بزرگان ادبیات فارسی
هاتف اصفهانی
میر احمد اصفهانی که با تخلّص هاتف شهرت یافت، در نیمهی اول قرن دوازدهم در اصفهان متولد شد. در جوانی، به تحصیل ریاضی و حکمت و طب پرداخت. در شعر ، در حلقهی درس محمدنصیر اصفهانی و مشتاق اصفهانی، با صباحی و آذر بیگدلی و صهبا دوستی تمام یافت.
هاتف در آخر عمر، در یک جا قرار نداشت و غالباً بین سه شهر اصفهان، قم و کاشان در سفر بود. او در سال ۱۱۸۷ در قم رحلت کرد و در همان شهر به خاک سپرده شد.
از اشعار هاتف، دیوانی در دست است. یکی از ترجیعبندهای او، از شاهکارهای ادب فارسی است و بیشترین شهرتش نیز به خاطر همین ترجیعبند پنجبندی لطیف و عارفانه است.
اینک بخشی از آن سروده:
ای فدای تو هم دل و هم جان
وی نثار رهت همین و همان...
ناگهان از صَوامع ملکوت
این حدیثم سروش گفت به گوش
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وَحدَهُ لا اله الّا هو
چشم دل باز کن که جان بینی
آن چه نادیدنی است آن بینی...
با یکی عشق ورز از دل و جان
تا به عین الیقین عیان بینی
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا اله الّا هو
یار بی پرده از در و دیوار
در تجلی است یا اولی الاَبصار...
صوامع ملکوت: عبادتگاههای عرشنشینان. سروش: فرشتهی غیبی. اولی الابصار: صاحبان بصیرت و بینش.
با تلخیص از یک فروغ رخ ساقی، ص ۱۹۳ - ۲۰۱.
#هاتف_اصفهانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از هاتف اصفهانی
ای خواجه که نان به زیردستان ندهی
جان گیری و نان در عوض جان ندهی
شرمت بادا که زیردستان ضعیف
از بهر تو جان دهند و تو، نان ندهی
دیوان هاتف اصفهانی، تصحیح وحید دستگردی، ص ۲۱۴.
#هاتف_اصفهانی
#جان
#نان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شاعری رَشحه، دختر هاتف اصفهانی📚📚
از هاتف اصفهانی، شاعر قرن دوازدهم و سیزدهم هجری، یک پسر و یک دختر به یادگار مانده است. پسر، نامش سید محمد و تخلصش سحاب و دیوانی در حدود پنج هزار بیت از او باقی مانده است.
دختر هاتف، نامش بیگم و تخلصش رشحه، شوهر او علیاکبر هم، شاعر و نظیری تخلص داشته و پسرش هم میرزا احمد، کشته تخلصش بوده و تنها زنی است در ایران که خود، پدر، شوهر، فرزند و برادرش همه شاعر بودهاند.
مقام شاعری رشحه، بسیار بلند و با لاله خاتون و مهری و مهستی، برابر است. بسی جای افسوس است که دیوان وی که حدود سه هزار بیت بوده، در دست نیست؛ وگر نه بهترین و بزرگترین دیوان یک زن شاعر ایرانی را اینک در دست داشتیم. در تذکرهی نقل مجلس اثر شاهزاده محمود میرزا، حدود صد بیت از اشعار او ثبت است.
بیتهایی از رشحه:
فلکِ کینهگرا، دوش به آهنگ جفا
همه شب، پای فرو هشت به کاشانهی ما
گفتم: از بهر چه کار آمدهای؟ گفت که: جور
گفتم: از بهر چه تقصیر بُوَد؟ گفت: وفا
دیوان هاتف اصفهانی، ص ۲۳۲ و ۲۳۳.
#هاتف_اصفهانی
#رشحه_دختر_هاتف
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بزرگان ادبیات فارسی 🌹🌹🌹
هاتف اصفهانی
میر احمد اصفهانی که با تخلّص هاتف شهرت یافت، در نیمهی اول قرن دوازدهم در اصفهان متولد شد. در جوانی، به تحصیل ریاضی و حکمت و طب پرداخت. در شعر، در حلقهی درس محمدنصیر اصفهانی و مشتاق اصفهانی، با صباحی و آذر بیگدلی و صهبا دوستی تمام یافت.
هاتف در آخر عمر، در یک جا قرار نداشت و غالباً بین سه شهر اصفهان، قم و کاشان در سفر بود. او در سال ۱۱۸۷ در قم رحلت کرد و در همان شهر به خاک سپرده شد.
از اشعار هاتف، دیوانی در دست است. یکی از ترجیعبندهای او، از شاهکارهای ادب فارسی است و بیشترین شهرتش نیز به خاطر همین ترجیعبند پنجبندی لطیف و عارفانه است.
اینک بخشی از آن سروده:
ای فدای تو هم دل و هم جان
وی نثار رهت همین و همان...
ناگهان از صَوامع ملکوت
این حدیثم سروش گفت به گوش
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وَحدَهُ لا الهَ الّا هو
چشم دل باز کن که جان بینی
آن چه نادیدنی است، آن بینی...
با یکی عشق ورز از دل و جان
تا به عین الیقین عیان بینی
که یکی هست و هیچ نیست جز او
وحده لا اله الّا هو
یار بی پرده از در و دیوار
در تجلی است یا اولی الاَبصار...
صوامع ملکوت: عبادتگاههای عرشنشینان.
سروش: فرشتهی غیبی.
اولی الابصار: صاحبان بصیرت و بینش.
با تلخیص از یک فروغ رخ ساقی، دکتر برزگر خالقی و دکتر امیری، ص ۱۹۳ - ۲۰۱.
#بزرگانادبیاتفارسی
#هاتف_اصفهانی
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303