#روضه
#شعر_آئینی_مذهبی_هیئت
#شب_عاشورا
#ظهر_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى، اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْمَأْوى، اَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْزَمَ وَالصَّفا اَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّماءِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِباءِاَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ أَهْلِ الْكِساءِ، اَلسَّلامُ عَلى غَريبِ الْغُرَباءِ،
سرش آمد بلایی از همه نوع
دید چشمش جفایی از همه نوع
از لبش نذر دستگیری ما
رفت بالا دعایی از همه نوع
ته گودال قتلگاهش خواند
زیر لب ربنایی از همه نوع
درد زخمش نه بلکه او را کشت
درد بی اعتنایی از همه نوع
قاتل حجت خدا شده بود
لشگر بی حیایی ازهمه نوع
روی مرکب از این و ان میخورد
ضربه هایی نهایی از همه نوع
داشت خولی بی حیا مثل
حرمله اشتهایی از همه نوع
نیزه داری حریص می انداخت
نیزه ی بی هوایی ازهمه نوع
زیر هر نعل تجربه بکنند
دنده ها جابجایی از همه نوع
جهت قتل صبرش اوردند
دشمنان حربه هایی از همه نوع
میشمارم یکی یکی همه را
میکِشم بین روضه فاطمه را
همه جا بود صحبت شمشیر
صحبت از فرط کثرت شمشیر
همه بالاتفاق می گفتند
بعد نیزه است نوبت شمشیر
دوستان را همه خبر کردند
دشنه امد به دعوت شمشیر
جه بگوییم از چکاچک ان ؟
گریه دارد حکایت شمشیر
کار دست تن ضعیفش داد
کینه ی بی نهایت شمشیر
وسط دشت ریخت برگ و برش
گل زهرا به ضربت شمشیر
در تنی تکه تکه پیدا بود
شدت هر اصابت شمشیر
وقت تقطیع ؛ استخوان هایش
شده اسباب زحمت شمشیر
زخم هایش همه دهن وا کرد
بعد کلی لجاجت شمشیر
نیت استلام رویش داشت
آه از قصد قربت شمشیر
می کشیدند روی صورت او
شبث و شمر با خط شمشیر
به همین ضربه ها بسنده نشد
کم به اشک حسین خنده نشد
هرکسی داشت بین دامان سنگ
این چنین جمع شد هزاران سنگ
همه را کرده بود در خیمه
سخت دلواپس و پریشان سنگ
بغض حیدر بهانه ای شده بود
تا بگیرد دوباره تاوان سنگ
چقدر مثل نیزه جولان داد
دم مغرب میان میدان سنگ
به بزرگ قبیله رحم نکرد
ذره ای هم نداشت وجدان سنگ
وسط کشمکش چه می بارید
بر سر او شبیه باران سنگ
دردش از تیر تیز کمتر نیست
مثل تیری سه شعبه سوزان سنگ
دهنش را هدف گرفتند آه
تا اصابت کند به دندان سنگ
لحظات گرسنگی میخورد
عوض چند لقمه ی نان سنگ
تا همان لحظه های اخر زد
بوسه ها بر لبان عطشان سنگ
ذره ای هم خطا اگر رفته
میکند شهر شام جبران سنگ
طلب سکه ی دوچندان کرد
ان که انداخته دوچندان سنگ
وای از ضربت به پیشانی
سر او را شکست یک آن سنگ
بهتر ان است تا بگویم که
خورده بر ایه های قران سنگ
سنگباران او تمام نشد
سوره ی فجر احترام نشد
وقت گشت و گذار تیر و کمان
سخت باشد مهار تیر و کمان
چه بگویم که بی خبر باشید ؟
ازقرار و مدار تیر و کمان
عصر روز دهم به چشم امد
جرات بی شمار تیر و کمان
هرکه طوری خودی نشان می داد
حرمله پای کار تیر و کمان
باز آمد به قصد ازار
پدر شیرخواره تیر و کمان
رفت بالا همین که دشداشه
شد "سپیدی" شکار تیر و کمان
مثل مسمار داغ اینجاهم
سینه را کرد پاره تیر و کمان
هیچ کس مثل او نخواهد شد
تا قیامت دچار تیر و کمان
بر دل اهل خیمه داغ گذاشت
تا که امد دوباره تیر و کمان
کم می امد اگر که تیر ان وقت
کعب نی بود یار تیر و کمان
حرمله قصد داشت اخر کار
سازد از گاهواره تیر و کمان
چشم بر راه نوبت خویش اند
تیغ های کنار تیر و کمان
در بگو و بخند زخم زدند
باز هم امدند زخم زدند
وای از لحظه ی فرود عمود
از قیام و سپس قعود عمود
بی گمان بندگی شیطان است
حاصل چندتا سجود عمود
بچه های امام دل نگران
ترس دارند از وجود عمود
نفسی تازه کرد سر نیزه
از همان لحظه ی ورود عمود
غرق خون کرد کاکل او را
صاحب بزدل و حسود عمود
تار و پود حسین ریخت بهم
از زمختی تار و پود عمود
سر اقای ما چه اورده
رفت و برگشت دیر و زود عمود
زخم فرق حسین پس از چیست ؟
بین میدان اگر نبوده عمود
باهرانچه که شد زدند او را
لگد ازرده کرد پهلو را
باعث هرچه دردسر چکمه
دارد از هر نظر خطر چکمه
دشمنانش امان نمی دادند
نیزه میخورد پشت سر چکمه
گاه میخورد روی لبهایش
گاه میخورد بر کمر چکمه
امد از راه ناسزا هم گفت
تا زند زخم بر جگر چکمه
به کسی چکمه های خود را داد
که از او خورد بیشتر چکمه
اینکه میراث مادرش زهراست
پهلویش میخورد اگر چکمه
پای سنگین گریز روضه ماست
گریه دارد از این نظر چکمه
نذر کردند تا که پرت کنند
سوی جسمش چهل نفر چکمه
وقت گودال رفتنش زینب
چقدر دید دور و بر چکمه
در غیاب سنان می امد چوب
پیرمردی به صورتش زد چوب
شرم دارم ز گفتن خنجر ...
این روضه ادامه دارد...
شعر: علیرضا خاکساری
#سَیِّدَناالغَریب
#سَیِّدَنَاالعَطشان
#سَیِّدَنَاالعُریان
#حَیَّ_عَلَی_العَزا
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#روضه_مكتوب
#روضة_الذاكرين
#کمیل_کاشانی
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#نماز_ظهر_عاشورا
لحظة عشق با خداست نماز
اوج معراج اولیاست نماز
خلوت انس عاشق و معشوق
رمز پرواز تا خداست نماز
مقصد انبیا الی الله است
عرش پیمای انبیاست نماز
خیز و قد قامت الصلاة بگو
بهترین وقت التجاست نماز
سر که بر خاک قبر بگذاریم
یار دیر آشنای ماست نماز
سند بندگی است سجده به خاک
معنی قرب کبریاست نماز
هر رکوعش هزار رکعت نور
هر قنوتش گل دعاست نماز
چشم دل باز کن که عاشورا
وسط معرکه به پاست نماز
از نماز حسین فهمیدیم
هدف از رزم کربلاست نماز
چه رازی است در نماز که انبیای و اولیای الهی اینقدر به آن عشق میورزند تا بدانجا که که معراج المومنش میخوانند و تنهی عن المنکرش میدانند. رسول خدا سنگ و چوب میخورد اما نمازش را قطع نمیکند دخترش فاطمه آنقدر به نماز میایستد (حتی تورمت قدماه) تا پاهایش ورم میکند. علی را در نماز تیر از پای بیرون میکشند و دردی حس نمیکند در هیاهوی صفین، نگاه به آسمان میکند و میگوید وقت نماز است و عاقبت هم در سجدة نماز سحرگاه پیشانی اش به تیغ شقاوت شکافت. مجتبای اهلبیت را سجادة از زیر پای میکشند. چه حلاوتی در نماز است که حجر ابن عدیها و مسلم ابن عقیلها قبل از شهادت اجازه میخواهند تا دو رکعت نماز بخوانند و حسین، نامش بر تارک شهیدان نماز میدرخشد. چرا که هیچ کدام از شهدای نماز، نماز خوف نخواندند جز حسین.
اى قبول ماسوا در دست تو
انبيا و اوليا پابست تو
انبيا در تو چه رازى ديدهاند
در تو سر عشقبازى ديدهاند
اوليا باتو به حق واصل شدند
دل به تو دادند تا بيدل شدند
نخلهاى كوفه را گيرم گواه
يا شب شهر مدينه يا كه ماه
با على حال و هوايى داشتى
در دل او تا سحر گل كاشتى
با تو او فارغ ز هرچه هست شد
جرعه نوش از جام تو سرمست شد
مسجد و محراب را معنا تويى
مظهر (تنهى عن الفحشا ) تويى
پیکرهای قطعه قطعه پیش روی کربلایی هاست و از چهارطرف در محاصره دشمن، عظش و آفتاب هم از یک سو امانشان را بریده است و زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی را صدا زد و امر فرمود تا پیش روی او بایستند عمرو بن قرظه هم آمد. چونان سپر مقابل صف نماز جماعت ایستادند و شگفت این که به استقبال تیرها میرفتند نماز حسین که تمام شد سعید بن عبدالله روی خاک افتاد، مولا سرش را به دامن گرفت.
سعید چشم باز کرد و عرض کرد : اَوَفَیتُ؟ آیا به عهدم وفا کردم؟ مولا فرمود : نعم انت امامی فی الجنه ، بله تو جلوتر از من در بهشت هستی! از همه نمازها گفتم اما یک نماز دیگر مانده است نمازی که حسین هم شیفتة آن بود. نماز زینب، مخصوصا نمازهای نشسته بیبی، برای همین بود که در وداع آخر به زینبش فرمود (اختی زینب لاتنسینی فی صلاة اللیل) خواهرم زینب مرا در نماز شب فراموش نکن.
وقت نماز شبب مرا هم یاد کن زینب
روح مرا با یک دعایت شاد کن زینب
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شعر_آئینی
#ماه_محرم_حسینی
#حضرت_زینب_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بانوی عشق ، صبر و حیا وامدار توست
باغ بهشت ، زنده به بوی بهار توست
زین ابی و زهره ی زهرای اطهری
منظومه ی زمین و زمان در مدار توست
معلوم شد ز خنده ی روز ولادتت
عشق حسین فاطمه دار و ندار توست
«ترویج دین به خون گلوی حسین شد»
تکمیل دین به گیسوی آشفته کار توست
فریاد تو تداعی شمشیر حیدر است
در شام و کوفه خاطره ی اقتدار توست
فتوای عشق بود که پیشانی ات شکست
در پیش دوست این سند افتخار توست
یک نصف روز باغ تو پژمرد از عطش
هر لاله جلوه ای ز دل داغدار توست
پر میکشید روح تو و همسرت شنید
نام حسین لحظه ی آخر شعار توست
در مدح تو کلام کمیل است نارسا
ناقابل است شعر من اما نثار توست
شعر: کمیل کاشانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
Majid Ramezanzade - 12 Ta Gole Sorkh (320).mp3
17.95M
#نوحه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
دوازده تا گل سرخ،،،،
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#عاشورا
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ازحرم تاقتلگه....
تا حسین ازجان گذشت وسوی قربانگاه رفت
اززمین تا آسمان، پیوسته دود آه رفت
چون قدم در وادی سرخ منا می زد حسین
«ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین»
ذوالجناح او به خیمه سربه خاک غم نهاد
ازفغان کودکان لرزه به عرش حق فتاد
چون که آتش ازغمش برماسوا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
مثل برق ازپیش چشمش میگذشت آن لحظه ها
دست برسر، داشت برلب، ناله ی واغربتا
داغ وقتی بردل اهل ولا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
قاتل ازیک سودوید و زینب ازیک سودوید
قاتل اوخنجرو زینب ز دل آهی کشید
با هزاران زخم دم از ربنّا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه ،زینب صدا می زد حسین
لحظه ای که با خدا، لبریز شور وحال بود
اول معراج او ازخاک آن گودال بود
درهمان لحظه که پَرسوی خدا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
از زمین تا آسمان گلبانگ واویلا رسید
ناگهان برگوش او، فریادی از زهرا رسید
چون که سربر دامن خیرالنسا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
شعر: حاج سید هاشم وفایی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_حسین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
یوسف شهید
افتاده بود روی زمین و،کفن نداشت
آن یوسف شهید، به تن پیرهن نداشت
پیکر بدون سر،به روی خاک مانده بود
سرروی نیزه بود واثر از بدن نداشت
غرق ستاره بودتن آسمان عشق
خورشیدهم فروغ چنین شب شکن نداشت
وقتی که عصرروز غریبی رسیده بود
عالم به قدر زینب کبری محن نداشت
گلبوسه دادچون به گلوی حسین خویش
آن قدرگریه کرد که تاب سخن نداشت
انگشتی ازاشاره به خاتم فتاده بود
ای کاش قتلگاه، دگراهرمن نداشت
بعداز سه روز ،آن گُل بی غسل وبی کفن
جز بوریا برای تن خود کفن نداشت
می رفت تاکه محوکند کاخ ظلم را
نیلوفری که فرصت پرپرشدن نداشت
غمنامه ای نوشت «وفایی»و می گریست
چون شمع چاره ای، به جزاز سوختن نداشت
شعر: حاج سید هاشم وفایی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#عاشورا
#حضرت_زینب_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#داغ_برادر
پس از توای گل پرپر، چگونه زنده بمانم
زبعدداغ برادر،چگونه زنده بمانم
گره فتاده بکارم،نمانده بی تو قرارم
زداغت ای گل پرپر،چگونه زنده بمانم
وجودت ای گل معبود،تمام هستی من بود
تمام هستی خواهر،چگونه زنده بمانم
خزان شده چمن من،شهیدبی کفن من
کناراین تن بی سر، چگونه زنده بمانم
نه شمعی نه چراغی، نه غنچه ای ونه باغی
زداغ اکبرواصغر،چگونه زنده بمانم
رسیده نالۀ مادر، زمقتل تو برادر
زنالۀ دل مادر،چگونه زنده بمانم
نه محرمی ونه یاری، نه احترام ووقاری
میان قوم ستمگر،چگونه زنده بمانم
به تازیانه زنندم ،زکربلاببرندم
من ازفراق تودیگر،چگونه زنده بمانم
عدو زکین گل زهرا، زده به نیزه سرت را
به پای این سراطهر،چگونه زنده بمانم
توئی امام وامیرم، خداکندکه بمیرم
که بی توای مه انور،چگونه زنده بمانم
وفایی»از کرم من،بخوان حدیث غم من
زبعدداغ برادر،چگونه زنده بمانم
شعر:حاج سید هاشم وفایی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─