ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فاطمیه
#روضه_توسل
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
اے شفایت آرزوے مرتضی
اشڪ تو آب وضوے مرتضی
داغت اے بانوے خانه سوخته
آتشے در جان من افروخته
با فراق خود سیه پوشم مکن
بے تو تنهایم فراموشم مکن
اے بهشتِ آرزو لبخند زن
چینیِ قلب علے را بند زن
داغِ تو چشمِ مرا چون نیل کرد
خانه ام را بے پرِ جبریل کرد
اے تو را بالش ز بالِ جبرئیل
بسته ام بر گوشه ے چشمت دخیل
یا به خنده لب گشا یا اخم کن
کم دلِ زار علے را زخم کن
الان زهراش هست،داره با زهراش حرف مے زنه...یه شبے رسید،علے داشت غسل مے داد...اسماء آب مے ریخت...به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنند...بچه ها مردمِ مدینه بیدار نشن...آروم گریه کنید...حرفاشُ با عزیزش زد،اما زهرا عمرش به دنیا نبود...یه وقت دست از غسل کشید...سر به دیوار گذاشت...شروع کرد بلند بلند گریه کردن...علے مگه نگفتے بچه هات آروم گریه کنند،چرا خودت بلندبلند گریه مے کنی؟!...
دل بریدن از تو دیگر مشکل است
این جدایے از پیمبر مشکل است
اے شب قدرم، سحر را دور کن
ناله را در نامه ام منظور کن
سهم من جان کندن و جا ماندن است
بر سر قبر تو قرآن خواندن است
خیز و شب را راهے از این خانه کن
گیسویِ طفلانِ غم را شانه کن
اندکے آهسته پَر زن از کویر
مرغکانت را به زیرِ پر بگیر
من همیشه فکر مے کنم اون موقعے که زهرا رو دفن کرد، وقتے کارِ دفن تمام شد، گفت: حسنم بلند شو .. حسینم دیگه گریه نکن .. یه مرد تنها .. با چند تا بچه کوچیڪ حرکت کرد .. آرام آرام .. من میگم وقتے به کوچه بنے هاشم رسید،چه حالے پیدا کرد علے .. وقتے درِ نیم سوخته رو باز کرد ..
وایِ من! با دست زخمے و کبود
شوقِ طبخِ نان تو دیگر چه بود؟
آخر اے زهرا پس از تو صبح و شب
کِے خورند این کودکان نان و رطب؟!
کے پذیرد قلبِ پُر احساس تو
دختر و چرخاندن دستاسِ تو....
سلمان میگه رفتم محضر بے بی، دَرِ خانه؛ با امیرالمومنین کارے داشتم .. امیرالمومنین خانه نبود .. دیدم صداے گریه بچه هاش از خانه بلنده .. در زدم .. دیدم بچه هاش دارند گریه مے کنند.. زهرا خودش نشسته یه گوشه؛داره دستاس مے چرخونه .. قطراتِ خونِ دستش روے دستاس مے چکه .. اومدم مسجد،به علے گفتم .. علے شروع کرد بلند بلند گریه کردن...
جانِ زهرا روز من را شب مکن
چادرت را بر سر زینب مکن
کاش در پیشت بمیرم فاطمه
تا عزایت را نگیرم فاطمه
رزم تو در را به پهلو راندن است
سهم من پهلوے این در ماندن است
کشتیِ صبر علے پهلو مگیر
محرمِ دل، باز از من رو مگیر
غرقِ در امّن یجیبم، فاطمه..
تازه دانستم غریبم، فاطمه..
نیست وقتِ پر زدن در آسمان
آسمان ابرے شده، لَختے بمان
#شاعر_جواد_محمد_زمانی
زهراے من! اگه تو بری،این بچه هات از همیشه تنهاتر میشن.. زینبِ من هنوز کوچیکه.. چقدر کنار بسترش نشست با زهرا دردِ دل کرد .. امیرالمؤمنین آرام آرام گریه مے کرد،کنار بسترِ زهرا...
اما یه اتفاقے افتاد اون روزے که زهرا به شهادت رسید پسراش اومدن نزدیڪ مسجد؛"وَ رَفَعَ اَصواتَهُما بِالبُکاء .."شروع کردند بلندبلند گریه کردن.. امیرالمؤمنین تا شنید صداے گریۀ بچه ها رو که اصحاب دارند صدا مے کنند: "یَاابْنَیْ رسولِ الله" چے شده؟! اینا صدا زدند: "ماتَت اُمُّنا فاطِمَة... فَوَقَعَ عَلیٌّ،عَلے وَجهِه.." (1) امیرالمؤمنین تا شنید، با صورت به زمین افتاد .. امیرالمؤمنین اینجا با صورت به زمین افتاد.. چرخ روزگار چرخید... یه روز هم پسرش، عباسش .. بالاے اسب .. بدون دست .. مشڪ به دندان .. چنان عمودِ آهن به سرش زدند،عباس با صورت به زمین افتاد ..
📚#منبع:
1- بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج43، ص 186-187
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
#جریان_پاره_کردن_سند_فدڪ
#و_اهانت_به_فاطمه_اطهر_سلام_الله_علیها
#متن_روضه_مقاتل_چهارده_معصوم_ع
فَدَعَا بِكِتَابٍ فَكَتَبَهُ لَهَا بِرَدِّ فَدَكَ فَقَالَ فَخَرَجَتْ وَ الْكِتَابُ مَعَهَا فَلَقِيَهَا عُمَرُ فَقَالَ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعَكَ فَقَالَتْ كِتَابٌ كَتَبَ لِي أَبُو بَكْرٍ بِرَدِّ فَدَكَ فَقَالَ هَلُمِّيهِ إِلَيَ فَأَبَتْ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ مِنْ بَطْنِهَا ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ ثُمَّ أَخَذَ الْكِتَابَ فَخَرَقَهُ فَمَضَتْ وَ مَكَثَتْ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً مَرِيضَةً مِمَّا ضَرَبَهَا عُمَرُ ثُمَّ قُبِضَتْ
ترجمه: ابوبکر نامهاے بدین مضمون براے فاطمه سلام الله علیها نوشت که فدڪ را به او باز میگرداند، فاطمه سلام الله علیها در حالے که نامه را به همراه داشت، بیرون رفت، عمر او را دید و گفت: اے دختر محمد! این چه نامهاے است که که با خود داری؟ گفت: نامهاے است که ابوبکر در مورد بازگرداندن فدڪ برایم نوشته است، عمر گفت: آن را به من بده، ولے فاطمه نپذیرفت، عمر با پایش لگدے به فاطمه زد در حالے که محسن را حامله بود، با این لگد محسن را سقط کرد. سپس سیلے بر گونه فاطمه سلام الله علیها نواخت. گویا الان مے نگرم که گوشواره از گوش آن حضرت افتاد و پراکنده شد. عمر نامه را از او گرفت و پاره کرد، حضرت فاطمه سلام الله علیها هفتاد و پنج روز در حالے که از این ضربت عمر بیمار شده بود در دنیا زیست سپس از دنیا رفت»
📚#منبع: (الإختصاص، شیخ مفید، ص: 185)
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
14.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#الله_ولی_علی_عالی_اعلی
#مبحث_غلو_شطح_شطحیات
#شرح:
#دکتر_حسین_محمدی_مبارز
«لطفا نشر با ذکر منبع»
🔮#منبع:روابط عمومی انجمن ادبی محیط (استاد ابوالفضل عامری قم)
1400/10/22
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿
📌 گلواژه هاے اهل بیت (ع)
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به نام خدا
#مقتل_مستنـد
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
... فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبيك. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهي تقول: يا أباه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟ يا أبتاه ! مَن بقي بعدك نرجوه ؟ يا أبتاه ! مَن لليتيمة حتّى تكبر ؟ يا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات ؟ يا أبتاه ! مَن للأرامل المسبيّات ؟ يا أبتاه ! مَن للعيون الباكيات ؟ يا أبتاه ! مَن للضائعات الغريبات ؟ يا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات ؟ يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واخيبتنا ! يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واغربتنا ! يا أبتاه ! ليتني كنت الفدى ، يا أبتاه ! ليتني كنت قبل هذا اليوم عميا . يا أبتاه ! ليتني وسدت الثّرى ولا أرى شيبك مخضّباً بالدّماء .ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّريف , وبكت بُكاءاً شديداً حتّى غشي عليها ، فلمّا حرّكوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنيا
ترجمه: ... وقتي سر بريده امام حسين را براي رقيه سلام الله عليها آوردند گفت اين سر كيست؟ به او گفتند: سر پدرت حسين است. سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد و با گريه هاي سوزناك خود خطاب به سر چنين گفت: پدر چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟ چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟ پدر چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟ پدر دختر يتيم تو به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بي پوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسير و سرگردان كجا بروند؟ پدر جان چه كسي چشمان گريان را چاره ساز است؟ پدر جان چه كسي يار و ياور غريبان بي پناه است؟ پدر جان چه كسي پريشان مويي ما را سامان مي بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه كسي با ماست؟ واي بر ما بعد از تو واي از غريبي! پدر جان كاش فدايت مي شدم. پدر جان اي كاش بيش از اين نابينا مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم. پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم. سپس لب ها را بر لب هاي پدرش امام حسين نهاد و چنان گريست كه همان لحظه بيهوش شد و وقتي او را حركت دادند دريافتند كه از دنيا رفته است.
📚#منبع: المنتخب في جمع المراثي و الخطب، طريحي، ص 136-137
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مقتل_مستند
#مصیبت_شام_بانوان_حرم
«یکی از مصیبت های تکان دهنده اهل بیت در شام و جسارت به بانوان حرم»
إنَّ الحُسَينَ عليه السلام استَسقى ماءً حينَ قُتِلَ ؛ فَمُنِعَ مِنهُ ، وقُتِلَ وهُوَ عَطشانُ ، وأتَى اللّه َ حَتّى سَقاهُ من شَرابِ الجَنَّةِ ، وذُبِحَ ذَبحا ، وسُبِيَت حَرَمُهُ وحُمِلنَ مُكَشَّفاتِ الرَّؤوسِ عَلَى الاُكُفِ بِغَيرِ وِطاءٍ، حَتّى دَخَلنَ دِمَشقَ ورَأسُ الحُسَينِ بَينَهُنَّ عَلى رُمحٍ ، إذا بَكَت إحداهُنَّ عِندَ رُؤيَتِهِ ضَرَبَها حارِسٌ بِسَوطِهِ ، ووَقَفَ أهلُ الذِّمَّةِ لَهُنَّ في سوقِ دِمَشقَ يَبصُقونَ في وُجوهِهِنَّ ، حَتّى وَقَفنَ بِبابِ يَزيدَ ، فَأَمَرَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام فَنُصِبَ عَلَى البابِ وجَميعُ حَرَمِهِ حَولَهُ ، ووُكِّلَ بِهِ الحَرَسُ ، وقالَ : إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِيَةٌ فَالِطموها
فَظَلَلنَ ورَأسُ الحُسَينِ عليه السلام بَينَهُنَّ مَصلوبٌ تِسعَ ساعاتٍ مِنَ النَّهارِ . وإنَّ اُمَّ كُلثومٍ رَفَعَت رَأسَها ، فَرَأَت رَأسَ الحُسَينِ عليه السلام فَبَكَت ، وقالَت : يا جَدّاه ـ تُريدُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله ـ هذا رَأسُ حَبيبِكَ الحُسَينِ مَصلوبٌ ، وبَكَت ، فَرَفَعَ يَدَهُ بَعضُ الحَرَسِ ولَطَمَها لَطمَةً حَصَرَ وَجهَها ، وشَلَّت يَدُهُ مَكانَهُ .
ترجمه: امام حسين عليه السلام زمانى كه كشته شد آب خواست ولى به او ندادند و با زبان تشنه كشته شد و نزد خدا رفت و خداوند او را از نوشيدنى بهشتى سيراب ساخت. او را آن چنان ، سر بُريدند و خانواده اش را به اسارت بردند و در حالى سرهايشان باز بود با مَركب هاى بدون جهاز و پالان حركتشان دادند تا وارد دمشق شدند در حالى كه سرِ حسين عليه السلام ، در ميانشان بر بالاى نيزه بود . هرگاه يكى از آنان با ديدن سر مى گريست ، نگهبانان ، او را با تازيانه مى زدند . اهل ذمّه ، در بازار دمشق براى تماشاى آنان ، صف كشيده بودند و به صورتشان ، آب دهان مى انداختند تا اين كه بر درِ كاخ يزيد ، متوقّف شدند .
يزيد ، دستور داد تا سر حسين عليه السلام را بر در بياويزند ، در حالى كه خانواده امام عليه السلام در اطرافش بودند . همچنين ، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد كه : هرگاه يكى از آنان گريست ، او را بزنيد .
آنان ، همچنان ماندند ، در حالى كه سر حسين عليه السلام در ميان آنها به مدّت نه ساعت ، در روز آويزان بود . اُمّ كلثوم ، سرش را بلند كرد و سرِ حسين عليه السلام را ديد و گريست و گفت : اى پدر بزرگ (منظورش پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بود)! اين ، سرِ حبيب تو حسين است كه آويزان شده است .
سپس گريست . يكى از نگهبانان ، دستش را بالا برد و به صورت اُمّ كلثوم زد كه به تمامى صورت او آسيب زد . در دَم ، دست نگهبان ، از كار افتاد
#منبع: بستان الواعظين و ریاض السامعین اثر عبدالرحمن علی بن جوزی صفحه 263
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مقتل_مستند
#مقتل_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#تحویل_امانت_های_امامت
دستور امام کاظم(ع) به امام رضا(ع) و تحویل امانت های امامت
مسافر گفت: حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام را وقتى خواستند ببرند به حضرت على بن موسى الرضا(ع) دستور داد هر شب در خانهاش بخوابد تا زنده است تا وقتى خبرى باو برسد. گفت: ما هر شب براى حضرت رضا در دهلیز رختخواب می انداختیم پس از نماز عشاء در آن جا می خوابید. صبح بمنزل خود می رفتند. همین وضع تا چهار سال ادامه یافت. تا این که یک شب رختخواب انداختیم ولى نیامدند. زن و بچه متوحش شدند و ناراحت گردیدند. از تأخیر ایشان خیلى ناراحت شدیم.
فردا صبح که به خانه آمدند داخل حرم شده و پیش ام احمد رفت فرمود: آنچه پدرم به امامت در اختیارت گذاشته بده. ام احمد نالهاى زده با دست به صورت خود نواخت و گریبان چاک زده گفت: بخدا آقایم از دنیا رفت! امام على بن موسى الرضا(ع) او را نگه داشت. به او فرمود: حرفى در این مورد نزن و اظهار ناراحتى نکن تا خبر رسمى به فرماندار برسد. زنبیلى که محتواى امانت ها بود با دو هزار یا چهار هزار دینار در اختیار او گذاشت و به دیگرى نداد.
امام موسى بن جعفر علیه السّلام ام احمد را خیلى گرامى می داشت، ام احمد گفت: در یک خلوت و تنهائى به من گفت این امانتها را به تو می سپارم. به هیچ کس چیزى مگو تا من از دنیا روم، پس از وفاتم هر کدام از فرزندانم آن ها را از تو خواست به او بده، بدان که من از دنیا رفتهام. به خدا قسم اکنون علامتى که به من فرموده بود بوقوع پیوسته.
تمام امانت ها را از ام احمد گرفتند و دستور داد همه از گریه و عزادارى خوددارى کنند تا خبر رسمى برسد. امام دیگر بعد از آن شب در رختخواب پدر خود نخوابیدند. چند روز بیشتر نگذشته بود که نامهاى رسید که حاکى از درگذشت آن جناب بود. وقتى تاریخ را دقت کردیم و حساب روزهاى گذشته را نمودیم دیدیم در همان شبى که حضرت رضا(ع) براى خوابیدن نیامدند و فردا صبح امانتها را گرفتند، امام موسی بن جعفر(ع) از دنیا رفته بودند.
متن عربی:
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُسَافِرٍ قَالَ أَمَرَ أَبُو إِبْرَاهِیمَ ع حِینَ أُخْرِجَ بِهِ أَبَا الْحَسَنِ ع أَنْ یَنَامَ عَلَى بَابِهِ فِی کُلِّ لَیْلَهٍ أَبَداً مَا کَانَ حَیّاً إِلَى أَنْ یَأْتِیَهُ خَبَرُهُ قَالَ فَکُنَّا فِی کُلِّ لَیْلَهٍ نَفْرُشُ لِأَبِی الْحَسَنِ فِی الدِّهْلِیزِ ثُمَّ یَأْتِی بَعْدَ الْعِشَاءِ فَیَنَامُ فَإِذَا أَصْبَحَ انْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ قَالَ فَمَکَثَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ أَرْبَعَ سِنِینَ فَلَمَّا کَانَ لَیْلَهٌ مِنَ اللَّیَالِی أَبْطَأَ عَنَّا وَ فُرِشَ لَهُ فَلَمْ یَأْتِ کَمَا کَانَ یَأْتِی فَاسْتَوْحَشَ الْعِیَالُ وَ ذُعِرُوا وَ دَخَلَنَا أَمْرٌ عَظِیمٌ مِنْ إِبْطَائِهِ فَلَمَّا کَانَ مِنَ الْغَدِ أَتَى الدَّارَ وَ دَخَلَ إِلَى الْعِیَالِ وَ قَصَدَ إِلَى أُمِّ أَحْمَدَ فَقَالَ لَهَا هَاتِ الَّتِی أَوْدَعَکِ أَبِی فَصَرَخَتْ وَ لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ شَقَّتْ جَیْبَهَا وَ قَالَتْ مَاتَ وَ اللَّهِ سَیِّدِی فَکَفَّهَا وَ قَالَ لَهَا لَا تَکَلَّمِی بِشَیْءٍ وَ لَا تُظْهِرِیهِ حَتَّى یَجِیءَ الْخَبَرُ إِلَى الْوَالِی فَأَخْرَجَتْ إِلَیْهِ سَفَطاً وَ أَلْفَیْ دِینَارٍ أَوْ أَرْبَعَهَ آلَافِ دِینَارٍ فَدَفَعَتْ ذَلِکَ أَجْمَعَ إِلَیْهِ دُونَ غَیْرِهِ وَ قَالَتْ إِنَّهُ قَالَ لِی فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَهُ وَ کَانَتْ أَثِیرَهً عِنْدَهُ احْتَفِظِی بِهَذِهِ الْوَدِیعَهِ عِنْدَکِ لَا تُطْلِعِی عَلَیْهَا أَحَداً حَتَّى أَمُوتَ فَإِذَا مَضَیْتُ فَمَنْ أَتَاکِ مِنْ وُلْدِی فَطَلَبَهَا مِنْکِ فَادْفَعِیهَا إِلَیْهِ وَ اعْلَمِی أَنِّی قَدْ مِتُّ وَ قَدْ جَاءَنِی وَ اللَّهِ عَلَامَهُ سَیِّدِی فَقَبَضَ ذَلِکَ مِنْهَا وَ أَمَرَهُمْ بِالْإِمْسَاکِ جَمِیعاً إِلَى أَنْ وَرَدَ الْخَبَرُ وَ انْصَرَفَ فَلَمْ یَعُدْ لِشَیْءٍ مِنَ الْمَبِیتِ کَمَا کَانَ یَفْعَلُ فَمَا لَبِثْنَا إِلَّا أَیَّاماً یَسِیرَهً حَتَّى جَاءَتِ الْخَرِیطَهُ بِنَعْیِهِ فَعَدَدْنَا الْأَیَّامَ وَ تَفَقَّدْنَا الْوَقْتَ فَإِذَا هُوَ قَدْ مَاتَ فِی الْوَقْتِ الَّذِی فَعَلَ أَبُو الْحَسَنِ ع مَا فَعَلَ مِنْ تَخَلُّفِهِ عَنِ الْمَبِیتِ وَ قَبْضِهِ لِمَا قَبَضَ.
📚#منبع:اصول الکافی ج : ۱ ص : ۳۸۲
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دا! سبب گریه شما چیست؟
فرمود: «ای علی! بر این میگریم که حرمت تو را در این ماه می شکنند. گویا می بینم تو در حال نماز برای پروردگار خویشی، که نگونبختترینِ اوّلین و آخرین، همو که برادر پی کننده ناقه قوم ثمود است، برمی خیزد و بر فرق سرت ضربتی می زند و محاسنت، از خون سرت رنگین می شود.»
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی. فَقَالَ علیهالسلام فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِکَ.
گفتم: ای پیامبر خدا! آیا در آن حالت، دینم سالم است؟
فرمود: «دینت، سالم است.»
ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسِی رُوحُکَ مِنْ رُوحِی
وَ طِینَتُکَ مِنْ طِینَتِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَنِی وَ إِیَّاکَ وَ اصْطَفَانِی وَ إِیَّاکَ وَ اخْتَارَنِی لِلنُّبُوَّةِ وَ اخْتَارَکَ لِلْإِمَامَةِ وَ مَنْ أَنْکَرَ إِمَامَتَکَ
فَقَدْ أَنْکَرَ نُبُوَّتِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ أَبُو وُلْدِی وَ زَوْجُ ابْنَتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَی أُمَّتِی فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی أَمْرُکَ أَمْرِی وَ نَهْیُکَ نَهْیِی
أُقْسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنِی خَیْرَ الْبَرِیَّةِ إِنَّکَ لَحُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ أَمِینُهُ عَلَی سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ فی عِبَادِهِ.
سپس فرمود: «ای علی! هر کس تو را بکشد، مرا کشته است و هر کس تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است و هر کس تو را ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته است؛ چرا که تو از من هستی، همچون جان من. روح تو، از روح من است و سرشت تو، از سرشت من.»
خدای متعال، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا برای پیامبری، و تو را برای امامت، انتخاب کرد، هر کس امامت تو را انکار کند، نبوّت مرا انکار کرده است. ای علی! تو وصیّ من، پدر فرزندان من، همسر دختر من و جانشین من بر امّتم هستی، در حال حیاتم و پس از مرگم، فرمان تو، فرمان من است و نهی تو، نهی من است. سوگند به خدایی که مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ آفریدگان قرار داد، تو حجّت پروردگار بر خلق اویی و امین او بر رازش و جانشین او بر بندگانش.
📚#منبع: (بحار الانوار - جلد 96 - صفحه 157) (عیون اخبار الرضا - جلد 1 - صفحه 295)
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
#مقتل_مستند
#زبان_حال_رقیه_خاتون_س
وقتی با سر بریده امام حسین (ع) روبرو شد
... فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبيك. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهي تقول: يا أباه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟ يا أبتاه ! مَن بقي بعدك نرجوه ؟ يا أبتاه ! مَن لليتيمة حتّى تكبر ؟ يا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات ؟ يا أبتاه ! مَن للأرامل المسبيّات ؟ يا أبتاه ! مَن للعيون الباكيات ؟ يا أبتاه ! مَن للضائعات الغريبات ؟ يا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات ؟ يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واخيبتنا ! يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واغربتنا ! يا أبتاه ! ليتني كنت الفدى ، يا أبتاه ! ليتني كنت قبل هذا اليوم عميا . يا أبتاه ! ليتني وسدت الثّرى ولا أرى شيبك مخضّباً بالدّماء .ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّريف , وبكت بُكاءاً شديداً حتّى غشي عليها ، فلمّا حرّكوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنيا
#ترجمه:... وقتي سر بريده امام حسين را براي رقيه سلام الله عليها آوردند گفت اين سر كيست؟ به او گفتند: سر پدرت حسين است. سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد و با گريه هاي سوزناك خود خطاب به سر چنين گفت: پدر چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟ چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟ پدر چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟ پدر دختر يتيم تو به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بي پوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسير و سرگردان كجا بروند؟ پدر جان چه كسي چشمان گريان را چاره ساز است؟ پدر جان چه كسي يار و ياور غريبان بي پناه است؟ پدر جان چه كسي پريشان مويي ما را سامان مي بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه كسي با ماست؟ واي بر ما بعد از تو واي از غريبي! پدر جان كاش فدايت مي شدم. پدر جان اي كاش بيش از اين نابينا مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم. پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم. سپس لب ها را بر لب هاي پدرش امام حسين نهاد و چنان گريست كه همان لحظه بيهوش شد و وقتي او را حركت دادند دريافتند كه از دنيا رفته است.
📚#منبع: المنتخب في جمع المراثي و الخطب، طريحي، ص 136-137
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
#مقتل_مستند
در آغوش گرفتن سر امام حسین (ع) توسط دو دلداده: راهب نصرانی و حضرت رقیه (س)
لَمّا جاؤوا بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام ونَزَلوا مَنزِلاً يُقالُ لَهُ قِنَّسرينَ، اطَّلَعَ راهِبٌ مِن صَومَعَتِهِ إلَى الرَّأسِ، فَرَأى نورا ساطِعا يَخرُجُ مِن فيهِ، ويَصعَدُ إلَى السَّماءِ، فَأَتاهُم بِعَشَرَةِ آلافِ دِرهَمٍ، وأخَذَ الرَّأسَ، وأدخَلَهُ صَومَعَتَهُ، فَسَمِعَ صَوتا ولَم يَرَ شَخصا، قال: طوبى لَكَ، وطوبى لِمَن عَرَفَ حُرمَتَهُ، فَرَفَعَ الرّاهِبُ رَأسَهُ، وقالَ: يا رَبِّ، بِحَقِّ عيسى تَأمُرُ هذَا الرَّأسَ بِالتَّكَلُّمِ مَعي. فَتَكَلَّمَ الرَّأسُ، وقالَ: يا راهِبُ، أيَّ شَيءٍ تُريدُ؟ قالَ: مَن أنتَ؟ قالَ: أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِيٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِكَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ، فَسَكَتَ. فَوَضَعَ الرّاهِبُ وَجهَهُ عَلى وَجهِهِ، فَقالَ: لا أرفَعُ وَجهي عَن وَجهِكَ حَتّى تَقولَ: أنَا شَفيعُكَ يَومَ القِيامَةِ. فَتَكَلَّمَ الرَّأسُ، فَقالَ: اِرجِع إلى دينِ جَدّي مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله. فَقالَ الرّاهِبُ: أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّه ُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّه، فَقَبِلَ لَهُ الشَّفاعَةَ. فَلَمّا أصبَحوا أخَذوا مِنهُ الرَّأسَ وَالدَّراهِمَ، فَلَمّا بَلَغُوا الوادِيَ نَظَرُوا الدَّراهِمَ قَد صارَت حِجارَةً
ترجمه: مناقب آل ابي طالب، ابن شهرآشوب: هنگامى كه سر حسين عليه السلام را آوردند و در منزلى به نام قِنَّسرين (شهرى در شام، به فاصله يك روز راه از حَلَب در مسير حِمْص) فرود آمدند، راهبى مسيحي از دِيْرش به سوى سر، حركت كرد و نورى را ديد كه از دهان آن، ساطع بود و به آسمان مى رفت. راهب مسيحي، ده هزار درهم به آنان (نگهبانان) داد و سر را گرفت و به درون دِيرش برد و بدون آن كه شخصى را ببيند، صدايى شنيد كه مىگفت: «خوشا به حالت ! خوشا به حال آن كه قَدر اين سر را شناخت!» راهب، سرش را بلند كرد و گفت پروردگارا! به حقّ عيسى، به اين سر بگو كه با من سخن بگويد. سر به سخن آمد و گفت: «اى راهب ! چه مى خواهى؟». گفت: تو كيستى؟ گفت: «من فرزند محمّدِ مصطفى و پسر علىِ مرتضى هستم. پسر فاطمه زهرا و مقتول كربلايم. من مظلوم و تشنه كامم» و ساكت شد. راهب صورت به صورتش نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نمى دارم تا بگويى: «من ، شفيع تو در روز قيامت هستم» سر به سخن درآمد و گفت: «به دين جدّم محمّد درآى» راهب گفت: گواهى مى دهم كه خدايى جز خداوند نيست و گواهى مى دهم كه محمّد پيامبر خداست. آن گاه حسين عليه السلام پذيرفت كه شفاعتش كند. صبحدم آن قوم سر و دِرهم ها را گرفتند و چون به وادى رسيدند ديدند كه درهم ها سنگ شده است.
📚#منبع:مناقب آل ابي طالب، ابن شهر آشوب مازندراني ج ٤ ص ٦٠ ، بحار الأنوار علامه مجلسي : ج ٤٥ ص ٣٠٣ .
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
#مقتل_مستند
#روضه_حضرت_رقيه_س
... فقالت: ما هذا الرّأس ؟ قالوا لها: رأسُ أبيك. فرفعته من الطّشت حاضنة له وهي تقول: يا أباه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟ يا أبتاه ! مَن بقي بعدك نرجوه ؟ يا أبتاه ! مَن لليتيمة حتّى تكبر ؟ يا أبتاه ! مَن للنساء الحاسرات ؟ يا أبتاه ! مَن للأرامل المسبيّات ؟ يا أبتاه ! مَن للعيون الباكيات ؟ يا أبتاه ! مَن للضائعات الغريبات ؟ يا أبتاه ! مَن للشعور المنشرات ؟ يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واخيبتنا ! يا أبتاه ! مَن بعدك ؟ واغربتنا ! يا أبتاه ! ليتني كنت الفدى ، يا أبتاه ! ليتني كنت قبل هذا اليوم عميا . يا أبتاه ! ليتني وسدت الثّرى ولا أرى شيبك مخضّباً بالدّماء .
ثمّ إنّها وضعت فمها على فمه الشّريف , وبكت بُكاءاً شديداً حتّى غشي عليها ، فلمّا حرّكوها , فإذا بها قد فارقت روحها الدُنيا
ترجمه: ... وقتي سر بريده امام حسين را براي رقيه سلام الله عليها آوردند گفت اين سر كيست؟ به او گفتند: سر پدرت حسين است. سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد و با گريه هاي سوزناك خود خطاب به سر چنين گفت: پدر چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟ چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟ پدر چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟ پدر دختر يتيم تو به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بي پوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسير و سرگردان كجا بروند؟ پدر جان چه كسي چشمان گريان را چاره ساز است؟ پدر جان چه كسي يار و ياور غريبان بي پناه است؟ پدر جان چه كسي پريشان مويي ما را سامان مي بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه كسي با ماست؟ واي بر ما بعد از تو واي از غريبي! پدر جان كاش فدايت مي شدم. پدر جان اي كاش بيش از اين نابينا مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم. پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم. سپس لب ها را بر لب هاي پدرش امام حسین نهاد و چنان گريست كه همان لحظه بيهوش شد و وقتي او را حركت دادند دريافتند كه از دنيا رفته است.
📚#منبع: المنتخب في جمع المراثي و الخطب طريحي، ص 136-137
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نخستین زنی است که به پیامبر ایمان آورد و پیامبر تا وقتی که خدیجه زنده بود، هرگز همسر دیگری برنگزید. تمام فرزندانش بجز ابراهیم از خدیجه بودند .
رسول خدا (ص) فرموده است:
سمیّه قرّاعه گفته است: تاریخ در مقابل عظمت حضرت خدیجه سر فرود میآورد و در برابرش متواضعانه و دست بسته می ایستد.
#مقام_حضرت_خدیجه_س_در_بهشت
از فضیلتهای حضرت خدیجه (س) ، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم (ص) نیز بارها این مسأله را به خدیجه بشارت میداد و میفرمود: "در بهشت، خانهای داری که در آن رنج و سختی نمیبینی."
امام صادق (ع) نیز میفرماید: هنگامی که خدیجه وفات یافت، فاطمه خردسال بیتابی میکرد و گرد پدرش میگشت و سراغ مادر را از او میگرفت. پیامبر از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون میشد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه همچنان بیتابی میکرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و فرمود: «به فاطمه (س) سلام برسان و بگو مادرت در بهشت خانهای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.»
هنگامی که فاطمه (س) این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بیتابی نکرد.
#وصیت_حضرت_خدیجه_س
حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه! ، "اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه" : آیا میدانی که خداوند تو را در بهشت نیز همسرم ساخته است!؟
آنگاه از خدیجه دلجویی و تفقد کرد؛ او را وعدهی بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شکرانهی خدمات او توصیف فرمود.
چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.
پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانهام بسیار خسته شدی و اموالت را در راه خدا مصرف کردی.
عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد از من یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به او آزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر او فریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زنندهای داشته باشد.
اما وصیت سوم را شرم میکنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض میکنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم میگوید: من از قبر در هراسم؛ از تو میخواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.
پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم.
#وفات_حضرت_خدیجه_س
حضرت خدیجه (س) در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جانآفرین تسلیم کرد.
پیغمبر خدا (ص) شخصاً خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچهای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا (ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک میریخت، دعا میکرد و برایش آمرزش میطلبید. آرامگاه خدیجه در گورستان مکه در «حجون » واقع است.
رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد (ص) احترام میگذاشتند و از آزار وی خودداری میکردند.
📚#منبع:کتاب زنان پیامبر
✍#نوشتهی شیخ مفـــید
📝#تایپ:استاد سید محمد رضا شمس قمی متخلص به (ساقی)
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مقتل_امیر_المؤمنین
پس از ضربت خوردن با صورت به زمین افتاد....
بحار الأنوار عن لوط بن يحيى عن أشياخه: فَلَمّا أحَسَّ الإِمامُ بِالضرَّبِ لَم يَتَأَوَّه وصَبَرَ وَاحتَسَبَ، ووَقَعَ عَلى وَجهِهِ ولَيسَ عِندَهُ أحَدٌ قائِلًا: بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ، ثُمَّ صاحَ وقالَ: قَتَلَنِي ابنُ مُلجَمٍ قَتَلَنِي اللَّعينُ ابنُ اليَهودِيَّةِ ورَبِّ الكَعبَةِ، أيُّهَا النّاسُ لا يَفوتَنَّكُمُ ابنُ مُلجَمٍ ....
فَلَمّا سَمِعَ النّاسُ الضَّجَّةَ ثارَ إلَيهِ كُلُّ مَن كانَ فِي المَسجِدِ، وصاروا يَدورونَ ولا يَدرونَ أينَ يَذهَبونَ مِن شِدَّةِ الصَّدمَةِ وَالدِّهشَةِ، ثُمَّ أحاطوا بِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام وهُوَ يَشُدَّ رَأسَهُ بِمِئزَرِهِ، وَالدَّمُ يَجري عَلى وَجهِهِ ولِحيَتِهِ، وقَد خُضِبَت بِدِمائِهِ وهُوَ يَقولُ: هذا ما وَعَدَ اللّهُ ورَسولُهُ وصَدَقَ اللّهُ ورَسولُهُ ....
فَدَخَلَ النّاسُ الجامِعَ فَوَجَدُوا الحَسَنَ ورَأسَ أبيهِ في حِجرِهِ، وقَد غَسَلَ الدَّمَ عَنهُ وشَدَّ الضَّربَةَ وهِيَ بَعدَها تَشخَبُ دَماً، ووَجهُهُ قَد زادَ بَياضاً بِصُفرَةٍ، وهُوَ يَرمُقُ السَّماءَ بِطَرفِهِ ولِسانِهِ يُسَبِّحُ اللّهَ ويُوَحِّدُهُ، وهُوَ يَقولُ: أسأَلُكَ يا رَبِّ الرَّفيعَ الأَعلى فَأَخَذَ الحَسَنُ عليه السلام رَأسَهُ في حِجرِهِ فَوَجَدَهُ مَغشِيّاً عَلَيهِ، فَعِندَها بَكى بُكاءً شَديداً وجَعَلَ يُقَبِّلُ وَجهَ أبيهِ وما بَين عَينَيهِ ومَوضِعَ سُجودِهِ، فَسَقَطَ مِن دُموعِهِ قَطَراتٌ عَلى وَجهِ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام، فَفَتَحَ عَينَيهِ فَرَآهُ باكِياً، فَقالَ لَهُ: يا بُنَيَّ ياحَسَنُ ما هذَا البُكاءُ؟ يا بُنَيَّ لارَوعُ عَلى أبيكَ بَعدَ اليَومِ، هذا جَدُّكَ مُحَمَّدٌ المُصطَفى وخَديجَةُ وفاطِمَةُ وَالحورُ العينُ مُحدِقونَ مُنتَظِرونَ قُدومَ أبيكَ، فَطِب نَفساً وقَرَّ عَيناً، وَاكفُف عَنِ البُكاءِ فَإِنَّ المَلائِكَةَ قَدِ ارتَفَعَت أصواتَهُم إلَى السَّماءِ، يا بُنَيَّ أ تَجزَعُ عَلى أبيكَ وغَداً تُقتَلُ بَعدي مَسموماً مَظلوماً؟ ويُقتَلُ أخوكَ بِالسَّيفِ هكَذا، وتَلحَقانِ بِجَدِّكُما و أبيكُما وامِّكُما.
ترجمه: بحار الأنوار به نقل از لوط بن يحيى، از اساتيد روايتش: چون امام عليه السلام ضربت را حس كرد، نناليد، صبر كرد و به حساب خدا و اجر او گذاشت و به رو افتاد، و در حالى كه كسى نزد او نبود، مى گفت: «بِسم اللّه وباللّهِ وَعلى ملّةِ رسولِ اللّه!». سپس فرياد كشيد: «ابن ملجم، مرا كُشت. به خداى كعبه، اين ملعونِ يهودى زاده [1] مرا كُشت. اى مردم! ابن ملجم از دستتان نگريزد ...».چون مردم صداى ضجّه را شنيدند، هر كه در مسجد بود، به سمت او دويد. همه مى چرخيدند و از شدّت و وحشت فاجعه، نمى دانستند كجا مى روند. دور على عليه السلام را گرفتند، در حالى كه سرش را با پارچه مى بست و خون بر صورت و محاسنش جارى بود و محاسنش به خونش رنگين شده بود و مى فرمود: «اين، همان است كه خدا و پيامبرش وعده داده بودند، و خدا و رسولْ راست گفتند ...».مردم وارد مسجد جامع كوفه شدند. امام حسن عليه السلام را ديدند كه سر پدرش بر دامن اوست، خونها را شسته و جاى ضربت را بسته؛ ولى همچنان از آن خون بيرون مى زند و رنگ چهرهاش هرچه بيشتر سفيد متمايل به زرد مى شود، با گوشه چشم به آسمان مى نگرد و زبانش به تسبيح خدا و توحيد او گوياست و مى گويد: «از تو مىخواهم، اى خداى بلند مرتبه برتر!».امام حسن عليه السلام سر او را بر دامن گرفت. ديد كه از هوش رفته است. در آن لحظه به شدّت گريست و شروع كرد به بوسيدن چهره و بين دو چشم و جايگاه سجده پدرش. قطراتى از اشك ديدگانش بر صورت امير مؤمنان چكيد. ديدگان را گشود و او را گريان ديد. فرمود: «پسرم! اين گريه چيست؟ پسرم! از اين روز به بعد، بر پدرت نگران نباش. اينك اين جدّت محمّد مصطفى است و اينها خديجه و فاطمه و حوريان بهشتى اند كه همه حلقه زده و منتظر قدوم پدرت هستند. راحت و آسوده باش و چشمت روشن باد! دست از گريه بدار كه صداى ناله فرشتگان به آسمان بلند است. فرزندم! بر پدرت بىتابى مى كنى، در حالى كه فردا پس از من مسموم و مظلوم، كشته خواهى شد و برادرت همينگونه با شمشير كشته خواهد شد و به جدّ و پدر و مادرتان مى پيونديد؟».
📚#منبع: بحارالأنوار، علامه محمد باقر مجلسی؛ج 42 ص 281.
---------------------------------------
1. آیا ابنملجم یهودی بود؟
قاتل امیرمؤمنان (ع) یکی از مشهورترین چهرههای خوارج «عبدالرحمن بن عمرو بن ملجم مرادی» است. وی از قبیله «حمیر» و از تیرههای «مراد» است. (۱)
ابن ملجم اهل و ساکن کوفه بود که همراه