هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#ﻳﺎﺩﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺘﺢ_اﻟﻤﺒﻴﻦ
💠حاج شير علي سلطانی خاطره اي را از حضورش با حاج خسرو بيان مي کند:
شبي حاج خسرو نگهبان بودیم. سنگر ما در محلي بود که مثل نقل و نبات خمپاره، روي سرمان ريخته مي شد. ترکش ها از بغل گوش ما رد مي شدند، اما چيزي از آنها نصيب ما نمي شد.
حاج خسرو شروع کرد به خواند مصيبت حضرت رقيه(س) در آن دل شب، هر دو تا توانستيم گريه کرديم.
همان شب با حاج خسرو با خدا عهد بستيم. گفتيم خدايا، ما به عهدمان وفا مي کنيم تو هم به عهدت وفا کن و ما را به آرزويمان برسان.
آن شب سپري شد.
وقتي براي نماز بيدار شديم، حاج خسرو گفت من ديشب خواب عجيبي ديدم، من هم خواب عجيبي ديده بودم، خواب هايي که نويد هايي بودبراي شهادت ما...
#شهیدحاج_خسرو_آزادی
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
#اﻳﺎﻡﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷
🍃🌷🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
💠همه به آب کارون زده بودند جز جواد. هر چه اصرار کردیم نمی آمد. وقتی دید خیلی اصرار می کنیم گفت:
«شما خیلی خامید، من الان حوریه های بهشتی را می بینم که با لیف و صابون منتظر ایستاده اند تا من شهید شوم و مرا غسل بدهند!»
زدیم زیر خنده😅
بعد از آب تنی، رفتیم تا نسبت به منطقه عملیات توجیه شویم. یک کالک عملیات را روی زمین پهن کرده، دور آن حلقه زدیم.
چند دقیقه نگذشته بود که خمپاره شصتی کنار ما به زمین نشست و منفجر شد.
فقط جواد بود و هاشم نظر علی شهید شدند
💠شهید عباس کامیاب(برادرجواد) حال و هوای تشیع پیکر جواد را اینگونه می نویسد:« گفتند وصیت کرده در کنار نظرعلی باشد، نظرعلی را نمی شناختم.
بالاخره پیدایش کردیم، آنها را کنار هم آوردیم، جنازه ها را گشودیم. انگار از مادر متولد شده، پارچه را کنار زدم، صورت نورانی بخون خفته اش را دیدم که همچون عباس(ع) دست از بدن جدا بود، تکه تکه شده بود، خودش می خواست.
نظر علی هم خواسته بود، هر دو با هم همچون حسین(ع)، خدا هم اینها را دوست دارد...»
#شهید جواد کامیاب
#شهید هاشم نظرعلی
#شهداے_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌹🍃🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
🔰 میگفت دوست دارم مثل حضرت ابوالفضل(ع) سردر آغوش برادرم شهید شوم!
ترکش سر و صورتش را مجروح کرده بود، برادرش سر او را در آغوش کشیده بود که شهیدشد!
🔰گفتم هاشم انگشترت را به من میدی!
خندید و گفت نه!😳
اما چند روز دیگه خودت از دستم بیرون میاری!🤔
چند روز بعد شهید شده بود. برای دیدنش رفتم. چشمم افتاد به انگشتر, ان را یادگار ازهاشم برداشتم...😭
#شهید هاشم شیخی
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#سالگردشهادت_حمزه_شهدای_مدافع_حرم
🔹🔹🔹🔹
🔰از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم‼️😳
گفـتم :با چه خـاطرجمعے چنین حرفی میزنے⁉️
گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
🔰میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم #حضـرت_عـباس (علیه السلام) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود.
با قمر بنیهاشم (علیه السّلام) #عهـد کردم. از او که اولین #مدافع_حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم. مردد بودم اینجا بمانم یا به #سوریه بروم. عاجزانه خواستم.
در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما #الهامی به من شـد که #دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت. 🙏
🔰 تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد😭
#شهیدمدافع_حرم_حمیدقاسم_پـور
#شهداےفارس
#سالروز_شهادت
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#رسم_خوبان
🔰ابوذر در مجلسی که احساس میکرد احتمال گناه وجود دارد شرکت نمیکرد. مثلاً به خانهای که در آن ماهواره بود نمیرفت. یا غالباً به عروسیها نمیرفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت به عروسی بدهند!
🔰در مجلسی که غیبت میشد، به فراخور شرایط طرف صحبتکننده، سعی میکرد موضوع بحث را عوض کند یا رک و راست درخواست میکرد غیبت را کنار بگذارند.
🔰 خانه برادرم کنار مسجد جامع صحرارود است.خادم مسجد میگفت «ابوذر خیلی وقتها نیمه شبها برای راز و نیاز و نمازش به مسجد میرفت و برای اینکه من از این رفت و آمدها ناراحت و معذب نشوم، درخواست کرده بود کلیدی یدکی به او بدهم. به شرطی پذیرفتم که هدیهای به من بدهد. او هم انگشترش را به من داد.» این خادم مسجد هنوز انگشتر برادرم را به عنوان یادگاری از یک شهید در دست دارد.
✍به روایت برادرشهید
#شهید_ابوذر_غواصی🌷
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
♨️ﻗﺒﺮ ﻋﺠﻴﺐ ﻳﻚ ﺷﻬﻴﺪ اﺳﺘﺎﻥ فارسی..
بمناسبت ۸ شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع🖤
#ﻭﺻﻴﺖﻧﺎﻣﻪ_ﺷﻬﻴﺪﻓﺨﺎﺭ✍:
قبر حقیر به یاد مظلومیت چهار امام در بقیع ﺧﺎﻛﻲ و بی نام و نشان در میان شهدا جای دهید شاید این بتواند مظلومیت شیعه را اثبات و از گناهان حقیر بکاهد..."
#شهیدصمدفخار
#شهدای_فارس
🌱🌹🌱🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#سیره_شهدا 🌹
🔰شش ماهی از شهادت نجف گذشته بود، با یکی از بچه ها به طرف خانه نجف حرکت کردیم، قصد دلجویی از خانواده شهید کرده بودیم.
نیم ساعتی از دیدارمان می گذشت و ما همچنان در حال حرف زدن با خانواده شهید بودیم، ناخودآگاه دوستم با صدای بلندی شروع به گریه کرد.
هر چه او را آرام می کردم فایده ای نداشت، تا آنجایی که خانواده نجف هم داغ دلشان تازه شد و باز بی قرارنجف شدند.
در دلم با خودم میگفتم "عجب کاری کردیم؛ مثلا آمده بودیم دلجویی؟!" حسابی از دست دوستم شاکی بودم.
🔰همین که پایمان را از خانه نجف بیرون گذاشتیم، به دوستم گفتم: "این چه کاری بود؟! بدتر شد که... انگار قرارمون چیز دیگری بود و می خواستیم بچه های نجف را آرام کنیم.
دوستم اشک از چشمانش تمامی نداشت، می گفت" صحنه ای تمام وجودم را لرزاند... نتوانستم طاقت بیاورم.
چند سال قبل نجف بطور ناشناس برایمان فرشی را به هدیه آورد.
همیشه فکر می کردم حتما اوضاع مالی خوبی دارد که چنین کاری کرده است، اما امشب وقتی حصیر پلاستیکی را زیرپای زن و بچه اش دیدم از خودم خجالت کشیدم. آخر گذشت تا کجا ...
#شهید نجفعلی مفید
#شهداےفارس
#ایامﺷﻬﺎﺩﺕ
🌱🌷🌱🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#بےقرارامـام_زمـــان_عج
🔰از نامحــرم فرارے بود ، از بچگي خیلی با حیـــا بود
پرده های اتاقش همیشــه کشیــده بود که چشمــش به کوچه نیفتہ...
هیچوقت مراسماے عروسے نمیومد،میگفت : آنجا که نام #مهدی (عج) نیست قرار نه فرار باید کرد
با این عاشقے ها آخرش با نواے #امام_زمان عج پر کشیـــد:
((بے تو اے صاحب زمان ...بےقرارم هر زمان...))😔
🔰مسئول واحد شهداي كانون بود ، روي وصيت نامه شهدا كار مي كرد ، قرار بود براي شهيد عبدالحميد حسيني كتاب بنويسد ، نصفي از كارش را هم كرده بود . هميشه مي گفت : فكر نكنيد اين كارها را خودم مي كنم ، اين ها را خدا و امام زمان (عج) راه مي اندازند .
مي گفت : باید شهدا را به همه نشان دهیم و این وظیفه بر گردن همه ما است .
