eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
آرایه‌های ادبی حَشو در لغت، به معنای چیزی است که با آن درون چیزی را پر کنند: آگین و آگنه. در اصطلاح، کلمه یا جمله‌ای است که در میان کلام اصلی، بدون آن که در فهم آن موثر باشد، آورده شود. در اصل، به آن نیازی نیست و بیشتر حالت عاطفی گوینده را بیان می‌کند. حشو همان جمله‌ی معترضه در دستور است و بر سه نوع است: الف - حشو ملیح: بر زیبایی بیت و رونق معنی آن می‌افزاید؛ مانند دور از تو در بیت زیر: مشتاقی و مهجوری، دور از تو، چنانم کرد کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی (حافظ) ب - حشو متوسّط: گفتن و نگفتن آن مساوی است ؛ یعنی نه بر رونق معنی می‌افزاید و نه موجب عیب می‌شود؛ مانند ای دوست در بیت زیر: زهی ز لعل لبت ، پسته بر شکر خندان فروغ عارضت، ای دوست، شمعِ حجره‌ی جان ج - حشو قَبیح: سبب زشتی کلام می‌شود و بیشتر، زمانی است که چیزی از مترادفها ذکر شود؛ مانند رمد چشم و صداع سر در بیت زیر: گر خدمت تو نیامدم، جُرم بپوش عذرم رَمَد چشم و صُداع سر بود رمد: درد چشم. صداع: دردِ سر، سردرد. بدیع در شعر فارسی، ص ۱۵۰ و ۱۵۱ و بلاغت، ص ۱۷۸ و ۱۷۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آرایه‌های ادبی حَشو در لغت، به معنای چیزی است که با آن درون چیزی را پر کنند: آگین و آگنه. در اصطلاح، کلمه یا جمله‌ای است که در میان کلام اصلی، بدون آن که در فهم آن مؤثر باشد، آورده شود. در اصل، به آن نیازی نیست و بیشتر حالت عاطفی گوینده را بیان می‌کند. حشو، همان جمله‌ی معترضه در دستور است و بر سه نوع است: الف - حشو ملیح: بر زیبایی بیت و رونق معنی آن می‌افزاید؛ مانند دور از تو در بیت زیر: مشتاقی و مهجوری، دور از تو، چنانم کرد کز دست بخواهد شد، پایاب شکیبایی (حافظ) ب - حشو متوسّط: گفتن و نگفتن آن مساوی است؛ یعنی نه بر رونق معنی می‌افزاید و نه موجب عیب می‌شود؛ مانند ای دوست در بیت زیر: زهی ز لعل لبت، پسته بر شکر خندان فروغ عارضت ای دوست، شمعِ حجره‌ی جان ج - حشو قَبیح: سبب زشتی کلام می‌شود و بیشتر، زمانی است که چیزی از مترادف‌ها ذکر شود؛ مانند رمد چشم و صداع سر در بیت زیر: گر خدمت تو نیامدم، جُرم بپوش عذرم، رَمَد* چشم و صُداع* سر بود *رمد: درد چشم. *صداع: دردِ سر، سردرد. بدیع در شعر فارسی، دکتر عقدایی، ص ۱۵۰ و ۱۵۱ و بلاغت، دکتر محمدی، ص ۱۷۸ و ۱۷۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303