eitaa logo
گلزار شهدا
5.7هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 زمانی که به جبهه اعزام شد پس از دو سه ماه به خانه آمد. دیدم دست و پاهایش رنگ حنا دارند. گفتم: مادر حنا گذاشته ای؟! گفت: بله در جبهه به نیت دست و پاهایم را حنا بستم. من ناراحت شدم و گفتم: مادر می خواهم حنای دامادیت را ببندم. گفت: مادر این حنا با حنای جبهه فرق دارد. حنای جبهه را از بهشت می آورند و مادرم .س. برایم حنای دامادی می بندد مادر!! عروس من است... 🌹🌷🌹 فارس_ ممسنی یاد شهید با صلوات... 🌹🌱🌹🌱 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰محمد, او و چندتن از فــرماندهان تیپ در حال حمام ڪردن بوده‌اند و همه از زیر دوش بیرون آمدند ولے محمد همچنان زیر دوش حمام بود... بهش گفتیم: محمــد زودباش چقدر طول می‌دهی‼️ محمدگفت: دارم می‌كنم ڪه خدا دلش نیـاید مرا نكند ....😳😇 🔰زیارتنانه حضرت زهرا (س) خواند و تو جیبش گذاشت .... چند ساعت بعد تیــر خورد به آن جیبش که زیارتــنامه بود .... قــلبش همـراه با زیارتــنامه ســوراخ شدند .... روز شهــادت سال ۶۵ در عملیاتے با رمــز حــضرت زهرا(س) شــهید شد 😭 محمد غیبی :کربلای ۵ 🍃🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰وارد اتاقـش ڪه شـدم، ناگهـان از خواب پرید و نشـست. عرق از صــورت گُر گرفته اش می جوشید و خود نمایے می کرد. گفتم: چیه داداش، خواب بد دیــدی؟ نگاهی به من کرد و گفــت: «خیلی وقتِ اینجایی؟» گفـتم: «نه تازه آمدم، حالا بگو چے شــده؟» گفت: «به شرطے که بین خودمون بمونه!» نفسـش ڪه جا آمد، آهی کشید و ادامه داد: « خواهــر باورت نمی شه، یه ساعت بود که داشتم با (س) حـرف مـی زدم!» گفتم: تو را خدا بهش چی گفتی؟ هر چه پیله کردم چیزی نگفت. تنها آهی کشید و گفت: «خواهـر همیشه از خدا یه خواسته بیشتـر برای خودم ندارم، اونم اینه که روز حضرت زهرا از این دـنیا برم!» 🔰شب شــهادت حضــرت زهرا، عملیــات کربلای ۵، با رمز یا زهرا. شب سـختی را پشـت سر گذاشـته بودند. علیـرضا گفـته بود نگـران نباشیـد، تا فردا صبح ساعت ۱۰ کار دشمــن تمامه! صبح (س) بود، به نماز ایســتاده بود که ترکشی به را دریده و علیرضا به آرزویش رسید بود. همان ساعت که پیـش بینی کرده بود کار دشمن تمام شد🌹 علیرضا هاشم نژاد سالروزشهادت🏴 🍃🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
⭕️ ⭕️ ☝️از خیابان آرام آرام در حال گــذر بودم! 🌸 در اولــین کوچـہ کہ یا مهدے داشــت حسینے را دیدم.... عبــدالحمید با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامــم را صـــدا زد! گفت: اگہ یک به طرف امــام زمان عج بردارے امــام صــد قدم بہ طرف شمــا مے آید! ! چه کردی...چــند قدم بہ طرف امــام زمانت بر داشتے؟؟ جوابــی نداشــتم؛ســر به زیر انداخــته و گذشــتم...😔 🌸دومــین کوچــہ محــمد اسلامے نســب ؛ پرچم ســبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حـــال و هـــوای عجیبے رقـــم زده بود! انگار همین جا بود... محـــمد آمد! صدایم زد! گفت: سفارشـــم توسل بود به ائمــہ اطــهار بخصــوص بود.. چه کردے؟ جوابے نداشتم و از از کوچه گذشــتم... ولے مےدیدم کہ تــا نــام بے حضـرت زهــرا (س) را بــرد جارے شد ...😔 🌸به سومین کوچـــه رسیدم! ... به صدایی ملایـــم،اما محکم مرا خواند! گفــت: و در کجای زندگــے ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستــــم جواب دهم! مے دانستــم خودش و هســت...زندگی این از تولد تا شهادت در غدیر رقم می خورد.. با چشماني که گوشــه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتـــم... 🌸به چهارمین کوچــه! کوچـــہ ... مثل عکسهایــش ، لبخنــد بر روے لب داشــت بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفــت : با چــة کسانے تــا حالا ارتباط داشتے گفتم : ارتباط؟...خجالــت کشیــدم چیزے بگویمـ.... با خنده زیبایــش ادامہ داد: اصــل با خداســت !!! گفت اگر را انجــام دادي، را ســـروقت خواندے، را ترک کردے در زندگے پیروزے وگـــرنہ بقیــہ کشکــہ! همچــنان که دستــانم در دســتان شهیــد بود! عرق شرم از این شهید بر صورتم نشست . از او جدا شـــدم و حرفے برای گفــتن نداشتــم... 🌸به پنجـــمین کوچه و خـادم صادق رسیدم... صداي نجـــوا و شهــید می آمد! حاج منصــور ... ... کمیــل مے خوانــد.... چقــدر با اخلاص می خواند حضورم را متوجـــه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوے ام... از دعــا خواندنـــم گذشتــم...از امر معروف میگفت و تکلیف هر انسان و فهمیدم چقدر من بی عمل هستم ....😔 🌸ششمین کوچه بہ نام شهیــد عباس دوران.. با جذبہ بــود..ـ خودش یہ عده را جمــع کرده بود مشغول تــدریس بود!!!: مــبارزه با ،نگهـــبانے ، بہ سوے پرودگارو در راه دین... کــم آوردم... من کجا .. او کجا!! ... گذشتـــم.... 🌸هفتمین کوچه انگار مثل زینبیہ بود! بلـــه؛ عبداللہ اســکندرے... کنار اوهم شیبانے، همه مدافعــان حرم بودند ... عکــس هاے عزیزانشان در دستشان بود.... یکے پدر ، یکے مادر، یکے همســر چشمم به عکس فرزند علمدارے افتاد ... دختر بدون پدر چہ حالے دارد ؟! میخواستــند بگویــند: مـا تو این دوره و زمانہ از همہ چیزمــان .... تو چہ کردے؟ از کم کارے ام شــرمنده شــدم و گذشتم... 😔😔 دیگر ادامہ نــدادم.... از تا ! فاصله زیــــاد بود... دیگـــر پاهــایم رمـــق نداشت! افتــادم... خودم دیدم که با چه کردم! 🇮🇷 شهر کوچه های زیادی دارد با یاد غریبی که همچنان ناشناخته اند یک جملہ در ذهن دارم : ... شرمنده ام!!! 🌷🌺😭😭🌺🌷 🔴 *از کوچه پس کوچه های دنـــیا! بی شهدا،نمے تــوان گـــذشت...* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── *ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ* ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
♻️ ﺣﻨﺎی ﺷﻬﺎﺩﺕ🌹 زمانی که به جبهه اعزام شد پس از دو سه ماه به خانه آمد. دیدم دست و پاهایش رنگ حنا دارند. گفتم: مادر حنا گذاشته ای؟! گفت: بله در جبهه به نیت دست و پاهایم را حنا بستم. من ناراحت شدم و گفتم: مادر می خواهم حنای دامادیت را ببندم. گفت: مادر این حنا با حنای جبهه فرق دارد. حنای جبهه را از بهشت می آورند و مادرم .س. برایم حنای دامادی می بندد مادر!! عروس من است... فارس_ ممسنی یاد شهید با صلوات... 🌹🌱🌹🌱 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰انس بـسیار عجیـبی به (س) داشـتن و البتـه امام رضا (ع) و همیشـه قـبل از هر مأموریت به پابوس آقا میرفــت.✋🤲 🔰محــمد امین به دلیل عوارض ناشی از استفاده تکفیری ‌ها از سلاح ‌های شیمیایی در بیمارستان بستری شده بود.. روزهای بــسیار بسیار سختی رو پشت سرگذاشت. شب آخر پیشش بودم. با هم، متوســل به ائمه شدیم، قرآن که میخوندم لذت میبرد. 😔 آخــرین جمله ایشان که اسمم رو صدا زد گفت: * بپـوش*. حدودا ۲ ساعت بــعد در حالی که سر برادرم روی دســت مادرم بود، به رسید..💔 مدافع حرم محمدامین زارع -🍃═ঊঈ🌹ঊঈ─🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
