظاهر کنم خوشحالم تا بقیه هم خوشحال باشن، شاید دردهایی تو این دنیا هست که فقط خودت باید بکشیشون😔 .... 💛💚💛 💌نویسنده: گل نرگــــس 🌈🌧🌈🌧🌈🌧🌈🌧🌈 💠گروه بصیرتے گلستان خاطرات شهـــدا💠 💠عضویت با👈🏻09178314082💠 🌹شادے روح شهـــداے اسلام صلوات🌹 ▫لطفا در انتشار مطالب تبلیغات رو حذف نکنید https://sapp.ir/golestanekhaterat http://eitaa.com/golestanekhaterat 💠💠💠💠
🌷مادر شهید می گوید: سختیهایی که #همسر شهید همت کشید، فکر نکنم🗯 در زمان ما کسی کشیده باشد❌ 🌷خودش می گفت: خدایا من چه کنم ⇜با این همه #تنهایی (روزها، ماهها) ⇜و دزد (چند بار در نبود همت) ⇜و عقرب (یک روز 25 عقرب کشتم حتی در رختخواب #کودکم) ⇜و موشک🚀 (خانه شان در معرض موشک باران و او تنها در شهر #دزفول غریب بود) 🌷امّا در پرتو زندگی با #همّت که اینچنین با محبت💖 بود، می گفت: «در اوج تمام آن #سختیها، محرومیتها، ترسها😰 و حتی ناامیدیها، خودم را #خوشبخت ترین زن دنیا می دانستم.😍 به نقل از: مادرشهید #شهید_ابراهیم_همت •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
🌷مادر شهید می گوید: سختیهایی که شهید همت کشید، فکر نکنم🗯 در زمان ما کسی کشیده باشد❌ 🌷خودش می گفت: خدایا من چه کنم ⇜با این همه (روزها، ماهها) ⇜و دزد (چند بار در نبود همت) ⇜و عقرب (یک روز 25 عقرب کشتم حتی در رختخواب ) ⇜و موشک🚀 (خانه شان در معرض موشک باران و او تنها در شهر غریب بود) 🌷امّا در پرتو زندگی با که اینچنین با محبت💖 بود، می گفت: «در اوج تمام آن ، محرومیتها، ترسها😰 و حتی ناامیدیها، خودم را ترین زن دنیا می دانستم.😍 به نقل از: مادرشهید •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌷مادر شهید می گوید:: سختےهایـے که شهید همت ڪشید، فکر نکنم در زمان ما ڪسی ڪشیده باشد❌ 🌷خودش مےگفت:: خدایا من چه کنم ⇜با این همه (روزها، ماهها) ⇜و دزد (چند بار در نبود همت) ⇜و عقرب (یک روز 25 عقرب کشتم حتی در رختخواب ) ⇜و موشک🚀 (خانه شان در معرض موشک باران و او تنها در شهر غریب بود) 🌷امّا در پرتو زندگے با کہ اینچنین با محبت💖 بود، می گفت:: «در اوج تمام آن ، محرومیت ها، ترسها و حتی ناامیدیها، خودم را ترین زن دنیا مے دانستم. به نقل از: مادرشهید http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ علیه السلام که باشی، حلقه زدن دشمنان به دور امامت را تاب نمی آوری… آنکه امامش را ببیند و بی تفاوت باشد و کاری نکند، بنده شیطان است نه بنده‌ ی خدا… 🖤صبحتون_حسینی http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا احساسِ تنهایـے میڪنیم؟ . . ••📹 .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀 بسیاری از ، با زبان روزه شدند. برخی از رزمندگان ، سهمیه ناهارشان را می گرفتند، اما آن را به هم رزم هایشان می دادند و خودشان روزه می گرفتند. اولین بار که در جبهه رفتم، نزدیک بود. که رسید، به اتفاق چندین تن از هم رزم هایم، به محل برگزاری مراسم رفتم. از مجموع ۳۵۰ نفر افراد گردان، فقط بیست نفر آمده بودند. تعجب کردم. شب دوم هم همین طور بود. برایم سؤال شده بود که چرا بچه ها برای نیامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاری بیرون رفتم. پشت مقر ما بود که و تل زیادی داشت. به سمت حرکت کردم، وقتی نزدیک رسیدم، دیدم در بین هر ، رزمنده ای رو به قبله نشسته و را روی گرفته و زمزمه می کند. چون صدای مراسم از بلند گو پخش می شد، بچه ها صدا را می شنیدند و در و حفره ها، با خدای خود و می کردند. بعدها متوجه شدم آن بیست نفر هم که برای مراسم عزاداری و آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند. این اتفاق یک بار دیگر هم افتاد. بین دزفول و اندیمشک، منطقه ای بود که درخت های پرتقال و اکالیپتوس زیادی داشت، ما اسمش را گذاشته بودیم جنگل. نیروهای بعثی بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند، نیروهایشان را در آن جنگل استتار کرده بودند. آنجا دیگر نداشت، اما بچه ها خودشان کنده بودند و داخل آن می رفتند و در عجیبی با خدا و می کردند. http://eitaa.com/golestanekhaterat *