هدایت شده از 🌷🌼بیتُ الشُّهدا🌼🌷
🌸🍃 #شهادت_پله_آخر🍃🌸
💠🔻🔻💠🔻🔻💠🔻🔻💠
🍃🌼وی در سال ۱۳۷۱ با آغاز کار #تفحص لشکر ۲۷محمدرسول الله (ص) ،
در خیل #جستجوگران_نور در منطقه جنوب،
مشغول جستجوی #گلهای_گمگشته و فرزندان عاشورایی ایران شد
🍃💐🍃💐🍃💐
🍃🌼وی در این راه سختی ها و مرارت های بسیاری را به جان خرید تا این که پس از شهادت یار دیرینه اش #علی_محمودوند، در برگریزان روزگار ، او در استقبال وصال یار بهاری شد و هفدهم مهر ماه سال ۱۳۸۰ دعای سرهنگ جانباز مجید پازوکی در #فکه مستجاب شد و اونیز به خیل یاران شهیدش پیوست.
#کانال_عشاق_الشهدا
🆔 @oshagheshohada 🕊🕊
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 راز شهادت #شهید_محمد_مهدی_مالامیری،
بعد از سه سال از زبان پدر
🌷☘🌷☘
🔹گفت میخواهم #عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا.
🔸پیشنهاد مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند. محمد مهدی با یک تیر دو نشان زده بود: #سلام_بر_ابراهیم
🔹آنچنان تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد.
🔸در اتاق کارش سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند #فرمانده_ی_معنوی او کیست.
🌷☘🌷☘
🔹به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند.
🔸درست مثل #ابراهیم_هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی #مخلصین است.
🔹حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا محمد مهدی در آن #محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید سعادت است.
🌷☘🌷☘
🔸شاید خودش را برده بود به سال ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل.
🔹با خودش گفت مگر عاشق ابراهیم نبودی؟ مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که سالهاست منتظرش بودی، #بسم_الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان.
🔸او ماند و معبری زد از بصر الحریر به کانال_کمیل.
🌷☘🌷☘
🌹او #محمدمهدی_مالامیری است.🌹
🔹نامش را به خاطر بسپار، #شبیه_ترین شهید مدافع حرم به ابراهیم هادی اما تفاوتی هم وجود دارد، اگر کسی دلتنگ ابراهیم شد ، کانال کمیلی در قلب #فکه هست که در پی او برود، اما رفقای محمدمهدی در فراقش مامنی جز خانه ی پدری اش ندارند !
🔸تو بی آشیان تری ای خلد آشتیان
#اولین_شهید_روحانی_مدافع_حرم #شهیدمحمدمهدی_مالامیری🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از شهید مدافع حرم مهدی نوروزی بهاری
✅خاطرات #تفحص
تو ❣فکه❣ دنبال پیکر #شهدا بودیم.
#نزدیک غروب، #مرتضی یه #شهید توی #گودال پیدا کرد.
هربیل خاک رو که می ریخت بیرون، #مقدار بیشتری خاک توی گودال برمی گشت!
#دم اذان #مغرب شد. مرتضی بیل رو فروکرد تو خاک و گفت: فردا برمی #گردیم.
#صبح برگشتیم #فکه.
به محض رسیدن، مرتضی رفت سراغ بیل و اون رو از #خاک کشید بیرون و راه افتاد.
تعجب کردم. گفتم: آقا #مرتضی کجا #میری؟!
یه نگاه به من کرد، گفت:
#دیشب یه جوونی اومد به خوابم و گفت:
#من دوست دارم تو
❣فکه ❣بمونم! بیل رو بردار و برو...
#سلام ما به سربازان گمنام
به #ابراهیم و #ردانی و #ضرغام
به آنانی که عمری #نذر کردند
اگر #رفتند، دیگر #برنگردند ...
🆔 @shire_samera
1_58052353.mp3
زمان:
حجم:
20.24M
🎤 روایتگری حجتالاسلام #مهدویارفع
⏳ تا دقیقه ۳:۱۲ روایتگری برادر مسلم نبی
🚩 یادمان #فکّه
🗓 #راهیان_نور فروردین 98
@mahdavi_arfae
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
✉️ جناب منتظر
👌 حتما گوش کنید، نوش جانتون
6⃣8⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از کتاب #سربلند
📝به هوای دورهمی و اردو و #بگوبخند به موسسه آمدیم. گروه بندی👥 شدیم و عدل #آقامحسن شد سرگروهمان. با خوش اخلاقی و خنده رویی☺️ من را شیفته خودش کرد. با کتاب📘 دیدم که جانم میرود نگاهم را درباره #شهدا عوض کرد.
📝خودش کتاب هنر #اهل_بیت را دوست میداشت. با عشق❤️ از آن حرف میزد. دستگیری اهل بیت از #شهدا وسط جنگ و جبهه را تعریف میکرد. در گوشمان میخواند که #رفیق_شهید انتخاب کنید.
📝میگفت: برو تو گلستان شهدا🌷 یکیشون بهت چشمک میزنه😉 همون #رفیقته. خودش هم با #حاجاحمد طرح رفاقت بسته بود. جملههایش را روی تابلو مینوشت✍ از میانشان این در ذهنم حک شد: #خدایا! با تمام وجود درک کردم که #عشق_واقعی تویی💖 و #شهادت تنها راه رسیدن به این عشق است👌
📝در اردوی #راهیان_نور💫 به #فکه رسیدیم. تا از اتوبوس🚎 پیاده شدیم کفش هایش رو در آورد. صحبتی از #حاج_حسین_یکتا را برایمان نقل کرد: ما اینجا داریم قدم میذاریم رو #چشم_شهدا. وقتی جنازه ای پیدا میشه فقط چند تیکه استخونه😔 گوشتش کجاست؟ #سرش کجاست؟ چشمش کجاست⁉️ همه اینها تو این #خاکه.
📝از ته دل آرزو میکرد که ای کاش بتواند با #خونش جریانساز باشد. در آخرین پیامش📲 برایم نوشت: سلام داداش خوبی بدی دیدی #حلال_کن انشاءالله امروز عازمم دعاکن #روسفید بشم. بهش زنگ زدم📞 پرسیدم: کی برمیگردی؟ خیلی جدی گفت: انشاءالله دیگه #برنمیگردم.
#شهید_محسن_حججی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh