هدایت شده از شهید مدافع حرم مهدی نوروزی بهاری
✅خاطرات #تفحص
تو ❣فکه❣ دنبال پیکر #شهدا بودیم.
#نزدیک غروب، #مرتضی یه #شهید توی #گودال پیدا کرد.
هربیل خاک رو که می ریخت بیرون، #مقدار بیشتری خاک توی گودال برمی گشت!
#دم اذان #مغرب شد. مرتضی بیل رو فروکرد تو خاک و گفت: فردا برمی #گردیم.
#صبح برگشتیم #فکه.
به محض رسیدن، مرتضی رفت سراغ بیل و اون رو از #خاک کشید بیرون و راه افتاد.
تعجب کردم. گفتم: آقا #مرتضی کجا #میری؟!
یه نگاه به من کرد، گفت:
#دیشب یه جوونی اومد به خوابم و گفت:
#من دوست دارم تو
❣فکه ❣بمونم! بیل رو بردار و برو...
#سلام ما به سربازان گمنام
به #ابراهیم و #ردانی و #ضرغام
به آنانی که عمری #نذر کردند
اگر #رفتند، دیگر #برنگردند ...
🆔 @shire_samera
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣3⃣3⃣ #خاطرات_شهدا🌷
#شهید_مرتضی_حسین_پور
🌷در ۳۰ شهریور سال ۱۳٦٤ در روستای #شلمان از توابع استان گیلان به دنیا آمد. با وجود آنکه در رشته مهندسی #الکترونیک دانشگاه ساوه قبول شده بود اما ترجیح داد وارد دانشگاه #افسری_امامعلی (ع) شود. شخصیت جهادی او در پایگاه امام علی (ع) نیروگاه قـم شڪل گرفت و با عشقی عمیقــ❤️ در سال ۱۳۸۳ وارد #سپاه پاسداران شد و از همـان اول سودای شهـادتـ🕊 داشت . او پس از گذراندن دوره دانشڪده افسری وارد ماموریتهای سخت شد.
🌷از سال ۱۳۹۲ در مناطق درگیری در عـراق و #سوریـه حضور پیدا ڪرد . و از فرماندهـان محورهای عملیاتی « #غوطه_شرقی» دمشق در سال ۱۳۹۲ بود. او جزو اولین افرادی بود که به همراه سردار حاج قاسم #سلیمـانی در پدافند بغداد - سامرا مشارڪت داشت و در فرماندهی عملیات شڪستن ⭕️حلقه محاصره بلد-سامرا نقش بسزایی ایفا ڪرد👌.
🌷او مسئول عملیات قرارگاه #حیدریـون بود و در حالی که در گرمای ۵۰ درجه بیابانهای تدمر #روزه بود به شناسایی میرفت. با وجود آنکه به نسبت خیلی از مسئولان خطوط مقدم جـوان بود در جلسات تخصصی بزرگان با شجـاعت💪 نظر میداد و آنقدر پخته بیان میڪرد ڪہ بقیه با #اطمینان به درستی آن را میپذیرفتند.
🌷در طول این مدت #شش بار مجروح شد.
⚡️ولی مجروحیت مانعِ ادامه حضورش در میدان های جهاد نشد🚫. نبوغ و مجاهدتهای او به گونهای بود که فرماندهان به او لقب " #حسن_باقری " زمان را دادند. او فرماندهی چندین پایگاه در کشور عراق را بعهده داشت. و با نام جهادی " #حسین_قمی " در دل فاطمیون ، زینبیون و حیدریون به عنوان نیرویی مخلص ، با اخلاق و فرمانـدهای شجـاع👌 شناخته شده بود.
🌷فرمانده عملیات قرارگاه حیدریون در سوریه و فرمانده #شهید_محسن_حججی در عملیات اخرش جهت تکمیل خاکریزهای دفاعی نیروهای رزمنده در منطقه مرزی #جمونه و شمال تنف در صحنهٔ جهاد حاضر شد✔️ و در ۱٦ مرداد ۱۳۹٦ در جریان فرماندهی نیروهای عراقی در تدمر سوریه به فیض شهادتــ🕊 نائل آمد و به ملکوتیان🌷 پیوست.
🌷خیلیها معتقد بودند او به زودی به موقعیتهای بزرگی در #سپاه و جمهوری اسلامی خواهد رسید. آنقدر حضورش موثر بود ڪہ #سردارسلیمـانی وقتی خبر شهادتش🌷 را شنید گفت خسارت بزرگی وارد شد کاش به جای او #من شهید🕊 شده بودم ».
" نثـار روح پرفتوحش #صلــوات "
#شهید_مرتضی_حسین_پور🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_همت:
مادر جان، من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت، متاسفانه #جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند📛 و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه #هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند.
از طرف #من به جوانان بگوئید #چشم_شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است👌.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطرات_شهدا 🌷
💠ما ایرانی هستیم😎✌️
🔰در سلسله عملیاتهای آزادسازی نبل و #الزهرا(س) یگان ما از خانطومان به منطقهی مورد نظر اعزام شد🚌 رزمندگان با شجاعت✌️ در عرض چند ساعت دشمن را #زمین_گیر کرد.
🔰آتش🔥 تهیه ما بسیار خوب عمل کرده بود. با عقب نشینی دشمن نیروها در #خاکریز دشمن مستقر شدند. خاکریز دوجداره 500 متری و خوبی بود👌 دقایقی بعد دشمن شروع به پاتک کرد.
🔰از هر طرف به سمت نیروهای ما گلوله میزدند💥 ولی نیروها عقب نشینی نکردند❌ در گوشه خاکریز #من و یکی از رزمندهها با هم بودیم👥 با دشمن تقریبا 100 متر فاصله داشتیم.
🔰از رزمندههای ایرانی🇮🇷 و #فاطمیون ترس دارند. صدایشان را میشنیدیم که میگفتند « #ایرانیون». ولی شک داشتند. دشمن ابتدا تصور کرد، سوری هستیم. ما میخواستیم آنها متوجه شوند که ما #کیستیم.
🔰بنابراین وقتی آرپیجیزن دشمن شلیک میکرد💥 و میگفت «الله اکبر»، ما در پاسخ با صدای بلند میگفتیم « #خامنهای_رهبر».
آرپیجی به خاکریز اصابت کرد🌫 تا زمانی که هوا رو به روشنایی برود، این کار ادامه داشت. مقدار زیادی مهمات مصرف کردند ⚡️ولی #جرات جلو آمدن را به #برکت نام مقام معظم رهبری نداشتند🚷
از دست نوشته های شهید📝
#شهید_مرتضی_عطایی
نشرمعارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
6⃣9⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠دعوت شهید دوامی از قاری قران در خواب👇👇👇
🔻خاطره از زبان سرهنگ پاسدار ولی اله عرب زاده طوسی....
🌷در دوران تصدی اقای غیب پرور به سمت فرماندهی لشگر بیست و پنج کربلا مقرر شد یک #اجلاسیه سراسری و کشوری در خصوص عملیات #والفجر هشت به مدت دوروز در حسینیه عاشقان کربلا واقع در #ساری برگزار شود.
🌷کلیه مدعوین به صورت رسمی که دخیل در عملیات والفجر هشت بودند از هر استانی برابر با سهمیه و تعیین صندلی های مشخص دعوت شدند.طبیعتا #محدودیت در دعوت وجود داشت....
🌷از مسئول دارالقران پرسیدم که ایا من هم دعوت هستم؟ ایشان با #شرمندگی گفتند...نه.چون کارت دعوت دست من نبود و محدودیت درکار بود.
🌷بغض گلویم را گرفت و با اندوهی از #غصه روانه خانه شدم.
بعد از اینکه نماز مغرب و عشا را خواندم کمی #خوابیدم...
🌷در خواب #شهید_سیدعلی_دوامی را دیدم که به من گفت: بلند شو برو مراسم....
من به ایشان گفتم ولی من که دعوت نیستم...
ایشان گفتند: #من تو را دعوت کردم..برو...
🌷در همین حال دخترم مرا بیدار کرد و گفت اقایی با شما کار دارند...
پشت خط اقای موازی بودند که به من گفتند تا پنج دقیقه دیگر باید حتما در حسینیه باشی.سوال نکن و #سریع خودت را برسان....
🌷به سرعت خودم را به حسینیه رساندم...
وقتی رفتم داخل قران به دستم دادند و گفتند برو و بخوان.
گفتم چرا من؟؟
گفتند:چون قاری کشوری نیامد و قاری استانی هم که دعوت کرده بودیم حضور ندارد.معطل نکن..برو جایگاه و #قران_بخوان....
#سیدجان_میشود_روزی_تو_هم_مارا_اینطور_دعوت_کنی....؟؟😢
#شهید_سیدعلی_دوامی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شهدا🕊💞
🍃°•| مراسم #عروسی ما، به خواست خودمان نیمه شعبان در#مسجد🕌 برگزار شد و#من حجاب کامل داشتم.
🍃°•| جالب است برایتان #بگویم وقتی #فیلمبردار 🎥آمد داخل از من پرسید چه آرزویی داری❓
🍃°•| می دانستم #رضا دوست دارد #شهید شود چون بارها گفته بود، من هم در جواب فیلمبردار🎥 گفتم: #انشاءالله عاقبت ما ختم به#شهادت شود.
🍃°•| من #رضا را خیلی دوست داشتم، فکر می کنم عشـــ❤️ـــــــق ما خیلی خاص بود. بعد از رضا پرسید: شما چه آرزویی دارید❓
گفت: همین که خانم گفت.🍃
#شهید_رضا_حاجی_زاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌸•|رفـاقـت با شـہدا تـا ظہـورمہدے|•🌸
#اللّٰھـُم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ🌹
#مرگ_بر_آمریکا
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@gomnam1311
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•