به نام خدا
#کربلا
#امام_حسین_علیه_السلام
#شاعر_محمد_غفاری
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
باز هم آب بهانه شد و یادت کردم
یادت افتادم و با گریه عبادت کردم
اشکها ریختم و غسل شهادت کردم
روضهخوانت شدم و عرض ارادت کردم
تا بیفتد به من آن گوشه نگاهت، آنگاه
«هرکه دارد هوس کربوبلا بسمالله»
حرفی از کربوبلا شد که دلم میلرزد
چشمم از اشک پُر و عکس حرم میلرزد
باز هم مرثیه در دست قلم میلرزد
کوه هم شانهاش از وسعت غم میلرزد
وقت پرواز شد و باز شنیدم در راه
«هرکه دارد هوس کربوبلا بسمالله»
کاروان رفت و زمان از سفرت جا میماند
آسمان خیره به چشمان ترت جا میماند
شهر از فیض نماز سحرت جا میماند
کعبه از گردش بر دور سرت جا میماند
و تو گفتی که شده راه سعادت کوتاه
«هرکه دارد هوس کربوبلا بسمالله»...
ناگهان حس غریبانهای آمد به وجود
چشمها باز شد و در پی یک کشف و شهود
بوی سیب آمد و میخواند لبم اذن ورود
در همان لحظه که غیر از تو دگر هیچ نبود
در و دیوار حسینیه همه شد مداح
«هر که دارد هوس کربوبلا بسمالله»
#محمد_غفاری
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#امام_حسین_علیه_السلام
#شاعر_استاد_خسروی_فر
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
چشم فلک بحالِ غریبان گریسته است
دریا به حالِ آن لبِ عطشان گریسته است
در موج غم زِ داغِ غم کشتگانِ عشق
نوحِ نبی به ورطه طوفان گریسته است
عیسی مسیح جامه ماتم به تن زده
در قعرِ نیل ،موسی عمران گریسته است
ماهی دمیده کز افق کوهسار غم
کز ماتمش غریب خراسان گیسته است
چون خیمه زد سپاه غم او به کربلا
زهرا به باغ جنت و رضوان گریسته است
صد دیده اشک بود و از این داغ بی شمار
زینب کنار پیکر عریان گریسته است
قدر تمام عمر خودش دختر علی
از داغ او به شام غریبان گریسته است
از کودکی زِ داغ غمش چشم مصطفی
با اشک و آه و ناله، فراوان گریسته است
ماه مدینه کرده سقوط از فراز عرش
حصن حصین عالم امکان گریسته است
روز ازل که خلقت عالم شروع شد
لوح و قلم به حال حسین جان گریسته است
بر پیکر شریف امام زمان خویش
تیغ و سنان و خنجر عدوان گریسته است
چون سر زدن از تن صاحب زمان خود
چشم ملک به کِسوَت انسان گریسته است
موسی به طور و عیسی مریم به چرخ چار
با آیه های عشق یوسف کنعان گریسته است
حیدر به خاک کرببلا سر نهاده و
با یاد تیغ و حنجر برّان گریسته است
🖋#شاعر_استاد_خسروی_فر
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#غزل
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_سکینه_علیها_السلام
#یتیم_تر
مسلم شهید شد وَ تو خواندی حمیده را
مرهم نهادی آن جگر داغدیده را...
با واژههای سبز تسلّا و دست مهر
ساحل شدی نگاه به طوفان رسیده را
اینک تو میروی و من اما یتیمتر...
باید چگونه آن سر در خون تپیده را...
فردا کسی به دختر تو رحم میکند؟
آرام میکنند مصیبت کشیده را؟...
بگذار قدری اشک بریزم به دامنت
تا حس کنم حرارت شعری شنیده را
شعر من آتش است، عطشناک و ناتمام
باید به انتها ببرم این قصیده را
📝 #پروانه_نجاتی
کانال مداحی گلواژه های اهل بیت ع
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
✿࿐❁❈❁࿐✿࿐
نشر اشعار بروز از شعرای فرهیخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نوحه؛ ای که خواندی مرا.mp3
1.14M
به نام خدا
#نوحه
#امام_حسین_علیه_السلام
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
«ای که خواندی مرا»
ای که خواندی مرا به خیمههایت
ای بــه قــربان آن غـــمِ صــدایت
آمدم آمدم که برنگردم
آمدم آمدم سرم فدایت
خاکت بهشتم! ای سرنوشتم!یا حسین لبیک
دینم، مرامم! ای تشـنهکامم! یا حسین لبیک
((یا حسین لبیک، یا حسین لبیک))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
خــاک تو قـبلۀ فــرشتگان است
دل من در طــواف آسـمان است
پیر عشـقت شدم سرت سلامت
پیرم امّا هنوز غمت جوان است
شرمنده هستم، تازنده هستم،به تو مدیونم
حق الیقین را، معنای دین را، به تو مدیونم
((یا حسین لبیک، یا حسین لبیک))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اشـک ما زادۀ دلِ شکـسته ست
بند دنیای ما به گریه بستهست
بیقرارم بیا که سینه تنگ است
روحم از هرچه جز غم تو خستهست
جانِ جـهانی، این زندگانی، همه تقدیمت
بی توچه دارم؟دار و ندارم،همه تقدیمت
((یا حسین لبیک، یا حسین لبیک))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای به قــربان تو که تشنه کامی
چشمهای روشن و علی الدّوامی
ای شهیدی که خود جانِ جهانی
بی کسی گرچه بر جهان امامی
آب حیات است،راز نجات است،غم سوزانت
زنگار دل را، آتـــش بـزن با، غــــم سوزانت
((یا حسین لبیک، یا حسین لبیک))
#شعر: علی مؤیدی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📍« نشر بدون ذکر منبع جایز نمیباشد ».
گلواژههاے اهلبیت (ع) ─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
─━⊰•┅═•••❃﷽❃•••═┅•⊱━─
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_باقر_علیه_السلام
#غزل
«دوستت دارم»
اگرچــه در نظرت آنچه نیست،ظاهر ماست
ســیاه جــــامۀ سوگت لباس فاخــر ماست
سلام میدهـــم و دلخــوشـــم که فـرمودید
هرآنکه در دل خود یاد ماسـت، زائر ماست
تویی که نام غــــریـبت خــودش به تنهـایی
اثـر گـذارتـــریـن روضـــــۀ مـنـابــر ماســت
بگـو چگـــونـه نگــویــم که دوستـت دارم
که این حدیث شـریف از امــام باقر ماست:
«خبر کنیــد کســی را که دوسـتــش دارید»
خدا کنـــد برســد، ایــن پـــیـام آخِـر ماست
مرا که در سفـــر آخــــرت امـیـــدی نیـست
مگر به ایــن که بگــویید: او مسـافر ماسـت
اگرچه در خــورتان شــعر، ناسـرودنی است
بگو به لطف خـود این روسیاه،شاعر ماست
📝 #مصطفی_تبریزی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در روایتی آمده است:
مردی از مسجد گذر می کرد، در حالی که امام باقر(ع) و امام صادق(علیهماالسلام) نیز در مسجد نشسته بودند، یکی از اصحاب امام باقر(علیهالسلام) گفت:
به خدا قسم من این شخص را دوست میدارم.
امام فرمود:
«اَلا فَأَعْلِمْه فَاِنَّهُ اَبْقی لِلْمَوَدَّهِ وَ خیرٌ فی الأُلفه؛ پس به او خبر بده، چرا که این خبردادن، هم مودّت و دوستی را پایدارتر میکند، هم در ایجاد الفت، خوب است».
(بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۸۱)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گلواژه های اهل بیت(ع)
─━⊰•••═•••❃❀❃•••═⊱•••━─
واحد؛ شوق وصال.mp3
1.26M
به نام خدا
#واحد
#امام_حسین_علیه_السلام
#یاران_شهید
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«شوق وصال»
روزگار از تو مـــــرا جــدا کرد
به غـــــم هجـــر تو مبتلا کرد
خودم اینجــا اشک روضـــهها
هرشب دل مرا،راهی کربلا کرد
غــــم دلتنگـی، شــوق وصــال
هر روزِ این دو سال، با قلب من چهها کرد
میعادِ جـــمعِ عشــــاق شما
اربعین،امسال، در کربوبلا
((ثارالله، اباعبدالله))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای خوشا آن دل که نینواییست
بیقرار از حســـرت جداییست
میرسد آخــــر به کاروان
همراه عاشقان،هر کس که کربلاییست
لحظهای از او مشــو جدا
رفتن به کربلا، آغاز آشناییست
هرکس ماند،با او،چون جون و زهیر
خـواهد شــد، آخــــر، عاقبت بهخیر
((ثارالله، اباعبدالله))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
هر که از این قافله جدا شد
به چه غمهایی که مبتلا شد
هـر کـه با فکـــرِ گــــندم ری
هر روزش شده طی، روزش شب عزا شد
خَسِــــــرَ الدُّنیـــا وَالآخِـــرَة
آنکس که عاقبت، باز خامِ وعدهها شد
هرکس رفت،سمتِ لقمۀ حرام
راه او ، شـد دور ، از راه امام
شاعر ونغمهپرداز:#جمعی_از_شاعران
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═❃༅࿇༅❃ ═┅─
هدایت شده از گلواژههاے اهلبیت (؏)
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#غزل
#امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
روزه یعنی،،،
ای که از ســـــوز تو پیــداســت تمنـای حسین
«روزه یعنی عطش وروضۀ لبهای حسین»
روزه یعنـی که به تکبیـــــــــــرة الاحـــرام سحــر
قصد قربت کنی از مسجد الاقصای حسین...
روزه چون«حـــر»به کنارآمدن ازراه خطاست
چشــم پوشـــیدنِ از غیر و تماشای حسین...
ایـن «حبیـــب» اسـت که یک روزه به دســت
آوردهست
ســنـدِ دیـدن محـــــــبوب به امضـــای حسـیـن
روزه یعنی که بخــــواهی به دعــای شب قدر
شــوق پیوسـتنِ یک قـطره به دریای حسین
روزه یعنی که به صحرای بلا،جام به دسـت
آب بردن به ســـوی خیمـــۀ گلهای حسیــن
روزه یعـنی که توقـــف به لب شــط فــــــــرات
اقتــدا کـــردنِ ســی روز به ســــــقای حــسین
وقت افطار شـــد ای ســــوختـــه در آتش دل
«روزه یعنی عطش وروضۀ لبهای حسین»
شعر:محمدجواد غفورزاده
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
واحد؛ شوق وصال.mp3
1.26M
به نام خدا
#واحد
#امام_حسین_علیه_السلام
#یاران_شهید
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«شوق وصال»
روزگار از تو مـــــرا جــدا کرد
به غـــــم هجـــر تو مبتلا کرد
خودم اینجــا اشک روضـــهها
هرشب دل مرا،راهی کربلا کرد
غــــم دلتنگـی، شــوق وصــال
هر روزِ این دو سال، با قلب من چهها کرد
میعادِ جـــمعِ عشــــاق شما
اربعین،امسال، در کربوبلا
((ثارالله، اباعبدالله))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای خوشا آن دل که نینواییست
بیقرار از حســـرت جداییست
میرسد آخــــر به کاروان
همراه عاشقان،هر کس که کربلاییست
لحظهای از او مشــو جدا
رفتن به کربلا، آغاز آشناییست
هرکس ماند،با او،چون جون و زهیر
خـواهد شــد، آخــــر، عاقبت بهخیر
((ثارالله، اباعبدالله))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
هر که از این قافله جدا شد
به چه غمهایی که مبتلا شد
هـر کـه با فکـــرِ گــــندم ری
هر روزش شده طی، روزش شب عزا شد
خَسِــــــرَ الدُّنیـــا وَالآخِـــرَة
آنکس که عاقبت، باز خامِ وعدهها شد
هرکس رفت،سمتِ لقمۀ حرام
راه او ، شـد دور ، از راه امام
شاعر ونغمهپرداز:#جمعی_از_شاعران
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═❃༅࿇༅❃ ═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#اول_جلسه
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
اشکِ ما پاره دلی بود کـــــــه آبــــــش کردیم
چشـــــمِ ما خـــــانهی ما بود خرابش کردیم
تکهای سنگ در این سینهی ما بود ، شبی
روضـــــهاش بُــرده و با آه مذابــــــش کردیم
بارها خواســــت که دنیـــــــا بـــبرد ما را از...
درِ این خـــــانه که هربار جــــــوابش کردیم
آنکه زد طعنــــــه به احـــــوالِ پریــــشانی ما
شَمّهای از تو نوشتـــــیم و کبــابش کردیم
مَلکی خواســــت که ما را ببرد باغِ بهشت
در حـــــرم مانده و با گریه مُجابش کردیم
عمر آن نیســت که از روز و شب ما رفته
گریه کردن به تو را عمر حسابش کردیم...
شعر: حسن لطفی ۴۰۲/۰۴/۲۸
@yashobeyr_hassan_lotfi
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#اول_جلسه
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(صلی الله علیك یا اباعبدالله)
#خطّ_آزادی
تا ز دست ساقی بزم بلا ، ساغر گرفتم
بادهای تلخ از کفش شیرینتر از شکّر گرفتم
آتشین آبی به دستم داد ساقی کز شرارش
جرعهای تا سرکشیدم پای تا سر در گرفتم
آنچنان از جان به تيغ آبدارش تشنه بودم
کز عطش با حنجرم آب از دم خنجر گرفتم
گر نه تیغ آبدارش دارد آب زندگانی
پس چرا تا سر گرفتم زندگی از سر گرفتم
گر سلیمان، مُلک جم را داد با انگشتر از کف
من دوعالم را به یک انگشت و انگشتر گرفتم
زنگ کفر از چهرهی آیینهی دل پاک کردم
از سرِ نی تا مکان بر روی خاکستر گرفتم
هستیام را سر بهسر با نیستی سودا نکردم
تا از این سودا بهشت جاودان در بر گرفتم
تا قلم شد قدّ اكبر با مداد خون اصغر
خطّ آزادی برای اکبر و اصغر گرفتم
با رخ و قدّ و لب اکبر چه حاجت بر بهشتم
عارضش جنت قدش طوبی لبش کوثر گرفتم
در خم گیسوی او دنبالهی ابروی او را
ذوالفقار مرتضی را در کف قنبر گرفتم
جان نثارت کردم از جان تا تو را جانان شمردم
جان فدایت کردم از دل تا تو را دلبر گرفتم
کز غم هر دور اشکی از نظر افکنده (ناجی)
لؤلؤ لالا شمردم دانهی گوهر گرفتم .
"مرحوم سید احمد ناجی قمی"
http://shaeranqom.blogfa.com
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#اول_جلسه
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰهِ الحُسَين)
#مُحرّم
باز این عزای کیست؟ که در چرخ نیلپوش
هستند ساکنان سماوات در خروش
از هرچه کوچه و گذر و تکیه بگذرم
گلبانگ یا حسین همی آیدم به گوش
فصل بهار گریه رسد بر حسینیان
باید ز جام غم همه گردیم جرعهنوش
هر کس که عاشق است به فرزند بوتراب
باید سبوی بادهی غم را کشد به دوش
نادب ز دست ساقی میخانهی حسین
بِستان یکی صراحی اندوه و غم بنوش
کن نوش از شراب غمِ شه ، پیالهای
تا از مَلَک تو را رسد آوازههای نوش
خرقه که رهن بادهی اندوه وی نشد
بر خرقه وای و ؛ وای بر احوال خرقه پوش
بودم به بحر فکر فرو، ناگهان به گوش
آمد مرا ز هاتف غیب اینچنین سروش
نوشد اگر که شمر از این باده جرعهای
ترسم شود شرارهی دوزخ بر او خموش
در کوه و دشت، آب نخوردند و تشنهلب
ماندند روز قتل حسین ، طایر و وحوش
پس در رثای سید مظلوم ، (نزهتی)!
مگذار دیگ طبع روانت فتد ز جوش
"شادروان عبدالحسین نزهتی قمی"
http://shaeranqom.blogfa.com
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#اول_جلسه
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰهِ الحُسَين)
#خرابهی_شام
چو اهلبیت به فرمان خصم خون آشام
شدند وارد در منزل خرابهی شام
خرابهای شده ویرانه بی در و بی بام
نه بستری که درآن لحظهای کنند آرام
به روی خاک نشستند گِرد یکدیگر
فکار و خسته دل از جور و رنج راه و سفر
چو مرغ شب، شب خود را به ناله کرده سحر
گرفته دست دعا سوی خالق اکبر
که ای خدای ستمدیدگان بی یاور
تو داد ما بسِتان زین گروه بد اختر
ز مرگ اکبر ، لیلای داغدیده کباب
برای اصغر خود گرم ناله بود، رباب
سکینه بود، ز هجران باب در تب و تاب
ز غصه دیدهی زینب دمی نرفته به خواب
همه ز داغ شهیدان به درد و غم اندر
میان اهل حرم دختری رقیه به نام
چهار ساله که از غم نمیگرفت آرام
رخش چون مهر درخشنده بود و ماه تمام
ز دوری پدرش داشت آه و ناله مدام
روان ز دیدهی او جای اشک، خون جگر
شبی به یاد پدر خفت در خرابهی شام
به خواب دید که آمد ز ره امام همام
ورا نشاند به دامان خویش با اکرام
دمی ز بوی پدر کرد باز استشمام
ز لطف دست نوازش کشیدیاش بر سر
به باب گفت که از ما مگر چه بد دیدی
که رفتی از بر اطفال خویش و رنجیدی
چه شد که باز نگشتی مگر چه بشنیدی
که چون گذشته ز احوال ما نپرسیدی
که چون شدیم و چه بر ما رسید زین لشکر
چرا که هست پدرجان خرابه منزل ما
ز چیست این همه اندوه و غصه در دل ما
چرا نه شمع و چراغی بوَد به محفل ما
مگو که نیست به دست تو حل مشکل ما
بده جواب و ز نزدم دگر مرو به سفر
ز عشق روی پدر ، ناگهان ز خواب پرید
نظر نمود به اطراف و باب خویش ندید
ز سینه نالهی سوزان و دردناک کشید
فغان نمود و به تن پیرهن ز غم بدرید
دوید و دامن زینب گرفت آن مضطر
به عمه گفت که آمد پدر ز راه سفر
کجا شد و به کجا رفت باز آن سرور
مرا به همره خود از چه رو نبرد پدر
چرا که داغ دلم تازه کرد و رفت از سر
چقدر باز فشانم ز دیدگان گوهر؟
یزید دون ز صدای رقیه شد بیدار
بگفت از که بود این فغان و نالهی زار
که می دهد به تن و جان و من چنین آزار
روید و زود تفحص کنید علت کار
مرا ز واقعه آرید بی درنگ، خبر
غلامی آمد و جویای ماجرا گردید
برفت و واقعه را گفت از برای یزید
که دیده طفل صغیری بخواب شاه شهید
ز خواب طفل غم اهلبیت گشته مزید
کنون ز هجر پدر ناله دارد آن دختر
یزید گفت سر پاک سیدالشهداء
دهید جای هم اکنون میان تشت طلا
برید در بر آن عندلیب خوش آوا
که تا ز دیدن سر اوفتد ز شور و نوا
کجا تمیز دهد او که کشته گشته پدر
به تشت زر بنهادند آن سر انور
دوان دوان برساندند نزد آن دختر
رقیه دید چو رخسار تابناک پدر
به اشتیاق درآغوش خود گرفت آن سر
فتاد بر دلش از غم شرارهی آذر
ز دود گرد و غبار از سر مطهر باب
بشست روی منیرش ز اشک همچو گلاب
زپگریه کرد دل اهلبیت جمله کباب
به رأس پاک پدر بوسه داد و کرد خطاب
که کی برید سر نازنینت از پیکر
تپانچه زد به سر و روی خویش دختر زار
بکند موی و خراشید سینه و رخسار
ز سوز داغ پدر گشت ناتوان و فکار
ز هوش رفت و نماندش دگر شکیب و قرار
چو گل فتاد به روی زمین و شد پرپر
چو دید زینب کبری رقیه شد خاموش
دگر نمیرسد از او صدای ناله به گوش
گرفت طفل برادر ز مهر در آغوش
بدین خیال که در خواب رفته یا از هوش
بدید رفته ز دنیا رقیهی اطهر
تمام اهل حرم زین قضیه گشت نژند
دوباره شد دل غمدیدهشان ز غصه به بند
صدای ناله و فریادشان به ضجه بلند
که بهر آل علی رنج و صدمه تا کی و چند
چقدر رنج و تحمل توان نمود آخر
ز مرگ کودک ناکام شد یزید خبر
ز ترس مردم هشیار شد به خوف اندر
نمود امر که غسّاله شوید آن پیکر
شبانه دفن نمایند جسم آن دختر
که روز بعد نماند از این قضیه اثر
برون نمود چو غسّاله پیرهن ز تنش
كبود بود و سیه تن به زیر پیرهنش
ز تازیانه عیان جای ضربه در بدنش
گریستند به هنگام غسل و هم کفنش
ز بس که گریه نمودند شد به پا محشر
پس از فراغت غسل و کفن به حال تباه
به خاک شام سپردند پیکر آن ماه
گذشت مدتی و چاکران آن درگاه
بنای بقعه نمودند بهر دختر شاه
خدا کند که بگیریم قبر او در بر
به حالت غم و انده سرودم این اشعار
برفت طاقتم از دست و صبر و تاب و قرار
روان سرشک من از دیدگان چو ابر بهار
امید من به شفاعت بوَد به روز شمار
که دست (کاشفی) از لطف گیرد آن سروَر
"شادروان علیرضا کاشفی قمی"
http://shaeranqom.blogfa.com
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#اول_جلسه
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰهِ الحُسَين)
#وصال_محبوب
آه از آن روز که شاه شهدا تنها بود
فرد چون ذات خدای احد و یکتا بود
چهره از تاب می عشق به سان گل سرخ
مست صهبای وصال بت مه سیما بود
عکس معشوق به جام دلش افکنده شعاع
سرش از آتش دیدار پر از سودا بود
مست از خیمه برون تاخت به آهنگ جدال
گرچه او مهر جهانتاب و عدو حربا بود
در پیاش اهل حرم آمده از خیمه برون
جمله را قلب پر آتش ، جگر آتش زا بود
همچنان دایره گِرد رخ شه پرده زدند
شه درآن دایره چون نقطهی پابرجا بود
هر سوی دایره از لطف، نظر کرد بدید
گردن کج زن ماتمزدهای پیدا بود
دامنش زینب دلسوخته پیچید به دست
سوز آه جگرش بر فلک اعلا بود
گفت کای همسفر خواهر خونیندل زار
کز پس جد و پدر دل به رخت شیدا بود
مادرم فاطمه یک راز سپردهست به من
آن که دیدی چو حسین بی مدد و تنها بود
غیرت لاله شده چهرهی همچون قمرش
معجز عیسیاش اندر لب شکّرخا بود
خاک راهش همه از اشک پر از گوهر کن
کن نثار قدمش هر چه در آن دریا بود
دست بر گردنش آورده گلویش میبوس
وآن لب لعل که قوت جگر زهرا بود
کرد از خواهر غمدیده وداعی که به دهر
تا جهان باشد و بودهست حکایت ها بود
تا که (انصاری) شیرین نفس این مرثیه گفت
عقل گفتش : نظر خسرو دین با ما بود
"شادروان شیخ محمدعلی انصاری قمی"
http://shaeranqom.blogfa.com
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#اول_جلسه
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰه الحُسَين)
#شافع_محشر
آشنا چون خواست لب را با لب ساغر کند
شد حسین کرببلایی تا لب از خون تر کند
کرد محشر از فداکاری در آن محشر عیان
تا به محشر محشری آن شافع محشر کند
بست بار کربلا کای خصم دون سبط نبی
خاک گرم کربلا را میتوان بستر کند
میدهد سر در ره حق تا که گردد سرفراز
آن سری کاندر سنان با سرزنشها سر کند
میهمانی آن که با سر خانهی دشمن رود
استراحت میتوان بر روی خاکستر کند
قاری قرآن شود در تشت زر ، نزد یزید
تا که خصم بیحیا را واقف از کیفر کند
یافت چون توفیق مداحی (طلا) در روز حشر
زو شفاعت زادهی زهرا بر ِ داور کند
قم ـ شادروان عباس طلاییان (طلا)
http://shaeranqom.blogfa.com
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(ألسَّلامُ عَلَيْكَ يٰا أباعَبْداللّٰهِ الحُسَين)
#یا_حسین
ای یکه تاز عرصهی مهر و وفا حسين!
وی حامی شریعت و دین خدا حسین
ای سالک طریق حقیقت، ره نجات
وی رهرو طریقهی راه هدی حسین
آزاده مرد و طالب صلح و صفا تویی
ای طالب حقیقت و صلح و صفا حسین
جز تو که این همه غم و انده به خود خرید
ای مست جام بادهی قالوابلیٰ حسین
کرب و بلا و غم به تن خود خریدهای
وانگه شدی روانه به کرب و بلا حسین
آری که راه عشق بسی صعب و مشکل است
جز تو که میرود ره پر ابتلا حسین
خود از منا و حل و حرم لاجرم شدی
گشتی روانه جانب دیگر منا حسین
احرام بود پیرهن کهنهات لباس
بودت مطاف گِرد همه خیمهها حسین
گویا منات خاک کف قتلگاه بود
قربانی تو اکبر نیكولقا حسین
سرگشته بانوان حرم سوی قتلگاه
آن یک به وا ابا، دگری گفت یا حسین
شاها (سمیع) خستهی مسکین ز لطف تو
خواهد صله به دنیی و روز جزا حسین
"شادروان ضیاءالدین سمیع قمی"
http://shaeranqom.blogfa.com
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_حسین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
تا کند آینه در آینه تکثیر حسین
داشت هفتادو دو گلواژه ی تکبیر حسین
قد بر افراشت به قد قامت و در شط نماز
گشت سیراب عطش از دم شمشیر حسین
آیت بیداری
شد جهان جلوه گه جلوه ی ایمان حسین
تا رقم زد قلم از خون خط فرمان حسین
شعر سازش نسرود و ره ذلت نسپرد
آفرین بر شرف و قدرت ایمان حسین
از ازل دست قضا با قلم صنع خدا
زد رقم نقش شهادت به دل و جان حسین
تا که هفتادو دو پیمانه زند پی در پی
عشق گل کرد به پیمانه و پیمان حسین
داد جان در ره معبود و به مقصود رسید
نور توحید چو تابید به ایوان حسین
درس ایثار گرفتند و سبک بار شدند
جان نثاران ره مکتب عرفان حسین
سر سپردن به ره یار به میدان بلا
نیست غیر از هدف غایی یاران حسین
تا که خورشید وشان آیت بیداری را
از سر نیزه سرودند به دیوان حسین
نوبت قافله سالاری زینب آمد
تا که در شام شود آینه گردان حسین
زینب آن منظره ی درد و غم و رنج و محن
داشت هر لحظه نظر بر تن عریان حسین
او که خود تشنه تر از هرم کویرستان بود
باز می خواند غزل از لب عطشان حسین
بانگ از ماذنه ی عرشِ صبوری می زد
تا کند یاری طفلان پریشان حسین
سبز می شد شجر طور ولا در نظرش
تا که سجاد شود حجت و برهان حسین
او که از روح کلامش به تزلزل افتاد
کاخ بیداد و دل دشمنِ قرآن حسین
باز گفتیم و بگوییم که در کرب و بلا
عرش زد بوسه ی ایثار به دامان حسین
گر شب و روز مناقب بسراییم 《فراز》
نقطه یی بیش نگفتیم ز عنوان حسین
بر گرفته از کتاب فریاد عطش
شعر: فراز مردانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_حسین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
یوسف شهید
افتاده بود روی زمین و،کفن نداشت
آن یوسف شهید، به تن پیرهن نداشت
پیکر بدون سر،به روی خاک مانده بود
سرروی نیزه بود واثر از بدن نداشت
غرق ستاره بودتن آسمان عشق
خورشیدهم فروغ چنین شب شکن نداشت
وقتی که عصرروز غریبی رسیده بود
عالم به قدر زینب کبری محن نداشت
گلبوسه دادچون به گلوی حسین خویش
آن قدرگریه کرد که تاب سخن نداشت
انگشتی ازاشاره به خاتم فتاده بود
ای کاش قتلگاه، دگراهرمن نداشت
بعداز سه روز ،آن گُل بی غسل وبی کفن
جز بوریا برای تن خود کفن نداشت
می رفت تاکه محوکند کاخ ظلم را
نیلوفری که فرصت پرپرشدن نداشت
غمنامه ای نوشت «وفایی»و می گریست
چون شمع چاره ای، به جزاز سوختن نداشت
شعر: حاج سید هاشم وفایی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
واحد؛ شوق وصال.mp3
1.26M
به نام خدا
#واحد
#امام_حسین_علیه_السلام
#یاران_شهید
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«شوق وصال»
روزگار از تو مـــــرا جــدا کرد
به غـــــم هجـــر تو مبتلا کرد
خودم اینجــا اشک روضـــهها
هرشب دل مرا،راهی کربلا کرد
غــــم دلتنگـی، شــوق وصــال
هر روزِ این دو سال، با قلب من چهها کرد
میعادِ جـــمعِ عشــــاق شما
اربعین،امسال، در کربوبلا
((ثارالله، اباعبدالله))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای خوشا آن دل که نینواییست
بیقرار از حســـرت جداییست
میرسد آخــــر به کاروان
همراه عاشقان،هر کس که کربلاییست
لحظهای از او مشــو جدا
رفتن به کربلا، آغاز آشناییست
هرکس ماند،با او،چون جون و زهیر
خـواهد شــد، آخــــر، عاقبت بهخیر
((ثارالله، اباعبدالله))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
هر که از این قافله جدا شد
به چه غمهایی که مبتلا شد
هـر کـه با فکـــرِ گــــندم ری
هر روزش شده طی، روزش شب عزا شد
خَسِــــــرَ الدُّنیـــا وَالآخِـــرَة
آنکس که عاقبت، باز خامِ وعدهها شد
هرکس رفت،سمتِ لقمۀ حرام
راه او ، شـد دور ، از راه امام
شاعر ونغمهپرداز:#جمعی_از_شاعران
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═❃༅࿇༅❃ ═┅─