#روضه_جانسوز
#شهادت_امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#گریز_روضه_حضرت_سید_الشهدا_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره،،، ” ساعت های آخر عمر امام صادق هست” دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست،،،” هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده،،،” آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن
غروب سرخ نگاهش، به رنگ ماتم بود
غریب شهر خودش نه،غریب عالم بود
چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت
شعرا و روضه خوان ها رو که دعوت می کرد،انقده برا ابی عبدالله گریه میکرد،این بکاء بر سیدالشهدا رو ما از مدرسه ی امام صادق به عنوان جلسات و هیئات به ارث داریم
چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت
به روی سر در خانه همیشه پرچم بود
اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز
برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود
فرمود گریه ی بر جد غریب ما ابی عبدالله،یه فرح و نشاطی تو دل گریه کن به ارث میزاره،که تا قیامت این شادمانی از دلش بیرون نمیره،،،
همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم
پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود
شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت
خونشو مثل مادرش فاطمه آتش زدن،آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن،اومد مثل مادر وسط آتش ایستاد
چقدر شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت
شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود
وسط آتش ایستاد فرمود: ان ابن ابراهیم خلیل الله(این یه مصیبت،،،)
شتاب مرکــب و پای برهنـه ی آقا
میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود
اگه یه وقت جوان رشیدالقامتی باشه،دنبال مرکب بدواننش،پابه پای مرکب حرکت میکنه،اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب دارن میدوننش یه پیرمرد باشه،مثل امام صادق یا یه بچه ی سه چهار ساله باشه،مثل بچه های ابی عبدالله،،،”
شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا
میان کوچه زمین خوردنش مسلم بود
کبود زخم طناب و اسارت و غربت
چقدر در نظرش کـــربلا مجسم بود
عجب مصیبت هایی،دونه دونشو یا یاد مدینه می کرد یا یاد کربلا می افتاد
خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش
بساط غسل و بساط کفن فراهم بود
در آن زمان به خدا هر دلی پریشان
شـهیـد بی کفـــن وادی محـــرم بود
به زخم پیکر گل بوریا نمی پیچید
اگر که پیرهن پاره پاره ای هم بود،،،
چندین هزار نفر امروز برا دفنش تو مدینه اومدن” با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛بچه ی فاطمه محترمه؛اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیز زهرا اومدن،کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم،،، ” عوض گل باران این بدن،چه کردن؟!! فقط یه جمله و زیارتو شروع کنم،کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت،گفت داداش:
ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
همه رفتن،فقط مادر تو مانده و من
حسین،،،
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا)👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
─┅•═══᪥𑁍᪥═══•┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شعر_روضه
#مناجات_با_امام_زمان_عج_الله #روضه_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
تو این شبابرای حال خستمون دعا کن
تو رو خــدا برا دل شکستمون دعا کن
ببین گناه،بال وپر پروازمون رو بسته
آقا بیا،بـرای بال بستـــمون دعــــا کن
تو رو به اضـطرار زینـب،بیا بیا
به قلب بـی قــرار زینـب،بیا بیا
به غربــــت مــزار زینـب،بیا بیا
تو رو بـه لـکنــــت رقـیه
به زخــــــم صـــــورت رقیه
تو روبه غــربت رقیه،بیا بیا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوباره باز،گــــدا در انتظار لطف شاهِ
حاجت من ،از تو فقط یه گوشه نگاهِ
امشب فقط،امید من به دستای کریمِ
دستی بگیرازمنی که پرونده ام سیاهِ
به مشـــــــک پاره علمـــــــدار،بیا بیا
توروبه اون دو چشم خون بار،بیا بیا
به طفل تشنه تشنه بیـن گهوار،بیا بیا
تو رو به شـــــــاه بیـن گــــودال
تو رو بـــه اون پیکـــر پامــــــال
به مادری که رفته ازحـال،بیا بیا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من اومدم،صدات زدم تو هم منوصدام کن
یه کاری کـــن،بیا منو دوباره رو به رام کن
تو رو قســـم به خـجلت سکینه از ابالفضل
آقا منو،ایـــن اربعیـــــن زائــــر کـــربلا کن
تو رو بـــه قــــلب زار حـــــــیدر
به چهـــــره کبــــــــــــود مــــادر
تو رو به خون میخ رو در،بیا بیا
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
Monajat_Emam-Zaman_MirzaMohamad_Moharam.mp3
6.15M
#شعر_روضه
#مناجات_با_امام_زمان_عج_الله #روضه_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─══༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅══─
Shahadat_Emam-Sajjad_Mirzamohamadi_1401.mp3
15.96M
السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یا علی بن الحسین(ع)
وا اَسَفَا عَلَيکَ يَا اَبَتَاه تَبقِي ثَلَاثَةَ اَيَّامِِ
بِلَا بلا غسلٍ ولا كفن
#روضه
#حضرت_سجاد_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)
─═࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#متن_مناجات
#روضه_شب_اول_محرم
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی ۱۴٠۱
#متن_روضه_مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع
السلام علیک یا اباعبدالله(ع)،،،
_راه را باز نمـــــایـید محــــــــــرم آمد
_دم بگیرید که هنگامه ی ماتم آمد
یه خواهشی دارم،،، این زن و مرد یه لحظه دست به سینه ی مبارکشون بزارن کار دارم باهاتون،،،
_دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید
_مـــــادری دســـــــت به پهلو کمر خم آمد
حسین وای؛،،،
دیگه کی داره میاد تو عزای ابی عبدالله،،،،
_نوکران سینه زنان گریه کنان مویه کنید
_سر برهنــــــــه ز جنان حضرت خاتم آمد؛
چرا سر برهنه؟،،، آخه عمامه ش این روزا سر حسین؛ براتون میگم،،،
_پیرهن مشکی ما حوله ی احرام عزاست
_در حسیـــــــنیه ی ارباب خــــــــــدا هم آمد
_چشم ما گریه کنا وصل به چشم زهراست
فرمود: “مَا مِنْ بَاک یبْکیهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَةَ” یعنی هر کی گریه کن حسینمه به حضرت زهرا وصله،،،
_چشم ما گریه کنا وصل به چشم زهراست
_زیـــــن سبب سلسله ی اشک منظـــــم آمد
فرمود فاطمه جان،،،
کلُّ عَیْن باکیَةٌ یَوْمَ الْقِیامَة
فاطمه جان دخترم قیامت همه چشم ها گریونه
إلاّ عَینٌ بَکت عَلی مُصابِ الحُسَین (ع)
غیر اون چشمی که به حسین تو گریه کنه،زیاد معطلت نکنم فقط یه اشاره کنم دیگه چیزی نمونده قافله برسه کربلا منزل به منزل دارن به کربلا نزدیک میشن؛،،،
_قافله ســالار اومــده خــــدا کـنه برگرده
_میگن علمدار اومده خـــدا کـنه برگرده
_عمه ی سـادات اومده خدا کنه برگرده
_قبله ی حاجات اومده خدا کنه برگرده
دیگه کیا دارن میان؟،،، بگم و رد شم،،،
_صدای شمشــیر اومده خدا کنه برگردن
_بوی غل وزنجیر اومده خدا کنه برگردن
ببینم با این بیت چه میکنی،،،
_حـــرمله با تیر اومــــده،خدا کنـــه برگردن
_خولی با شمشیر اومده خدا کنه برگردن
ناله بزن یا حسین(ع)،،،
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید.
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
روضه بسیار جانسوز
مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
السلام علیک یااباعبدالله
هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم
زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن،،،،
حسین ،،،
برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن ....
هرمنزل و روستا که بردند
پای سر تو شراب خوردند
حسین،،،،
حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه
در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم
اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت،،،،
رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم"
محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان!
چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین!
آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد،
فوالله ما نسیتُ حسینا،،،، حسین،،،،
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهدافمان سهیـم باشید.
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─