eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴 خانم کم‌حجابی که به شیشه‌ی ماشین #سرد
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت خاطره و حسین چریک  پدر از خاطره مشترک حاج قاسم سلیمانی با فرزندش می‌گوید: به من خبر دادند که حسین هرشب از سنگر به بیرون می‌زند, که گفتم مواظب حسین باشید. یک بار حاج قاسم به حسین می‌گوید حسین شما امشب پیش من بخواب و اسلحه اش را گرفتند و تحویل دادند که دیگر اسلحه ای نداشته باشد. حاج قاسم تعریف می‌کرد وقتی صبح از خواب برای نماز بیدار شدند, دیدند حسین نیست و به بیرون رفتند دیدند حسین با یک تکه چوب 3 اسیر عراقی را گرفته و آمده است که با دیدن این صحنه قاسم سلیمانی به حسین می‌گوید؛ حسین تو لباس من را بپوش ومن لباس بسیجی تو را که حسین لبخندی میزند و میگوید شما در لباس خودت باش و من هم در لباس خودم همان بسیجی و انجام وظیفه می‌کنم.
گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت پدر یکی از #شهدای حادثه سقوط هواپیما✈️
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت سامی مسعودی از حشدالشعبی به بیان بخشی از خاطرات خود در ارتباط با پرداخت: ... 💠سپس حاج‌قاسم گفت: ابومحمد من فردا ناهار را در منزل شما میهمان هستم سلام مرا به ام‌محمد برسان و به او بگو از غذای خودتان برای ما هم غذایی آماده کند...تا اینکه وقت آمدن حاج قاسم فرا رسید، اما حاجی نیامد. روز بعد یک جلسه داشتیم نگاهم به افتاد که با دست به سرش زد طوری که نشان دهنده تاسف و غذرخواهی بود سپس به همه سلام کرد تا اینکه به من رسید، مرا بغل کرد و گفت: بگذارید دست شما را ببوسم و گفت از شما و خانواده عذرخواهی می‌کنم، دیروز یادم رفت میهمان شما هستم و تا شب هم یادم نیامد. فردا خودم می‌آیم و از خانواده شما عذرخواهی میکنم و از خانه شما نمی روم تا اینکه عذر مرا بپذیرید. روز بعد حاج قاسم به ما افتخار داد و به خانه ما آمد و بچه هایم را بغل کرد و به خانواده ما سلام کرد و به فرزندم هدیه‌ای شبیه مدال🎖 داد که معمولا به فرزندان مجاهدان هدیه میداد و حدود ده دقیقه از همه عذرخواهی می‌کرد. حاج قاسم بسیار با ملاحظه و بسیار باهوش بود به اثاث منزل ما نگاه کرد و در گوش من گفت: شیخنا برخی وسائل منزل شما قدیمی است و نیاز به تعمیر و تعویض دارد و من گفتم بزرگ است. چند روز بعد قرار بود به ایران🇮🇷 بروم و حاج قاسم مرا به منزلش دعوت کرد. با خودم فکر می کردم که حتما منزل حاج قاسم مملو از فرش‌ها و اثاثیه گرانبها است زیرا کشوری است که مردم آن به فرش و وسائل شیک علاقه دارند. خلاصه وارد خانه🏡 حاجی شدیم و دیدم وسائل خانه آنها از ساده هم ساده تر است و خانه با یک موکت قدیمی مفروش است و اتاق پذیرایی هم پر شده از تصاویر . این بار من در گوش حاجی گفتم اثاثیه شما قدیمی است و نیاز به تعویض دارد! حاجی خندید و دستم را گرفت و چیزی نگفت. گفتم حاجی راستی چقدر حقوق می گیری؟ حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب😳 کردم زیرا او یک و نظامی بزرگ در ایران بود. گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده!!! یک سردار مثل شما در عراق🇮🇶 سه برابر این حقوق می‌گیرد با مزایای فراوان!! حاجی به من گفت: شیخنا مهم نیست چقدر از کشورش می گیرد مهم این است که چه چیزی به کشورش می دهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک سنت‌الهی حتمی است. ✨شیخنا ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم.
حاجی،فرمانده‌است؛بایداطاعت‌کنیم!! هوا تازه روشن شده بود که آمد توی مقر و خواست برویم نزدیڪ عراقےها و منطقه را شناسایی ڪنیم. چون شب قبل تا صبح، نزدیڪ همان جایی را ڪه حاجی گفته بود شناسایی ڪرده و خیلی خسته بودم، اول مخالفت کردم؛ اما محمدتقے بلند شد و گفت: برویم!! گفتم: نه، توی روز روشن ڪجا برویم؟ توی دل ها،، تازه اونجا هم جاییه که لو رفته!😣 محمدتقی ڪه بلند شد، هم بلند شد و ایستاد که برود برای شناسایی. آمدم مخالفت ڪنم که تقے دستم را گرفت و گفت: میگم بریم.. راه افتادیم، همانطور ڪه می رفتیم، محمدتقی گفت: وقتی حاج قاسم میگه بریم، بریم. محمدتقی نشست روی موتور، من هم نشستم پشت سرش، داشتیم می رفتیم به طرف منطقه‌ای که قرار بود شناسایی کنیم. سرم را بردم نزدیڪش و گفتم: تقی.. امروز ڪوتاه بیا! امروز از اینجا زنده برنمیگردی..😓 همانطور ڪه به موتور گاز می داد، گفت: گفته حرف فرمانده‌ها را باید اجرا کنیم، حالا هم گفته. خندیدم و گفتم ما که با حاج قاسم رفیقیم، با حاجی این حرف‌ها را نداریم، بعداً می‌رویم.. گفت: نه! حاجی فرمانده است،باید اطاعت کنیم!! 🌸
گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت در فیلم 🎞مستند، #سردار حیدر تعریف می‌نم
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت در فیلمی📽 یکی از نزدیکان تعریف می‌نمود؛ که سپاه، سردار سلیمانی را مجاب می‌نمود که باید حتماً این منطقه را بگیرید و سردار سلیمانی نیز کمی دست دست می‌کرد تا منطقه را خوب شناسایی کند. در همین اثناء بوده که خود حضرت آقا با فرمانده سپاه تماس☎️ می‌گیرد و احوال را می‌پرسد و تأکید می‌کند تا اطلاع بنده از شرکت دادن سردار سلیمانی در عملیات‌ ها خودداری❌ نمایند. ایشان می‌گفت : دستور عملیات لغوشد... اما... اما همان منطقه ای که قرار بود سردار بگیرد،  بعد از ۲۴ ساعت توسط نیروی هوایی روسیه با خاک💣 یکسان شد... قرار بود سردارسلیمانی  با ۴۰۰۰ نیروی آن منطقه را تسخیر و ساکن شود... اینجا است که می‌بینیم علامه حسن زاده آملی می‌فرمایند : گوشتان به دهان حضرت آقای ای باشد، ✨ چون چشم و گوش ایشان به دهان آقا امام زمان"عج " 💚دوخته است... 👌🏻نائب امام زمان یعنی این... و اطاعت از ایشان، اطاعت از امام زمان"عج " است و واجب✋🏻... و در قیامت و سر پل صراط سؤال خواهد شد... ثُمَّ لَتُسئَلُنُّ یَومَئِذٍ عَنِ النَّعیم ( ۸  تکاثر ) در آن روز [روز قیامت ] از نعمت عظیم ولایت سوال خواهد شد
گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت حاج قاسم سليماني: شرط #شهید شدن #شهید
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه اول استان کرمان،شهرستان《رابر》،روستای قنات ملک ،خانواده هفت نفره حاج حسن ! 🖌قاسم فرزند سوم بود وبا نان کشاورزی ولقمه حلال بزرگ شد. نوجوان روستازاده ،جهانی🌍 شد چون همت بلندی داشت. راهی کرمان شد،بنایی میکرد،درس📖 میخواند،کاراته🥋 کار می کرد،برنامه تدبیر داشت برای زندگیش،هوای برادر کوچکتر ودیگران را هم داشت. مربی رزمی شد؛مجاهد بود. شد،بنده بود. شد ،انقلابی بود. شد،عاشق بود. شهر و روستا ندارد.کشور و قاره ندارد. فقر‌ و غنا ندارد. امکانات و...ندارد. آن چه که انسان می سازد ،همتی است که خدا به همه داده است. آن چه که زندگی هارا پیش می برد،عزم واراده ای است که از لطف الهی سرازیرشده است. آن چه که انسان راجاودانه میکند و موثر،بندگی خداست. غفلت ازخدا، "آنچه" که داریم را می برد. وگناه مانع ! 📚منبع :کتاب حاج قاسم ✅ کانال سردار دلها 👇 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه دوم فرودگاه کرمان،حاج قاسم از هواپ
