eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
136 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 عمليات «نصر 7 » آغاز شد ⬅️ فرمانده تيپ 18 الغدير يزد شهيد بزرگوار ، حاج اكبر آقا بابایی بود، قبل از عمليات ايشان در سنگر فرماندهي نقشه عملياتي📈 را در حضور فرماندهان توجيه كردند؛ خوب يادم هست شب قبل از عمليات منصور با التهابي همراه با شوق ديدار دست بردعا برداشته بود، در سنگر پر از صفا خوانده شد👌. سنگري كه ميعاد كبوتران🕊 عاشق بود و صفايي داشت كه از قلبهاي 💞پاك نشأت ميگرفت . 🔹خدايا چقدر عاشقانه ميگريست در آن لحظه من گريه يك عاشق را با تماام وجود درک كردم😢. اونقدر عاشق جبهه و و خدمت به اسلام عزيز بود كه گاهي اوقان شش ماه يكبار به ديدار خانواده و پسر شيرين👼 زبانش محمد ميرفت. عمليات نصر 7 آغاز شد. بچه هاي رزمنده نجيبانه از جان ميگذشتند و آن را دودستي پيش كش دوست ميكردند . 🔸منصور بالاي یكي از تپه هاي مشرف بر منطقه عملياتي، بر اثر تركش خمپاره 💣 زخمي شد. بچه ها اورا سريعاً به اورژانس🚑 منتقل كردند. اما بعد از لحظاتي همچون كبوتري🕊 در افق روشن عشق پركشيد و از جام الست به حقيقت نور پيوست😔 . 🔹او در غروب آفتاب به قبله ايستاد و 📖 را از عمق جان تلاوت ميكرد و شبهايي كه در جبهه اهواز بوديم، نيمه هاي شب به اتفاق نيروهايش در گلزار شهدا ❣️ با سوز واشك ميخواندند و به ياد امام حسين و يارانش اشك ميريختند و بر سينه ميزدند😭. آري منصور با كوله باري از رزم جاده هاي خاكي بي وفايي را طي كرد و راهي سرزمين نور شد تا جامي از شراب از دست ساقي عشق بنوشد. 🔸بعد از شهادتش شبي در خواب ديدم منصور با لباس سبز ومقدس اش در آن جاي سبز و خرم در كنار سروي بود كه از همه اي سروها بلندتر بود. آقا انگار مشغول نوشيدن شراب 🍹بود. تعجب كردم و گفتم : «آقاي عابدي شما و شراب ».😱 لبخندي زد و نگاه به پياله در دستش كرد وگفت شرابي كه من ميخورم با شرابي كه شما فكر ميكنيد تفاوت دارد اين شراب است 👌. 🔹ناگهان از خواب بيدار شدم اشك💧در چشمهايم جمع شده بود و ذهنم به سوي خاطرات شيرين يك هم سفر مهربان ♥️و شجاع كشيده شد به راستي كه دلش به اندازه درياها وسعت داشت. به ياد صفاي قبل از افتادم و راز ونيازهايش كه عاشقانه در فراق دوست ميسوخت و ميگريست، اشكهاي صادقانه اش را دخيل كوي يار ساخته بود .😔 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f