eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
885 ویدیو
115 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهشماری سال، به نام حیوانات در ایران باستان موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زآن چار چو بگذری ، نهنگ آید و مار وآنگاه به اسب و گوسفند است حساب حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخرِ کار 1403 = (اژدها) سال اژدها (نهنگ) نماد چیست؟ اژدها (نهنگ) نماد بخت و اقبال است. در طالع بینی چینی، اژدها، بهترین نماد برای زندگی، رشد و ترقی است. برای مردم خاور دور (آسیای شرقی) اژدها نشانه تندرستی، بزرگواری، نجابت،‌ هماهنگی و طول عمر زیاد است. اژدها در فرهنگ چینی به عنوان یک حیوان پر قدرت و پرارزش شناخته می‌شود. اژدها مورد احترام‌ترین حیوان در فرهنگ چینی‌هاست. چینی‌ها خود را نوادگان اژدها می‌دانند! در گذشته این باور میان عوام بود که امپراتورها تناسخ اژدها بوده‌اند یعنی امپراتورهای چینی از نوادگان اژدها بوده‌اند! پس اژدها در فرهنگ باستانی چین بسیار مقدس است. افسانه‌های چینی می‌گوید که اژدها یکی از حیوانات اسطوره‌ای است که قدرت، شجاعت و حکمرانی دارد. بنابراین، سال اژدها به عنوان یکی از سال‌های مهم و خوش یمن در تقویم چینی شناخته می‌شود. http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه زیباست بهار یا مسیحای طبیعت که با دم فیض‌بخش و روح‌پرورش مردگان باغ و بستان و دشت و چمن را احیا می‌کند و خفتگان شاخسار و خاک نشینان دشت و صحرا را از خواب خستگی زدای زمستان بیدار می‌سازد. فصل آرایشگر و موسم بساط گستری که مرغکان غمزده و مصیبت دیده‌ی شاخسارها را به وجد و سُرور و نغمه‌سرایی واداشته، و مُهر خموشی و سکوت را از لب‌شان برمی‌دارد. یار مهربانی که دشمن کینه‌توزی چون زمستان را با همه‌ی باد و بروت و صولت و عتاب و خطابش از در میراند و خود چون دایه‌ای مهربان، نوباوگان شاخ و شکوفه‌های نوزاد را در برمی‌گیرد و با نسیم عطرآگین و روح‌بخشش زندگی و حیاتی دیگر می‌بخشد. درختان خشک و عریان را لباس سبز ورق به تن می‌پوشاند و اطفال شکوفه را با شیر شبنم صبحگاهی سیراب و شاداب می‌سازد. این بهار، نه فقط پیک نوروز و سال نو برای اشجار و نباتات است؛ بلکه پیام‌آور نوسازی و نوآوری و تصفیه‌ی روح و تزکیه‌ی نفس و تهذیب اخلاق و رفتار برای انسان‌هاست؛ و ما را به آغاز زندگانی تازه و نوی رهبری و ترغیب می‌کند. نوروز بهاری به ما می‌آموزد که ای خفتگان غافل و رفتگان راه باطل! به‌هوش باشید و خود را از کهنگی و آلودگی فکر برهانید و رسم و آداب کهن را که گلبرگ روح شما را زرد و پژمان ساخته‌است در هوای آزادگی و مردانگی و صفا ، لطف و نزهت بخشید و افسردگان و دلمردگان را دلجویی کرده و فراموش‌شدگان خویش و بیگانه را دیدار و تیمار کنید. آری! بهار، یا پیک نوسازی و نوآوری، همه چیز و همه کس را نو می‌خواهد و هر روز را نوروز می‌طلبد تا در سایه‌ی نوع‌دوستی، و تفقد و توجه به افراد همنوع خود، یک زندگی بهارآیین معنوی و حقیقی تحصیل کنیم. بهار به ما می‌گوید نه فقط یک سال دیگر از عمر اشجار و نباتاتی که از بهار گذشته تا این بهار سبز خرم بودند و خشک و عریان شدند و به خواب استراحت فرو رفتند و دوباره بیدار شدند گذشت؛ و این عمر یک ساله‌ی آنها برگشت ناپذیر است؛ بلکه عمر گذران ما را هشدار می‌دهد که هرآینه عبرت گیریم که عمر رفته باز نگردد همانگونه که آب رفته به جوی، باز نخواهد گشت. شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(اَللّٰهْمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّكَ الْفـَــرَج) اندک اندک ، آمده از ره ، بهار تا کند دشت و دمن را گل‌عذار می‌زند شانه به گیسوی چمن با نشاط و خرّمی ، دست بهار ابر رحمت می‌چکد بر بام شهر می‌شود جاری دوباره جویبار غنچه‌ها گل می‌کند بار دگر می‌شود خرّم ، بساط روزگار می‌زداید از دل کوه و کمر... همچنین از سینه‌ها گرد و غبار روح می‌بخشد به اشجار چمن نغمه‌ی بلبل ، به روی شاخسار هست فصل رویش آلاله ها موسم گلگشت و سیر لاله‌زار از خدا خواهم درین سال جدید بهْ شود اوضاع و دل گیرد قرار رو کند شادی دوباره بر وطن رخت بندد رنج و غم از این دیار ارزش پول وطن ، افزون شود رونقی دیگر بگیرد کسب و کار کاش امسال آید آن آرام جان تا سر آید رنج ِ عصر انتظار (ساقیا)! ما را بده آن باده‌ای... که بَرَد از دل غم و از سر خمار سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهار روح‌بخش آمد قرین با فَرّ و فیروزی به‌پا شد جشن جمشیدی به رسم میر نوروزی به قدّ ِ گلسِتان باغ ، از بهر دل افروزی بشد با دستِ درزی طبیعت، پرنیان‌دوزی عروس باغ بس رعنا و زیبا و فریبا شد صفای باغ شادی‌بخش و بِزداینده‌ی غم شد چمن از سبزه و گل‌های رنگارنگ ، خرّم شد بنفشه تا کند تعظیم بر سوری قدش خم شد فضا از سوسن و سنبل، سمن‌بو چون سپرغم شد چمان سرو چمن مانند یار سرو بالا شد به هر شاخ گلی بلبل چنان شوری به پا کرده که سرتاسر فضای باغ را پر ، از نوا کرده هَزار اندر گلستان ، خویش را دستان‌سرا کرده به هر گلبانگ خوش سازی برون از پرده‌ها کرده که گویی نغمه‌هایش رشک آهنگ نکیسا شد چکاوک در کنار سبزه‌ها در نغمه پردازی کند کبک دری در دامن کهسار ، طنازی به طرْف باغ سازد سار با موسیجه دمسازی به شاخ سرو با بلبل کند قمری هم آوازی همیدون باغ و راغ از نغمه‌ی مرغان پرآوا شد کنار جویباران جمعی از هر فرقه و دسته بساط عیش را گسترده، گِردش جمله بنشسته هرآن یک چون ز رنج بهمن و اسفند مَه، رسته به شادی ِ بهاری جملگی ، عهدِ طرب بسته پیاپی جام‌ها خالی و پر ، از می ز مینا شد بوَد در دست هر دلداده‌ای دست دل‌آرامی به آرامی نهند اندر کنار بوستان گامی زنند اندر لب هر جوی، دور از دیگران جامی سپس گیرند گه‌گه از لبان یکدگر کامی کنون دوران به کام نوجوانان دل‌آرا شد مرا هم بود در دور جوانی کار و باری خوش خوشا آن روزگارانی که بودم روزگاری خوش به دستی جام مِی در دست دیگر دست یاری خوش سرود و شعر می‌خواندیم با یار و شعاری خوش کنون آن زندگی در خاطرم مانند رؤیا شد در ایام شبابم نزد خوبان اعتباری بود به هر محفل که ره جستم انیس‌ام طرفه یاری بود به تابستان و پاییز و زمستانم بهاری بود دگر با سال ماه و هفته و روزم نَه کاری بود مگر آنگه که بزم عیش و نوشِ خوش مهیا شد دریغا کاین جهان درد است و رنج و غم سرانجامش کند ناکام آن کس را که روزی کرده خوش کامش اگر باشد چو رستم در مَثل بُگریزد از دامش بریزد گاه ِ پیری شهدِ مرگ تلخ ، در جامش دهد دَردی که درمانش وبال ِ بال عنقا شد نه تنها عمر گل ، کوتاه از جور خزان باشد بشر را نیز پایانی ز مرگِ ناگهان باشد چو مرگ و نیستی تا بوده هست و توامان باشد چه موجودی بوَد کز نیستی اندر امان باشد به غیر از خالق یکتا که ذاتش عالم آرا شد همانا (مسجدی) امر طبیعی را همی دانی که جاویدان نمانَد هیچ کس در عالم فانی چه‌سان خواهی تو تنها جاودان در این جهان مانی قوی گردد ضعیف، آنگه رسد مرگش به آسانی حیات جاودانی ، خاص ذات حیّ دانا شد شادروان میرزا مهدی مسجدی قمی 1332 http://masjediqomi.blogfa.com
سال‌نو و بهار نو همراه با بهار دلها مبارک باد سفره هاتان شود الهی پر سفره هفت سین و افطاری کاش باران رحمتی از عشق بشود روی سقف تان جاری سفره هفت سینتان سرمست از سلام و سلامتی ها باد سرفرازی و سربلندی و سیب سبزه و سکه زینت افزا باد راستی یادتان بماند که سهمی از سفره مال او باشد یک دعای فرج فقط کافی است کاش امسال سال او باشد زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یَا مُقَـلِّبَ الْقـُــلُوبِ وَالْأَبْصَــارِ یَا مُـــدَبِّـــرَ اللَّیْـــلِ وَ النَّهَــــارِ یَا مُحَــوِّلَ‏ الْحَــوْلِ‏ وَالْأَحْـوَال حَـوِّلْ حَالَنَـا إِلَى أَحْسَنِ الْحَالِ مژده ایدوست که از راه، بهار آمده است فصل سرمستی و پایان خمار آمده است چشم دل ؛ باز نما کز قلم صنع خدای... بین که بر بوم زمین نقش و نگار آمده است بر تن شاخ درختان شده پیراهنِ سبز موسم سیرِ گل و گشت و گذار آمده است دامن دشت ، بساط چمن آراسته است قُمری از شوق ، به آواز هَزار آمده است غنچه از پرده برون آمده با عشوه و ناز تا ز بلبل ببَرد صبر و قرار آمده است ژاله بر لاله زند بوسه ی مستانه ز مهر تا بشوید ز رُخش داغِ عِذار آمده است وقت تحویل و تحوّل، شده بر اهل زمین مَرکبِ سِیر ، به دلخواهِ سوار آمده است سال‌ها در فرجِ یار ، دعا می‌خوانیم غافلانیم که بر دیده، غبار آمده است ای خوش آنکو که به تحویل، تحوّل جوید شاید آن‌گاه ببیند که نگار آمده است (ساقیا) عشرتِ امروز ، به فردا مگذار جام توفیق عطا کن که بهار آمده است سید محمدرضا شمس (ساقی) 1383 http://eitaa.com/shamssaghi
. سال ماضی با تمام معضلاتش رخت بست گرچه پشت خلق، زیر بار مِحنت‌ها شکست ای خدا در سال نو ، تغییر دِهْ ، احوال‌ خلق تـا مبـادا ـ آبــروداری ، دهد عـــزت ز دست . سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi