eitaa logo
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
130 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌹کانال شهدا و علما شروع به کار کرد برای اینکه با محتوا قابل عمل کردن سخنان و شیوه زندگانی معصومین علیهم السلام ، علما و شهدا بتوانیم زمینه ساز ظهور باشیم و بتوانیم دیگران را هم مشتاق به ظهور بابا جانمان بکنیم @asemon_1311
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷🌼بیتُ الشُّهدا🌼🌷
🍃🌹در شهید اززبان مادرشهیدآمده است: 🍃🌹با من از شهادت حرف نمی‌زد. می‌دانست ناراحت می‌شوم. 🍃🌹 اگر و قوی نبود، بعد از شهادت ، بار اولی که برمی‌گشت، دیگر به سوریه نمی‌رفت؛ اما خودش می‌خواست برود. خودش می‌خواست وارد رزم شود. خودش آرزوی داشت و بالاخره به آرزویش رسید. 🍃🌹خیلی بود. کم لباس می‌خرید. با اینکه می‌گفتم برو لباس نو بخر، خودش دوست نداشت. پول دستش بود؛ ولی ولخرجی نمی‌کرد. با همان لباس‌های هم که می‌پوشید، چهره‌اش و بود. گاهی می‌شد یک لباس را چند سال به تن می‌کرد. 🍃🌹بچۀ آرام و ساکتی بود. اهل دعوا و شرارت نبود. خودش به فکر درس و تحصیل بود و هیچ‌وقت برای شیطنت او در مدرسه مرا نخواستند. اصلاً یادم نمی‌آید که برای خواندن ، او را صدا زده باشم. خودش بیدار می‌شد و نمازش را می‌خواند. خودش وظیفه شرعی‌اش را می‌دانست و نیازی به گوشزدکردن من نداشت. به امور واجب و شرعی حساس بود.  🍃🌹 بود و باروحیه. اهل بود. آدم فعالی که برای ورزش صبحگاهی همیشه اولین نفر بود. اشتیاق سید مصطفی بقیه بچه‌ها را به وجد می‌آورد. 🍃🌹به قشر طلبه احترام می‌گذاشت و را دوست داشت. هیچ‌وقت نشنیدم که از طلبه بودن پدرش خجالت بکشد؛ بلکه افتخار می‌کرد. 🍃🌹در یک حوزه علمیه ثبت‌نام کرده و چندماهی مشغول تحصیل شده بود تا شود. من نمی‌دانستم؛ چون هیچ‌وقت از کارهایی که انجام می‌داد، حرفی نمی‌زد و همه این‌ها را بعد از فهمیدم. 🆔 @oshagheshohada 🕊🕊
🔻 #تقید به نماز _حفظ حریم نامحرم به دوستش گفت: بیا یه کاری کنیم رفیقش سرش را انداخت پایین و با #اخم گفت: چکار کنیم؟ رسول گفت بیا قرار بذاریم مراقب دوتا چیز توی #دوستی باشیم. ➖مراقب چی؟ یکی نماز؛ بخصوص #نماز_صبح، یکی هم #نگاه_به_نامحرم .... #رفیق_مثل_رسول #شهید_رسول_خلیلی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#عاشقانه_های_شهدا #شهيدان_غياثوند به روايت مادر همان سال ۶۱، تیرماه، ماه #رمضان بود. من و خان‌جون طبقه‌ی پایین بودیم. خان‌جون برایشان #افطاری می‌گذاشت و بچه‌ها خودشان می‌آمدند و می‌بردند بالا و #سفره می‌انداختند. کارشان که تمام می‌شد، دایم صدای #شوخی و #خنده‌شان می‌آمد. سربه‌سر هم می‌گذاشتند و آن‌قدر بگو و بخند می‌کردند که شک می‌کردیم این‌ها همان بچه‌های یک ساعت قبل باشند. بعد خودشان رخت‌خواب‌ها را از راه پشت‌بام می‌کشیدند و می‌بردند روی بام و زیر #آسمان می‌خوابیدند. گاهی #سحری می‌رفتند بیرون؛ به هوای کله‌پاچه. اگر برای #نماز_صبح مسجد نمی‌رفتند، نزدیک #سحر صدای صوت دعا و #قرآن سعید می‌آمد. گوش می‌کردیم و لذت می‌بردیم. بقیه‌ی بچه‌ها پشت سرش می‌ایستادند و #نمازشان را #جماعت می‌خواندند. #ماه_مبارک_رمضان 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 @dashtejonoon1 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