eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
885 ویدیو
116 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا گفتگوی حضرت سکینه علیهاسلام با ذوالجناح 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر زمیــن کمتـر بزن پا از دلـم بُـردی قــرار اسب زیبــای پدر! حرفــی بـزن کمتـر ببـار سر به روی شانه ام بگذار و در گوشم بگو با پدر رفتی چرا برگشته ای بی شهسوار؟ آمـدی جانم به قربانت بگو بابا کجــاست؟ شهـرعشـق ما نگو دیگر شـده بی شهـریار در خضاب خون نشسته یال زیبـایت چرا؟ داغ سنگینی ست قطعاً علتِ این حالِ زار می خراشـد شیهــه ات روح تمام دشت را چشـم تو آلاله می پاشد به خـاک این دیار آتشــی انگــار در زیر سُـمَــت پنهــان شده پا بکوب آتـش بزن بر قلب سنـگ روزگـار در نگاهت راه گم کرده ست حیرت حیرتا! در صـدایت آه می سـوزد نهـان در آشکــار سایــهٔ مـــژگانِ  رازآلــود  را  بـرهــم  بـزن تا بریزد  چکه چـکه  غـربت از چشمان تار آمـدی تا طرح قابِ «عصرعاشورا» شـوی تا که این غربت  بماند تا همیشــه ماندگار آمــدی درس وفـا معنــا شـود بر کوفیــان رو شــود دســت جفــای مردمـان نا بکـار تا کجاهــا با پدر بودی؟ بگو ای ذوالجناح دیدی آیا پیــکرش را زیرِ سـُمّ  دَه سوار؟ گرچه حق رادریَمِ خون سر بریده دیده ای دیده خواهد شدحقیقت بر سرِ نِیْ آشکار نور مصبـاح الهُـدا هرگز نگردد بی فـروغ عالَـمـــی از او گرفتــه  آبِـرو  و اعتبــــار 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🖊رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعار در ایتا☝️
به نام خدا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ سلام ما به ساکنِ /بهشتِ دشتِ کربلا سلام ما به غربتِ /امیر و شاه نینوا به سوز دشت نینوا /به آه و گریه هاسلام به ناله ی بُنَیَّ و / به اشک روضه هاسلام سلام ما به خواهری /که یاور برادره به دختر سه ساله ای /که خیلی مثل مادره به کودکان زینب و /به حُرّ و مسلم غریب سلام بر رشادتِ/ زهیر و عابس و حبیب سلام ما به غربتِ /دو یادگار مجتبی به حنجر بریده ی/ رضیع دشت کربلا سلام ما به غربتِ /جوان شِبه مصطفا به پاره پاره پیکری /که خفته لای یک عبا به دستای بریده ی/ امیر لشکر حسین سقای دشت کربلا / پناه و یاور حسین رسیده روضه های ما /به سمت گودال بلا کسی نمونده برسه /به دادِ ناموس خدا پیچید صدای غربتِ /حسین توو دشت نینوا «کیست مرا یاری کند»/کسی نمونده اِی خدا اومد به سمت خیمه ها /برا وداع آخرش چه سخته دل بریدنِ /یه خواهر از برادرش هیچ خواهر و برادری /حسین و زینب نمیشن حتی یه روز نبوده که /از همدیگه جدا باشن جمع شدن اهل حرم /برا وداع ، دور و برش با دل خون ، زینب اومد / بوسه ای زد به حنجرش فغان و آه و گریه ها /بلند شد تو خیمه ها عزیز فاطمه می رفت /بشه اسیر نیزه ها امیر بی سپاه رفت /به جنگ سی هزار تن نبود اگر سوز عطش /حریف مولا نبودن می بارید از هرطرفی /بارون تیر و نیزه ها غریب گیر افتاده بود/ میوون قوم اشقیا تااینکه روی مَرکبش /زدن یه تیر بی هوا از روی مرکبش حسین /افتاد رو دشت نینوا هرکی با هر چیزی که داشت /میزد به پیکر حسین تشنه بودن قوم عدو /همه برا سرِ حسین میزدنش با نیزه و /باشمشیر و تیر جفا حتی پیرمرداشونم /زدن با چوب و با عصا کاش به همین راضی بودن /رها میکردن بدنو حرامیا اسباشونو / نعلای تازه زدنو... کاش یکی بود توو این بلا /به داد زینب می رسید وقتی که از سوز جگر/ فریاد و ناله میکشید تا آسمونها می رسید /فریاد "وامحمدا" گاهی می رفت به خیمه ها /گاهی به گودال بلا یه وقتی دید شمر لعین /به سمت گودال اومده نشسته روی سینه ای /که بوسه گاه احمده وای غریب مادرم / وای حسین برادرم غریب گیر آوردنت /وای شهید بی سرم صدا زد ای خواهر من /برو به سمت خیمه ها همیشه یاور حسین /برس به داد بچه ها صدای یابُنَیَّ باز /پیچید تو دشت کربلا سر عزیز فاطمه /به ضرب دشنه شد جدا میگفت حسین من چرا /با لب تشنه کشتنت؟ به زیر سنگ و نیزه ها /با ضرب دشنه کشتنت آخرِ روضه مون باشه /زینب و گودال بلا میگشت به دنبال حسین /زیر شکسته نیزه ها صدا میزد حسین من /کجایی ای برادرم جواب اومد کنار بزن /این نیزه ها رو خواهرم به زیر سنگها چرا / افتاده پیکرت حسین الهی من فدای این / پیکر بی سرت حسین خم شد و لبها رو گذاشت /روی رگای حنجرش با آه و گریه بوسه زد/ خانم به جای مادرش سلام آخرم باشه /به ماه روی نیزه ها سلام ما به خواهرِ/ شهید دشت کربلا ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
بسم رب الحسین(۱۰) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ (به سمت گـودال از خیــمه دویدم من) وقتی که ده مَـرکب ، دورِ تو دیدم  من سوختـــم از داغِ غـــربت  و تنهـــاییت وقتـی که فـــریاد تــو رو شنیــــدم من نــوای آل اللــه ، آتیــش به جـــونــم زد از روی تَـل ، داداش ، ناله کشیـــدم من غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نالـه زدم داداش ، از روی تـل ، وقتــی شمــر سیـَهْ دل رو ، رو سینه دیدم من به ســـر زنان تنهـــا به مقتــلِ خونیــن برای  امـــداد   تــو  پر  کشیـــدم  مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســــری به نــی دیـدم ، برابرم  داداش امـــان از ایـن غــربت ، دیر رسیدم من مصیبتــی اعظــم بر ســـرم اومد چون خنجــر گریــانِ سنــــان و دیـــدم مــن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خــون دل و اشکِ چشــم و غریبـــونه بــه روی  زخمـــایِ تنـت چکیـــدم من بوســــه زدم وقتــــی به حنجــــر پاره همنـفـــس مــادر ، نالــه کشیـــدم مـن غریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خیمه به غارت رفت دور از چشای تو بی تو دل از  دنیــا دیگـــه بریــدم من به خیمـــه آتیش زد کوفیِ بی احساس به سمــت بیمــــارِ خیمـــه دویــدم من غــریب خــواهر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تاعَلَـمت داداش نیفتـــد از شــــونه م مقــــاومـت کــردم تا نخَـمیــــدم من برای  تکـــرارِ   پیــام   این   نهــضــت رختِ اسـارت رو به جون خـریدم من وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی (کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج جواد حسینخانی همایش تاسوعایی بم شاعر: زینت کریمی نیا برادرم ابالفضل دلاورم ابالفضل بیا برای تسکین به خواهرم ابالفضل آه دست تو قطعه دشمن آماده به قلع و قمعه کمر شکسته ام من ببین که خسته ام من چگونه پابشم که زمین نشسته ام من باید هزار سال بشه که شیعه احیا بشه به زیر خیمه عشق بزم تو برپا بشه.............. .................. http://eitaa.com/sheydayezeynab
آسمان روی زمین زیر سُم اسبان است سر خورشید به نیزه وسط میدان است باز تکرار شده حیله ی صفین انگار بر زمین سوره ی فجر وسر نی ، . قرآن است نظم افلاک به هم ریخته در این صحنه چرخ حیرت زده در دایره سرگردان است نبض هستی بگمانم زتپش افتاده عالم انگار که روی گسلی لرزان است گوییا پاره شده رشته منظومه عشق که چنین دشت پر از کوکب نورافشان است آسمان ریخته دارایی خود را بر خاک هر ستاره که بخون خفته در این پیمان است حجت اکبری از تیره ی خورشید وشان ارباً اربا شده در مهلکه ی طوفان است دور او گله ی کفتار زده حلقه مرگ شیر افتاده و این هلهله ی گرگان است حلق یک غنچه پژمرده بریدند به تیر کس نفهمید که او منتظر باران است بر سر دست پدر داشت تلظی میکرد نتوانست بگوید که لبش عطشان است آن طرف تر لب شط پیکر ماه افتاده کز غمش سینه ی خورشید جهان سوزان است فرق نورانی او نسخه ی شق القمر است حیف در هاله ی خون معجزه اش پنهان است شد قلم دست بلندش که نویسد بر خاک عشق دردیست که در تیغ بلا درمان است تا ابد آب ز شرم لب او می سوزد عشق از اینهمه ایثار و ادب حیران است در طواف حرمش علقمه مانده ست هنوز اشک میریزد و در حسرت آن دستان است از در سوخته آتش به کمینگاه رسید سوخت آن خیمه که آرامگه طفلان است کرد خورشید غروب و شب هجران آمد تازه این اول راهیست که بی پایان است کهکشانها سر سجده به زمین آوردند این مقامیست که در خاک در سلطان است اشک خونین "شقایق" چکد از چشم قلم سرخی رنگ شفق خون دل یاران است حمید رضازاده " شقایق" کرمان
دو بند اول مربع ترکیب آغاز رسالت بانویم زینب سلام الله علیها شده کار دل من از دل امشب آغاز فاطمه باز سپرده است به من امری باز پیش چشمم شده یک سال دگر سخت دراز این نشیب است اگر، پس چه شود بخش فراز دستت آرامش محض است به قلب خواهر تو نگاهی بکنی چاره کند بر مضطر باید اینک همه برنامه بچیند زینب اولا فکر به سجاد کند در این تب بعد فکری به رباب و اثر خشکی لب بیشتر فکر به آن دختر نازت امشب دست تو معجزه کرده است به قلب خواهر کاش فکری بکنی بر شب سخت دختر http://eitaa.com/sheydayezeynab
❁﷽❁ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گــریان تر از نگـــاه تو ، پیــدا نمی شود ماننـــد اشک چشـــم تو ، دریا نمی شود زخمی که شامیان به دلت با زبان ، زدند مـرهـــم پذیر نسیت ، مــداوا نمی شود داغی که جا گرفته به سینای سینه ات در قلب آسمان و زمین جا نمی شود گرچه عطش نشانده به دل ، زهر کین، ولی ماننـــد تشنـــه کــــامیِ بـابـا نمی شود آتـش کشیـــده بر دلم الشّـــام گفتنت جــانکاه تر از این غم عظمـا نمی شود هرگز کسی در این غــم غربت شبیه تو درد آشنــــایِ  زینـــب کبـــری نمی شود بر انهــدام کاخ ستــم ،هیـــچ خطبه ای مانند خطبــــه های تو غَـــــرّا نمی شود ما داغهـــای کرب و بلا را شنیـــده ایـم امــا شنیــــده مثـــل تماشــــا نمی شود یک عمـــر ، روزه دار عــــزای مُحـــرّمی افــــطار تو به آب و غـــذا وا نمی شود بـا خــاطرات ظهــــر عطـــــشناک کربلا آب  زلال ، بــر تــو گــــوارا  نمی شود با اشک و آه و روضه دلت خو گرفته است لبهای تو به خنــــده شکـــوفا نمی شود سجاده شـــاهدِ نَفَسِ سینه سوز توست ســجاده ات بـــدون تو معنـــا نمی شود ســجادهٔ تو فرش ستاره ست بین عرش فرشــی شبیــه عرش تو زیبــا نمی شود ماه فلک ز مــاه جبیــن تو روشــن است زیــرا ، بـدون نـورِ تـو پیــــــدا نمی شود پیشانی ات به مُهر و به معـراج می روی روحت به وقت سجده به تن جا نمی شود بر درگه تو حور و مَلَک بوســه می زنند هــر کــس عـــزیز عــــالم بالا نمی شود از غــــربت مــــزار تو ، امـا دلم شکست شمعـــی سرِ مــــزار تو پیـــدا نمی شود آبـــادیِ بقیـــــع تـــو ، ماننــــد کـــربــلا جز با ظهـــور مهـــدی زهـــرا نمی شود ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۵/۲۱ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
(بسم رب الحسین) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲) تو قـــوت دلِ ، شـکســــته یا حسین تو سایهٔ سَرَمی حتی از روی نیزه ها حسین تویی که آبرو دادی با خونت به کربلا حسین (پــای عشـقــت تا ابـد می مـــانم حسین)(۲) آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زینب شد همسفــرت، بالای نیزه سرت ای کاش می شد نبینم ، چشمای ترت(۲) تو دلخوشی من ، ز کوفه تا به شام تو سرپناه اهل حرم هستی میونِ ازدحام به اون سر بریده ات داداش ، روی نیزه ها سلام (ای کاش می شد نبینم ، چشمای ترت)(۲) آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خاک تو ، خاک شفاست ، راه تو قبله نماست درگاهت جلوه ای از درگاه خداست (۲) پیچیده تو حرم ، دوباره عطر سیب دلم هوای حرمتو داره یا سید الغریب گرفته کرب و بلای زیبایت از این دلم شکیب (درگاهت جلوه ای از درگاه خداست)(۲) آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شاعر : لیک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
زمان: حجم: 1.59M
(بسم رب الحسین) آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲) تو قـــوت دلِ ، شـکســــته یا حسین تو سایهٔ سَرَمی حتی از روی نیزه ها حسین تویی که آبرو دادی با خونت به کربلا حسین (پــای عشـقــت تا ابـد می مـــانم حسین)(۲) شاعر : با نوای مداح اهل بیت: لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها ( ایام اسارت آل الله ) - قالب چهارپاره کرده ای سرفرازمان ای سر مرحبا ای سرِ برادرِ من ای سرِ سربلندِ بر نیزه سایه ات مستدام بر سرِ من تا شود پای راه رفتنِ تو نیزه از محضرت اجازه گرفت تا شکوفا شدی چو گل بر نی آسمان رنگ و بوی تازه گرفت شانه زد باد، گیسوانت را بوسه ها چید از رخت خورشید ماهِ شَیبُ الخضیبِ غرقِ به خون ماه با دیدن تو آه کشید نی به نایِ گلوت بسته دخیل چون گدایی که حاجتی دارد شاهِ من روی نیزه هم شاه است همه جا، جاه و عزّتی دارد آمدی همرهم که از بالا شاهدِ انقلابِ من باشی از بدن گشته ای جدا که چنین پاسدارِ حجابِ من باشی غیرتُ اللهی و چهل منزل بوده ای پاسبانِ محملِ من بارِ غم را کشیده ام امّا کم نشد از حجابِ کاملِ من خونت افتاد قطره قطره به خاک تا نیفتد به خاک معجر من مرد میدان شدم اگرچه زنم وَ همین چادر است سنگرِ من سپرم عفّت است و حجب و حیا سنگرم را کسی نمی گیرد به سیاهیِ چادرم سوگند زن بدونِ حجاب می میرد به تو سوگند ای سر زخمی و به خونت که روی خاک چکید گله دارد دلم از آن زن که پا گذارد به روی خونِ شهید https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
زمان: حجم: 329.3K
واحد شب_هفتم_امام_حسین 🎤کربلایی اسحاق بیدگلی https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12