هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
#نگــارهـا
آنـان که خفتـــهاند بـه خــاک مـــزارها
طـی کرده اند پیـچ و خــم روزگـــارها
اکنون اگرچـه خــاک شده جایگاهشان
یک عمــر بــودهانـد بـه دنیـــا نگـــارها
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
(بسم رب العلی )
#غزل_علوی
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
پر از اشکم پر از آهم ببین دریایی از دردم
پریشان خاطر از این روزگار تلخ و نامردم
پر از شعرم پر از شورم نمیگویم دگر دورم
که از نزدیک دارم در حرم ، دور تو می گردم
چه ایوانی ، عجب صحنی ، ضریحت باغ انگور است
که مستم می کند دور طواف خانه ات هر دم
برای وصف این باغ بهشت و صحن و ایوانت
قلم زانو زده بر دفتر و واژه کم آوردم
چه لطفی کرده در حقم خدای عالی اعلا
شدم امسال هم مدیون مولای جوانمردم
دوباره دل زدم بر بحر عشق حضرت مولا
ولی مثل همیشه با خودم صد حاجت اوردم
امیدم دست گرم توست ای بابای مظلومم
که دورم سازی از این لحظه های ساکت و سردم
الهی شکر نامت تا همیشه بر زبان جاریست
درون سینه ام عشق تو را همواره پروردم
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۵/۲۵
#نجف_اشرف
حرم امیرالمومنین علیه السلام
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❖ ༅࿇༅═─
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(اَلسَّلٰامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
#نور_دوچشم_حیدر
سهمگین است عزایت بخداوند وَدود
بر قیام تو و بر لشکر و آل تو درود
نه فقط شیعه عزادار تو گردیده کنون
که عزادار تو هستند مسیحی و جهود
پسر فاطمه! ، ای نور دو چشم حیدر
که شدی کشتهی تیغ ستم و تیر و عمود
گریه میکرد بر احوال غمت ، پیغمبر
زآن دمی که شدی از دامن مادر، مولود
ریخت چون خون تو در راه خداوند کریم
خونبهای تو بوَد حضرت حیّ معبود
دشمنت کشت اگر ، کی رهد از دست قدر
که کند گریه بر احوال بدش آل ثمود
سربلند آمدهای از سفر کرب و بلا
دشمنت گشت به میدان دیانت مردود
آنکه دل باخت به شیطان، نبَرد ره به کمال
بندهی خالص حق است همیشه محمود
پدرت هست علی ، مِهر درخشان ولا
مادرت فاطمه آن زهرهی برج مسعود
سومین اختر تابان ولایی که ز عشق
تا خداوند نمودی به سماوات صعود
به مقامت نرسد پای کسی ، تا به ابد
گرچه باشند همه زاهد و از اهل شهود
از سخاوت چو گذشتی ز خود و اهلِ عیال
گوی سبقت ، کرمت از همه عالم بربود
حاتم طایی و امثال وی از عجز و نیاز
سائل کوی تو هستند ؛ تویی! مظهر جود
سخن لاف نباشد پسر شیر خدا...!
که خداوند ، تو را از سر تکریم ستود
گفت «لولاك» و تو بودی هدف از خلقت او
که کمال بشریت ، ز تو باشد مشهود
فهم من نیست تو را ، گرچه مبرهن باشد
که به عشق تو شده خلق، همه بود و نبود
تو به صحرای کویری که بجز خار نداشت
گل نمودی و شدی جاری پیوسته چو رود
کعبه، گر قبلهی اسلام شد از سوی خدا
عالمی را ست سزاوار به کوی تو سجود
«خامس آل عبایی» که ز لطف ازلی...
هرکه دل بست به تو زنگ غم از سینه زدود
آنکه غافل بوَد از معرفت و مرتبتات
هست از حلقهی ادراک و ارادت مطرود
گریه خیز است اگر مرگ تو ای فانی حق
آسمان از غم جانسوز تو گردیده کبود
میزند پر ، دلِ خونین به هوای حَرمت
شود آیا بشود قسمت این دل به ورود
« بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی »
تا نفس هست بوَد رشتهی پیمان معهود
(ساقی) غمزده گر در غم تو نوحهگر است
با دلی لجّهی خون ، مرثیهات را بسرود.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1399
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(السّلامُ عَلیكَ یا قمر بنی هاشم)
#ماه_عشق
آبرویت بُرد از آب ـ آبرو ، ای ماه عشق!
ایکه بودی از ازل استاد دانشگاه عشق
مَشک را پُر کردی اما خود ننوشیدی از آب
تا گدای عزتت گردید آب ، ای شاه عشق!
سر سپردی چون به نزد شاه دشت کربلا
لحظهای غافل نگشتی از مسیر راه عشق
سرفراز از ورطهی دریا برون آید کسی
کِه بوَد در وقت طوفان بلا ، آگاه عشق
چونکه کشتی نجات خلق میباشد حسین
باز بیند ساحل امن آنکه شد همراه عشق
ناخدایان جهان ، در پیش او زانو زنند
چون خدا دارد نظر بر کشتی اِسپاه عشق
نوح اگرچه بود کشتیبان ولی فرزند او
غرق در بحر فنا گردید و شد گمراه عشق
گمرهان را میشود شیطان همیشه مقتدا
آگهان را نیست استادی به جز الله عشق
یوسف کنعان اگر افتاد در چاه ستم
سربلند آمد برون از لطف حق از چاه عشق
میدهد جان در صراط مستیقم آنکو که هست
آگه از دیوان و قاضی عدالتخواه عشق
ای علمدار حسین ، ای ساقی دشت بلا...!
ایکه نامت هست زیبا واژهی دلخواه عشق
بارگاهت میزند طعنه به فردوس برین
مدفنت در کربلا شد قبله و درگاه عشق
گر گدای عشق معشوق اند خیل عاشقان
بر سریر عشق، هستی خسرو جمجاه عشق
(ساقی) عشاق حق گشتی چو از عشق حسین
ذکر نامت میکند سرمست در افواه عشق
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
#سفر_نامه و #صفر_نامه ۱۴۰۳/۵/۲۹
رسیده ام به کنار عمود نهصد و هفت
که آسمان وسط دشت با عصا می رفت
مگر پیاده می آید در این زمین خورشید
که داغ کرده زمان را در این قرار جدید
نشسته هرم عطش های شصت و یک بر لب
روان شده ست جهان باز در پی زینب
شده است زنده زمان از خروش انسان ها
جوان شده است جهان از بهار وجدان ها
از آفتاب خشن نور لطف می بارد
و جای خار مغیلان بهار می کارد
سوال می کنم از خود که می شود آیا
نگاه خار ببیند بهار را آقا؟
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
#ضربالمثل:
«خری که چاق شد، گوشتش را لای پلو نمیذارن!»
یعنی: ثروت، موجب محترم شدن افراد نادان نمیشود.
(حمار)
مکن حقــوق کسی را به زنـدگـی پامال
برای آنکه کنی کسب مُکنت و زر و مال
الاغ اگر چه شود چاق، کی شود قُـرمه
که این حِمـار بوَد لایـق خـوراک شغـال
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#پند
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(پردهی اسرار)
در جهان لطف خداوند بوَد یار کسی
کز ره لطف گشاید گره از کار کسی
خواهی ار پردهی اسرار تو را کس ندرد
پَرده زنهار مکن پاره ز اسرار کسی
مدعی تا ننهد بر سر دیوار تو پای
پای زنهار منه بر سر دیوار کسی
نکشد هیچ کساش بار غم و محنت و درد
آنکه در مِحنت و سختی نکشد بار کسی
طاعتی نیست پسندیده تر از خدمت خلق
دل به دست آر و مزن دست به آزار کسی
زرد رویی نکشد آنکه کند پاک ز مهر
گَرد ناکامی ایام، ز رخسار کسی
شد طرب دور چنان از دل افسردهی ما
که دل کس نشود شاد ز دیدار کسی
آنچنان دور، حقیقت شده از گفتهی ما
که دگر کس ندهد گوش به گفتار کسی
بسکه آلوده به تزویر بوَد کردهی ما
تکیه دیگر نتَوان کرد به کردار کسی
گهر فضل مکن عرضهی بر بیخردان
که ندانند در این جامعه مقدار کسی
کس نپرسد ز کرم حال دل زار تو را
تا نپرسی ز کرم حال دل زار کسی
نکنم بندگی خلق که با عزت نفس
نیستم چون دگران بندهی دینار کسی
چون (رسا) خرّم از آنم که درین باغ چو گل
خون دل خوردم و هرگز نشدم خار کسی
"دکتر قاسم رسا"
http://kouchesaresher.blogfa.com
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
#نوحه_زمزمه
#اربعین
#سرودهٔ_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:قدم قدم با یه علم.....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
تو جــاده خیلِ مشکی پوشه
عشــقه که تو دلا می جوشه
قلباشون بی تابه هر لحــظه
واســهٔ دیدن شــش گوشــه
اربعیـن شـــور و حالی داره
اشک شوق از چشا می باره
حک شده روی سربنداشون
"یــا ثــاراللــهُ و ابــنَ ثــارِه"
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
بیداره روز و شب ، موکبــدار
می ریزه چای و شربت هر بار
می پیـــچه توی گـــوش زائـر
هر لحــظه "هَله بیـکُـــم" زُوّار
هــر کــس با کوله ای تو راهــه
بر چشــم و دلش اشک و آهــه
ثــابت کرده بــدون تــردید
شیـــدای ابـــی عبـــداللهــه
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
پای این علم و این نهضـت
باید ماند تا ابــد با عــــزت
باید هر لحظه اینجا آموخت
درسِ هَیـــــهاتُ مِنّـــا الذلّة
باید با دل و جـــانــی آگــاه
باشیم ثابت قدم تو این راه
این یعنی که نمونده چیزی
تـــا ظهــــورِ بقیــة اللــــه
قدم قدم تو جاده ها
راه افتادن مسـافرای کربلا
"حُبُّ الحُسین یَجمَــعُـنا"
شـــده شـــعار زائـرای کربلا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
#رقیه_سعیدی_ڪیمیا
۱۴۰۳/۵/۳۰
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