هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(میلاد حضرت عبدالعظیم مبارک)
#سیدالکریم
ای آنکه «ری» ز نام تو گردیده ناموَر
زیبنده است مدح و ثنایت ز هر نظر
هستی کریم و حضرت عبدالعظیم، تو
چون جدّ خود ، بیانگر خُلق عظیم، تو
ای در مَقام و عِلم چو اختر به آسمان
ای پُر فروغ ـ شمع شبستان شیعیان!
وقتی زیارت حَرمت همچو کربلاست
یعنی که بارگاه تو گنجینهی شِفاست
با مَعرفت کسی که ببوسد تراب تو
دردش دوا شود به یقین در رکاب تو
خاکِ ری از وجود تو گردیده کیمیا
مِس را غبار درگه تو ، میکند طلا
دل بسته بود چونکه به ری اِبن سعدِ دون
در حسرتش ز برج طمع، گشت سرنگون
هرگز نخورد گندمی از خاکِ پاکِ ری
هرچند بود در طمع و سینهچاکِ ری
اما تو شاهِ ری شدی و ، ری شد استوار
چون مَرقد تو گشت درین خاک، پایدار
درکِ چهار امام چو کردی به لطفِ حق
اََعمال و عِلم تو، به یقین گشت منطبَق
فرمود چون امام، به اصحاب، در غیاب:
دارند اگر سؤال از ایشان ، دهی جواب
یعنی که احترام تو شایسته و سزاست
این گفتهی امامِ دهُم سبط مصطفاست
با احترام ، سر بنهم بر تراب تو...
چون واجباست بوسه بخاک جناب تو
یا سیدالکریم ، که بحر کرامتی!
یا سیدالعظیم ، که نور هدایتی!
بر (ساقیِ) شکستهدل از لطف کن نظر
ای آن که «ری»، ز نام تو گردیده ناموَر
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
میلاد حضدت سید الکریم عبدالعظیم حسنی علیه السلام مبارک باد
ای امین و مَحرم اسرار آل مصطفی
می وزد از تربتت هر دم نسیم کربلا
وارث خُلق و صفات خاندان عصمتی
حضرت عبد العظیم ای مظهر جود وسخا
همنشین چار حجت بوده ای در عصر خود
ای که پیمان بسته ای با هر امامی از وفا
بعد شهر مشهد و قم ای امین اهل بیت ع
شهر ری از مقدمت شد محور اهل ولا
هر امامی با دعای خیر وصفت کرده است
عارف و زاهد، فقیه و پیشوا و مقتدا
نا امید از درگهت هرگز نرفته سائلی
ای کریم، از نسل پاک حیدر و خیر النسا
بانگ تکبیر ملائک می رسد بر گوش جان
روز میلاد تو ای آیینه دار مجتبی
می وزد عطر شقایق از حریم قدسیت
ذاکران وصف تو می گویند با مدح و ثنا
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان ۱۴۰۳/۷/۱۶
https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
✅ 20 مهرماہ، سالروز بزرگداشت حضرت لسان الغیب، حافظ شیرازی بر اهالی شعر و ادب و فرهنگ، گرامی باد.
#بر_مزار_حضرت_حافظ
به سرِ کوی تو با سوز و گداز آمدهام
به مداوای دل ای مَحرم راز ، آمدهام
ایکه در بزم سخن، صدر نشین غزلی
شاعری کوچکم از روی نیاز آمدهام
مرغ دل در قفس سینه به تنگ آمدہ بود
که به دیدار تو از راہ دراز آمدهام
تا ز شیراز حضورت ببرم توشهی فضل
از قم از جادهی پر شیب و فراز آمدهام
تا زنم بوسه به درگاہ رفیعت ز خلوص
با سمند دلِ دیوانه ، بتاز آمدهام
دل چو آهنگ طربخانهی عرفان تو کرد
بی دف و بربط و چنگ و نی و ساز آمدهام
تو خدای غزل و حکمت و عرفانی و من
سوی درگاه تو ای بندہ نواز ، آمدهام
همدم شام غریبانهی من شعر تو شد
که ز شام دل زارم به حجاز آمدهام
زائر کعبهی عشق تو شدم از سرِ جان
که به اِحرام تو اکنون به نماز آمدهام
بر درِ میکدهی شعر تو ای (ساقی) عشق
بهرِ یک جرعهی پرسوز و گداز آمدهام.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1373 - شیراز
eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(امام عسکری)
میــلاد امـام عسکـــری شد که جهــان
چون گل شده از نسیم رویش خنـدان
زیـــرا رسد آن لحظــه که نـــور دل او
بر ظلمـت این جهــان ببخشد پــایــان
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
هدایت شده از کانال اشعار شمس (ساقی)
(میلاد امام حسن عسکری مبارک)
#نور_عین
تافت تا روی زمین ، روی چو ماهِ عسکری
ماه شد ماتِ شعاعش گشت او را مشتری
تیر و کیوان از تحیّر در سما سوسوزنان
خیره بر انوار قدسی امامِ عسکری
همنوا با زهره آن خنیاگر چرخ فلک
مینوازند اختران گنبدِ نیلوفری
قدسیان در عرش اعلیٰ در سُرورند و سماع
در حلول ماهرویی از تبار حیدری
فرشیان در پایکوبی و نشاط و هلهله
در مدینه گوییا روییده گلبرگِ طری
بلبلان چهچهزنان بر شاخ چون فصل بهار
در هوای شهر در پرواز... کبکان دری
شد مدینه غرق بحر شادمانی و سُرور
چون برون شد از صدف دردانهای با دلبری
بر دهُم شاه ولایت شد عطا از سوی حق
ماهرویی تا کند بر شیعیان روشنگری
دَه امامِ قبل؛ دَه انگشت و او انگشتر است
همچنین پورش نگین حلقهی انگشتری
دلسیه کی میکند درک، این شب فرخنده را
«قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری»
هست مولود امامی که بوَد فرزند او :
حضرت مهدی که بر عالم نماید سَروری
آن امامی که دهد پایان به تیغ مَعدلت
ظلم و بیداد و جفا و سرکشی و کافری...
در حکومت بی بدیل و در عدالت بیقرین
پادشاهان را سزد نزدش به امر چاکری
(ساقیا) زآن راح روح افزای روحانی بریز
در شبِ میلادِ مسعود امام عسکری (ع)
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1399
eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
✅ 20 مهرماه، سالروز بزرگداشت حضرت لسان الغیب، حافظ شیرازی بر اهالی شعر و ادب و فرهنگ، گرامی باد.
#بر_مزار_حافظ
خواجه برخیز که شیدای تو از قم آمد
عاشقی دلشده با درد و تألّم آمد
گرچه قم شهر فضایل بود و مهد ادب
زائرت شاعرکی با ادب از قم آمد
حافظا کودک نو مکتب و نو پای سخن
به تلمّذ چو پذیری به تعلّم آمد
تو خدای سخن و بندهی طبعم چو کلیم
به سرِ طورِ کلامت به تکلّم آمد
عارفان، مست گر از جام ولای تو شدند
دُردنوش سخن اکنون به سرِ ُخم آمد
هر که آدم صفت آمد به بهشت شیراز
تا خورد دانهای از خرمن گندم آمد
مفتی شهر عجب نیست که از بهر نماز
به سر تربت پاکت به تیمّم آمد
تو به عرش سخن و نظم و ادب جا داری
غزلت زیورِ خضراییِ طارم آمد
تو محیط ادب و قلزم عرفانی لیک
منم آن قطره که در گوشهی قلزم آمد
قطرهسان محو تو گشتم چو ادیبان دگر
تو که دیوان محیطت به تلاطم آمد
مرغ دل راه چو در گلشن عرفان تو یافت
به طفیلِ نغماتت به ترنّم آمد
طبع تو چشمهی فیّاض علوم و حِکم است
که به تعلیم حکیمان به تحکّم آمد
دستِ غیبی چو کمالِ سخنت را پرداخت
شعرِ جاوید تو را حکم تداوم آمد
چونکه در عرصهی گفتار، لسان الغیبی
خامهات بر سر بدخواه تو صارم آمد
در شبستان سخن شاهچراغ غزلی
که فروغ تو ، به سرحدّ تقدّم آمد
حافظا مصحفی و دفتر شعرت زین فضل
به تفأل همه دم ، رهبر مردم آمد
تو شدی حافظ خمخانهی عشق ازلی
که شراب ابدی بهر تو ُخم ُخم آمد
در پناه تو امیران جهان معتکفاند
چو پناهت خَلف حجّت هفتم آمد
به گدایی سرِ کوی تو ای خواجهی عشق!
عجبی نیست اگر قیصرت از رُم آمد
شهسوار غزل استاد سخنور سعدی
پیشبازت سَده ای بهر تفاهم آمد
باغ فضل و چمنِ حکمت و گلزارِ ادب
در قیاس غزلت تودهی هیزم آمد
فهم گفتارِ تو را عقل نیارست که دل
از ره عشق به کویت به تفهّم آمد
کمترین چاکرت از ظلم سخنهای خلاف
به درِ عدلِ کلامت به تظلّم آمد
حالیا کام من و جام تو ای ساقی عشق
گر ز احوال خماران به ترحّم آمد
کن مداوای دل غمزدهای از دل خاک
زآنکه در کوی تو با درد و تألّم آمد
دستگیری کن اگر خواجهی درویشانی
که فقیری سرِ خوانت به تنعّم آمد
درِ مینا بگشا ، گنبدِ مینای ، بهِل
که دل از گریهی مینا به تبسّم آمد
(شمس قم) آمده تا تربت پاکت بوسد
خواجه برخیز و ببین زائرت از قم آمد.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
تابستان 1357 - شیراز
https://eitaa.com/shamseqomi