خیلی دوست دارم مانند مادرم (س) شهید بشوم🕊 به فدای ...♥️ 🌷 ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💠اعــتقاد عجــیبی به داشـت. محال بـود روزے از روزهاے جبهه بگذرد و شیخ حدیث کسا را نخواند. بیشتــر هم به خاطــر محوریتی که (سلام الله علیها) در این حدیـث دارد. آنقدر شــیخ در توسلاتش نام حضرت زهرا را می آورد که آوردن نام ایشان، نام حضـرت زهـرا را هـم در ذهن می آورد. جالب ایـنکه روز حضــرت زهــرا، با تیــرے در گلــو و پهلــو در حالےڪه یا زهـــرا و یا حسیــن ع می گفت شد. در وصیتش نوشــته بود : دوست دارم مثل (س) بے نشان باشم. ده ســــال در غربت بی نشان افتاده بود و مفقودالاثر بود.. 🌷 علیــرضا نجف پور(شیخ نجفی) 🌷 🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
7.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 رهبر انقلاب در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام: شرکت در انتخابات وظیفه است. ایجاد احساس وظیفه نسبت به انتخابات وظیفه مهم مجاهدان جهاد تبیین است. ۱۴۰۲/۱۰/۱۳ س 🌱🌱🍃🍃🌱🌱 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🔰محمد, او و چندتن از فــرماندهان تیپ در حال حمام ڪردن بوده‌اند و همه از زیر دوش بیرون آمدند ولے محمد همچنان زیر دوش حمام بود... بهش گفتیم: محمــد زودباش چقدر طول می‌دهی‼️ محمدگفت: دارم می‌كنم ڪه خدا دلش نیـاید مرا نكند ....😳😇 🔰زیارتنانه حضرت زهرا (س) خواند و تو جیبش گذاشت .... چند ساعت بعد تیــر خورد به آن جیبش که زیارتــنامه بود .... قــلبش همـراه با زیارتــنامه ســوراخ شدند .... روز شهــادت سال ۶۵ در عملیاتے با رمــز حــضرت زهرا(س) شــهید شد 😭 محمد غیبی :کربلای ۵ 🍃🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
🔰انس بـسیار عجیـبی به (س) داشـتن و البتـه امام رضا (ع) و همیشـه قـبل از هر مأموریت به پابوس آقا میرفــت.✋🤲 🔰محــمد امین به دلیل عوارض ناشی از استفاده تکفیری ‌ها از سلاح ‌های شیمیایی در بیمارستان بستری شده بود.. روزهای بــسیار بسیار سختی رو پشت سرگذاشت. شب آخر پیشش بودم. با هم، متوســل به ائمه شدیم، قرآن که میخوندم لذت میبرد. 😔 آخــرین جمله ایشان که اسمم رو صدا زد گفت: بپـوش. حدودا ۲ ساعت بــعد در حالی که سر برادرم روی دســت مادرم بود، به رسید..💔 مدافع حرم محمدامین زارع -🍃═ঊঈ🌹ঊঈ─🍃 : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
🌸اعــتقاد عجــیبی به داشـت. محال بـود روزے از روزهاے جبهه بگذرد و شیخ حدیث کسا را نخواند. بیشتــر هم به خاطــر محوریتی که (سلام الله علیها) در این حدیـث دارد. آنقدر شــیخ در توسلاتش نام حضرت زهرا را می آورد که آوردن نام ایشان، نام حضـرت زهـرا را هـم در ذهن می آورد. جالب ایـنکه روز حضــرت زهــرا، با تیــرے در گلــو و پهلــو در حالےڪه یا زهـــرا و یا حسیــن ع می گفت شد. در وصیتش نوشــته بود : دوست دارم مثل (س) بے نشان باشم. ده ســــال در غربت بی نشان افتاده بود و مفقودالاثر بود.. 🌷 علیــرضا نجف پور(شیخ نجفی) 🌷 🏴🏴🏴🏴 : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید