eitaa logo
گلزار شهدا
5.7هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🍃 مولا‌ علـے ‌جـانـم با‌ همان ‌خونے که ‌از‌ فرق ِ‌شما برمحراب‌ریخت...بَر بَراتِ منتقم، بهر فرج امضا بزن…🤲🏻💔 ‹ یاعالی‌بحق‌علی › ‹ اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج › 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰شهید کوشکی تازه به شهادت رسیده بود، که با خانمیرزا رفتیم گلزار شهداء. گلزار پر بود از قبرهای تازه حفر شده و تپه های کوچک خاک که کنار این قبر ها ایجاد شده بود. خان¬میرزا با گام بلند از کنار مزار شهید کوشکی شروع کرد به پریدن از روی این قبرها و تپه های کوچک خاک. پرید و پرید تا چندین متر جلوتر از قبر هایی که حفر شده بود، ایستاد. من هم آرام و قدم زنان دنبالش میرفتم. به کنارش که رسیدم به زمین زیر پایش اشاره کرد و گفت: «رمضان، این جا جای من است!»😔 یک سالی از آن جریان می گذشت. روزی که برای خاکسپاری رفتیم، دیدم قبری را که برای خانمیرزا آماده کرده اند، همان جایی است که آن روز ایستاده و به من نشان می داد!🥺😔 🔰سال ، 55 در هفده سالگی، جایی نوشته بود: «نمی نشینم که مرگ در غفلت وابستگی به دنیا مرا به نیستی بسپارد، به یاری پروردگارم می خروشم تا مرگ را به نیستی بسپارم و جاوید بمانم.» این جمله ي دست نوشته اش، شد نوشته ي سنگ قبرش. وصیتش را از تعاون گرفتیم. در آن شرح دیدارش با امام زمان در سال 62 را نوشته بود و نوشته بود: در قدمگاههایت که محل خانواده شهدا بود میرفتم و متوسل می شدم. آخر درِ ورود به درگاه خدا از آن جا می-گذرد. کجا را غیر از این راه می توانستم پیدا کنم. مهدی جان شاید در اوایل نمی دانستم ولی بعداً فهمیدم که درِ ورود به پیشگاه خدا از کناربازماندگان شهدا می گذرد. درِ راه یابی به تو و اجدادت، از خانه ی شهدا نورش سوسو میزند. شهید خانمیرزا استواری شهدای_فارس 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
1_2791210917.mp3
12.73M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸 مجموعه صوتی " " (روایتی از زندگی شهدا به زبان ) ✅ کتاب صوتی قسمت9⃣4⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
ziarat ashura sangar chazabe.MP3
10.67M
🎙سخنرانی و مداحی سردار بی سر، حاج شیرعلی سلطانی تنگه چزابه، 15 بهمن 1360 🍃🌱🍃🌱🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️اقدام زیبای شهید صیاد شیرازی در قبال دریافت زمین در شمال تهران⬆️ 🚨قابل توجه آنهایی که خودشان را سهامدار انقلاب میدانند.... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید سید محمدکدخدا⭐️ 🌷انسان ها را در سفر بايد شناخت. به اتفاق عده اي از دوستان و سيد محمد بعد از عمليات خيبر به زيارت امام رضا(ع) رفتيم. در اين سفر سيد را بيشتر شناختم؛ کم حرف بود. اصلاً از ديگران حرف نمي زد، تا غيبت نشود. بهترين حالاتش در نماز بود. آنچنان آرامشي در نماز داشت، که دوست داشتم کنارش به نماز بايستم و مثل خیلی ها به او اقتدا کنم. هيچ گاه زود تر از ديگران غذا نخورد. پيرمردي همراهمان بود، که سيد مثل پروانه دورش مي چرخيد. حواسش به غذا و مشکلات او بود، حتي در خيابان دستش را مي گرفت و عبور مي داد. ايثار سيد غير از دوستان هر رهگذر نا آشنايي را هم شامل مي شد. آن دو روز که کنار او در حرم بودم، بهترين دوران زندگي من بود زيرا به وجود با غظمت سيد پي بردم. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌱 شهـــید صیاد شیرازی: ازش سوال کردند رمز موفقیت شما در زندگی چه بود؟ گفت: من هر موفقیتی به دست آوردم از نماز اول وقتم بود. 🕊🌹 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰 | ➖ شهید علی صیاد شیرازی 🔻 پروردگارا ! رفتن در دست توست نمی دانم چه موقع‌ خواهم رفت ولی میدانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمان عج قرار دهی .... 🍃🌷🌱 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌙 🗓 🌹 مجید سپاسی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 آمدے... دل به تو دادم سخنم، نامِ تو شد و دلم... رامِ تو شد قبلِ تو گمشده در خلوت دنیا بودم بعدِ تو مقصد من، پیروی از گام تو شد 🕊 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰بمناسبت سالروز شهادت شهید حبیب الله کریمی، فرمانده توپخانه 63 خاتم الانبیاء 🔹سال ۶۴، مادر به حج مشرف شد. قبل از اعزام حبیب به مادر می گفت: مادر در بازار چشم هایت را به زمین بدوز تا با دیدن برق اجناس خارجی, وقت زیارت و عبادت تو صرف خرید نشود, اگر هم می خواهی خرید کنی, بگذار برای یک روز... 🔹سال ۶۵ خود حبیب مشرف شد به حج. یکی از دوستانش می گفت به حبیب گفتم قد و قواره ای کوچکم باعث شده زیر دست و پای حجاج عرب و افریقایی گم شوم و نتوانم حجر الاسود را ببوسم! حبیب گفت:دست هایت را باز کن و بگو یا صاحب الزمان و برو جلو... همین کار را کردم. دیدم جمعیت تا خود حجرالاسود باز شد و من به راحتی به سنگ رسیدم و چند دقیقه تنها بودم... 🔹وقت قربانی که شد, حبیب دنبال بزرگترین گوسفند بود. گفتیم با کوچک هم می شود, اعمال را انجام داد. گفت چیزی را که می خواهیم در راه خدا بدهیم باید بهترین باشد. حبیب الله کریمی 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb