💢 ماجرای عجیب آخرین روز و شهادت یک شهید استان فارسی 🔻
🔹یکی گفت: امروز تولد رضاست.
اکبر کوثری ، سفره ای آماده کرد و داخل آن چراغ بادی ، فشنگ،کمپوت،کنسرو،آیینه و مقداری میوه گذاشت.گفت :
« رضا جان،من امروز شهید می شوم،میخوام جشن تولد برات بگیرم»
بعد دوربین عکاسی را آورد، جشن خاطره انگیزی شد.
آوای اذان بلندشد. اکبر گفت: «بچه ها من میخوام آخرین نمازم رو به جماعت بخونم.»📿
بعد نماز کاغذ و خودکار برداشت و نامه نوشت.یک ده ریالی را داخل پاکت گذاشت.تا برادرای کوچکش وقتی نامه ی به دستشون میرسه،شکلات بخرن و بخورن.😢
یک روحانی با ضبط صوت به سنگر آمد.مشغول ضبط کردن خاطرات بچه ها شد.
ناگهان خمپاره ای به در سنگر خورد و همه جا پر از گرد و غبار شد.
یه ترکش خورد به سینه اکبر.
رو به قبله نشست و گفت: «السلام علیک یا ابا عبدالله. السلام علیک یا فاطمة الزهرا.السلام علیک یا صاحب الزمان» و آرام پرکشید.* 🕊
#شهید_اکبرکوثری
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_کرامت_الله_غلامی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_نهم
🎙️به روایت محمدیوسف غلامی
منم ده سالی داشتم .خیلی خوشحال بودم که داریم نقل مکان کنیم؛ چون خواهر و برادرم رو به خاطر مریضی و کمبود امکانات روستا از دست داده بودیم .پدرم قرار بود توی شهرداری مشغول به کار بشه مادرمم خوشحال بود و این کار جور شدن برای پدرم رو از پا قدم کرامت میدونست کرامت روز به روز بزرگتر میشد و من بیشتر بهش وابسته میشدم و اون هم زیاد به من وابسته شده بود هر مشکلی تو مدرسه براش پیش میومد انگار که من پدرش بودم با من در میان میگذاشت و از من کمک میخواست دوتا خواهر دیگه ام معصومه و ناهید رو خیلی دوست داشت؛ ولی بیشتر به خودم وابسته بود و اگه براش مشکلی پیش میومد از خودم کمک میخواست یه روز عصر که اومدم خونه کرامت مشغول انجام تکلیفش و نوشتن مشقهاش بود
رفتم بالای سرش و گفتم:
_اوضاع درس و مشقت چه طوره؟ مشکلی نداری؟
سرش رو بالا کرد و گفت:
_نه خوبه
از تو اتاق اومدم بیرون و رفتم تو حیاط که دیدم پشت سرم اومد.
- يوسف... يوسف......
_بله کاری داری کرامت؟
_راستش.....
_چیه؟ تو درست مشکل داری؟ خب
_نه امروز خانم معلم از دستم عصبانی شد و گفت:
فردا به بابات بگو بیاد ..مدرسه.
- مگه چیکار کردی؟ چی گفتی؟
- هیچی رو درس میخوندم که عصبانی شد.
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
31.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفقا؛
نبودید تو بمب بارونها،
توی خونه نشسته بودیم
و موشک میخورد...
اگه کسی ازت پرسید تا حالا خاطرخواه داشتی؟؟! میتونی این ویدئو رو براش بفرستی
#حسین_یکتا
🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🌹به مناسبت هفته نیروی انتظامی و یادواره شهدای نیروی انتظامی، فردا، در #گلزارشهدای_شیراز
🔹شهید عین اله محمدی در محیط کار در فضای سخت و پر از تشنج و درگیری نیروی انتظامی و مبارزه با مواد مخدر فردی خوش رفتار و مهربان بود طوری که سایر کارمندان و زیر دستان ترجیح می دادند در ماموریتها با او همراه باشند.
🔹 هیچ گاه مسئولیت خود را بر دوش دیگر زیردستان نمی گذاشتند و درتمام ماموریت ها پیش قدم بود. احترام به حقوق دیگران و به خصوص خانواده و زن و فرزندان بی گناه افراد مجرم را وظیفه خود می دانست و به سایر نیروها نیز تذکر می داد که مواظب رفتار خود باشند.
🔹الاخره در سال 1388 در ماموریتی در کوههای استهبان در درگیری با اشرار بعد از حدود 4-5 ساعت مقابله مسلحانه و نبرد به فیض شهادت نائل شد
#شهید عین الله محمدی
#شهدای_فارس
#شهدای_نیروی_انتظامی
🌱🍃🌷🌱🍃🌷🌱🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
گلزار شهدا
🌹به مناسبت هفته نیروی انتظامی و یادواره شهدای نیروی انتظامی، فردا، در #گلزارشهدای_شیراز 🔹شهید عین
انشاالله فردا میزبان خانواده شهید محمدی هستیم ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺مادر است دیگر ..
#دلش تنگ است...😭
تنگ شیرمردش ...
💢 #شهیدپوریاقاسمی
💢 #شهدای_نیروی_انتظامی
#فردا ،یادواره شهدای نیروی انتظامی، #گلزارشهدای_شیراز.
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃
در وصــــف شما هرچه بخواهیم بدانیم
باید که فقط سوره والشمس بخوانیم
آرامش این لحظهی ما لطف شماهاست
رفتید که ما راحت وآسوده بمانیم
پنجشنبه ویاد شهدا با ذکر #صلوات🌸
#گلزار_شهدا
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢به مناسبت روز نیروی انتظامی و گرامیداشت شهدای نیروی انتظامی، #امروز در گلزارشهدای شیراز
🔹مهربانی و عطوفت وی با سایر همکاران مخصوصا کارکنان زیر دست،زبانزده همگان بود و با کبر و غرور میانه ای نداشت.
🔹وقتی می دید برای کسی مشکلی پیش اومده گویا برای خودش مشکلی حادث شده و تا رفع آن از پای نمی نشست
🔹بنا به نقل قول از خانواده و همکاران وی،مصطفی از ظواهر دل فریب دنیا دل کنده بود،بخش عمده ای از درامدش را صرف کمک به نیازمندان می کرد و از اینکه میدید با سختی و زحمت خود می تواند آسایش و رضایت دیگران را فراهم کند خرسند می شد
#شهید مصطفی فعال پور
#شهدای_فارس
#شهدای_نیروی_انتظامی
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_کرامت_الله_غلامی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_دهم
🎙️به روایت محمدیوسف غلامی
کلی اضطراب داشت و به بابا هم نگفته بود که تو مدرسه خواستنش. یک راست اومد به خودم گفت.
_طوری نیست .ناراحت نباش فردا مییام ببینم چی شده! فردا صبح رفتم مدرسه. ما تو قاآنی نو می نشستیم و مدرسه اش تو خیابون شمس بود.
رفتم دفتر مدرسه و گفتم :پیغام داده بودید ولی کرامت بیاد من ولی اش هستم.
مدیر مدرسه به نگاهی به من انداخت و با تعجب قیافه من رو وارسی کرد و گفت:
_بشینید تا معلمش بگم بیاد
رفت و معلم کرامت رو صدا کرد و اومد. با خانم معلمش احوال پرسی کردم و گفت:
- مگه شما پدرش هستی؟
- نه خانم من برادرش هستم ولی شما هرچی میخواهید بفرمایید بگید من جای پدرشم فرقی نداره. من خودم معلم هستم اون وقتا تا سوم راهنمایی که درس میخوندی میرفتی دانشسرا و
دوره های معلمی میگذروندی و به اصطلاح میگفتن سپاه دانش
- ببینید آقای غلامی، این برادر شما تو کلاس خیلی شیطنت میکنه. شما که خودتون معلم هستید میدونید ما نمیتونیم یه بچه کلاس سوم دبستانی رو به امان خودش بذاریم تا بقیه هم یاد بگیرند. شما به هر حال باید به عنوان خانواده اش نصیحتش کنید.
خدایا این خانم چی میگه؟ کرامت و شیطنت اونم تو کلاس باورم
نمیشه
_خانم شما بفرمایید چه شیطنتی میکنه تا من خودم تنبیه اش کنم.
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
•دلت که گرفت💔
•با رفیقی درد و دل کن
⇜که #آسمانی باشد
•این زمینیـ🌎ها
•در کارِ #خود مانده اند
#رفیق_شهیدم 🌷
#گاهےنگاهے😔
🌹🍃🌹🍃
عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا #صلوات
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید حاج موسی رضا زاده⭐️
🌹به اتفاق حاج موسی رفتیم سرکشی چند خانواده شهید. رفتیم منزل شهید علی اکبر رحمانیان، با اینکه زمان زیادی از شهادت ایشان نمی گذشت، همسرش چادری سفید پوشیده بود، می گفت همسرش وصیت کرده است در شهادتش مشکی نپوشیم.
بعد رفتیم منزل شهید حاج محمود ستوده، با اینکه بیش از یک سال از شهادتش می گذشت، همسرش هنوز سیاه به تن داشت و غمگین بود.
وقت برگشت حاج موسی گفت به نظرت کدام زیباتر بود.
گفتم: کار خانم ستوده، چون همسرش را از دست داده.
گفت: یعنی همسر شهید رحمانیان کار بدی کرده بود سفید پوشیده بود.
گفتم: نه چون به وصیت شوهرش عمل کرده بود.
گفت پس منم وصیت می کنم که بعد از شهادتم کسی لباس سیاه نپوشد. سکوت کردم. بعد ها فهمیدم همان روز در وصیت نامه اش این سفارش را اضافه کرده بود.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
لطفی بنما که خاک پایت گردم
دامن بتکان که تا گدایت گردم
دلتنگ زیارت توام اربابم
من را به حرم ببر فدایت گردم
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌙 #شب_جمعه کربلا میخواهم...
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#سلام_امام_زمانم💚
چهخوشاستصبح🌤جمعه
زکناربیتکعبه🕋
بهتماماهلعالم
برسدصدایمهدی
🌤الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
#صبحتون_مهدوی💚
#عاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢یادی از شهدای نیروی انتظامی
💠من توی آگاهی شیراز شعبه سرقت مسلحانه بودم، وقتی مسئوال پروندهای بودم و متهمانی رو که میگرفتیم، تحقیق میکردم که چی باعث شده این جوونها برن به سمت خلاف. به این نتیجه رسیدم همه از طریق مواد مخدر به این راهها کشیده میشن.
روزی که رفتم بندرعباس قسم خوردم که اجازه ندم حتی یه گرم مواد مخدر از اون مرز وارد کشور بشه. هر جوونی که توی این مملکت معتاد میشه، یک پدر و مادر بدبخت میشن. یک خانواده نابود میشه. از همه مهمتر یک زن یا دختر به خاطر اینکه یه برادر یا شوهر معتاد دارن به فساد و فحشا کشیده میشن.
اولین مقصر تمام این اتفاقات منه پلیسی هستم که چشمام رو به این مسئله میبندم. من نمیخوام هیچوقت چشمام رو ببندم. برای همین اون قسم رو خوردم. من برای مردم این کارو میکنم و تا پای جونم میایستم. اصلا برای من جونم مهم نیست. برای من مهم اینه که باعث بدبختی و نابودی و از هم پاشیدگی یه خانواده نشم!»
قسمتی از خاطرات #شهید بهنام امیری
#شهدای_فارس
🌱🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_کرامت_الله_غلامی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_یازدهم
🎙️به روایت محمدیوسف غلامی
- من سر کلاس به شعر از فروغ فرخزاد خوندم و کرامت سر یه کلمه شیطنت میکنه و میگه اینطور نیست
- خب اون شعر چی هست؟ میشه یه بار بخونید ببینم کرامت چرا
شیطنت کرده!
- شما این مصرع شعر رو بخونید ببینم این شعر چیه؟ مصرع شعر داد دستم و من خوندم
- جگرم از هُرم آتش سوخت....
- خب کرامت هم که همینطور میخونه
.آقای ،غلامی این هَرم هست....
- نه خانم این هُرم هست به معنی گرمی و داغی
_مطمئنی آقای غلامی؟!
- بله غیر از این نیست.
_آفرین به کرامت پس ایشون شیطنت نمی کرده دیدم که اصرار
داره این هُرم ..هست
میدونستم کرامت اهل شیطنت .نیست آخه تو خونه به همه خیلی احترام میذاشت و سرش همش به کتاب و درساش بود خلاصه خداحافظی کردم و از مدرسه اومدم .بیرون خیلی خوشحال بودم که یه بچۀ نه ساله سوادش بالا هست و به معلمش گفته که این کلمه نمیتونه این باشه .
همیشه با خودم فکر میکردم که کرامت باید معلم بشه و حالا دیگه با این اتفاق مطمئن شدم که کرامت میتونه تو شغل معلمی موفق بشه و اطلاعاتشم که خدا رو شکر از همین الآن بالاست... کرامت خیلی کنجکاو بود و دائم سوال میپرسید محال بود یه سؤال ذهنش رو مشغول کنه و نپرسه که این جوابش چی هست.... یوسف چرا اینجا نقطه چین گذاشته؟
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙مصاحبه شنیدنی مادر #شهید پوریا قاسمی
از #شهدای_نیروی_انتظامی
💢عنایت شهید و برات مشهد
#شهداے_فارس
#شهدا
🌱🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
⭐️یادی از سردار شهید حاج موسی رضا زاده⭐️
🌹یک مینی بوس آماده کرد و همه خانواده را برد مشهد، در بین راه همه کارها را هم خودش می کرد، می گفت می خواهم به زائران امام رضا خدمت کنم!
در مشهد هم بیشتر وقتش را در حرم می گذراند. یک شب با چشمان سرخ از اشک برگشت. مادرم برایش چایی آورد و گفت: حاج موسی چی از امام رضا می خواهی که از حرم دل نمی کنی؟
حاج موسی گفت: نمی دانی؟
مادر گفت: می دانم، اما چرا فقط شهادت می خواهی، بمان و به اسلام خدمت کن، ثواب خدمت هم کم از شهادت نیست.
حاج موسی آهی کشید و گفت: یک آتش سوزنده ای توی دل من هست که فقط با شهید شدنم خاموش میشه! همیشه بزرگترین آرزوی من این بوده که با شهادت از این دنیا برم!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💠 #شهید ابراهیم هادی میگفت:
چادر یادگار حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، ایمان یک زن وقتی کامل میشود که حجاب را کامل رعایت کند.
#شهیدابراهیمهادی
#یادشهداباصلوات
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🕊
بَہ دلم لڪ زده
با خنده تو جان بدهم
طرح لبخنـد تو
پایان پریشانیهاست ...
#حاج_قاسم
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨اخبار مقاومت فلسطین ...
🚨حمله مجاهدان فلسطینی به رژیم کودک کش اسراییل
🔻شبکه عبری زبان کان :مرکز پلیس شهرک سدیروت به تصرف نیروهای القسام در آمد.
🔺️طبق اعلام منابع فلسطینی، ۱۰۰ کشته تا اینجا روی دست صهیونیستها مانده است، حملات راکتی ادامه دارد، نیروهای نفوذی در خاک اسراییل درحال نبرد هستند.
🔻شبکه الاقصی به نقل از منابع: مقاومت تا این لحظه حدود 8000 موشک شلیک کرده است.
⛔️فوری
دولت اسرائیل طی بیانیه وضعیت جنگی اعلام کرد.
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
من هیئت و حسینیه را حسینیه نمیدانم مگر اینکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن اسرائیلی فارغ التحصیل کند.
در هیأتی که دغدغه مبارزه با اسراییل نباشد، شمر هم سینه میزند.
#شهید امام موسی صدر
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_کرامت_الله_غلامی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_دوازدهم
🎙️به روایت محمدیوسف غلامی
رسالۀ پنج مجتهد رو ازش گرفتم و دست گذاشتم رو بینی ام
_هیس! مگه قرار نشد سؤال نپرسی؟ فقط بخون.
- چرا آخه؟ من دوس دارم .بدونم تو همۀ فتواها نوشته که آیت الله ،خویی ،آیت الله ،حکیم مرعشی گلپایگانی نظرشون در مورد این مسئله چی هست یه جایی هم نوشته همچنین.... نظرشون اینه یوسف این نقطه چین چیه؟ چرا اینجور نوشته؟ دچار شک و تردید شدم که چرا رساله رو دادم دستش تا بخونه و بیاد تو جمع بپرسه اگه خدایی نکرده یه غریبه خونه بود چی میشد. این هنوز بچه هست و متوجه مسائل نیست. علاقه کرامت به مسائل دینی از بچگی که کنار پدرم می نشست و به قرآن خواندن هایش گوش میداد شکل گرفته بود. آخه پدرم خیلی زیبا قرآن میخوند و همه فامیل و آشنایان این مسئله رو میدونستند و میگفتن مش قلی قاری معتقد و مذهبیه. بنابراین به این فکر افتادم که به فعالیت هاش سمت و سو بدم و حالا که علاقه داره تو همین مسیر حرکت کنه یه نوجوان پانزده شانزده ساله اگه تو مسیر درستی هدایت بشه زندگیش جهت پیدا میکنه. کرامت هم از روزی که بردمش کلاس قرآن و نهج البلاغه ثبت نامش کردم، کلی ذوق میکرد و با کانونی که تو مسجد توکلی، دروازه اصفهان تو خیابان شهناز بود، آشناش کرده بودم عزیز اسداللهی جوانی بود هم سن و سال خود من خیلی به نهج البلاغه مسلط بود و به همراه یه نفر دیگه به اسم حقیقی، که اونم مربی قرآن بود، کانون تشکیل داده بودند و آموزش میدادند و منم دوست داشتم کرامت مثل اونا بشه.
کرامت هم از وقتی تو کلاسا شرکت میکرد خوشحال بود؛ به خاطر همین رساله رو هم بهش داده بودم تا بخونه که کم کم داشتم پشیمون میشدم.
-
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با پدر و مادرِ شهید یاسر شجاعیان
🔸یاسر شجاعیان ۲۵ شهریور امسال در نورآباد ممسنی به شهادت رسید. شهید شجاعیان کارگر ساختمانی بود. در این فیلم میتوانید وضعیت خانۀ سادۀ این قهرمان را ببینید.
🔹مادر شهید میگوید: وقتی شنیدم بچهام شهیدشده گفتم امام حسین، بچهام را در راه تو دادم. 😭
🔹سونیا، فرزند ۹ سالۀ شهید هم میگوید: بابام به دوستاش گفته بود سال دیگه دخترم و مامانم رو میبرم کربلا.
#شهیدشجاعیان
#شهدای_فارس
🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz