هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
❁﷽❁
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
گــریان تر از نگـــاه تو ، پیــدا نمی شود
ماننـــد اشک چشـــم تو ، دریا نمی شود
زخمی که شامیان به دلت با زبان ، زدند
مـرهـــم پذیر نسیت ، مــداوا نمی شود
داغی که جا گرفته به سینای سینه ات
در قلب آسمان و زمین جا نمی شود
گرچه عطش نشانده به دل ، زهر کین، ولی
ماننـــد تشنـــه کــــامیِ بـابـا نمی شود
آتـش کشیـــده بر دلم الشّـــام گفتنت
جــانکاه تر از این غم عظمـا نمی شود
هرگز کسی در این غــم غربت شبیه تو
درد آشنــــایِ زینـــب کبـــری نمی شود
بر انهــدام کاخ ستــم ،هیـــچ خطبه ای
مانند خطبــــه های تو غَـــــرّا نمی شود
ما داغهـــای کرب و بلا را شنیـــده ایـم
امــا شنیــــده مثـــل تماشــــا نمی شود
یک عمـــر ، روزه دار عــــزای مُحـــرّمی
افــــطار تو به آب و غـــذا وا نمی شود
بـا خــاطرات ظهــــر عطـــــشناک کربلا
آب زلال ، بــر تــو گــــوارا نمی شود
با اشک و آه و روضه دلت خو گرفته است
لبهای تو به خنــــده شکـــوفا نمی شود
سجاده شـــاهدِ نَفَسِ سینه سوز توست
ســجاده ات بـــدون تو معنـــا نمی شود
ســجادهٔ تو فرش ستاره ست بین عرش
فرشــی شبیــه عرش تو زیبــا نمی شود
ماه فلک ز مــاه جبیــن تو روشــن است
زیــرا ، بـدون نـورِ تـو پیــــــدا نمی شود
پیشانی ات به مُهر و به معـراج می روی
روحت به وقت سجده به تن جا نمی شود
بر درگه تو حور و مَلَک بوســه می زنند
هــر کــس عـــزیز عــــالم بالا نمی شود
از غــــربت مــــزار تو ، امـا دلم شکست
شمعـــی سرِ مــــزار تو پیـــدا نمی شود
آبـــادیِ بقیـــــع تـــو ، ماننــــد کـــربــلا
جز با ظهـــور مهـــدی زهـــرا نمی شود
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۲/۵/۲۱
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
(بسم رب الحسین)
#زمینه
#اسارت_حضرت_زینب_علیهاسلام
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین
پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲)
تو قـــوت دلِ ، شـکســــته یا حسین
تو سایهٔ سَرَمی حتی از روی نیزه ها حسین
تویی که آبرو دادی با خونت به کربلا حسین
(پــای عشـقــت تا ابـد می مـــانم حسین)(۲)
آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین
پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
زینب شد همسفــرت، بالای نیزه سرت
ای کاش می شد نبینم ، چشمای ترت(۲)
تو دلخوشی من ، ز کوفه تا به شام
تو سرپناه اهل حرم هستی میونِ ازدحام
به اون سر بریده ات داداش ، روی نیزه ها سلام
(ای کاش می شد نبینم ، چشمای ترت)(۲)
آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین
پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
خاک تو ، خاک شفاست ، راه تو قبله نماست
درگاهت جلوه ای از درگاه خداست (۲)
پیچیده تو حرم ، دوباره عطر سیب
دلم هوای حرمتو داره یا سید الغریب
گرفته کرب و بلای زیبایت از این دلم شکیب
(درگاهت جلوه ای از درگاه خداست)(۲)
آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین
پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
شاعر : #رقیه_سعیدی_کیمیا
لیک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
زمان:
حجم:
1.59M
(بسم رب الحسین)
#زمینه
#اسارت_حضرت_زینب_علیهاسلام
آرام جانم حسین ، دین و ایمانم حسین
پای عشـقــت تا ابـد می مـانم حسین(۲)
تو قـــوت دلِ ، شـکســــته یا حسین
تو سایهٔ سَرَمی حتی از روی نیزه ها حسین
تویی که آبرو دادی با خونت به کربلا حسین
(پــای عشـقــت تا ابـد می مـــانم حسین)(۲)
شاعر : #رقیه_سعیدی_کیمیا
با نوای مداح اهل بیت: #کربلایی_مالک_عبدی
#قزوین
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها
( ایام اسارت آل الله ) - قالب چهارپاره
کرده ای سرفرازمان ای سر
مرحبا ای سرِ برادرِ من
ای سرِ سربلندِ بر نیزه
سایه ات مستدام بر سرِ من
تا شود پای راه رفتنِ تو
نیزه از محضرت اجازه گرفت
تا شکوفا شدی چو گل بر نی
آسمان رنگ و بوی تازه گرفت
شانه زد باد، گیسوانت را
بوسه ها چید از رخت خورشید
ماهِ شَیبُ الخضیبِ غرقِ به خون
ماه با دیدن تو آه کشید
نی به نایِ گلوت بسته دخیل
چون گدایی که حاجتی دارد
شاهِ من روی نیزه هم شاه است
همه جا، جاه و عزّتی دارد
آمدی همرهم که از بالا
شاهدِ انقلابِ من باشی
از بدن گشته ای جدا که چنین
پاسدارِ حجابِ من باشی
غیرتُ اللهی و چهل منزل
بوده ای پاسبانِ محملِ من
بارِ غم را کشیده ام امّا
کم نشد از حجابِ کاملِ من
خونت افتاد قطره قطره به خاک
تا نیفتد به خاک معجر من
مرد میدان شدم اگرچه زنم
وَ همین چادر است سنگرِ من
سپرم عفّت است و حجب و حیا
سنگرم را کسی نمی گیرد
به سیاهیِ چادرم سوگند
زن بدونِ حجاب می میرد
به تو سوگند ای سر زخمی
و به خونت که روی خاک چکید
گله دارد دلم از آن زن که
پا گذارد به روی خونِ شهید
#رضا_یزدی_اصل
#ایام_اسارت_آل_الله
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
زمان:
حجم:
329.3K
واحد
شب_هفتم_امام_حسین
🎤کربلایی اسحاق بیدگلی
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
بسم رب الحسین(۱۵)
#نوحه_زمزمه #هفتمین_روز_شهادت_امام_حسین_ع
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
هفـت روزه کــه داداش تو رو ندیدم من
تو غـــربت کـــوفه چـــه ها کشیــدم من
نبــــوده یک روز هـــم ازت جـــدا باشم
تـــوی مصیبتـــها غـــریب و تنهــــا شم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غریب حسینم وای(۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
نرفتـــه از یــادم وقتـــی توی گــودال
سینــهٔ ســـوزانت چگـــونه شــد پامال
وقتی که رأسـت شـــد همسفـــر زینب
ســـایه شـــدی بر نِـی روی ســرِ زینب
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غریب خواهــر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
طعنـــه و دشنـام از کوفـــه شنیـدم من
تشت طــلا دیــدم نـالــه کشـــیدم من
خمیـــدم از داغت گرچه صبــورم من
انگاری هفت ســاله که از تو دورم من
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
غریب خواهــر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بس که کتــک خوردم کبــوده بازویـم
شبیـــه زهــــرای شکســـته پهلــویـم
تیـــربلا رد شــــد از جگــرم هــــر بار
ســرت به نی دیدم با چشای خونبــار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
امــان از این غــربت (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گرچه قدش خــم شد عزت و معنا کرد
پرچــم و بالا برد غیـــرت و معــنا کرد
شعــار زینب شد عـــزت و جــانبــازی
پیــروِ این نهضــت ، داره ســرافـرازی
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ســلام یا زینب (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کـرب و بلا بر جــاست با عَلَــمِ زینب
غیــرت عباسیــست در حــــرم زینب
پیـــام عاشـــورا در حرمش جاریست
مدافـــع زینب کــارش علمــــداریست
آخــر این نهضت شکست دیوان است
وقت ظهـــــور یار در دلِ باران است
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بیــا ابا صــالح (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۱/۵/۲۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#محرم
#نوحه_زمزمه
#هفتمین_روز_شهادت_امام_حسین_ع
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
هفت روزه که حسینِ من/ به زور ازَت جدا شدم
هفت روزه که همسفرِ /سرِ رو نیزه ها شدم
این همه سال نبوده که /چن روز ازَت جدا باشم
نبوده تو این همه سال / بینِ نامحرما باشم
ببین که زینبت کجا / کوچه و بازار کجا؟
اهل حرم کجا و این / مجلس اغیار کجا؟
اگر که طاقت بیارم /توو راه کوفه تا به شام
زنده بمونم و یه سر / به سمت کربلا میام
داغ دلم تازه میشه/ با دیدن سرت داداش
باور نمی کنم چطور/ نمرده خواهرت داداش
این هفت روز برای من/ مثالِ هفت سال گذشت
از خاطرم هزار بار/ روضه گودال گذشت
به یاد خنجری که شد/ شرمنده از گلوی تو
کُند شد و نمی بُرید / گلو ز ِ روبروی تو
یادم نمیره که تو رو / چطور اَزَم گرفتنت
چطور جلو چشم همه /سرت جدا شد از تنت
یادم نمیره بعدِ تو / آتیش زدن به خیمه ها
چه وحشتی افتاده بود / بین تموم بچه ها
بین همین آتیش و دود / سَرا به نیزه ها شدن
این بچه ها قربونیِ / سیلیِ بی هوا شدن
با این همه جسارتا / ولی بدون ، برادرم
حتی یه لحظه هم حسین!/ نرفته معجر از سرم
زینب تو نذاشته تا /دستی به معجر برسه
جسارتی به چادرِ / خاکیِ مادر برسه
اگر که خواهر تو رفت / به مجلس اِبن زیاد
با خطبه های خواهرت /هیبتشون رفت به باد
اگرچه داغ دیده ام / نشد سرم ، یه لحظه خَم
با عزت و صلابتم / شکسته شد کاخ ستم
اگر چه دیدم سرِ تو /میوون تشت خون،ولی
زنده شد از خطبه ی من/ کلام و گفتار علی
خطبه زین العابدین /آتیش به قلبشون کشید
اشک ندامت می بارید /از چشم این قوم پلید
دیگه جایی نمونده بود / برا پشیمونی هاشون
به نیزه رفته بود حالا / سَرای قربونی هاشون
سرت به نیزه شد ولی / مقام و عزت آفرید
برای دشمنان دین / خواری و ذلّت آفرید
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
کانال اشعار ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
#نوحه
نوحه ایام اسارت
زبانحال حضرت زینب علیها سلام
ای نور دیده ای سر بریده
از داغ هجرت پشتم خمیده
تو به روی نی من به محمل ها
بر تو می گریم بین قاتل ها
یا اخا المظلوم
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
زینب کجا و بزم اسارت
بر نی سرت را کردم زیارت
تو بخوان قرآن من کنم تفسیر
نهضتت گردد تا که عالم گیر
یا اخا المظلوم
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
چشمی ندیده قرآن به نیزه
باشد نگاه طفلان به نیزه
گر نمیپرسی حال بیمارت
کن تکلم با دختر زارت
یا اخا المظلوم
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
چشمم چگونه گلگون نباشد
یک سر نمانده پر خون نباشد
کوفیان آخر پست و نامردند
با یتیمانت بس جفا کردند
یا اخا المظلوم
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
از داغ و ماتم گر دل کبابم
گردیده دشمن مات از حجابم
تو تماشا کن سر شکستن را
وا کند زینب مشت دشمن را
یا اخا المظلوم
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
شاعر: امیررضا فرجوند
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#شب_های_جمعه_زیارتی
#سفر_نامه و #صفر_نامه
#قسمت_پنجم
نگاه می کنم آنسو که تل زینبیه ست
نگاه من نگران است حس خواهریَ است
به سمت تل بروم مشکلم فقط حلّ است
مرور روضه باز این نگاه بر تلّ است
نگاه من به نگاهش گره خورد امشب
مرا دوباره به دنبال خود برد زینب
نشسته پیش برادر هنوز هم زینب
و دارد این در و دیوار ذکر او بر لب
مرددم که زیارت بخوانم از این دور
و یا که پیش روم تا ضریح ، تا لب نور
مرددم و چقدر این دو راهی ام عشق است
همین که توی خیالم بخواهی ام عشق است
زینت کریمی نیا (شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab