eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
بهار جاری از دکتر سید حسن حسینی با گام تو راه عشق آغاز شود شب با نفس سپیده دمساز شود با نام تو ای بهارِ جاری در جان یک باغ گل محمدی باز شود مجموعه‌ی کامل شعرهای سید حسن حسینی، ص ۷۲۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنان بزرگان جهان درباره‌ی زندگی زندگی را آسان بگیر، قبل از این که بر تو سخت بگیرد. (ناصرخسرو) 🦋🦋🦋 برای زندگی، فکر کنید؛ ولی غصه نخورید. (دیل کارنگی) 🦋🦋🦋 طول زندگی، مهم نیست؛ آن چه هست، در عمق زندگی است. (امرسون) 🦋🦋🦋 زندگی، ریاضیات است: خوبیها را جمع کنید؛ دعواها را کم کنید؛ شادیها را ضرب کنید؛ دردها را تقسیم کنید، از نفرت، جذر بگیرید؛ عشق را به توان برسانید. (ویکتور هوگو) 🦋🦋🦋 زندگی هر کس، با زندگی دیگران فرق می‌کند؛ پس به اندازه‌ی همه‌ی افراد بشر، زندگی وجود دارد. (جِبران خلیل جبران) 🦋🦋🦋 سخنان بزرگان، ص ۴۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان کوتاه📚📚📚 انسانیت یادم می‌آید وقتی که نوجوان بودم، یک شب با پدرم، در صف خرید بلیط سیرک ایستاده بودیم. جلوی ما یک خانواده‌ی پرجمعیت ایستاده بودند و به نظر می‌رسید که پول زیادی نداشته باشند. شش بچه که همگی زیر دوازده سال بودند، لباسهای کهنه ولی در عین حال تمیز، پوشیده بودند و با هیجان در مورد برنامه‌ها و شعبده‌بازیهایی که قرار بود ببینند، صحبت می‌کردند. وقتی به باجه‌ی بلیط‌فروشی رسیدند، متصدی باجه، از پدر خانواده پرسید: چند بلیط می‌خواهید؟ پدر جواب داد: لطفاً شش بلیط برای بچه‌ها و دو بلیط برای بزرگسالان. متصدی باجه، قیمتها را گفت. پدر و مادر، با ناراحتی، مبلغ بلیطها را زمزمه می‌کردند. معلوم بود که مرد پول کافی نداشت. حتماً فکر می‌کرد که به بچه‌های کوچکش چه جوابی بدهد. ناگهان پدرم دست در جیبش برد و مقداری پول را بیرون آورد و روی زمین انداخت. بعد خم شد. پول را از زمین برداشت. به شانه‌ی مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد. مرد که متوجه موضوع شد، از پدرم تشکر کرد. او مرد شریفی بود که در آن لحظه، برای این که پیش بچه‌هایش شرمنده نشود، کمک پدرم را قبول کرد. بعد از این که بچه‌ها داخل سیرک رفتند، من و پدرم از صف خارج شدیم و به طرف خانه حرکت کردیم. تو تویی؟امیررضا آرمیون، ج ۲، ص ۲۳۴ - ۲۳۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
کتاب و کتابخانه📚📚📚 از استاد بدیع‌الزمان فروزانفر هر کس که در این جهان بُد از روز نخست آسایش خویش جُست و این بود دُرُست عاقل داند که گنج آسایش را در کُنج کتابخانه می‌باید جُست دیوان بدیع‌الزمان فروزانفر، ص ۲۸۰ و ۲۸۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند: خوشا به حال کسی که با بندگان خدای نیکی کند و برای روز بازگشتش، توشه گرد آورد. غرر الحکم، ج ۲، ص ۴۶۶. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آرایه‌های ادبی 💐💐💐 ذوقافیَتَین (اقتفا) ذوقافتین یا قافیه‌ی دوگانه، یعنی به کار بردن دو قافیه در شعر. در صورتی که از تکلّف و تصنّع به دور باشد، تناسب شعر را بیشتر و موسیقی آن را افزون می‌کند؛ مانند این بیت از نظامی: خداوندا، درِ توفیق بگشای نظامی را رهِ تحقیق بنمای که در بیت بالا، کلمه‌های"توفیق، تحقیق" و "بگشای، بنمای" با هم قافیه شده‌اند. گاهی شاعر به جای دو قافیه، شعر خود را با رعایت سه قافیه می‌سراید. بیت زیر، نمونه‌ای از شعرِ سه قافیه‌ای است: کنون که رونق بستان بهار پیدا کرد مرا هوای رخ آن نگار شیدا کرد که کلمه‌های"بستان، آن" ، "بهار، نگار" و "پیدا، شیدا" با هم قافیه شده‌اند. گاه سخنور، سراسر سروده‌ی خویش را با قافیه‌ی دوگانه می‌آراید؛ مانند شعر زیر از ناصر خسرو: پند بدادمت من، ای پور، پار چون بگُزیدی تو بر آن نور، نار پشت، گرانبارِ تو اکنون شده است کامدت از بلخ و نشابور، بار.... بدیع در شعر فارسی، ص ۲۳ و ۲۴؛ بلاغت، ص ۱۴۱ و ۱۴۲؛ بدیع، دکتر کزّازی، ص ۷۹ و ۸۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شاعر از مرتضی امیری اسفندقه طبعِ ملول، شعرِ شریفی نمی‌دهد شاعر، به پاسِ آینه، ترکِ ملال کن در خلوت شبانه‌ی حافظ چه می‌گذشت؟ از آیه‌های روشنِ قرآن سوال کن با تو چه کرده‌اند رفیقان؟ چه می‌کنند؟ شاعر، حلال کن همگی را، حلال کن نِماشُم، ص ۱۴۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ضرب‌المثلهای جهان📚📚📚 از پیش هشدار دادن، از پیش تجهیز کردن است. (انگلیسی) 🌻🌻🌻 از ترس خیس شدن از باران، به زیر ناودان پناه برده است. (عربی) 🌻🌻🌻 از حرارتش خیری ندیدیم؛ اما از دودش، کور شدیم. (آذربایجانی) 🌻🌻🌻 از خاندان متموّل، اسب بخر و از خاندان فقیر، زن بگیر. (استونیایی) 🌻🌻🌻 از دری که چندین کلید دارد، حذر کن. (هندی) 🌻🌻🌻 از دشمن حذر کن؛ ولو مورچه باشد. (ترکی) 🌻🌻🌻 از دشمنی که خصومت خود را در برابر تو ابراز می‌دارد، زیاد نترس. (ایتالیایی) 🌻🌻🌻 فرهنگ جامع ضرب‌المثلهای ایران و جهان، دکتر هاشمی، ص ۳۰ - ۳۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهرآشوب چیست؟ شهرآشوب یا شهرانگیز که بعدها جهان‌آشوب و دهرآشوب و عالم‌آشوب نیز خوانده شده، در اصطلاح، شعری است که در وصف شهری و صِنفی معیّن، به هَجو یا جِدّ، به تعریف یا تکذیب سروده شده است. این نوع شعر، در قرن نهم و دهم هجری بسیار رواج داشت و بررسی این اشعار، از نظر جامعه‌شناسی و شناختن حرفه‌ها اهمیت فراوان دارد. نمونه در مورد کاغذگر(کاغذساز): ز کاغذگَرَم باشد آن اضطراب که شرحش نگنجد به چندین کتاب ز آب تنور است کارش روا ازین آب می‌گردد این آسیا ز نانش بُوَد آب دائم چکان ندیده است کس در تنور آب و نان تاریخ ادبیات ایران، دکتر توفیق سبحانی، ص ۳۷۵ و ۳۸۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303