eitaa logo
متن روضه مقاتل معتبر چهارده معصوم (ع)
1.6هزار دنبال‌کننده
252 عکس
156 ویدیو
32 فایل
🔰 #متن_روضه 🔰 #مقاتل_معتبر_چهارده_معصوم_ع 🔰 #شناخت_شبهات_از_لسان_محققان http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh لینک کانال👆🏻 ارائه صوت ومتن سخرانی ناب از علمای دینی کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 سپس زنان امام حسين عليه السلام را نزد يزيد بن معاويه لعنهماالله بردند، و زنان آل يزيد و دختران معاويه و خاندانش شيون و واويلا كردند و ماتم برپا نمودند؛ سر مطهر امام را برابر يزيد لعنه الله گذاشتند؛ سكينه علیهاالسلام گوید: سخت‌دل‌تر و كافرتر و مشرك‌تر و جفاکارتر از يزيد نديدم، به آن سر مطهر نگاه كرد و مى‌گفت: كاش کشته‌شدگانِ ما در جنگ بدر مى‌ديدند این روزها را؛ سپس دستور داد سر حسين عليه السلام را بر در مسجد دمشق آويختند ...❗ 📓أمالی، صدوق رحمه الله، مجلس سی و یکم، حدیث ٣ https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠حضرت عیسى«سلام‌الله‌علیه» فرمودند: 🔹طوبَى لِمَنْ كَانَ صَمْتُهُ فِكْراً وَ نَظَرُهُ عَبْراً وَ وَسِعَهُ بَيْتُهُ وَ بَكَى عَلَى خَطِيئَتِهِ وَ سَلِمَ اَلنَّاسُ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ 🔸خوشا به حال كسى كه خاموشیش توأم با تفكر و نگاهش همراه با عبرت باشد و در خانه‌‏اش بنشیند و بر گناه خود بگرید و مردم از دست و زبان او سالم بمانند. 📗 الخصال، جلد 1، صفحۀ 295. https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 🔹به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی ▫️سوره فاتحه، آیه 1 🔸وقتی می‌گیم "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ"، در واقع داریم دلمون رو به خدا وصل می‌کنیم، داریم دستامون رو توی دستش می‌ذاریم و باهاش حرف می‌زنیم. این جمله یعنی هر کاری رو که می‌خوای شروع کنی، اول از خدا یاد کن، ازش بخواه که کنارت باشه، کمکت کنه، هواتو داشته باشه. 🔸"بِسْمِ اللَّهِ" یعنی "به نام خدا"، یعنی دارم این لحظه رو، این کار رو، این قدم رو با یاد تو برمی‌دارم، خدایا! یعنی بدون تو نمی‌خوام، بدون تو نمی‌تونم، بدون تو اصلاً هیچ چیزی معنی نداره. درست مثل وقتی که یه بچه‌ی کوچیک دستش رو می‌ذاره توی دستای گرم و مهربون باباش، مامانش… چون می‌دونه اگه دست اونا رو داشته باشه، هیچ ترسی توی دلش نیست، هیچ خطری تهدیدش نمی‌کنه. 🔸و بعد می‌گیم "الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ"... اینجا داریم یادآوری می‌کنیم که خدا چقدر مهربونه، چقدر قلبش پر از عشق و رحمت به بندگانشه. خدا نه فقط با بخشش، بلکه با یک مهر عمیق و بدون‌قید و شرط همیشه در کنار ماست. انگار وقتی این اسما رو می‌گیم، داریم به خودمون اینو می‌گیم که: "هیچ وقت تنها نیستم، حتی زمانی که احساس می‌کنم همه چیز علیه من است. خدا همیشه با منِ، حتی وقتی اشتباه می‌کنم، حتی وقتی دلشوره دارم، حتی وقتی غمگینم." 🔸در واقع این جمله مثل یک چتر محافظتیه که روی سرمون باز میشه. یعنی خدایا، هر لحظه از زندگیمو با یاد تو شروع می‌کنم، چون تو همیشه کنار منی، همیشه درک می‌کنی، همیشه مهر و محبتت برای من بی‌پایانه. وقتی می‌گیم "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ"، انگار داریم به خودمون می‌گیم: "خدا همیشه با منِ، پس هیچ نگرانی نداشته باش. هر جا که بری، خدا کنارته." 🔰نتیجه: ✅ این جمله، یک یادآوری ساده اما عمیق از همراهی همیشگی خداست. وقتی می‌گیم "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ"، داریم به خودمون یادآوری می‌کنیم که هر لحظه از زندگی رو با توکل به خدا و با یاد مهربانی‌های بی‌پایانش شروع کنیم. خدا همیشه کنارمونه، پس با دل آرام و اطمینان می‌تونیم قدم برداریم. 🔘 تفسیر قرآن کریم، استاد محمدرضا رنجبر https://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم "السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ⬅️پس از شهادت امام حسین علیه السلام کاروان اهل بیت پیامبر را وارد شام کردند. یزید دستور داد تا اهل بیت عصمت وطهارت (ع) را به یکی از خرابه های نزدیک کاخش منزل بدهند. خرابه ای که هیچ سقفی نداشت و اهلبیت (ع) را مانند اسیران رومی به آن مکان بردند. یزید مجلسی را آراست و از تمام کشورها و طایفها مهمانانی دعوت نمود و در این مجلس به شادی و سرور پرداختند در چنین مجلسی یزید دستور داد تا اهلبیت عصمت و طهارت(ع) که اسیر وی شده بودند را به مجلس آوردند. هنگام ورود اسیران به مجلس . یزید دستور داد تا همگان ساکت باشند وآنان را خارجی خطاب کرد اولین کسی که از اسیران وارد مجلس شد امام سجاد (ع)بود که غل جامعه به گردن و ریسمان به دستهایش بسته شده بود وآخرین نفر حضرت زینب (س) وارد مجلس شد و بر بازوی آن بزرگوار یک طرف دیگر ریسمان بسته بودند. در بعضی از مقاتل عدد اسیران را هشتادو چهار نفر ودر برخی شصت وچهار نفر ذکر گردیده است که بیشتر آنان زنان ودختران درسنین سه ساله الی سی وپنج ساله بوده اند. وقتی اسیران با این شرح در چنین مجلسی وارد شدند یزید دستور داد تا سرهای شهدا را وارد مجلس نمایند. هنگامی که سر مطهر امام حسین (ع) را وارد مجلس نمودند تمام اسیران با صدای بلند شیون کردند وحال وهوای مجلس دگرگون گردید. یزید به خاطر اینکه قلب آل الله (ع) را بیازارد دست به کاری خبیثانه زد ودر جلوی چشم اسیران وحاضرین مجلس با چوب خیزران بر لب ودندان سر بریده امام علیه السلام می کوبید. سر مطهر امام حسین (ع) را در طشتی از طلا گذاشته بود وجامی از شراب را بر لب ودندان امام حسین علیه السلام می ریخت وبا چوب بر لب های امام (ع) می زد وبا صدای بلند فریاد زد: ای حسین (ع) دیدی حق با ما بود وخدا شما را رسوا کرد. و از زینب سلام الله پرسید؟ چگونه می بینی کشته شدن برادرانت و خویشاوندانت را ؟ در این میان حضرت زینب سلام الله خطبه ای بس فصیح وزیبا خواند که تمام اهل مجلس را دگرگون نمود وشیون همه مجلسیان برای غربت سیدالشهدا علیه السلام بر آسمان بلند شد ومن جمله معروف این خطبه را به قلم تحریر در آوردم وتقاضامندم که شما دوستان وعاشقان اهلبیت (ع) حتما در یکی از مقاتل معروف این خطبه را مطالعه فرمائید. حضرت زینب سلام الله فرمود: ما رایت و الا جمیلا : یعنی جز زیبایی چیزی ندیدم. یزید لعنت الله علیه آنقدر با چوب خیزران بر لب ودندان امام علیه السلام زد که صدای تمام اهل مجلس بلند شد .که ای یزید مزن با چوب بر لعل لب امام (ع). امام سجاد (ع) فرمود: ای بی حیا با چوب بر لب ودندان سبط مصطفی (ع) مزن. حضرت زینب (س) فرمود: ای کافر مگر نمی بینی دخترانش ایستاده اند واین منظره را تماشا می کنند از خدا بترس. اما یزید به کار خود با عصبانیت ادامه می داد و در آن مجلس رسوا گردیده شده بود. ناگهان سر بریده امام (ع) در طشت طلا قرآن خواند.اما عزاداران از شما میپرسم،قاری قرآن محترم هست یا نه؟پیغمبر لب های قاری قرآن رو میبوسید،امیرالمومنین به قاری و معلم قرآن جایزه میداد،امامن یه قاری قرآن میشناسم،تا شروع کرد به قرآن خوندن،نه تنها احترامش نکردن،بلکه جلو زن و بچه انقده با چوب خیزران بر لب و دندانش زدن اما جمله آخر والتماس دعا 🔶کنار طشت طلاست فاطمه مهمان من 🔶چوب مزن ای یزید! بر لب و دندان من 🔶با چه دلی می زنی برلب من خیزران 🔶کز همه دل می برد نغمه ی قرآن من 🔶گر چه تحمل کنم ضربه ی چوب تو را تاب مرا می برد گریه ی طفلان من 🔶تاکه نگاه افکنم بر رخ اطفال خود 🔶دور زند دم به دم، دیده ی گریان من 🔶تا نرود از اسف، صبر و قرارش زکف 🔶زینب من می شود دست به دامان من الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زبانحال حضرت زینب (س) درخرابه شام ‍ ‍ اولسون سلام دللار طوفان سالان قیزا اقلارقویوب خرابه ده اغلارقالان قیزا اولسون سلام غم یوخوسونان  دوران قیزا بابادئن ده عمه سینی اغلادان قیزا اولسون سلام خانه غمده اولن قیزا اولسون سلام قبراوینه اج گدن قیزا اولسون سلام قبراوینه اج گدن قیزا یاالله  یاالله حتما بوگونلرین روضه سی دی التماس دعا آی رقینین عزاسنه گلئننر ای بالاجابالایادئیملی دردی اولانار عمه سی زینب بویوررور گجه لرهامی یاتار بالاجابالالار یارالی  باشلارین قویاریره اوغلی اولن ننئه لر یاتار قارداشی اولن باجیلار اتاسی اولن بالالار اما خانم زینب مشغول نمازشب خانم بویور بیرگجئه مشغول نمازشبیدیم گئوردیم الله بالالاردان بیری یاتابیلمیر الله بیرساقاچونوربیرصولا چونیر نمازی قوتاردیم یواش یواش گلدیم بالارین یانینه الله  گوردوم رقیه بیرساقاچونوربیرصولاچونیر اخه بالا نیه یاتامیسان دردون نئدی حاجتون نئدی خانم بویرور بیراشاره الدی عمه بیرکمک اول ایلشئم بالام اوتدی  گوردم یواش یواش دئیر عمه اجازه ور بیر اورئمون سوزین دئم بالا عمون اولیئدی بالا اورگون سوزنه زینب ون قربان بالا دی گوروم دردون نئدی گوردم یواش یواش الین قویدی اورگینین باشینا یواش یواش دیرعمه بتر  آجیخمیشام عمه اجام نان یاتامورام عمه بابام گولوم استیر سلام اول قبراونه اج گدن قیزا اولسون سلام بابا سی  اولوب باش یولان قیزا سیلی دیب قرا گوزنه قان دولان قیزا اولسئون سلام قانلی  باشی باغرینا باسیب(2) زهرا اوپن دوداخلارنا بوسه وران قیزا زینب دیرگوردم الله اوظالم دیاندی قاپیدا الیدن بیرطشت طلا بیرالیئنده طبق دئدم ظالم دیان گئلمه قاباقا ای  نگهبان اوباشی گورسه بالام جان ورئجک بیلیرم جانین جانانینه قربان ادئجک امایارالی باشی قویدی یره خانم طبق اورتوگن  گئوردی   بیر لحظه باخدی حسین خوش گلئبسن ای قارداش  اخه رقیه  کربلادن هی سوروشوردن بابانئی خانم گل بابان گئلب خرابیه   فورن اویارالی باشی خانم  الدی قوجاقه یانمیشدی زبس شمع کیمی ناره فراغه نیلدی ائیلدی بیراوزن قویدی بابانین دوداقلاریئنا قوئدی سارالان لب لرینی قانلی دوداقه اوپدی دوداقن گتدی دله محنت دردی اوپدی اوپدی دیدی بابایورولموشام بابایوللاردادویولموشم انجمیشم بابا باخدی باخدی عمه سینه عمه من دیردیم  بابام کاش گلیدی دای  دیمزدیم کسیک باباش گلیئدی یاندم الله  اوجادنئن  یاحسین خانم اوزن قوئدی بابانین اوقانی دوداقلاریئنا بودل شبده  منی  یادائلدون سن یارالی بونه عالم دی باباسن یارالی من یارالی ای وای بابام ای وای بابادولانم باشومن کیم سنی بوحاله سالیب اویان ای باش ایندی بابا   دولانیم باشومن کیم سنی بوحاله سالیب بو  باش ایئندی بابا بس بدنون هارداقالیب سن هارا خولی هارا من هاراویرانه هارا کسدی باشین دیه گورم هانسی دل اهن یارالی   حسین قان اولان قلبیم ویران الئدی باش یاراسی یاندرارقلبم النئوندا اولان داش  یاراسی یارالی بابا  سن نئج گون کیمن سن باتون منده باتارام بابا کنج ویرانه ده قبریمده کفن سیز یاتارام اوجادئنن یاحسین ........ کئنج ویرانه ده منده بابا کفن سیز یاتارام  کئنج ویرانده منده کفن سیزیاترام مداحی استادطالبی ⭕️👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
✅هنگامی که کاروان وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شده بود و یزید نیز در حالی که شراب می نوشید؛ 📋《فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ وَجَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِ فِی یَدِه عَلَی ثَنَایَاهُ》 ♦️سر مبارک امام حسین(ع) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد و می گفت : 📋《لَقَد أَسرَعَ الشَّيبُ إلَيكَ يَا أَبَا عَبدِاللهِ(ع)!》 ♦️اى اباعبدالله! چقدر زود پير شدى؟!! [محاسنت سفيد گشته است!](۱) و در نقلی دیگر؛ 📋《..ثُمَّ صَبَّ فَضْلَتَهُ عَلَى مَا یَلِی الطَّسْتَ مِنَ الْأَرْضِ》 ♦️آن‌گاه یزید لعین باقی مانده شراب خود را در کنار طشتى که سر بریده و مقدس امام حسین(ع) در آن بود بر زمین می‌ریخت.(۲) آن لعین در حالت مستی، با خویش شعری کفرآمیز زمزمه می کرد و می گفت : 📋《لَیْتَ أَشْیَاخِی بِبَدْر شَهِدُوا، جَزَعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَسَلْلْ》 ♦️ای کاش بزرگانی از قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند، هم اکنون بودند و زاری قبیله خزرج را از زدن شمشیرها و نیزه ها می دیدند! 📋《لاََهَلُّوا وَاسْتَهَلُّوا فَرَحاً، وَ لَقالُوا یا یَزِیدُ لاَ تَشَلْ》 در آن هنگام از شدت فرح و خوشحالی فریاد می زدند و می گفتند: ای یزید دستت درد نکند! 📋《قَدْ قَتَلْنَا القَرْمَ مِن سَادَاتهِمْ، وَ عَدَلْناه بِبَدْرٍ فَاعتَدَلْ》 ♦️ما بزرگان اینها را به جای کشتگانمان در بدر کشتیم که سربه سر شد. 📋《لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ، خَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ》 ♦️بنی هاشم با سلطنت و حکومت بازی کردند و گرنه خبری نیامده بود و وحیی نازل نشده بود.(۳) 👤طبرانی می نویسد : 📋《..فَبَعَثَ بِهِمْ إِلَى يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ، فَأَمَرَ بِسُكَيْنَةَ(س) فَجَعَلَهَا خَلْفَ سَرِيرِهِ لِئَلَّا تَرَى رَأْسَ أَبِيهَا وَذَوِي قَرابَتِهَا، وَعَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) عَنْهُمَا فِي غُلٍّ، فَوَضَعَ رَأْسَهُ، فَضَرَبَ عَلَى ثَنِيَّتَيِ الْحُسَيْنِ(ع) وَ قَالَ : {نُفَلِّقُ هَامًا مِنْ رِجَالٍ أَحِبَّةٍ، إِلَيْنَا وَهُمْ كَانُوا أَعَقَّ وَأَظْلَمَا}》 ♦️عبيد اللّه بن زیاد، اهل بیت امام حسین(ع) را به سوى يزيد بن معاويه فرستاد. يزيد فرمان داد تا سَكينه(س) را در پشتِ تخت او بگذارند، تا سرِ پدر و خويشانش را نبيند. على بن الحسين(ع) در غل و زنجير بود. يزيد، سر امام حسين(ع) را پايين گذاشت و بر دندان هاى پيشينِ حسين(ع) زد و گفت : سرِ مردانى را مى شكافيم كه دوستشان داريم، ولى آنان، نافرمان ترين و ستمكارترين بودند. امام سجاد(ع) فرمود : 📋《{مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللهِ يَسِيرٌ}(حديد۲۲)》 ♦️مصيبتى در زمين و يا در خودتان به شما نمى رسد، جز آن كه پيش از آن كه ايجادش كنيم، ثبت شده است و اين، براى خدا آسان است. این سخن بر يزيد گران آمد كه او به شعرى استشهاد كند و على بن الحسين(ع)، آيه اى از كتاب خداى عزوجل تلاوت كند. پس یزید گفت : 📋《بَلْ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ ويَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ!》 ♦️بلكه به سبب دستاورد خودتان است و خدا از بسيارى هم مى گذرد. امام سجاد(ع) فرمود : 📋《أَمَا وَاللهِ لَوْ رَآنَا رَسُولُ اللهِ(ص) مَغْلُولِينَ لَأَحَبَّ أَنْ يُخَلِّيَنَا مِنَ الْغُلِّ!》 ♦️هان! به خدا سوگند! اگر رسول خدا(ص) ما را در بند مى‌ديد، دوست مى داشت كه بند را از ما بگشايد! يزيد گفت : راست گفتى! بند را از آنان بگشاييد. امام سجاد(ع) مجدد فرمود : 📋《وَلَوْ وَقَفْنَا بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ الله(ص) عَلَى بُعْدٍ لَأَحَبَّ أَنْ يُقَرِّبَنَا!》 و اگر ما در پيشِ روى رسول اکرم(ص) دور مى ايستاديم، دوست مى داشت كه ما را نزديك نمايد. يزيد گفت : راست گفتى! آنان را نزديك بياوريد. پس؛ 《فَجَعَلَتْ فَاطِمَةُ(س) وَ سُكَيْنَةُ(س) يَتَطَاوَلَانِ لِتَرَيَا رَأْسَ أَبِيهِمَا، وَجَعَلَ يَزِيدُ يَتَطَاوَلُ فِي مَجْلِسِهِ لِيَسْتُرَ عَنْهُمَا رَأْسَ أَبِيهِمَا》 ♦️فاطمه(س) و سَكينه(س)، گردن مى‌كشيدند تا سرِ پدرشان را ببينند و يزيد هم آن جا كه نشسته بود، گردن مى‌كشيد تا سرِ پدرشان را از آن دو، پنهان بدارد.(۴) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵ ۲)من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، ج۴، ص۴۱۹ ۳)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۳۰۷ ۴)المعجم الكبير طبرانی، ج۳، ص۱۰۴
3⃣2⃣1⃣ابوبرزه اسلمی به عمل یزید اعتراض می کند!👇 ✅در این هنگام، ابوبرزه اسلمی صحابی رسول اکرم(ص) با دیدن آن صحنه، طاقت نیاورد و فریاد زد : 📋《وَيْحَكَ يَا يَزِيدُ! أَ تَنْكُتُ بِقَضِيبِكَ ثَغْرَ الْحُسَيْنِ(ع) ابْنِ فَاطِمَةَ(س) أَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُ النَّبِيَّ(ص) يَرْشُفُ ثَنَايَاهُ وَ ثَنَايَا أَخِيهِ الْحَسَنِ(ع)》 ♦️وای بر تو ای یزید! آیا با چوب خیزران به دندانهای حسین(ع) می‌زنی؟ با چشمان خودم دیدم که رسول اکرم(ص) دندانهای حسین(ع) و برادرش حسن(ع) را می‌ مکید و می‌بوسید و به ایشان می فرمود : 📋《أَنْتُمَا سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَتَلَ اللهُ قَاتِلَكُمَا وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيرَاً》 ♦️شما دو فرزندم، آقای جوانان اهل بهشت هستید، خداوند لعنت کند و بکشد قاتل هر دوی شما را و جهنم را برای او آماده کند و جهنم چه بد منزلگاهی است؟! یزید از کار او عصبانی شد و دستور داد او را از مجلس اخراج کنند.(۱) 📚منبع : ۱)لهوف سید بن طاووس، ص۱۸۰
✅حضرت(س) فرمود : 📋《اللَّهُمَّ خُذْ لَنَا بِحَقِّنَا وَ انْتَقِمْ مِنْ ظَالِمِنَا وَ أَحْلِلْ غَضَبَكَ بِمَنْ سَفَكَ دِمَاءَنَا وَ قَتَلَ حُمَاتَنَا فَوَ اللَّهِ مَا فَرَيْتَ إِلَّا جِلْدَكَ وَ لَا حَزَزْتَ إِلَّا لَحْمَكَ وَ لَتَرِدَنَّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِمَا تَحَمَّلْتَ مِنْ سَفْكِ دِمَاءِ ذُرِّيَّتِهِ وَ انْتَهَكْتَ مِنْ حُرْمَتِهِ فِي عِتْرَتِهِ وَ لُحْمَتِهِ حَيْثُ يَجْمَعُ اللَّهُ شَمْلَهُمْ وَ يَلُمُّ شَعَثَهُمْ وَ يَأْخُذُ بِحَقِّهِمْ‌{وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‌}وَ حَسْبُكَ بِاللَّهِ حَاكِماً وَ بِمُحَمَّدٍ(ص) خَصِيماً وَ بِجَبْرَئِيلَ ظَهِيراً وَ سَيَعْلَمُ مَنْ سَوَّلَ لَكَ وَ مَكَّنَكَ مِنْ رِقَابِ الْمُسْلِمِينَ‌ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا وَ أَيُّكُمْ‌ شَرٌّ مَكاناً وَأَضْعَفُ جُنْداً》 ♦️خداوندا! حقّ ما را بگیر، و از آن که به ما ستم کرد انتقام ستان و غضب خود را بر آن که خون‌های ما را ریخته، حامیان ما را کشته فرو فرست. ای یزید! به خدا سوگند جز پوست خود را ندریدی وجز گوشتت را نبریدی، بی‌تردید بر رسول اللَه(ص) وارد می‌شوی در حالی که خون ذرّیه‌اش را ریختی و پرده حرمت فرزندانش را دریدی و این جایی است که خدا پراکندگی‌هایشان را جمع و پریشانی‌هایشان را دفع و حقوق آنان رابگیرد. «آنان را که در راه خدا به شهادت رسیدند مرده مپندار، بل زندگانی هستند که در نزد پروردگارشان مرزوق‌اند.» ای یزید! همین قدر تو را بس است که خدای داور، و محمّد(ص) دشمنت و صاحب خون و جبرئیل پشت و پشتوان باشد. و زودا بداند آن کس که فریبت داد و تو را بر گرده مسلمانان سوار کرد، چه بد جانشینی برگزیده و کدام یک مکانتی بدتر داشته نیرویی اندکتر دارد. 📋《وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَيَّ الدَّوَاهِي مُخَاطَبَتَكَ إِنِّي لَأَسْتَصْغِرُ قَدْرَكَ وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِيعَكَ وَ أَسْتَكْثِرُ تَوْبِيخَكَ لَكِنَّ الْعُيُونَ عبْرَى وَ الصُّدُورَ حَرَّى أَلَا فَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللَّهِ النُّجَبَاءِ بِحِزْبِ الشَّيْطَانِ الطُّلَقَاءِ فَهَذِهِ الْأَيْدِي تَنْطِفُ مِنْ دِمَائِنَا وَ الْأَفْوَاهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنَا وَ تِلْكَ الْجُثَثُ الطَّوَاهِرُ الزَّوَاكِي تَنْتَابُهَا الْعَوَاسِلُ وَ تُعَفِّرُهَا أُمَّهَاتُ الْفَرَاعِلِ وَ لَئِنِ اتَّخَذْتَنَا مَغْنَماً لَتَجِدَنَّا وَشِيكاً مَغْرَماً حِينَ لَا تَجِدُ إِلَّا مَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ‌ وَ ما رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ فَإِلَى اللَّهِ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْهِ الْمُعَوَّلُ فَكِدْ كَيْدَكَ وَ اسْعَ سَعْيَكَ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا وَ لَا تُدْرِكُ أَمَدَنَا وَ لَا تَرْحَضُ عَنْكَ عَارَهَا وَ هَلْ رَأْيُكَ إِلَّا فَنَدٌ وَ أَيَّامُكَ إِلَّا عَدَدٌ وَ جَمْعُكَ إِلَّا بَدَدٌ يَوْمَ يُنَادِي الْمُنَادِي‌{أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ‌ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‌} الَّذِي خَتَمَ لِأَوَّلِنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ لِآخِرِنَا بِالشَّهَادَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ نَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُكْمِلَ لَهُمُ الثَّوَابَ وَ يُوجِبَ لَهُمُ الْمَزِيدَ وَ يُحْسِنَ عَلَيْنَا الْخِلَافَةَ إِنَّهُ رَحِيمٌ وَدُودٌ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ‌》 ♦️یزید! گر چه دواهی و بلاهای زیاد از تو بر من فرود آمد ولی هماره قدر تو را ناچیز دانسته فاجعه‌ات را بزرگ و نکوهشت را بزرگ می‌شمرم، چه کنم که دیدگان، اشکبار و سینه‌ها سوزان است. شگفتا و بس شگفتا کشته شدن حزب الله نجیبان به دست حزب شیطان طلقاء است از دستهای پلیدشان خون‌های ما می‌چکد، و دهان‌های ناپاکشان از گوشت ما می‌خورد، و آن جسدهای پاک و پاکیزه با یورش گرگ‌های درنده روبروست، و آثارشان را کفتارها محو می‌کند، و اگر ما را غنیمت گرفتی، زودا دریابی غنیمت نه که غرامت بوده است، آن روز که جز آنچه دست‌هایت از پیش فرستاده نیابی و پروردگارت ستمگر بر بندگانش نیست، و شکایت‌ها به سوی خداست. هر کید و مکر و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدای که هرگز نمی‌توانی، یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی، چه دوران ما را درک نکرده، این عار و ننگ از تو زدوده نگردد. آیا جز این است که رأی تو سست است و باطل و روزگارت محدود و اندک و جمعیت تو پراکنده گردد، آری، آن روز که ندا رسد :لعنت خدا بر ظالمین! پس حمد بر خدای راست که برای اوّل ما سعادت و مغفرت، و برای آخر ما شهادت و رحمت مقرر فرمود. از خدا مسئلت می‌کنیم ثواب آنان را تکمیل فرموده و موجبات فزونی آن را فراهم آورد، و خلافت را بر ما نیکو گرداند، چه او رحیم و ودود است،خدای ما را بس که چه نیکو وکیلی است.(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۰