#شهید محمد مهدوے
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
#شهدای_رهپویان_وصال
#ایامﺷﻬﺎﺩﺕ
🌱🌷🌱🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
https://zil.ink/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#ﻳﻚ_اﺭﺗﺸﻲ_ﻋﺎﺷﻖ_ﺷﻬﺎﺩﺕ :
ﻫﻤﺴﺮاﻧﻪ✍:
آن لحظه استرس شدیدی گرفته بودم. سینی چای را به خاله برگرداندم و گفتم: من اصلا نمی توانم... شما چای را ببرید.
شیرینی را برداشتم و آرام وارد اتاق شدم. پس از پذیرایی در کنار مادرش نشستم. پس از دقیقه ای پدر اجازه داد تا چند کلمه را با یکدیگر صحبت کنیم. وقتی صحبت را شروع کردیم. اولین موردی که اشاره کرد، #شهادت بود او گفت: "من یک #ارتشی هستم ماموریت های زیادی می روم و #عاشق_شهادتم."
برایم عجیب بود که چرا روز اول از شهادت صحبت می کند
✍ دستنوشته شهید مجتبی ذوالفقارنسب در روز 13 فروردین (ﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺷﻬﺎﺩﺕ)/سوریه:
امیدوارم سالی همراه با تغییر و دگرگونی در درون و احوال ما به سمت و سوی احسن الحال خداوند رقم بزند. عاقبت هم ختم به خیر شود و جمیع شیعیان و محبین حضرت علی علیه السلام در مورد آمرزش و مغفرت قرار گیرد و نهایت عمر من هم به #شهادت در راه خدا رقم بخورد.
#شهیدمدافع_حرم
#شهیدمجتبی_ذوالفقارنسب
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت 🌹
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#آیامیدانیـــد... ؟؟
♨️شهدای حضرت زهرایی شیراز چه کسانی هستند؟؟
🔰شهید محمد غیبی از شهدای حضرت زهرایی شیراز است ...
شهیدی که قبل از عملیات زیارتنانه حضرت زهرا (س) خواند و تو جیبش گذاشت ....
چند ساعت بعد تیــر خورد به آن جیبش که زیارتــنامه بود ....
قــلب ش همـراه با زیارتــنامه ســوراخ شدند ....
روز شهــادت #حضرت_زهرا سال ۶۵ در عملیاتے با رمــز حــضرت زهرا(س) شــهید شد 😭
#شهــید محمد غیبی
#شهدای_شیراز
#روز_شهدای_شیراز
#یادواره_شهدای_شیراز
🍃🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
✨شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ از مدرسه آمد.پس از ناهار گفت:مامان میتونم تو بغلت بخوام.
پدر تازه از سر کار به خانه آمد.راضیه چادر گل گلی اش را پوشید و توی سالن ایستاد و بلند گفت:کیا حسینیه ای هستن؟
پدرش گفت:بابا راضیه تو چرا انقدر امروز قشنگ شدی؟
آن شب همه به علتی نمیتوانستند به هیئت بروند به جز راضیه که آماده شد و رفت حسینه.
📞 تلفن خانه به صدا در آمد.همسرم گوشی را برداشت و گفت:نَه دخترم سالم بود،مشکلی نداشت.
با استرس پرسیدم:چی شده؟نکنه تصادف کرده
به درب حسینه که رسیدم سیل جمعیت درحال خارج شدن بودن.حسینه پر از دود بود و خون.
میگفتند از خانم ها فقط ۱ نفر شهید شده که آن هم از بچه های کادر انتظامات است.ذهنم به ۱۹ روز قبل زمانی که راضیه از مشهد آمده بود افتاد که گفت:
*مامان میخواستم برا خودم کفنی بخرم دوستم نذاشت و گفت از کربلا بخرم.*
ساعت ۱۱ بود که مرضیه دخترم زنگ زد و گفت راضیه در بیمارستان نمازی است.
😥۱۸ روز در کما بود. با سینهای خرد و پهلویی پاره شده و ۱۸ روز خس خس نفسهای دردناک شهید شد ....
#شهیده_راضیه_کشاورز
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹خوشا آن ساعت که دیدار تو بینم.....
و چه مناجاتی کردی ، حاج قاسم، که برات شهادت را از حضرت گرفتی ....
#دهه_کرامت
#حضرت_شاهچراغ
#حاج_قاسم
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید