eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
84 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220916-WA0032.opus
216.8K
زینبم ای سر جـدا عـالـمه کــنز حــیا 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ (( میـان هـمــه دلـها امـان از دل زینــب )) حسین ای که به پا شــد قـیامـت ز قـیامت شــرفـنـامه ی خــــون را نوشـتند به نامـت مـن و ســعی مــداوم در ابـلاغ پـیـامـت دعا کــن که شــهادت شــود شـــامل زینـب بـه پابـوس تو آمـد ســفـر کـرده ی کـویـت بـه قـــربان صــفای دل عـاطــفــه جـویــت به یک بوسـه که آن روز زدم زیــر گلویت گـــرفـت از تـو طـراوت بـهـار دل زینــب شــد آییـنــه ی عشــــقت سراپای وجـودم اگــر رنگ بنـفــشـــــه اگــــر یاس کـــبـودم در ایـام جـــدایی پـر از یـاد تـو بـودم کــه شـد ذکـــــر جمـیلت گل محـفل زینب اگـر باغ گلـم رفــت به تـاراج و بـه غـارت اگـر سنـگ سـتـم کــرد به آیینــه جســـارت مـرا بــرد بـه هـــر ســوی اگر مـوج اسارت ولی در دل دریا تـویـــی ســاحل زینــب اگر لحظه به لحظـه خطــر دور سرم گشت تو دیدی ز تنـــور و نظــر کرده ای از طشت مراشوق تومی برداز این دشت به آن دشت که بـی عشــق تو آسـان نشــد مشکل زینب بدون توچهل روز به جـز تاب و تبم نیست به جز جلوه ی رویت کسی ماه شبم نیست چو گل در همه ی عمــر تبـسم به لبم نیست که زد خیـمـــه غــــم تو در آب و گل زیـنب تو روشــنـگــر جـــانــی بـه انـوار تـــولا جــمـال تو جمـیل اســت از آغـــاز تجــلا بـه چـشــمان تو ســـوگــند مـــرا داد تسـلا هـلالی کـــه برآورد ســــر از محمل زینـب اگــر خـانه بـه دوشـــم اگـــر لاله به دستـم از اول هـمـــه دیدند که حــیران تو هسـتم من از عشق دو عـالم فقــط دل به توبستم خــوش آمد غــم عشقت به سر منزل زینب شاعر:محمد جواد غفورزاده(شفق) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
2. کاش گردی گردم.mp3
10.02M
کاش گــردی شــــم و از کرمــــت بنشیـــنم بـه کـــــنـار حــــــرمـت کاش چــون ماه،به شبــــهای دراز داشـتــم با حـــرمــــت راز و نیاز کاش چــون اشـک ،کنـــارت افـتم بـه روی خـــــاک مــــزارت افـتم روی جـانــــها هــمـــه بر تربت تو سـوز دلـها هـــمـه از غــــــربت تو غـربت آن نیست که از داغ جـوان قــد بابا شــود از غصــــه کــــمان غربت آن نیست که سـر بر سر نی ره کنــــد با ســــپه دشـــمــن طی غربت آن نیست که با ضربت سنگ چهـــره از خــون جبین گـردد رنگ غربت آن اسـت کـه فـردی مـظلوم شـــود از کینــه ی همــسر،مسموم غربــت آن است که بعــد از کُشتن بارش تـــیـــر بـــبارد بـــه بــدن تیـــــر باریـــد ز بــــس بر بدنـــت بدنـــت گــــشــت یکـــی با کفـنت قلب احمــد که برایـــت خــون بود بـه هــــمـه مـــردم عـــالم فـــرمود روز محـــشـــر کــه هــــمه گریانند اشــک ریــزانِ حســــن خـــندانند ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅༅═‎‌‌‌‌‌‌─
هدایت شده از شمس (ساقی)
(شهرت طلب) هلاک شهرت کوشد به زندگانی خویش اگر چه واقف باشد ، به ناتوانی خویش تفاوتی نکند نیک و بَد ، به دیده‌ی او همین که پرده کشد بر روی ندانی خویش مِلاک زندگی‌اش چون همیشه بهره‌وری‌ست بهار می‌طلبد بر دلِ خزانی خویش گهی به سایه‌ی سرو و گهی به سایه‌ی بید نشسته در طلب عیش و کامرانی خویش به هر کجا که بوَد مَنفعت ، نموده تلاش درین طریق، مُصِر بوده از جوانی خویش منافقانه چه‌سان دم زند ز مهر و وفا ؟ کسی که بسته‌ دلش را به جاودانی خویش زهی به طینت (ساقی) که دل به کس ندهد به غیر آل علی و ، به بی نشانی خویش. سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
(بسم رب الحسین) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ همیشه ماه محـــرم شروع یک سفر است سفر به مقصد شام و به غربت صفر است سفـــر به بغــض نهــان ستـــاره ها سرِ نِی سفر به خیمــهٔ باران به چشمهای تر است صفــر نگـــاه پر از دردِ یک علمـــدار است به خواهـــری که ز بزم شراب،خونجگر است صفر اشــارهٔ سنگیـــن دست زجـــر بر آن کبوتری که به سنگ جفا شکسته پر است صفـــر جواب غریبی ست در میان طبـق به دختــری که شبانه در انتظار سر است سری که گاه به نیزه ست و گاه در دل تشت سری که با لب خونین مقابل نظـر است سری که گاه تنــوری، شکفـــته از نورش سری که راهبی از آن دلش پر از شرر است سری که سنگ جفا از یهودیان خورده ست سری که بر سر بازارِ شام در گذر است سفر به این همه غـــربت چقدر سنگین است کمان قامت زینب نشان از این سفر است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(تیغ عدم) قطـع گردد گر سَرم هرچند با داس سـتم تا که ریشه در زمین دارم، جـوانه می‌زنم جاودان مانم چو نخلی سبز در باغ جهان گر ببــارد بـر سَـرم، بــارانی از تیـغ عــدم سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
زبانحال حضرت زیبب (س) ای بارقه‌ی رحمت! ، نور بصرم بودی در ظلمت شب‌هایم همچون قمرم بودی زآندم که تو را دیدم رفتی به سرِ نیزه هر نیزه که می‌دیدم تو در نظرم بودی ای نور دل حیدر ، ای زاده‌ی پیغمبر بی بال و پَرم زیرا ، تو بال و پَرم بودی مانند حسن حتیٰ ، از بعد پدر عمری در راحت و سختی‌ها همچون پدرم بودی ای کاش نمی‌دیدم، افتاده تنت بر خاک ای اُلفت دیرین که، دایم به بَرم بودی رگهای گلویت را ، در قتلگهت دیدم قربان سرت گردم که تاج سرم بودی برخیز و ببین زینب، افتاده ز تاب و تب ای آن‌که مرا بر تن، روح دگرم بودی هرگه که سفر کردی، دل از تو نشد غافل هرجای که می‌رفتی، گو در حضرم بودی اکنون شده‌ام تنها ، با قافله‌ی غم‌ها هرچند که بر نیزه، تو همسفرم بودی در کرب و بلا جان را ، کردی سپر دشمن هرجا که بلایی بود ، آن جا سپرم بودی ویرانه‌نشین گشتم هرچند به شام غم در تشت طلا دیدم ، زیبا گهرم بودی تلخ است کنون کامم دلخسته ازین شامم عمری چو برادرجان! شیرین شکرم بودی در شام ستم با غم، با یاد تو سر کردم چون ماهِ شب تار و، مِهر سَحرم بودی (ساقی) ز غمت گفتا : ای نور دل زهرا هرگه که سخن گفتم تو شعرِ ترم بودی سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ،،، ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوبــاره کـــربلا و /  یـه کاروان خســــته دوبــاره نـالــه هایِ / زیـنـــب دلشـکســـته شده  به رنگ  پاییز /  بــهـــارِ   آل  طاهــا نشســته رنگ نیلی / به روی یاســـمـن ها یه عـده  مــادرایی / شکستـه  و پریشــون یه عده دختـــرایی / پریـده رنگ و گریون اما  میـون  اینــهــا /  یه  بانـــوی  خمیده به  خاطر  حسینش / بــه کــــربلا رســیده نمیشــه باورش باز /که زنده مونده  زینب خودش روباچه حالی/اینجا رسونده زینب به هر طرف نگا کرد /یه روضه شد مجسم یه روضه سمت گودال/یه روضه نهر علقم یه روضه رویِ  تَلّ و/ یه روضـه بر لب آب غمِ سه شعبه ای که/علی رو کرده سـیراب نشست و درد دل کرد/ با اون دل شکـسته به  حالتی  پریشون / با قـلب زار و خسته غم اسارت مـن / داداش !یکی دوتا نیست به غیــرِ مرهـــم تو/ به درد من دوا نیست سرت به نیزه دیدم / شکــسـتم و خمــیدم بدون تو  عــزیزم / یه روز خوش ندیـدم  نگا بکــــن بـرادر ! / که خـواهرت رسیده چهل روزه که زینب / حســینشــــو ندیـده چــهل روزه بــرادر / اســـــیـره زینـــب تو دعــا  بکـــن کنارت / بمــیــره زینـــب تو چــهل روزه نـدارم / داداش ازت ســراغی نشد با خــود بیارم / یه شــمـعی و چراغی پاشو بذاره مرهــم / رو زخـمـــای تــــن تو کفن نشــد بیــــارم / به غیـرِ  پیـــرهن  تو فقط همین یه پیرهن/ شده نصیب خـواهر هـمـینو می بـرم تا / ســـر مـــــزار  مـــادر چهل روزه ندیـــدم / علــی اکــــبـــرت رو هنوز نبـــردم از یاد / گلــوی اصـغـرت رو چهل روزه کــه کارم / شــده فغــان و ناله نگـــیـر  اَزَم ، ســـراغِ / رقیـــه ی سه سـاله نپرس ازم که اون شب/چی شدتوی خـرابه کــه قلـب زینـبت از /  خــرابـه هـا  کـــبابه شـبانه مثــل مادر / بُریــد از عــالـمِ  خــاک خرابه زیر و رو شد/ زِ نــالـــه های افـلاک غــمِ رقـــــیه ی تـو/ منــو زمـین گـیرم کرد مصیــبت خــــرابه / شکــسـته و پـیرم کرد منو  ببخـش اگـر که/ امـانــتـت  نیــومــد عــمرِ کمـــش میون /ِ خــرابه ها ســر اومد حسین حسین حسین جان(۴) شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ڪانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
هدایت شده از شمس (ساقی)
(شهید حججی) قلنـدرانه به پا کرده است غـوغـا سر که شعله می‌کشد از فرش تا ثریا سر مـدافــع حــرمین شـریف شهر دمشق بدون بیمِ خطـر کرده است اهـدا سر سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
‌ ‌‌شهـیــــدان، رادمــــردان غیـــورند به دور از ظلمت محض‌اند، نـورند به هنگـام دفـــاع از دیـن و میهــن حمــــاســه آفــرینــــان حضــورند‌ ‌ ا✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌شهیـــدان عشــق را تفسـیر کردند جــوان بـودند و کــار پیـــر کردند مس جان را ، طــلا کردند با عشق به خـون، کار دوصد اکسـیر کردند ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان آیــه‌هــای نــور بودند به باطن زنــده در ظاهر غنودند میــــان آتــش بیـــــداد دشمـــن حدیث عشق را با خون سرودند‌ ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان تا همیشه بــرقــرارند چو کوهی سربلند و اســتوارند بــوَد پـایـان ما آخـــر ، زمستان ولی آنــان ، گــل بـــاغ بهـــارند‌ ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌شهیـــدان بـــاده نــوشـان الستند ز مستی، جام شیطان را شکستند مـیِ قــالــوا بــلی را سر کشــیدند از آن‌دم بـا خــــدا پیمـــان ببستند‌ ‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان مست جـام یرزقون اند گــل پـرپـر ، میان دشت خون اند ز خــون سرخشان در راه اســلام نمـــــاد پـــایــــداری قـــــرون اند‌ ‌ ‌ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌شهیـــدان وارثـــــان انبـــیایند به خون غلتـیده در راه خدایند‌ ‌به خون سرخ بر عــالم نوشتند که رهپــویــان شـاه کــربــلایند‌ ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ شهیـــدان تیغــه‌های ذوالفـقارند سـرافــــرازان دشـت اقتــــدارند‌ ‌به شب در پیش پای شیعه نورند به جــانِ دشمنــان شـیعـــه نارند ‌ ‌ا‌✿࿐🍃🌺🍃࿐✿ا ‌ ‌شهیــدان (ساقی) جـام طهورند همه ، تــاریــخ ســازان غیــورند‌ ‌اگرچه در عزاشان نوحه‌خوانیم ولــی آنــان همیـشه در سُـرورند ‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(یــا رضــیع نیــنوا) به روی دسـت بـابـا جــا گرفتی سری بــالاتــر از سـرهــا گرفتی گلویت شد هـدف با تیـر نـامـرد به جنـت رفتـی و مــأوا گرفتی سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
سلام الله علیها گهواره هم شبیه دلم تاب می خورد وقتی مسیرمان به کمی آب می خورد وقتی که پشت بوته ای از ترس ساکتم چشمم به چشم تیره مهتاب می خورد آن وقت می شود سر صحبت به ماه باز وقتی که رنگ ماه به مرداب می خورد دیشب به ماه درد دلم کرده بود گل دیدم نمایشی که به یک خواب می خورد یکباره ماه روشن وشکل عمو شد و دیدم که چشم ماه به سیلاب می خورد فرمود صبر کن گل نازم که روز بعد هر نازدانه از لب تو آب می خورد نذر نگاه لطف تو کف می زند به شعر شاعر که جام عشق از ارباب می خورد من مانده ام عموم چه فرموده عمه جان؟💦 معنای آن به گویش کودک بکن بیان💦 زینت کریمی نیا کانال اشعار شیدای زینب http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
«اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا رُقَیَّةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ» سه ساله دختر سالار دشت نینوایم من رقیّه ، کودک محنت‌کش شام بلایم من عمو، بابا، برادر، جملگی رفتند و من اکنون به سوی شام ویران با یتیمان همنوایم من فلک! آیا نمی‌بینی که زیر سقف این گردون اسیر دست جلادان، درین محنت‌سرایم من؟ نمی‌دانی که فرزند حسین، آن شاه احرارم ؟ ولی در کودکی، محتاج از غم بر عصایم من نمی‌بینی شده مویم چو دندانم سفید از غم اگرچه نزد کفار ستمگر ، بی‌صدایم من؟! مرا وقت فَراغت بود در این سن کم ، اما روی خارِ مغیلان، با اسیران پا به پایم من به دیدارِ گلِ رویِ پدر ، در کنج ویرانه به خارِ غم ز جور خصم کافر مبتلایم من يزيد دون به تشت خون مرا آتش بزد بر دل ازین مهمان نوازی‌ها چه گویم با خدایم من غم مرگ پدر داغی بُوَد در سینه چون شمعی که فردا را ندیده خامُش از این ماجرایم من زِ زهرِ طعنِ دشمن گرچه می‌سوزم ز آهِ دل ولی زهری به چشم دشمن آل عبایم من اگرچه جان به جانان می‌سپارم با دلی خونین ولیکن چون پدر، راضی به تقدیر و قضایم من بده (ساقی) مرا جامی که کاهد داغ ایّامم اگر چه تا قیامت، داغ دار کربلایم من... سید محمدرضا شمس (ساقی) 1381 http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"زبانحال حضرت رقیه (س) در شام" منم بی بال و پَر مرغی که کنج لانه خاموشم ز بیم دام صیّاد و ز کید دانه خاموشم منم شهدخت شاه دین که از جور یزید دون ز تخت بخت افتادم ولی شاهانه خاموشم رقیّه ، دختر سالار دشت نینوا هستم که از بیداد پور کافر مرجانه خاموشم مرا مرگ پدر ، افسانه‌ای باشد توان فرسا که افسون گشتم و از وصف آن افسانه خاموشم پی کالای وصلش، نقد جان خویشتن دادم چو دیدم گنج خود را گوشه‌ی ویرانه خاموشم شبی کز خواب خوش برخاستم در کنج ویرانه بدیدم رأس خون آلوده‌ی جانانه خاموشم یزیدم کرد مهمان رأس باب آورد در پیشم از آن مهمان نوازی های نامردانه خاموشم به بزم مدعی جام شهادت نوش جان کردم چو بر پیمان خود دارم به لب پیمانه خاموشم چراغ عمرم از باد حوادث شد خموش امّا چه پنهان از شما کز طعنه‌ی بیگانه خاموشم زدم مُهر خموشی بر لب و خون ميخورم از غم که همچون غنچه‌ی نشکفته در گلخانه خاموشم گر از داغ پدر چون (شمس قم) سوزد تن و جانم ز شمع عشق می‌سوزم که چون پروانه خاموشم شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi
سلام الله علیها گهواره هم شبیه دلم تاب می خورد وقتی مسیرمان به کمی آب می خورد وقتی که پشت بوته ای از ترس ساکتم چشمم به چشم تیره مهتاب می خورد آن وقت می شود سر صحبت به ماه باز وقتی که رنگ ماه به مرداب می خورد دیشب به ماه درد دلم کرده بود گل دیدم نمایشی که به یک خواب می خورد یکباره ماه روشن وشکل عمو شد و دیدم که چشم ماه به سیلاب می خورد فرمود صبر کن گل نازم که روز بعد هر نازدانه از لب تو آب می خورد نذر نگاه لطف تو کف می زند به شعر شاعر که جام عشق از ارباب می خورد من مانده ام عموم چه فرموده عمه جان؟💦 معنای آن به گویش کودک بکن بیان💦 زینت کریمی نیا کانال اشعار شیدای زینب http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(شادروان حاج سید احمد شمس) هم ذاکر و روضه خوان جدّت بودی هم اهـل کــرامــت و مَـــودّت بودی در شـام شهــادت رقیــه (س) رفتی چون غرق عنـایت و سعــادت بودی سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi