خداوند در #حدیث_قدسے میفرمایند:
یا بَنى آدَمَ! أَطيعُونى بِقَدْرِ حاجَتِكُمْ اِلَىَّ وَاعْصُـونى بِقَدْرِ صَبْرِكُمْ عَلَى النّـارِ، وَ اعْمـَلُوا لِلدُّنيا بِقَـدْرِ لَبْثِـكُمْ فيها وَ تَـزَوَّدُوا للاِخِرَةِ بَقَدْرِ مَكْثِكُمْ فيها.
اى فرزندان آدم! به اندازه اى كه به من نياز داريد، از من اطاعت كنيد، و به اندازه تحملتان برآتش جهنم، معصيت كنيد، براى دنيا به اندازه اى كه در آن درنگ مے کنيد كار كنيد، و براى آخرت، به اندازه اى كه در آن مى مانيد، توشه برداريد
الجواهر السنيّه، ص ۶۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فاطمیه
#روضه_توسل
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
اے شفایت آرزوے مرتضی
اشڪ تو آب وضوے مرتضی
داغت اے بانوے خانه سوخته
آتشے در جان من افروخته
با فراق خود سیه پوشم مکن
بے تو تنهایم فراموشم مکن
اے بهشتِ آرزو لبخند زن
چینیِ قلب علے را بند زن
داغِ تو چشمِ مرا چون نیل کرد
خانه ام را بے پرِ جبریل کرد
اے تو را بالش ز بالِ جبرئیل
بسته ام بر گوشه ے چشمت دخیل
یا به خنده لب گشا یا اخم کن
کم دلِ زار علے را زخم کن
الان زهراش هست،داره با زهراش حرف مے زنه...یه شبے رسید،علے داشت غسل مے داد...اسماء آب مے ریخت...به بچه هاش گفته بود آروم گریه کنند...بچه ها مردمِ مدینه بیدار نشن...آروم گریه کنید...حرفاشُ با عزیزش زد،اما زهرا عمرش به دنیا نبود...یه وقت دست از غسل کشید...سر به دیوار گذاشت...شروع کرد بلند بلند گریه کردن...علے مگه نگفتے بچه هات آروم گریه کنند،چرا خودت بلندبلند گریه مے کنی؟!...
دل بریدن از تو دیگر مشکل است
این جدایے از پیمبر مشکل است
اے شب قدرم، سحر را دور کن
ناله را در نامه ام منظور کن
سهم من جان کندن و جا ماندن است
بر سر قبر تو قرآن خواندن است
خیز و شب را راهے از این خانه کن
گیسویِ طفلانِ غم را شانه کن
اندکے آهسته پَر زن از کویر
مرغکانت را به زیرِ پر بگیر
من همیشه فکر مے کنم اون موقعے که زهرا رو دفن کرد، وقتے کارِ دفن تمام شد، گفت: حسنم بلند شو .. حسینم دیگه گریه نکن .. یه مرد تنها .. با چند تا بچه کوچیڪ حرکت کرد .. آرام آرام .. من میگم وقتے به کوچه بنے هاشم رسید،چه حالے پیدا کرد علے .. وقتے درِ نیم سوخته رو باز کرد ..
وایِ من! با دست زخمے و کبود
شوقِ طبخِ نان تو دیگر چه بود؟
آخر اے زهرا پس از تو صبح و شب
کِے خورند این کودکان نان و رطب؟!
کے پذیرد قلبِ پُر احساس تو
دختر و چرخاندن دستاسِ تو....
سلمان میگه رفتم محضر بے بی، دَرِ خانه؛ با امیرالمومنین کارے داشتم .. امیرالمومنین خانه نبود .. دیدم صداے گریه بچه هاش از خانه بلنده .. در زدم .. دیدم بچه هاش دارند گریه مے کنند.. زهرا خودش نشسته یه گوشه؛داره دستاس مے چرخونه .. قطراتِ خونِ دستش روے دستاس مے چکه .. اومدم مسجد،به علے گفتم .. علے شروع کرد بلند بلند گریه کردن...
جانِ زهرا روز من را شب مکن
چادرت را بر سر زینب مکن
کاش در پیشت بمیرم فاطمه
تا عزایت را نگیرم فاطمه
رزم تو در را به پهلو راندن است
سهم من پهلوے این در ماندن است
کشتیِ صبر علے پهلو مگیر
محرمِ دل، باز از من رو مگیر
غرقِ در امّن یجیبم، فاطمه..
تازه دانستم غریبم، فاطمه..
نیست وقتِ پر زدن در آسمان
آسمان ابرے شده، لَختے بمان
#شاعر_جواد_محمد_زمانی
زهراے من! اگه تو بری،این بچه هات از همیشه تنهاتر میشن.. زینبِ من هنوز کوچیکه.. چقدر کنار بسترش نشست با زهرا دردِ دل کرد .. امیرالمؤمنین آرام آرام گریه مے کرد،کنار بسترِ زهرا...
اما یه اتفاقے افتاد اون روزے که زهرا به شهادت رسید پسراش اومدن نزدیڪ مسجد؛"وَ رَفَعَ اَصواتَهُما بِالبُکاء .."شروع کردند بلندبلند گریه کردن.. امیرالمؤمنین تا شنید صداے گریۀ بچه ها رو که اصحاب دارند صدا مے کنند: "یَاابْنَیْ رسولِ الله" چے شده؟! اینا صدا زدند: "ماتَت اُمُّنا فاطِمَة... فَوَقَعَ عَلیٌّ،عَلے وَجهِه.." (1) امیرالمؤمنین تا شنید، با صورت به زمین افتاد .. امیرالمؤمنین اینجا با صورت به زمین افتاد.. چرخ روزگار چرخید... یه روز هم پسرش، عباسش .. بالاے اسب .. بدون دست .. مشڪ به دندان .. چنان عمودِ آهن به سرش زدند،عباس با صورت به زمین افتاد ..
📚#منبع:
1- بحار الأنوار،علامه مجلسی، ج43، ص 186-187
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@babolharam_netShab3Fatemieh1-1399[03].mp3
زمان:
حجم:
9.24M
#فاطمیه
#روضه_توسل
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#دکتر_مطیعے
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
5.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فاطمیه
#روضه1399
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
# مرحوم_حاج_حسن_جمالی
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#رسالت_مداحی
🔰هنر مداحی🔰
در کار مدّاحیِ شما چند چشمه هنری وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدایتان هنر است؛ آهنگی که انتخاب میکنید، هنر است؛ اشارات و کارهایی که انجام میدهید، هنر است.
🔰منطق داشتن🔰
عنصر دوم، عنصر تعقّل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابلای این شعرها فراوان وجود دارد و میتواند ذهنها را قانع کند. البته منطق، شکلهای مختلفی دارد. گاهی برهانی است، گاهی خطابی است، گاهی شعری است؛ مقصود این است که بتواند این پیام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع کند.
🔰حامل پیام دینی🔰
خصوصیت سوم این است که شما حامل پیام دینی محسوب میشوید؛ یعنی سِمت معنوی و روحانی دارید. در دنیا خوانندگان خوب زیاد هستند و ممکن است شعرهای خوبی هم بخوانند؛ اما آنها از موضع مدّاح حرف نمیزنند؛ ولی شما از موضع مدّاح اهل بیت و از موضع معنوی و روحانی حرف میزنید.
❇️برگرفته از سخنان رهبری خطاب به مداحان
۱۳۷۷/۷/۱۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
#جریان_پاره_کردن_سند_فدڪ
#و_اهانت_به_فاطمه_اطهر_سلام_الله_علیها
#متن_روضه_مقاتل_چهارده_معصوم_ع
فَدَعَا بِكِتَابٍ فَكَتَبَهُ لَهَا بِرَدِّ فَدَكَ فَقَالَ فَخَرَجَتْ وَ الْكِتَابُ مَعَهَا فَلَقِيَهَا عُمَرُ فَقَالَ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعَكَ فَقَالَتْ كِتَابٌ كَتَبَ لِي أَبُو بَكْرٍ بِرَدِّ فَدَكَ فَقَالَ هَلُمِّيهِ إِلَيَ فَأَبَتْ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ مِنْ بَطْنِهَا ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ ثُمَّ أَخَذَ الْكِتَابَ فَخَرَقَهُ فَمَضَتْ وَ مَكَثَتْ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً مَرِيضَةً مِمَّا ضَرَبَهَا عُمَرُ ثُمَّ قُبِضَتْ
ترجمه: ابوبکر نامهاے بدین مضمون براے فاطمه سلام الله علیها نوشت که فدڪ را به او باز میگرداند، فاطمه سلام الله علیها در حالے که نامه را به همراه داشت، بیرون رفت، عمر او را دید و گفت: اے دختر محمد! این چه نامهاے است که که با خود داری؟ گفت: نامهاے است که ابوبکر در مورد بازگرداندن فدڪ برایم نوشته است، عمر گفت: آن را به من بده، ولے فاطمه نپذیرفت، عمر با پایش لگدے به فاطمه زد در حالے که محسن را حامله بود، با این لگد محسن را سقط کرد. سپس سیلے بر گونه فاطمه سلام الله علیها نواخت. گویا الان مے نگرم که گوشواره از گوش آن حضرت افتاد و پراکنده شد. عمر نامه را از او گرفت و پاره کرد، حضرت فاطمه سلام الله علیها هفتاد و پنج روز در حالے که از این ضربت عمر بیمار شده بود در دنیا زیست سپس از دنیا رفت»
📚#منبع: (الإختصاص، شیخ مفید، ص: 185)
کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(تلگرام)👇
https://t.me/matnrozehmaghtalmotabar
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈
⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
📌با نشـر لینڪ کانال ما در ثواب اهداف کانال سهیـم باشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