آسیبپذیر😂😂
از رضا رفیع
میوه میبینم و بو میکشم و میگذرم
چه کنم؟ مفلسِ بیمایهی کوی و گذرم
اصطلاحاً بُوَد "آسیبپذیر" اسم حقیر
یا که "مستضعفِ" سابق که مُبرّا ز زَرَم...
"ابر و باد و مه و خورشید و فلک، در کارند"
این میان، بندهی بیکار فقط دربهدرم
آسمان، گر به زمین دوزم و سگدو بزنم
اقتصادی نگری، باز به دام خطرم
بس که تا خرخره در فکر فرو میروم، آه
سالها هست که حتی ز خودم بیخبرم...
تشویق اذهان عمومی، مجموعه شعر طنز و تحفهی نطنز، رضا رفیع، ص ۱۸.
#شعرطنز
#آسیبپذیر
#رضارفیع
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
جوانی ما 😂😂
از رضا رفیع
هوا گرم است و چُرتآلود هستم
به فکر غوطه توی رود هستم
چنان شُرشُر عرق ریزد ز رویم
که در زیر عرق، مفقود هستم
به استخر و سونا، راهی ندارم
منِ بیچاره، پُرکمبود هستم
میان این ترافیک پر از دود
مرخّص از ریه، نابود هستم
به جای آب استخر بلیتی
شناگر توی موج دود هستم...
نباشد هیچ موجودی به بانکم
اگرچه ظاهراً موجود هستم
خدایا، بنده در عین جوانی
برای پیر گشتن، زود هستم!
تشویق اذهان عمومی، مجموعه شعر طنز و تحفهی نطنز، رضا رفیع، ص ۳۴.
#شعرطنز
#جوانیما
#رضارفیع
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حوالی دانشگاه 😂😂
از رضا رفیع
اهل دانشگاه را با اهل ثروت، کار نیست
علم و ثروت، هر دو یک جا، قابل انبار نیست
جمع ضدّین، از محالات است طبق شایعات
اختلافی، منطقیّون را در این گفتار نیست
علم بهتر هست یا ثروت؟ جوابش روشن است
این معما را، دگر حاجت به استفسار نیست
هر که سر در جَیب* فکرت بُرد و گشت اندیشمند
دست در جیبش کنی، جز یک دو سه صَنّار نیست...
هر که دانشجو شود، هشتش گرو در نُه بُوَد
هفت گردون را بگردد، پنج شش دینار نیست
وضع کاری هم که توضیحی است بهر واضحات
هیچ عقرب، مثل بیکاری چنین جَرّار نیست
دربهدر، جویای کاری بعدِ دانشجوییات
زین جهت باید بگویم: هیچ کس بیکار نیست...
*جَیب: گریبان.
تشویق اذهان عمومی، مجموعه شعر طنز و تحفهی نطنز، رضا رفیع، ص ۷۲ و ۷۳.
#شعرطنز
#دانشگاه
#رضارفیع
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
کار، پول و پارتی😂😂😂
از رضا رفیع
... بعد عمری درس خواندن بیشمار
دائماً سگدو زدم دنبال کار
قحطی کار است توی مملکت
تخم آن را خورده گویی سوسمار
پول و پارتی گر که باشد، غم مدار
یا که بابایت رئیسی مایهدار
گر که از ما بهتران باشی به راست
یا که آقازادهای را یار غار،
بار تو بسته است در ظرف سه سوت
رانت، این سان معجزه آرد به بار
من ولی با این که دارم دکترا
هی مسافر میکشم لیل و نهار...
درحلقهی رندان، مجموعه شعر طنز، انتشارات سوره مهر، ص ۱۵۴ و ۱۵۵.
#شعرطنز
#کارپولوپارتی
#رضارفیع
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
معرفی کتاب 📚📚📚
تشویق اذهان عمومی، رضا رفیع
این کتاب، دومین دفتر شعر طنز رضا رفیع، شاعر معاصر است که آنچه در این مجموعه گرد آمده، در دههی هفتاد خورشیدی اتفاق افتاده، عموماً در مجلههای آن زمان چاپ میشده است.
به علت شتاب موجود در کار رسانه و مطبوعات، به قول خود شاعر "بهروزنویسی" و "بهزورنویسی" گاهی دست و پای ذوق و شوق شاعر بسته گشته است.
بیشتر شعرهای این کتاب، اجتماعی و اقتصادی است که در سه بخش فراهم آمده است:
۱ - غزل، قصیده، مثنوی و غیره، ۶۴ شعر.
۲ - قطعات و اخوانیات، ۱۳ شعر.
۳ - دوبیتیها و رباعیات، ۱۵ شعر.
چاپ اول کتاب، توسط انتشارات مروارید، در تابستان ۱۴۰۱، در تهران، در ۱۷۶ صفحه و در قطع رُقعی منتشر گردیده است.
نمونههایی از طنز کتاب:
بهار بیریا
بهار آمد؛ ولی یارم نیامد
خرم آمد؛ ولی بارم نیامد
گمانم یار، بارم را ربوده
که عید آمد؛ ولی یارم نیامد!
ص ۱۷۰
صلاحیت
امروز الکی حال دلم بد شده است
تیک عصبیِ من مُشَدَّد شده است
باید که ز شورای نگهبان پرسید
شاید که صلاحیت دل، رد شده است!
ص ۱۷۵
#معرفیکتاب
#تشویقاذهانعمومی
#رضارفیع
#کانالگلزارادبیات
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303