eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
130 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
‍ ‌‌‏ ‌‌💠 راز شهادت ، بعد از سه سال از زبان پدر 🌷☘🌷☘ 🔹گفت میخواهم یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. 🔸پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند. محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: 🔹آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد. 🔸در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند او کیست. 🌷☘🌷☘ 🔹به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند. 🔸درست مثل که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی است. 🔹حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است. 🌷☘🌷☘ 🔸شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. 🔹با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی؟ مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که سالهاست منتظرش بودی، ، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. 🔸او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال_کمیل. 🌷☘🌷☘ 🌹او است.🌹 🔹نامش را به خاطر بسپار، شهید مدافع حرم به ابراهیم هادی اما تفاوتی هم وجود دارد، اگر کسی دلتنگ ابراهیم شد ، کانال کمیلی در قلب هست که در پی او برود، اما رفقای محمدمهدی در فراقش مامنی جز خانه ی پدری اش ندارند ! 🔸تو بی آشیان تری ای خلد آشتیان 🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷ارتفاع جاده قدیم به خرمشهر، هفتاد هشتاد سانت است. و گردان سلمان به قجه‌ای در محاصره مانده است. 😰روز اول برادر احمد متوسلیان، شهید محسن وزوایی را فرستاد دنبالش. تا آن موقع سابقه نداشت❌ کسی روی حرف حاج احمد بزند. 🌷 وقتی در افتادند حاج احمد با بیسیم 📞به شهید حسین قجه‌ای می‌گوید: «برادر حسین! بیا عقب.» او می‌گوید: «برادر احمد نمی‌آیم!»⚠️ شهید محسن وزوایی که سه ماه بود با شهید قجه‌ای در بود را می‌فرستد جلو تا او را برگرداند.😥 🌷 وزوایی می‌رود آنجا و قجه‌ای پیغام می‌فرستد که به برادر احمد بگوییدمن نمی‌آیم‼️."اگر مقاومت سه روزه قجه‌ای💪 و گردان نبود معلوم نبود چند سال دیگر آزاد شود... 🌷 📎سالروز شهادت http://eitaa.com/joinchat/2590638082Cd5b472439f
✍ #خاطره_شهدا🌷 مصطفی صدرزاده روز #تاسوعا شهید شد. خیلی دمغ و ناراحت بودیم. کمرمان شکسته بود. عصر عاشورا بعد از شکسته شدن #محاصره توانستیم به عقب برگردیم. با عمار رفتیم مقر، با چند نفر دیگر روضه گرفته و به سر و صورتشان گِل مالیده بودند. با سر و ریش گِل زده آمد پیش ما. تک‌تک نیرو های سید ابراهیم را #بوسید. جمله‌اش به بچه های عرب زبان این بود:《أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ》 به من که رسید، توی گوشم آرام گفت:《غصه نخور! منم چند روز دیگه #مهمان سید ابراهیم هستم.》 📚قسمتی از کتاب #عمار_حلب #شهید_محمدحسین_محمدخانی #شهید_مصطفی_صدرزاده #شهدای_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh