1. شروع مجلس.mp3
زمان:
حجم:
482.4K
قسمت اول :
#شروع_مجلس_امام_عسکری
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يا اَبا مُحَمَّد
يَا حَسَنَ بْنَ عَلِي
اَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِى
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
قسمت دوم :
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
کنــج زنـدانِ بلا گــریه ی باران کم نیست
ســــامـرائـی شـــده ام ، راه گــدایی بلدم
( امشب همه آمدیم گدایی)
ســـــامــرائـی شـــده ام ،راه گـدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست
آقا جان،،،
قسمـتِ کعـبـــه نشـــد تا که طوافت بکند
بر دلِ کعبـــه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار بـه جـــای تو به مشهـــد رفتـــم
بپذیرش به خـدا حج فقــــیران کم نیست
شاعر_سيد_حميد_رضا_برقعی
امشب، شب یتیمی امام زمان ماست ،،،
مولای ما امشب داغ پدر می بیند ، در سن 5 سالگی خیلی سخته برای طفل 5 ساله ، بی بابا بشه،،، امام عسکری چند سالشونه ؟ 28 سال،،، یک جوان 28 ساله از شدت ضعف ، دستش میلزه ، توان نداره ، تا نگاه به فرزند دلبندش امام زمان (عج) کرد ، اشک از چشمش سرازیر شد،،
حجت ُ الله ، یگانه پســـرم مهدی جان
بنشین این دمِ آخر، به برم مهدی جان
دشمن از زهر جفاکارِ مرا ساخته است
زهر ، افکنده شرر برجگرم مهدی جان
کاســــه آب به دســـتم بنگــر می لرزد
لرزه افتاده ز پا تا به سرم مهدی جان
#شاعر_ثابت
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
2. یازده بار.mp3
زمان:
حجم:
4.24M
قسمت دوم :
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
قسمت سوم :
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این شب ها و روزها ، بابا صدا میزد پسرم مهدی ،،، همین روزهاست مادرش بینِ در و دیوار صدا میزنه : پسرم مهدی ، کی می آیی ؟،،،
همه ی غم های عالم روی سینه ی امام زمانه ،،،، امام عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند ، بدن کفن شد ، تدفین شد ،
شیعیان منتظرند ببینند کی به بدن نماز میخواند ؟
همان کسی که به بدن نماز می خواند ، امام بعد از امام عسکریست،،،
نگاه ها به طابوت مطهر امام عسکریست،،، یه مرتبه دیدند جعفر ، برادر حضرت آمد ، رفت جلو بایسته به نماز ، هنوز نماز رو شروع نکرده بود ، دیدند درب حجره باز شد ،،، یه آقازاده ی 5 ساله ای ، شال عزا به گردن انداخته ، از حجره بیرون آمد ، عبای عمو رو کشید ، فرمود عمو کنار برو ، من باید به بدن بابام نماز بخوانم،،،
قربون نماز خوندنت آقا،،،
تصور کنید،،، طفل 5 ساله ای ایستاده به بدن بابا نماز می خواند،،،
من همنیجا دلم رفت مدینه مدینه مدینه،،،
یه شبی هم چند تا طفل 5 ساله با قد و نیم قد ، پشت سرِ بابا ایستادند ، به بدن مادر نماز خوندند،،،
یا زهرا س،،،
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
3. روضه.mp3
زمان:
حجم:
2.34M
قسمت سوم :
#روضه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
هدایت شده از متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1. شروع مجلس.mp3
زمان:
حجم:
482.4K
قسمت اول :
#شروع_مجلس_امام_عسکری
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يا اَبا مُحَمَّد
يَا حَسَنَ بْنَ عَلِي
اَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِى
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
هدایت شده از متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
قسمت دوم :
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
کنــج زنـدانِ بلا گــریه ی باران کم نیست
ســــامـرائـی شـــده ام ، راه گــدایی بلدم
( امشب همه آمدیم گدایی)
ســـــامــرائـی شـــده ام ،راه گـدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست
آقا جان،،،
قسمـتِ کعـبـــه نشـــد تا که طوافت بکند
بر دلِ کعبـــه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار بـه جـــای تو به مشهـــد رفتـــم
بپذیرش به خـدا حج فقــــیران کم نیست
شاعر_سيد_حميد_رضا_برقعی
امشب، شب یتیمی امام زمان ماست ،،،
مولای ما امشب داغ پدر می بیند ، در سن 5 سالگی خیلی سخته برای طفل 5 ساله ، بی بابا بشه،،، امام عسکری چند سالشونه ؟ 28 سال،،، یک جوان 28 ساله از شدت ضعف ، دستش میلزه ، توان نداره ، تا نگاه به فرزند دلبندش امام زمان (عج) کرد ، اشک از چشمش سرازیر شد،،
حجت ُ الله ، یگانه پســـرم مهدی جان
بنشین این دمِ آخر، به برم مهدی جان
دشمن از زهر جفاکارِ مرا ساخته است
زهر ، افکنده شرر برجگرم مهدی جان
کاســــه آب به دســـتم بنگــر می لرزد
لرزه افتاده ز پا تا به سرم مهدی جان
#شاعر_ثابت
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
هدایت شده از متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
2. یازده بار.mp3
زمان:
حجم:
4.24M
قسمت دوم :
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
هدایت شده از متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
قسمت سوم :
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این شب ها و روزها ، بابا صدا میزد پسرم مهدی ،،، همین روزهاست مادرش بینِ در و دیوار صدا میزنه : پسرم مهدی ، کی می آیی ؟،،،
همه ی غم های عالم روی سینه ی امام زمانه ،،،، امام عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند ، بدن کفن شد ، تدفین شد ،
شیعیان منتظرند ببینند کی به بدن نماز میخواند ؟
همان کسی که به بدن نماز می خواند ، امام بعد از امام عسکریست،،،
نگاه ها به طابوت مطهر امام عسکریست،،، یه مرتبه دیدند جعفر ، برادر حضرت آمد ، رفت جلو بایسته به نماز ، هنوز نماز رو شروع نکرده بود ، دیدند درب حجره باز شد ،،، یه آقازاده ی 5 ساله ای ، شال عزا به گردن انداخته ، از حجره بیرون آمد ، عبای عمو رو کشید ، فرمود عمو کنار برو ، من باید به بدن بابام نماز بخوانم،،،
قربون نماز خوندنت آقا،،،
تصور کنید،،، طفل 5 ساله ای ایستاده به بدن بابا نماز می خواند،،،
من همنیجا دلم رفت مدینه مدینه مدینه،،،
یه شبی هم چند تا طفل 5 ساله با قد و نیم قد ، پشت سرِ بابا ایستادند ، به بدن مادر نماز خوندند،،،
یا زهرا س،،،
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─┅══༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
هدایت شده از متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
3. روضه.mp3
زمان:
حجم:
2.34M
قسمت سوم :
#روضه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
#بیت_آیت_الله_فقیهی
۱۴ آبان ماه ۱۳۹۸
─═༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَباعَبْدِاللَّه
گفت زینب ای که برعالَم
توآقایی « حسین »
سربه صحرا بُرده ای
گَشتی تماشایی « حسین »
( چند روزه ، زینب ، برادرش حسین را ندیده ، زینبی که حتی یک روز فراق برادرش حسین را ندیده ، حالا چی داره میگه زینب ؟ )
ای که روزی
زینتِ دوش پیمبر بوده ای
پس چرا این روزها
بر نیزه پیدایی « حسین »
گَه تنورِ خولی و
گاهی سرِ بازارها
زیرِضربِ چوب ها
بس سرخ سیمایی « حسین »
#اوج
کوفه با آوای قرآنِ تو
زیرورو شده
نِی فقط همراه ما
هم صحبتِ مایی « حسین »
#اوج
صوتِ قرآن تو
دل آرام بنمود ، ای اَخا
نغمه هایت میدهد
دل را شکیبایی « حسین »
همین که خبر رسید به مردم کوفه ، دارند اُسرای کربلا رو میآرند ، مردم همه جمع شدند توو کوچه و بازار ، خیلی ها بالا پشت بوم ها ... ، همه اومدند به استقبالِ زینب ... ، کدوم مردم کوفه ؟ همون هایی که نامه نوشتند برای حسین ، بیا آقا ... حالا منتظرند بچه های پیغمبر(ص) را بیارند ، اینها نوامیسِ فاطمه اند ، همین که وارد شهر شدند ، یه مرتبه بی بی عقیله ی بنی هاشم ، نعره ی حیدری کِشید : « اُسْکُتُوا » همه بی اختیار ساکت شدند ،حتی زنگ شترها از حرکت ایستاد ، شروع کرد به خطبه خواندن : آی نامردهای کوفی ، آی زن های کوفی ، خبر ندارید مردهای شما توو کربلا چه کردند ؟ خبر ندارید چه جگری از پیغمبر(ص) سوزاندند ؟ صدای گریه و شیون بلند شد ، اِبْنِ زیادِ معلون داره می بینه ، دید الانه که مردم به هم بریزند ، هر لحظه ممکنه این مردم قیام کنند ، گفت کی بلده زینب را آرام کُنه ؟ یه ملعونی بلند شد گفت من زینب را می شناسم ، زینب خیلی به حسینش علاقه داره ، چند روزه حسین را ندیده ، چه کنیم ؟ گفت سرِ حسین کجاست ؟ بیارید به نیزه بزنید ، بیارید مقابل زینب ، یه مرتبه دیدند لحن کلام زینب عوض شد :
سری به نیزه بلند است
در مقابل زینب
خدا کُند که نباشد
سرِ برادر زینب ...
صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مَوْلای یَا اَباعَبْدِاللَّه
10/5/1402
1. ورود اسرا به کوفه.mp3
زمان:
حجم:
7.43M
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#شور_عرب_یا_نغمه_صبا
گفت زینب ای که برعالَم
توآقایی « حسین »
10/5/1402