eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
885 ویدیو
115 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
(بسم رب الحسین) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ همیشه ماه محـــرم شروع یک سفر است سفر به مقصد شام و به غربت صفر است سفـــر به بغــض نهــان ستـــاره ها سرِ نِی سفر به خیمــهٔ باران به چشمهای تر است صفــر نگـــاه پر از دردِ یک علمـــدار است به خواهـــری که ز بزم شراب،خونجگر است صفر اشــارهٔ سنگیـــن دست زجـــر بر آن کبوتری که به سنگ جفا شکسته پر است صفـــر جواب غریبی ست در میان طبـق به دختــری که شبانه در انتظار سر است سری که گاه به نیزه ست و گاه در دل تشت سری که با لب خونین مقابل نظـر است سری که گاه تنــوری، شکفـــته از نورش سری که راهبی از آن دلش پر از شرر است سری که سنگ جفا از یهودیان خورده ست سری که بر سر بازارِ شام در گذر است سفر به این همه غـــربت چقدر سنگین است کمان قامت زینب نشان از این سفر است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(تیغ عدم) قطـع گردد گر سَرم هرچند با داس سـتم تا که ریشه در زمین دارم، جـوانه می‌زنم جاودان مانم چو نخلی سبز در باغ جهان گر ببــارد بـر سَـرم، بــارانی از تیـغ عــدم سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زبانحال حضرت زیبب (س) ای بارقه‌ی رحمت! ، نور بصرم بودی در ظلمت شب‌هایم همچون قمرم بودی زآندم که تو را دیدم رفتی به سرِ نیزه هر نیزه که می‌دیدم تو در نظرم بودی ای نور دل حیدر ، ای زاده‌ی پیغمبر بی بال و پَرم زیرا ، تو بال و پَرم بودی مانند حسن حتیٰ ، از بعد پدر عمری در راحت و سختی‌ها همچون پدرم بودی ای کاش نمی‌دیدم، افتاده تنت بر خاک ای اُلفت دیرین که، دایم به بَرم بودی رگهای گلویت را ، در قتلگهت دیدم قربان سرت گردم که تاج سرم بودی برخیز و ببین زینب، افتاده ز تاب و تب ای آن‌که مرا بر تن، روح دگرم بودی هرگه که سفر کردی، دل از تو نشد غافل هرجای که می‌رفتی، گو در حضرم بودی اکنون شده‌ام تنها ، با قافله‌ی غم‌ها هرچند که بر نیزه، تو همسفرم بودی در کرب و بلا جان را ، کردی سپر دشمن هرجا که بلایی بود ، آن جا سپرم بودی ویرانه‌نشین گشتم هرچند به شام غم در تشت طلا دیدم ، زیبا گهرم بودی تلخ است کنون کامم دلخسته ازین شامم عمری چو برادرجان! شیرین شکرم بودی در شام ستم با غم، با یاد تو سر کردم چون ماهِ شب تار و، مِهر سَحرم بودی (ساقی) ز غمت گفتا : ای نور دل زهرا هرگه که سخن گفتم تو شعرِ ترم بودی سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ،،، ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوبــاره کـــربلا و /  یـه کاروان خســــته دوبــاره نـالــه هایِ / زیـنـــب دلشـکســـته شده  به رنگ  پاییز /  بــهـــارِ   آل  طاهــا نشســته رنگ نیلی / به روی یاســـمـن ها یه عـده  مــادرایی / شکستـه  و پریشــون یه عده دختـــرایی / پریـده رنگ و گریون اما  میـون  اینــهــا /  یه  بانـــوی  خمیده به  خاطر  حسینش / بــه کــــربلا رســیده نمیشــه باورش باز /که زنده مونده  زینب خودش روباچه حالی/اینجا رسونده زینب به هر طرف نگا کرد /یه روضه شد مجسم یه روضه سمت گودال/یه روضه نهر علقم یه روضه رویِ  تَلّ و/ یه روضـه بر لب آب غمِ سه شعبه ای که/علی رو کرده سـیراب نشست و درد دل کرد/ با اون دل شکـسته به  حالتی  پریشون / با قـلب زار و خسته غم اسارت مـن / داداش !یکی دوتا نیست به غیــرِ مرهـــم تو/ به درد من دوا نیست سرت به نیزه دیدم / شکــسـتم و خمــیدم بدون تو  عــزیزم / یه روز خوش ندیـدم  نگا بکــــن بـرادر ! / که خـواهرت رسیده چهل روزه که زینب / حســینشــــو ندیـده چــهل روزه بــرادر / اســـــیـره زینـــب تو دعــا  بکـــن کنارت / بمــیــره زینـــب تو چــهل روزه نـدارم / داداش ازت ســراغی نشد با خــود بیارم / یه شــمـعی و چراغی پاشو بذاره مرهــم / رو زخـمـــای تــــن تو کفن نشــد بیــــارم / به غیـرِ  پیـــرهن  تو فقط همین یه پیرهن/ شده نصیب خـواهر هـمـینو می بـرم تا / ســـر مـــــزار  مـــادر چهل روزه ندیـــدم / علــی اکــــبـــرت رو هنوز نبـــردم از یاد / گلــوی اصـغـرت رو چهل روزه کــه کارم / شــده فغــان و ناله نگـــیـر  اَزَم ، ســـراغِ / رقیـــه ی سه سـاله نپرس ازم که اون شب/چی شدتوی خـرابه کــه قلـب زینـبت از /  خــرابـه هـا  کـــبابه شـبانه مثــل مادر / بُریــد از عــالـمِ  خــاک خرابه زیر و رو شد/ زِ نــالـــه های افـلاک غــمِ رقـــــیه ی تـو/ منــو زمـین گـیرم کرد مصیــبت خــــرابه / شکــسـته و پـیرم کرد منو  ببخـش اگـر که/ امـانــتـت  نیــومــد عــمرِ کمـــش میون /ِ خــرابه ها ســر اومد حسین حسین حسین جان(۴) شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
(شهید حججی) قلنـدرانه به پا کرده است غـوغـا سر که شعله می‌کشد از فرش تا ثریا سر مـدافــع حــرمین شـریف شهر دمشق بدون بیمِ خطـر کرده است اهـدا سر سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
‌ ‌‌شهـیــــدان، رادمــــردان غیـــورند به دور از ظلمت محض‌اند، نـورند به هنگـام دفـــاع از دیـن و میهــن حمــــاســه آفــرینــــان حضــورند‌ ‌ ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌شهیـــدان عشــق را تفسـیر کردند جــوان بـودند و کــار پیـــر کردند مس جان را ، طــلا کردند با عشق به خـون، کار دوصد اکسـیر کردند ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان آیــه‌هــای نــور بودند به باطن زنــده در ظاهر غنودند میــــان آتــش بیـــــداد دشمـــن حدیث عشق را با خون سرودند‌ ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان تا همیشه بــرقــرارند چو کوهی سربلند و اســتوارند بــوَد پـایـان ما آخـــر ، زمستان ولی آنــان ، گــل بـــاغ بهـــارند‌ ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌شهیـــدان بـــاده نــوشـان الستند ز مستی، جام شیطان را شکستند مـیِ قــالــوا بــلی را سر کشــیدند از آن‌دم بـا خــــدا پیمـــان ببستند‌ ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان مست جـام یرزقون اند گــل پـرپـر ، میان دشت خون اند ز خــون سرخشان در راه اســلام نمـــــاد پـــایــــداری قـــــرون اند‌ ‌ ‌ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌شهیـــدان وارثـــــان انبـــیایند به خون غلتـیده در راه خدایند‌ ‌به خون سرخ بر عــالم نوشتند که رهپــویــان شـاه کــربــلایند‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ شهیـــدان تیغــه‌های ذوالفـقارند سـرافــــرازان دشـت اقتــــدارند‌ ‌به شب در پیش پای شیعه نورند به جــانِ دشمنــان شـیعـــه نارند ‌ ‌ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان (ساقی) جـام طهورند همه ، تــاریــخ ســازان غیــورند‌ ‌اگرچه در عزاشان نوحه‌خوانیم ولــی آنــان همیـشه در سُـرورند ‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(یــا رضــیع نیــنوا) به روی دسـت بـابـا جــا گرفتی سری بــالاتــر از سـرهــا گرفتی گلویت شد هـدف با تیـر نـامـرد به جنـت رفتـی و مــأوا گرفتی سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
سلام الله علیها گهواره هم شبیه دلم تاب می خورد وقتی مسیرمان به کمی آب می خورد وقتی که پشت بوته ای از ترس ساکتم چشمم به چشم تیره مهتاب می خورد آن وقت می شود سر صحبت به ماه باز وقتی که رنگ ماه به مرداب می خورد دیشب به ماه درد دلم کرده بود گل دیدم نمایشی که به یک خواب می خورد یکباره ماه روشن وشکل عمو شد و دیدم که چشم ماه به سیلاب می خورد فرمود صبر کن گل نازم که روز بعد هر نازدانه از لب تو آب می خورد نذر نگاه لطف تو کف می زند به شعر شاعر که جام عشق از ارباب می خورد من مانده ام عموم چه فرموده عمه جان؟💦 معنای آن به گویش کودک بکن بیان💦 زینت کریمی نیا کانال اشعار شیدای زینب http://eitaa.com/sheydayezeynab