eitaa logo
گلزار ادبیات
7.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
165 ویدیو
4 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
امام علی - علیه السلام - فرمودند: بخیلیِ بسیار، ننگ‌آور است. غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۶۲. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ظهور از زکریا اخلاقی همین است ابتدای سبز اوقاتی که می‌گویند وَ سرشار گل است آن ارتفاعاتی که می‌گویند بشارات زلالی از طلوع تازه‌ی نرگس پیاپی می‌رسد از سمت میقاتی که می‌گویند کنار جمعه‌ی موعود، گل‌های ظهور او یکایک می‌دمد طبق روایاتی که می‌گویند شعر پارسی، کاظمی، ص ۵۴۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شرح یک رباعی از مولانا بیت و غزل و شعر مرا، آب ببرد رختی که نداشتیم، سیلاب ببرد نیک و بد و زهد و پارسایی مرا مهتاب بداد و باز، مهتاب ببرد مراد از آب و سیلاب که در بیت اول می‌فرماید، سرشک دیدگان نازنین اوست: خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد به آب دیده و خون جگر طهارت کرد (حافظ) و مراد از مهتاب، مطلوب خود حضرت انسان کامل را می‌فرماید. می‌فرماید: بیت و غزل و شعر من، محصول سرشک دیدگان و نیازمندی من به درگاه مطلوبم هست. رختی را هم که نداشتم و عریان بودم، سیلاب سرشکم آن را نیز ببرد. نیک و بد و زهد و پارسایی مرا هم که مطلوب و معشوقم داده بود، هم او ببرد و مرا مجرّد و رند و عاشق و مستحق دیدار کرد. باغ اسرار خدا، شرح رباعیات مولانا، بهشتی شیرازی، ص ۷۵۹ و ۷۶۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ارسالی شاعران و همراهان کانال 🌹🌹🌹 با سپاس از ارسال‌کننده 👇👇👇
روزی روزگاری از علیرضا محمودی قهساره یادِ آن روزی که در دنیا، چنین غوغا نبود پر ز گل بود این چمن، چون جنگل مولا نبود هر کسی با لقمه نانی، شکر ایزد می‌نمود بود امّیدش به حق، دلواپس فردا نبود سفره‌هامان داشت برکت، خانه‌هامان پر ز نور بر سر هر کوچه‌ای، یک برج غول‌آسا نبود آسمان آبی، هوا صاف و خیابان باصفا بر در منزل، پراید هاچ‌بک و تیبا نبود آنچه مایحتاج منزل بود را بقال داشت در رفاه و کوثر و کوروش، صف کالا نبود شب‌نشینی رسممان، دورهمی تفریحمان پاسخ هر دعوتی، فردا و پس فردا نبود مهرِ هر زن، عشقِ شوهر، خنده‌ی فرزند بود ازدواج دختران، بر پایه‌ی یغما نبود داخل هر مسجدی، پر بود از پیر و جوان ازدحام مرد و زن، تنها در عاشورا نبود بود امّید پدر، کار و توکل بر خدا در خیابان دفتری از بیمه‌ی دانا نبود در خیابانها نبود از مرد تزریقی نشان در درون شیشه‌ها، جز شیره‌ی خرما نبود آرزوی مرد و زن، آوردن هفت تا پسر از برای وام و مسکن، لازم‌الاجرا نبود https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آسوده از عرفی شیرازی جمعی ز کتاب و سخنت می‌جویند جمعی ز گل و نسترنت می‌جویند آسوده، جماعتی که رو از همه چیز برتافته، از خویشتنت می‌جویند کتاب مشاعره، دکتر آذر، ص ۶۴۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی - علیه السلام - فرمودند: هر چیزی را زیوری است و زیور گفتار، راستی است. غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۷۸. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
اصطلاحات عرفانی آب حیات آب حیات، آب حیوان، آب زندگی یا آب خضر، به عقیده‌ی قدما آبی بوده است در ظلمات که در انتهای دنیای مسکون جای دارد و هر کس از آن چشمه، آب بنوشد، عمر جاودانی خواهد یافت. در اساطیر آمده است که ذوالقرنین برای یافتن آن چشمه، به ظلمات رفت؛ اما نتوانست بدان دست یابد؛ ولی خضر پیغمبر که وزیر و پسر خاله‌ی او بود، به همراه الیاس نبی، آن چشمه را یافتند و از آبش نوشیدند و عمر جاودان پیدا کردند. در اصطلاح عارفان، گاهی کنایه شده است از سرچشمه‌ی عشق و محبت که هر که از آن بچشد، هرگز معدوم و فانی نشود و نیز اشارت به دهان معشوق و گاهی به معنی سخنان پیر و مرشد است که به سالک، حیات ابدی می‌بخشد. شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۱۰۴۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دزد و پارسا از گلستان سعدی دزدی به خانه‌ی پارسایی درآمد. چندان که جُست، چیزی نیافت. دل‌تنگ شد. پارسا خبر شد. گلیمی که بر آن خُفته* بود، در راه دزد انداخت تا محروم نشود. شنیدم که مردان راه خدای دل دشمنان را نکردند تنگ تو را کی مُیَسّر* شود این مقام که با دوستانت، خلاف است و جنگ؟... *خفته: خوابیده. *میسّر: ممکن. کلیات سعدی، گلستان، باب دوم در اخلاق درویشان، ص ۷۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داماد 😂😂 از خسرو شاهانی محوّل گر که می‌شد کار این دنیا به این بنده جهان را با نگاهی چون «ارم» آباد می‌کردم دواخانه، نواخانه، شفاخانه، گداخانه برای بینوایان جهان، بنیاد می‌کردم برای خلق بیکار جهان، در ظرف یک ساعت هزاران کار و شغل بی‌ضرر، ایجاد می‌کردم ندارم مال و مکنت، ورنه از راه وطن‌خواهی جوانان را به خرج خویشتن، داماد می‌کردم طرفه گفتارها، مجموعه‌ای از شنیده‌ها‌ و گفته‌ها، پریرخ مشکور، ص ۲۱۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303