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه سوم گردان بود و مجروح.از سینه تاشکم جراحی شده و بیش از یک ماه در بیمارستان مشهد زیر دست یک پزشک منافق بستری شد. پزشک عمدا زخم را باز گذاشته بود . زخم عفونتی وقاسمی که وخامت حالش اورا به نزدیک می کرد . کسی حواسش نبود جز یک پرستار کرمانی که قاسم را دزدید و در طبقه دیگری بستری کرد . قاسم را خدا نگه داشت برای ماموریت های بزرگ! 🔹مردان خدا، را مثل پرنده ای بالاسر خودشان همراه دارند.اگر زنده اند چون خدا محافظتشان می کند تا... هرچند نفوذی ها،خائن ها،پول از آمریکا و انگلیس گرفته ها ،شرافت فروخته ها در هرلباسی آماده به رساندن آن ها باشند! مرگ برای همه هست !خوشا ..🌷 ✅ کانال سردار دلها 👇 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه چهارم جنوب ایران🇮🇷 دهه شصت . #ج
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه پنجم لشکر۴۱ثارللّه بود،ماهم بچه های هرمزگان. تیرماه سال۶۵بود و ها برای عملیات به نیروی غواص نیاز داشت. ما را خواست و در جلسه ای توجیه کرد.کار سخت بود، نیروی توانمندکم بود،حاجی گفت: _نیاز به تقویت و افزایش گردان غواص داریم و بچه های هرمزگان می توانند.بروید و مقدمات راه اندازی گردان های غواصی را آماده کنید. ما قبول کردیم چون او فرموده بود؛اما او هم حال ما را می دانست، اول راهیمان کرد مشهد پابوس امام رضا. وقتی برگشتیم آماده بودیم سخت ترین کارها را انجام دهیم و همین هم شد،درخشش گردان ۴۲۲در عملیات سه ماه بعد. ✨فرمانده که باشی،نیروهایت را می شناسی! نمی گویی:می شود؟می توانی؟ می گویی:انجام بدهید. این خودش بار معنایی خاصی دارد. یعنی شما می توانید.یعنی کار برای مؤمن باز نیست،یک نقطه شروع حرکت است. فرمانده که باشی نیاز نیروهایت راهم می دانی. توکل و توسل رمز شروع امیدوارانه است ورمز پایان سعادت طلبانه! با توکل، نیاز را به نیرو می گوید و او را رهسپار حریم یاری می کند تا با توسل، امر ش را انجام دهد. 📚منبع کتاب:حاج قاسم ✅ کانال سردار دلها 👇 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه پانزدهم وقتی رسیدیم نقطه صفری مرز
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه شانزدهم 🍃۲۱ساله شده بود فرمانده گردان.اسمش ناصربود و حاج قاسم‌ لشکرش بود. جانبازشد.جانباز قطع نخاع.مهمان دائمی بستر وخانه‌. شاید خیلی ها سراغش نرفتند چون گرفتار زندگی کردن خودشان را. اما؛حاج قاسم دم دم های عید که می شد، وقتی میخواست سری به کرمان و اقوام بزند،حتما یک زنگ‌ می زد وبه خانه ناصر و می گفت: _ من دو روزی می آیم خانه شما! خرید هم می کرد. لباس نو وسایل تهیه می کرد ومی رفت خانه ناصر. همسرناصر راهم به قول خودشان،می فرستاد مرخصی. می شدند دو رفیق شفیق! کار آشپزخانه می کرد و غذا اماده می کرد. با ناصر بگو ،بخند ویادایام و... حمام را گرم می کرد وناصر را نونوار تحویل تخت همیشه ساکتش می داد و... می رفت سراغ ماموریت بعدیش. راستی،ناصر دی ماه ۱۳۹۲ شد. 🌸عید که می خواهد بیاید ؛ اول به فکر خانه خودمانیم.لباس خودمان،خرید خودمان... بعدا هم به فکر تفریحات خودمان!!! تازه زمان که برسد به فکر نقد فضای سیاسی ونظام و انقلاب درمهمانی ها! همین است که یکدانه می شود دراین دوران غفلت! ✨به قول : برای خدا کار می کرده ،نه کارهایش را برای خدا! 📚منبع کتاب:حاج قاسم ✅ کانال سردار دلها 👇 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه بیست وسوم خبرنگار وعکاس آمده بود
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه بیست وچهارم اهل دیده شدن نبود، روحیه اش این نبود که در هر جا، در هر حال ، کنار هرکس بخواهد خودی نشان بدهد. اما یک گروه بودند که را متفاوت می کردند! خانواده های هرکس نبودند ، همه کس حاج قاسم بودند. پدر را می بوسید، مقابل مادر شهید سرخم می کرد ، بر همسران درود می فرستاد و فرزندان ،آغوش گرم حاج قاسم و نگاه مهربان ولبخند های شیرینش را هدیه می گرفتند. تنها آن وقت بود که حاج قاسم می گذاشت آرزوی دل خانواده های شهدا بر آورده شود ؛ یک عکس 📸 یادگاری با سپاه قدس! 🍃خود شیفته ها ، مدام از خودشان تصویر می گیرند. خدا شیفته ها ، تنها جایی تصویر را به میدان می آورند که لبخندی الهی بر لب دوستان بنشانند! تصویرهایشان هم مخلصانه است ! 📚منبع: کتاب "حاج قاسم" ✅ کانال سردار دلها 👇 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔻ادامه راه بیست وهشتم... هدف اصلی آم
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه بیست ونهم ماه رمضان سفره افطاری حال وهوای خودش را دارد اما برای خانواده های عجیب ترین بغض ها را خانواده پنج نفره اسماعیل بعد از شهادتش ، چهار نفره می نشستند دور سفره ، بدون بابا! اما یک شب از این ماه متفاوت بود ، با بقیه ؛ با خانواده های مهمان حاج قاسم شدند. حاجی خودش کنار تک تک خانواده ها می رفت واحوال می پرسید : _حسین جان خوبه؟ فاطمه خانوم ، زینب جان ! اسم بچه ها یادش بود. وقتی تشکر همسر را از دعوت شنید گفت: _شما هم دعوت کنید ما می آییم! حسین آقا زنگ بزند من می آیم ! همسر متعجب پرسید: _واقعا می آیید؟ _بله اگر حسین جان زنگ بزنند ، من می آیم! واقعا هم حسین زنگ زد، یکی ، دوبار ؛ اما حاجی ایران🇮🇷 نبود. تااین که یک روز تلفن☎️ خانه زنگ خورد. _ سلام رساندند و گفتند برای ناهار به منزل شما می آیم. خانه و اهلش به شور افتادند. دوباره تلفن زنگ خورد : _مهمان شما فقط است. برای بیشتر از یک نفر تهیه نبینید. حاجی قاسم گفتند ناهار ساده باشد. یک نهار شمالی ، یک خانواده خوشحال . سه فرزند شهید ، یک بانوی شهید پرور و یک بی نظیر. حاجی تنها آمد. بدون محافظ . با بچه ها گرم گرفت ؛ خاطره ها داشت از پدرشان . از یاری رساندن به کودکان ترسیده و زن های بی پناه . از زیرورو کردن مکان ها برای یافتن غذا و نفت برای نجات جان کوچک و‌ بزرگ سوریه! حاجی همراه بچه ها بغض می کرد و می خندید. 🔺ادامه دارد.... 📚منبع: کتاب "حاج قاسم" ✅ کانال سردار دلها 👇 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
┄┅┄┅┄❥•.❀.•❥┄┅┄┅ 🥀بهم گفت: من توی سپاه چیه؟🤔 سوال عجیب و غریبی بود 😟ولی می دانستم بدون نیست، گفتم: شما نیروی هوایی سپاه هستید😉 ، به صندلی اش اشاره کرد و گفت: شما ممکنه به موقعیتی که من الان دارم نرسی ولی من که رسیدم، به شما میگم که این جا هیچ خبری نیست☝️. 🍃🌹🍃🌹 : http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه چهلم خود این هم یکی از آیات قدرت الهی است. رسوایی دولت آمریکا ، دولت بی آبروی آمریکا را رقم زد. این ها کسی را که سرشناس ترین و قوی ترین فرمانده مبارزه با تروریسم بود را به شهادت🌷 رساندند! به معنای واقعی کلمه قوی ترین فرمانده مبارزه با تروریست در این منطقه است، به همین عنوان هم شناخته شده است، کدام دیگر قدرت داشت ، می توانست کارهایی را که او انجام داد انجام بدهد؟ فرمانده ضد تروریست در کل منطقه را ترور کردند. در میدان روبروی جنگ با او مواجه نشدند. او را دزدانه و بزدلانه ، دولت آمریکا ترور کرد. تابه حال ما را تروریست می خواندند و حالا خودشان تروریست حساب می شوند ، خودشان هم اعتراف کردند ؛ این مایه روسیاهی آمریکا شد. ملّت ما ملّت پُر استقامتی است و ملّت شکرگزاری است. در طول این سالهای متمادی ، ملّت ایران🇮🇷 همواره سپاسگزار الطاف الهی در طول این سالها بوده است. 🔺ادامه دارد.... 📚منبع: کتاب "حاج قاسم" http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔻ادامه راه چهلم قسمت چهارم... خدا دست های قدر خود را در این کشور ، در این جامعه ، در میان این ملّت فعّال کرده است. خودِ این بزرگ هم ، یکی از آیات قدرت الهی است ؛ رسوایی دولت ، دولت بی آبروی آمریکا ، رسوایی این دولت را رقم زد ؛ این ها کسی را که سرشناس ترین و قوی ترین مبارزه تروریسم بود_ به معنای واقعی کلمه ، قوی ترین فرمانده مبارزه با تروریسم در این منطقه است ، به همین عنوان هم شناخته شده است _[ترور کردند]. این جور کار ، مخصوص رژیم صهیونیستی بود که افراد را ترور کند ؛ حماس را ترور کردند و گفتند ما ترور کردیم ، رهبر جهاد را ترور کردند ، گفتند ما ترور کردیم ؛ ترور می کردند و می گفتند ما کردیم؛ آمریکایی ها آدم خیلی کشته اند ؛ در عراق در افغانستان در جاهای دیگر هر چه توانسته اند آدم کشته اند ، ترور کرده اند منتها اعتراف نمی کردند که ترور کردیم ؛ این جا اعتراف کردند که ترور کردیم ؛ این جا رئیس جمهور آمریکا به زبان خودش [اعتراف می کند] خدای متعال می زند پشت گردن افراد که خودشان اعتراف کنند؛ اعتراف کردند که ما تروریست هستیم ، گفتند ما ترور کردیم . رسوایی از این بالاتر چه می شود؟ 📚منبع: کتاب "حاج قاسم" http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌹 که در کربلا خاک شد....* : 👇👇👇👇👇 🌷ابوریاض از افســران ارتــش عراق در زمان جنگ هشت ســاله ورجــال سیاسی این کشــورنقل می کنــد؛ در های جنــگ مشغــول نبــرد بودم که دژبانی مـــرا خواست. مــان با دیدن مـــن خبر کشته شدن پســـرم را در جــنگ داد. خیلی ناراحت شدم😔. من برای او آرزوهای زیـــادی داشتـــم. به هر حـــال به رفتـــم و کارت و پـــلاک را تحــویل گرفتم و رفـــتم جـــنازه اش را ببینم. وقتے را کــنار زدم،شدیــدا یکه خوردم. 😳😳بــــا تعجب گفتــم: شده.اشتباه شــده. این پــسر من نیست.😲 افسر با بی طاقتی گفـــت :اما کارت و پلاکش تایید شده!😡😡 روی حرف خودم اصرار کردم. ناگهان در دلم افتاد که نکند با اصرار مشکلۍ برایم پیش بیاید. به اجبار جســـد را تحویـــل گرفتم.تابوت را روی ماشین بستم و به سمت زادگاهم حرکت کــردم. *وقتی به رسیـــدم به دلم افتاد بیشتر به خودم زحمت ندهــم و ان جســد را همــان دفـــن کنم.*چهره ان دلم را آتــش می زد. پیکری پاره پاره داشــت اما با و آرامــش آرمــیده بود برایــش ای خوانــدم و او را در کربلا دفن کــردم. تا پایان جنگ خبرے از پســرم نداشتم.تا اینکه با آزاد سازی اســرا به برگشت. اولــین چیزے که از او پرسیدم این بود:چرا پلاک و هویتت را به دیگـــری دادی؟ پسرم گفت:من توســط یک اسیر شدم. او اصرار کرد را به او بدهــم. حتي حاضــر بود بابتـــش به مـــن پول بدهد. به او دادم اما اصرار داشت که قلبا از این موضوع باشید.😊 گفتم در صورتے که دلیــل این را به من بگویی راضے می شوم. *بسیجی گفـــت:من تا دو یا ســـه ساعت دیگه میشم و قرار است من را در جـــوار مولایـــم حسین دفن کنند و می خواهم تا قیـــامت در مولایم حســـین ع بیـــارامم...* 📚منبع؛ روزنامه کیهان,۵ دی ۱۳۸۹ 🌷 شهداییم 🌺☘🌺☘🌺 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb ...
| 📍بچه های میگفتند: پدر ماست! راست میگفتند؛ وقتی برای شهدا😍و مشکلی پیش می آمد، این بود که وسط می آمد.😊 🔅 آنها میگفتند: هیچ به خوبی حیدر با آنها برخورد نکرد او در کنار یک با انها هم غذا میشد و مراقب خانواده هایشان بود☺️. بالایی در فرماندهی نیروها داشت و به خاطر اخلاق ، افراد زیادی را جذب خود کرده بود😘و از محبوبیت بالایی میان نیروهایش برخوردار بود. ➖ بسیار بود و تا زمان شهادت نزدیکانش هم نمی‌دانستند که فرمانده گروه‌های را بر عهده داشته است. محمد جنتی در حماه منطقه تل ترابی به شهادت رسید😔و همچون حضرت عباس(ع) سر و دستش را فدا کرد..😍 📍سردار سلیمانی درباره این شهید گفته بود: «حیدر یکی از بود.» 📎 فرماندهٔ تیپ زینبیون 🌷 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
اےکہ بعــد از شهادتش اسراییلی ها و منافقیــن برایش جــشن گرفتند😳😭🌹 فرمانــده عملیــات ایران در لبنان بود بعد هم شــد فرمانده عملیات قرارگاه حمزه. بین اسراییلے ها و منافقین معروف بود به ،،، اما خودش پایان نامه ها مے نوشت "امروز فردا ".💞 وقتی افتــاد زمین، یکے از منافقین فریاد زد این شــیرازیه، از ترس یه تیر خلاص تو سرش زدن، یکی تو دهنش، هفتاد تا هم به سینــش.... 😳😳😭 رادیو اســراییل و منافقـــین تا چند روز جشن گرفته بودند.... ابوالوردے 🌷🌱🌷🌱 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
📡 | 🔻 با شنیدن پیام شهیدان انگیزه‌ و تلاش را بیشتر کنیم 🔹رهبر انقلاب: شهیدان به ما می‌گویند: راه خدا خوف و حزن ندارد، ترس و اندوه ندارد؛ در راه خدا بایستی ثابت‌قدم بود، بایستی با قدرت حرکت کرد، باید با وسوسه‌های دشمنان متزلزل نشد. 🔹ملّت ایران با شنیدن پیام شهیدان باید اتّحاد خود، اتّفاق خود، انگیزه‌ خود، تلاش خود را بیشتر کند. 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
اےکہ بعــد از شهادتش اسراییلی ها و منافقیــن برایش جــشن گرفتند😳😭🌹 فرمانــده عملیــات ایران در لبنان بود بعد هم شــد فرمانده عملیات قرارگاه حمزه. بین اسراییلے ها و منافقین معروف بود به ،،، اما خودش پایان نامه ها مے نوشت "امروز فردا ".💞 وقتی افتــاد زمین، یکے از منافقین فریاد زد این شــیرازیه، از ترس یه تیر خلاص تو سرش زدن، یکی تو دهنش، هفتاد تا هم به سینــش.... 😳😳😭 رادیو اســراییل و منافقـــین تا چند روز جشن گرفته بودند.... ابوالوردے 🌷🌱🌷🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید