ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#بصیرت
بصیرت به چه معناست و راه دست یابے و حفظ آن کدام است؟
بصیرت یا بینش، نوعے دید درونے است که با دید چشم ظاهری، متفاوت است و اصلاً با چشم یا اندام هاے ظاهرے بدن، قابل دریافت نیست. بصیرت، قوّه و نیرویے قلبے است که به مدد نور الهی، پدید آمده، حقیقت و باطن امور را - چنان که هست - در مے یابد. با دید بصیرت، انسان، درست را از نادرست و حق را از باطل، به آسانے تشخیص مے دهد.
اهل بصیرت با امداد نیروے قدسے که به آنها عطا شده، مے شنوند؛ مے اندیشند؛ نگاه مے کنند؛ مے بینند و از عبرت ها، بهره مے گیرند و آن گاه راه هاے روشنے را مے پیمایند و بدین ترتیب، از افتادن در پرتگاه ها و لغزش گاه ها در امان مے مانند.1 در واقع، بصیرت و بینش، نورے درونے است که شخص با آن نور، در میان مردم، زندگے مے کند؛ چنان که قرآن کریم فرموده است: «وجَعَلنا لَهُ نُوراً یمشِے بِهِ فِے النّاسِ».2 انسان به سیر بصیرت، راه را از بے راهه و حقیقت را از امر غیرحقیقی، باز مے شناسد و نیز درگرفتن اطلاعات و داده ها، درست گزینے مے کند و نیز در ارائة نظر و رأی، درست گویے مے کند و به فرموده امام علے علیه السلام، آن که بصیرت و بینش نداشته باشد، رأے او، نادرست و بے ارزش است.3
بصیرت، نوعے به کارگیرے عقل در مسیر هدایت انسان و استفاده از روشن گرے آن است. قرآن کریم با ترغیب به بینا کردن دل ها با نور عقل، آنهایے را که از این نیرو استفاده نمے کنند، کوران واقعے معرفے مے کند. خداوند مے فرماید: آیا در زمین سیر نمے کنند؛ تا صاحب دل هایے گردند که بدان تعقل کنند و گوش هایے که بدان بشنوند؟ پس همانا چشم ها کور نمے شوند؛ بلکه دل هایے که در سینه ها جاے دارند، کور مے شوند.4
چه بے فایده است دیده سر، هنگامے که دیدة دل، نابینا باشد. امام علے علیه السلام در این باره فرموده است:
«هرگاه دیده بصیرت، کور باشد، نگاه چشم، سودے ندهد».5
آن کس که دیده بصیرت دارد، نگاه هایش به سوے خوبے ها کشانده شده، از بدے ها دور داشته مے شود. دارنده بصیرت و بینش درونی، پیش از آن که در پے عیب هاے دیگران باشد، عیب هاے خود را مے جوید و مے بیند و از گناهان و خطاهاے خود، دست مے شوید. او مے داند که دیده کور داشتن، بهتر از دل کور داشتن است، بنابراین، دیده بر نارواها بسته، گوش را از شنیدنے هاے ناروا و پا را از رفتن به جایگاه هاے ناپسند و دست را از انجام کارهاے ناشایسته و دل را از خطور گناه و اندیشه را از هر چه غیر خداست، پاڪ مے کند.
کسانے که با دیده بصیرت به عالم و عالمیان مے نگرند، از هر عاملے که موجب نابینایے دیده بصیرت و کورے آن مے گردد، پرهیز مے کنند. اینان از غفلت ها و عوامل ایجاد غفلت، دورے مے ورزند؛ زیرا امام علے علیه السلام فرموده است: «دوام یافتن غفلت، موجب کورے بصیرت مے گردد».6
کسے که بصیرت الهے نصیبش شده است، محبت دنیا را از دلش خارج مے سازد. امام علے علیه السلام فرموده است:
«به خاطر دنیادوستی، قلب ها از نور بصیرت، کور گشته اند».7
📚پے نوشت ها:
1. ابن ابے الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 158.
2. انعام، آیة 122.
3. غررالحکم و دررالکلم، ح 6548.
4. حج، آیة 46.
5. غررالحکم و دررالکلم، ح 9972.
6. همان، ح 5146.
7. همان، ح 4878
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_مستند
#وداع_فرزندان_با_مادر
#متن_روضه_مقاتل_چهارده_معصوم_ع
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ الْمَغْصُوبَةِ حَقُّهَا الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُهَا الْمَكْسُورَة ضِلْعُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا
@golvajhehaye_roozeh
علامه مجلسے در بحارالانوار لحظات آخر عمر شریف حضرت فاطمه زهرا(س) را این چنین روایت مے کند.
«لَمَّا حَضَرَتْهَا الْوَفَاةُ قَالَتْ لِأَسْمَاءَ :
إِنَّ جَبْرَئِيلَ أَتَى النَّبِيَّ(ص) لَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ بِكَافُورٍ مِنَ الْجَنَّةِ فَقَسَمَهُ أَثْلَاثاً ثُلُثاً لِنَفْسِهِ وَ ثُلُثاً لِعَلِيٍّ وَ ثُلُثاً لِي وَ كَانَ أَرْبَعِينَ دِرْهَماً.
فَقَالَتْ : يَا أَسْمَاءُ!
ائْتِينِي بِبَقِيَّةِ حَنُوطِ وَالِدِي مِنْ مَوْضِعِ كَذَا وَ كَذَا فَضَعِيهِ عِنْدَ رَأْسِي فَوَضَعَتْهُ ثُمَّ تَسَجَّتْ بِثَوْبِهَا وَ قَالَتِ انْتَظِرِينِي هُنَيْهَةً وَ ادْعِينِي فَإِنْ أَجَبْتُكِ وَ إِلَّا فَاعْلَمِي أَنِّي قَدْ قَدِمْتُ عَلَى أَبِي فَانْتَظَرَتْهَا هُنَيْهَةً ثُمَّ نَادَتْهَا فَلَمْ تُجِبْهَا فَنَادَتْ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى(ص) يَا بِنْتَ أَكْرَمِ مَنْ حَمَلَتْهُ النِّسَاءُ يَا بِنْتَ خَيْرِ مَنْ وَطِئَ الْحَصَا يَا بِنْتَ مَنْ كَانَ مِنْ رَبِّهِ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى قَالَ فَلَمْ تُجِبْهَا فَكَشَفَتِ الثَّوْبَ عَنْ وَجْهِهَا فَإِذَا بِهَا قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْيَا فَوَقَعَتْ عَلَيْهَا تُقَبِّلُهَا وَ هِيَ تَقُولُ فَاطِمَةُ إِذَا قَدِمْتِ عَلَى أَبِيكِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَأَقْرِئِيهِ عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ السَّلَامَ فَبَيْنَا هِيَ كَذَلِكَ.
إِذْ دَخَلَ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَيْنُ(ع) فَقَالا:
يَا أَسْمَاءُ مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ السَّاعَةِ! قَالَتْ :يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)!
لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً قَدْ فَارَقَتِ الدُّنْيَا فَوَقَعَ عَلَيْهَا الْحَسَنُ(ع) يُقَبِّلُهَا مَرَّةً وَ يَقُولُ :
يَا أُمَّاهْ! كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي قَالَتْ وَ أَقْبَلَ الْحُسَيْنُ(ع) يُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ يَقُولُ :
يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ(ع) كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ قَالَتْ لَهُمَا أَسْمَاءُ يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!
فَخَرَجَا حَتَّى إِذَا كَانَا قُرْبَ الْمَسْجِدِ رَفَعَا أَصْوَاتَهُمَا بِالْبُكَاءِ فَابْتَدَرَهُمَا جَمِيعُ الصَّحَابَةِ فَقَالُوا مَا يُبْكِيكُمَا يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ لَا أَبْكَى اللَّهُ أَعْيُنَكُمَا لَعَلَّكُمَا نَظَرْتُمَا إِلَى مَوْقِفِ جَدِّكُمَا فَبَكَيْتُمَا شَوْقاً إِلَيْهِ فَقَالا لَا أَوَ لَيْسَ قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س) صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا قَالَ فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ يَقُولُ :
بِمَنِ الْعَزَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ(ص) كُنْتُ بِكِ أَتَعَزَّى فَفِيمَ الْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِك؟》
حضرت فاطمه(س) به هنگام رحلت، به اسماء فرمود :
در زمان فوت پدرم جبرئیل کافور بهشتے آورد.
پدرم آن را سه قسمت کرد. یڪ قسمت براے خودش، یڪ قسمت براے علی(ع) و یڪ قسمت هم براے من.
آنگاه به اسماء فرمود :
باقیمانده حنوط پدرم را که در فلان موضع است بیاور و نزد سرم بگذار. اسماء میگوید :
وقتے من امر آن بانو را اجرا نمودم لباس خود را روے خویشتن کشید و به من فرمود :
پس از چند لحظه مرا صدا بزن، اگر جواب تو را گفتم که هیچ و الا بدان که نزد پدر بزرگوارم رفتهام.
اسماء بعد از چند لحظهاے آن بانوے مظلومه را صدا زد، ولے جوابے نشنید، دوباره صدا زد :
اے دختر محمد مصطفی(ص)، اے دختر بهترین کسے که مادرش وے را حمل کرد، اے دختر بهترین کسے که بر روے سنگریزهها پا نهاد، اے دختر آنکسے که مقامش به قاب قوسین او ادنے رسید!
اما جوابے نگرفت.
وقتے اسماء لباس آن حضرت(س) را از روے بدنش برداشت، دید از دنیا رفته است.
اسماء بدن آن بانو را حرکت میداد و میگفت :
اے فاطمه(س)! زمانے که نزد پدر بزرگوارت رفتے سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت(ص) برسان
@golvajhehaye_roozeh!
#ادامه_متن👇
#ادامه_متن_بالا👆
@golvajhehaye_roozeh
در همان حینے که اسماء این سخن را میگفت حسنین(علیهماالسلام) از راه رسیدند و گفتند :
اسماء! مادر ما در چنین ساعتے به خواب نمیرفت؟!
گفت : مادر شما خواب نرفته، بلکه از دنیا رفته است.
امام حسن(ع) روے بدن مادر افتاد و پیکر مقدّس او را حرکت میداد و میفرمود : مادر جان! قبل از اینکه روح از بدن من مفارقت کند با من تکلم کن!
آنگاه امام حسین(ع) آمد و پاهاے مبارڪ مادر را حرکت میداد و میبوسید و میفرمود :
مادر جان! من فرزند تو حسینم.
قبل از اینکه هلاڪ شوم و بمیرم با من صحبت کن!
اسماء به ایشان گفت :
اے فرزندان پیامبر(ص) نزد پدرتان علی(ع) بروید و آن حضرت(ع) را از فوت مادرتان آگاه نمایید.
حسنین(علیهماالسلام) از خانه خارج و به سوے مسجد روانه شدند، هنگامیکه نزدیڪ مسجد رسیدند صدا به گریه بلند کردند.
گروهے از صحابه به حضور ایشان آمدند و گفتند : براے چه گریانید؟!
خدا چشم شما را نگریاند!
شاید نظر شما به جاے جدتان رسول خدا(ص) افتاد و از کثرت علاقهاے که به او دارید گریان شدید؟
فرمودند : نه مادر ما از دنیا رحلت کرده است.
حضرت اميرالمومنین(ع) پس از شنيدن اين خبر جانگداز با صورت به زمین درافتاد و فرمود :
اى دختر حضرت محمّد(ص)!
من غم و اندوه خود را بعد از تو به كه بگويم؟
من درد دلهاى خود را براى تو مى گفتم، اكنون براى چه كسى درد دل كنم؟(۱)
#شعر:
اے خوش آن روزے که ما، در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدار رخشارش، منور داشتیم
هر کسے جسم عزیزش روز بر دارد، ولے
ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم!
کاش آن روزے که مادر گفت: پهلویم شکست!
ما دم در، حق حفظ جان مادر داشتیم
کاش آن روزے که تنها مادر ما را زدند
ما یکے را در میان کوچه، یاور داشتیم!
کاش محسن را نمیکشتند، تا ما غنچه یے
یادگار از آن گل رعناے پرپر داشتیم!
کاش آن ساعت که دانستیم بے مادر شدیم
جاے آغوشش به خاڪ تیره، بستر داشتیم!
این در و دیوار میگرید به حال ما، که ما
مادرے بشکسته پهلو پشت این در داشتیم!
مادر ما، رفت از دنیا در آن حالے که ما
گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم!
(میثم) از دل می سراید شعر جانسوزش، بلے
از عنایت ما به او چون لطف دیگر داشتیم!
#شاعر_غلامرضا_سازگار
📚#منبع :
۱)بحار الأنوار علامه مجلسی، ج۴۳، صص۱۸۶-۱۸۴
#متن_مستند_مقاتل
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«بسم الله الرحمن الرحیم»
#روضه_مستند
#دفن_شبانه_صدیقه_طاهره_س
#متن_روضه_مقاتل_چهارده_معصوم_ع
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنتَ رَسُولِ اللهِ(ص)
به نقل از ابن شهرآشوب، آمده است که؛ طبرے نقل مے کند؛
«إِنَّ فَاطِمَةَ(س) دُفِنَتْ لَیْلًا وَ لَمْ یَحْضُرْهَا إِلَّا الْعَبَّاسُ وَ عَلِیٌّ وَ الْمِقْدَادُ وَ الزُّبَیْرُ»
حضرت فاطمه زهرا(س) شبانه دفن شد، و غیر از عبّاس و على(ع) و مقداد و زبیر كسى در تشیع جنازه آن بانو حاضر نشد.(۱)
و در روایات ما نیز وارد شده است که؛
«صَلَّى عَلَیْهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) وَ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَیْنُ(ع) وَ عَقِیلٌ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُوذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ بُرَیْدَةُ»
حضرت على(ع)، حسن(ع)، حسین(ع)، عقیل، سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و بریده بر حضرت فاطمه(س) نماز خواندند.(۲)
و در روایتے دیگر علاوه بر اینان؛
نام عبّاس و پسرش فضل و حذیفه و ابن مسعود دیده مے شود.(۳)
در روایتے آمده است که اصبغ بن نباته؛
«سَأَلَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع) عَنْ دَفْنِهَا لَیْلًا فَقَالَ إِنَّهَا كَانَتْ سَاخِطَةً عَلَى قَوْمٍ كَرِهَتْ حُضُورَهُمْ جِنَازَتَهَا»
از امام على(ع) درباره اینكه فاطمه(س) شبانه دفن گردید جویا شد، که ایشان فرمود :
به علّت اینكه فاطمه(س) بر گروهى خشمناك بود و راضى نبود كه آنان براى تشییع جنازه اش حاضر شوند.(۴)
در روایتے دیگر آمده است که؛
«أَنَّهُ سَوَّى قَبْرَهَا مَعَ الْأَرْضِ مُسْتَوِیَاً وَ قَالُوا سَوَّى حَوَالَیْهَا قُبُوراً مُزَوَّرَةً مِقْدَارَ سَبْعَةٍ حَتَّى لَا یُعْرَفَ قَبْرُهَا»
امام على(ع) قبر فاطمه(س) را با زمین یكسان نمود و تعداد هفت قبر شبیه به قبر فاطمه(س) تشكیل داد كه قبر آن بانو شناخته نشود.(۵)
روایت شده است که؛
«أَنَّهُ رَشَّ أَرْبَعِینَ قَبْراً حَتَّى لَا یَبِینَ قَبْرُهَا مِنْ غَیْرِهِ مِنَ الْقُبُورِ فَیُصَلُّوا عَلَیْهَا»
امام علی(ع) چهل قبر براى حضرت فاطمه(س) ترتیب داد، تا قبر واقعى آن بانو تشخیص داده نشود و كسى حتى بر قبر او نماز نخواند.(۶)
هنگامے که تابوت حضرت فاطمه(س) را روانه بقیع کردند :
«فَإِذَا هِيَ بِقَبْرٍ مَحْفُورٍ فَحَمَلُوا السَّرِيرَ إِلَيْهَا فَدَفَنُوهَا»
ناگهان در آنجا با قبرى حفر شده و آماده مواجه شدند و تابوت را به سوى آن قبر بردند و جنازه را در آن دفن نمودند.
«فَجَلَسَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى شَفِيرِ الْقَبْرِ فَقَالَ :
يَا أَرْضُ! اسْتَوْدَعْتُكِ وَدِيعَتِي! هَذِهِ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ(ص)»
سپس حضرت(ع) بر فراز قبر نشست و فرمود : اى قبر! من امانت خود را به تو مى سپارم، اين جنازه دختر رسول خدا(ص) است.
«فَنُودِيَ مِنْهَا يَا عَلِيُّ(ع)! أَنَا أَرْفَقُ بِهَا مِنْكَ فَارْجِعْ وَ لَا تَهْتَمَّ»
ناگاه ندايى شنيدند كه مى گفت :
يا على(ع)! من از تو به او مهربانترم.
برگرد و مغموم و مهموم مباش!
«فَرَجَعَ وَ انْسَدَّ الْقَبْرُ وَ اسْتَوَى بِالْأَرْضِ»
امام على(ع) بازگشت و روے قبر را پوشانید و با زمين هم سطح نمود.(۷)
#ادامه👇
#ادامه_متن_بالا👆
در روایتی؛ زكریا بن آدم مى گوید :
«إِنِّے لَعِنْدَ الرِّضَا(ع) إِذْ جِیءَ بِأَبِے جَعْفَرٍ(ع) وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْر»
خدمت امام رضا(ع) نشسته بودم كه امام جواد(ع)را پیش او آوردند.
پس آن حضرت(ع) از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد(ع) دست هایش را بر زمین نهاد، سرش را به طرف آسمان بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت.
امام رضا(ع) به ایشان فرمود :
«بِنَفْسِی! فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ»
جانم فدایت! چرا در فكرى؟
امام جواد(ع) عرض کرد :
«فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّے فَاطِمَةَ(س) أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِے الْیَمِّ نَسْفا»
به آن چه درباره مادرم ، فاطمه زهرا(ع) انجام شد، مى اندیشم.
به خدا سوگند، حق قاتلانش آن است كه اگر دستم به آن ها برسد، آنان را سوزانده، تكه تكه كنم و ریشه شان را بركَنم.
«فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ :
بِأَبِے أَنْتَ وَ أُمِّے أَنْتَ لَهَا یَعْنِے الْإِمَامَة»
در این هنگام، امام رضا(ع) او را در آغوش كشید و میان دو چشمش را بوسید و فرمود :
پدر و مادرم فدایت! به راستى كه تو لایق امامت شیعه هستى!(۸)
وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
نوح توحید در امواج خطر کیست؟تویی!
روح مابین تو پهلوے پدر کیست؟تویی!
بهترین یار علے در پس در کیست؟تویی!
به علے بازو و شمشیر و سپر کیست؟تویی!
شاعر:استاد سازگار
📚#منابع:
۱-۲-۳)مناقب ابن شهرآشوب، ج۳، ص۳۶۳
۴)امالے شیخ صدوق، ص۶۵۸
۵-۶)مناقب ابن شهرآشوب، ج۳، ص۳۶۳
۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۲۱۴
۸)دلائل الامامه طبری، ص۴۰۱
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در آرزویت
زمان:
حجم:
4.35M
⭕️شوق دل را به خدا نزدیک میکند
⭕️زبان با صداقت به سمت خدابالا میرود
#آیت_الله_العظمی_خامنه_ای_مدظله_العالی
@golvajhehaye_ahlbeyt
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــ
بسم الله الرحمان الرحیم
📌 #چهل_نکته_در_ارتباط_با_منبر
🔰 #حجت_الاسلام_والمسلمین_دکتر_رفیعی
1. رسانه منبر بایستے عرصة مطالب پژوهشی، علمی، عمیق، مستند و صحیح با بیان روان و ساده باشد. هنر مبلّغ آن است که محکمترین مطالب را در سادهترین قالب ریخته و براے مردم با سلایق مختلف ارائه کند. منبر نباید صحنة طرح رؤیاهاے بیپایه، مطالب جعلے و ضعیف، داستانهاے بیاساس، خرافات و در یڪ کلام عوامزدگے باشد.
2. نوع سخنرانیها با توجه به تفاوت مخاطب، زمان، مکان و شرایط متفاوت میشود. سخنران بایستے بتواند مطالب خود را در 5 دقیقه پیاده کند یا در 50 دقیقه تبیین نماید. توجه شود در فضاهاے مختلف موضوعات مبتلابه را مطرح کنید.
3. در طرح مباحث جامعنگر باشید. مثلاً وقتے 40 دقیقه از احترام به پدر و مادر صحبت میشود اشارهاے هم به احترام و تکریم فرزند شود.
4. کمے محتوا و حاشیهپردازے پیرامون یڪ مطلب واضح سزاوار نیست. بایستے حداقل 5 آیه و حدیث، دو تاریخ و داستان، 30% پردازش و ارائه در هر منبر باشد.
5. گشودن حوزهها، موضوعات و محورهاے نو در منبر یڪ ضرورت است. هر منبر حداقل 4 الے 5 ساعت مطالعه، تنظیم و دستهبندے میخواهد.
6. نقل روایات و آیات زیاد روے منبر بدون تحلیل و تأمل و تکرار لازم مخاطب را خسته میکند، لازم است یڪ محور خاص شکافته شود تا دهها محور ناقص و ابتر گذاشته شود.
7. سوژه و موضوع منبر بهتر است با توجه به مشکلات هر جامعه، شهر و منطقه ایجاد شود.
8. شبههافکنے بدون پاسخ یا ایجاد تردید در منبر، لغزش بسیار مهمے است. بعضاً بحثے با تفصیل مطرح میشود، اما با یڪ تردید افکنے همة زحمتها هدر میرود. در صورتیکه ضرورتے ندارد به آن شبهه اشاره شود، مگر آنکه پاسخ شایسته ارائه شود.
9. کار تبلیغے دیر ثمره میدهد، سخنران نباید هرگز مأیوس شود، حتے اگر با تمسخر و استهزاء مواجه شد، باید مقاومت کند تا نتیجه بگیرد.
10. سخنران به مباحثے بپردازد که براے خودش هضم شده است، درغیر این صورت مخاطب را دچار سردرگمے میکند.
11. مباحث تخصصے و متشابه روے منبر یا مطرح نشود و یا خوب تحلیل شود.
12. منفینگرے و دائم بر نقاط ضعف دستگذاشتن یکے از آسیبهاے سخنرانے است.
13. در استفاده از عناوین و القاب، توجه کنیم به قشر یا گروهے توهین نشده یا نادیده گرفته نشوند.
14. در نقلهاے تاریخے و وقایع، به گونهاے عمل شود که تحریڪ آمیز نباشد و به ملیت یا منطقه خاصے توهین نشود.
15. مزاح و لطیفه روے منبر باعث لطافت و تنوع است، اما باید توجه داشت برخے شوخیها از منبریهاے جوان، ناپسند است، یا جو جلسه و مخاطب اقتضاے آن را ندارد، یا شرایط فراهم نیست.
16. از عذرخواهے زیانبخش و کوچڪ کردن خود روے منبر بپرهیزیم، برخے وقتے بر کرسے منبر مینشینند به دلیل احساس رعب و اضطراب از کلماتے مانند (ببخشید، جاے من نیست، شما بالاترید، وقت مطالعه پیدا نکردم، مزاحم شدم) استفاده میکنند و روحیه خود را خراب میکنند، در این زمینه روایت هم داریم.
17. از انتقاد یا اهانت به شخص یا قشر، گروه و حزب خاصے بپرهیزیم، اگر نقدے هم داریم عام و فراگیر باشد، بالاخره هر فرد یا گروه پیروانے دارد.
18. سخنران نباید تکیه کلام داشته باشد.
19. از عوامل حواسپرتے مخاطب پرهیز شود، گاهے شکل عمامه، لباس، حرکت تسبیح، دستمال، حرکت زیاد دست، دائم به عینڪ و لباس و صورت دستزدن، حواس مخاطب را پرت میکند.
20. اگر در جلسهاے شخصیتهاے مختلف هستند و امکان نام بردن نیست یا القاب مختلف است، انسان نمیداند آیتالله بگوید، حجتالاسلام بگوید، مسئولیتهاے افراد را دقیق نمیداند، بهتر است یا اشاره نشود یا کلے بگوید شخصیتها و بزرگان حضور دارند، از همة آنان تقدیر میشود.
21. اگر سخنرانے در مسجد است، حتماً قبل از منبر، عرض ارادتے به امام جماعت بشود، حتے نام برده شده و تشکر گردد.
22. مناسبت ایام و امکنه رعایت شود.
23. تلفظ صحیح کتب، اعلام و اشخاص بسیار مهم است، گاهے یڪ غلط همه منبر را زیر سؤال میبرد.
24. در نقل داستانهاے تاریخے هرگز به شنیدهها اکتفا نکنیم، داستانے را روے منبرها یا از مردم شنیدهایم، بر اساس شنیدهها نقل نکنیم، حتماً به مصدر اصلے مراجعه کنیم، گرچه گوینده مورد اعتماد باشد.
25. از اداے الفاظ مشکل و متشابه که ممکن است با جابجایے یڪ حرف، واژة زشتے ادا شود یا خندة حاضرین را برانگیزد، دورے کنیم.
26. در نقلها تردید راه ندهیم، اگر شڪ داریم اشاره نکنیم.
27. در نقل ارزشها یا ضد ارزشها مرزها را رعایت کنیم. مثلاً اگر از بدے کبر میگوییم، به جایگاه عزت هم توجه بدهیم.
28. همه جانبهنگرے در تبلیغ امرے ضرورے است، اگر سخنران همة همت خود را در سرزنش و توبیخ به کارگیرد و فقط در کیفر و عذاب و جهنم و صعوبتها سخن بگوید، باعث وحشت، یأس و فرار مردم میشود. حضرت علی(ع) میفرماید: "الْإِفْرَاطُ فِے الْمَلَامَةِ یَشُبُّ نَا