eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
885 ویدیو
115 فایل
🔰 #کانال_مداحی_شعر_آئینی 🔰 #نشر و #گسترش اشعار ناب آیینی 💢 #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_67 ایدی جهت تبلیغات👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"ولادت حضرت زینب " روشنی بخش دل و دیده ی زهرا آمد زینت نام علی ، زینب کبرا آمد عالم از آمدنش غرق نشاط است و سُرور این بهاریست که در گلشن طاها آمد خانه ی فاطمه روشن شده از مقدم او اولین دختر دُردانه ی بابا آمد هر ملک شاخه ی نوری به تحیّت در دست مژده آرد که گل عشق به دنیا آمد اُسوه ی صبر و ثبات است و وقار این دختر آنکه از همت او حق شود احیا آمد کوثر ثانی و پرورده ی دامان علیست گُهری از صدف عشق دو دریا آمد خواهر صلح و قیام است و علمدار حسین یک جهان عاطفه با روح تولا آمد یاور و هم قدم راه حسین و حسن است حامی و هم نفس حضرت سقا آمد کربلا منتظرش بود و بخود می بالد که کنون شیرزن عرصه هیجا آمد زینب آمد که شود مادر فرخنده صبر آسمان در قدمش غرق تماشا آمد عطری از یاس و " شقایق" همه جا پیچیده مژده ای اهل ولا مادر گلها آمد حمید رضازاده " شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «آینه ی زهرا نما» مظــهر صبــر وصـلابـت، معنـی عــشق و وفا عصـمت اللهِ مجســــم، گوهـــــر بحــــــر ولا دُخـت خورشـــید ولایت، نور چشــمان بتول در فـضـائل بی گــمان آییــــنه ی زهـــــرا نما زیـــــنت دامـــان حـــیدر ، دُرِّ دریای شـــرف نسخــه ی ثانـی زهـــرا، در ســــوا و ماســوا آفتاب از شرم رویش، درحجاب خجلت است بحر عفــــت قطـــره ای، در پیش آن کنز حیا ســینه اش گنجیــــنه ی علم وکمال ومعرفت عالمه بی زحمــت تحصیل ، همچــــــون انبیا مَحـــــــرم اســـــرار، در خلوتگـــه بزم شـهود راز دار سِـــرّ حـق همچــــون تمــــام اوصــیا نام زینب بی گمان ، تفسیر صبر است و یقین بر تـــــمام صـــــــابران اهل عـــــــالم مقــتدا نهضــــت ســـرخ حسـینی وامدار زینب است تا قــیامـــت نام زینــب هـــست شـــرح کربلا کوه غم بر دوش دارد،دل پرازجوش وخروش لیک آن قامـــت نگشــــته، جــز برای حق دوتا خطبه هایش در اسـارت ، ذولفقار حیدر است کرده طوفان با کلامــش، کــوفــه وشــــام بلا چشم امیـــد ( شقایق) بر عـطای زیــنب است دارد از بی بی تــمنا ، گوشـــه چشمی، در جزا حمید رضازاده " شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36
خانه روشن شده از زینت بابای حسن یک عروسک شده پیش از همه اهدای حسن شده شیرینی بیداری و رویای حسن موج در موج شد از او دل دریای حسن مرد مانند اسد یا که چنان زهره زن است چه رقابت سر او بین حسین و حسن است آنکه بر دور سرش واله و پروانه شده بیش از پیش ترش ساکن در خانه شده گردن خم شده اش محور دردانه شده این حسین است که قلبش همه پیمانه شده این حسین است که عالم همه دیوانه اوست یا که زینب خودش از دم همه دیوانه اوست هیچکس نیست در این شور چنان شور علی اشک شوق است به چشمان پر از نور علی سر زده پرتواش از دامنه طور علی انعکاس سخنش از لب منشور علی چون که لب باز کند لهجه ی او حیدری است چشم را باز کند جلوه ی او مادری است کار تشخیص شده سخت که مانندش کیست مثل مادر شده یا مثل پدر؟ پیدا نیست از کمالات علی یک علویِّ عالی است فاطمی سیرت و صورت شده و زهرا زیست ز جمالات خدیجه است نشان در رویش فاطمه بنت اسد دیده شود در مویش ولی انگار به گهواره تکان ها خاص است هیچکس نیست ، ولی رایحه عباس است متولد نشده ، کشته یک وسواس است بیشتر از همه بر گریه او حساس است شاید آن لحظه که بی هیچ سبب خندیده شش برادر همه را دور سر خود دیده آمده تا که کند کرب و بلا را کامل تا که دلبر بشود یا ببرند از او دل تا دهد خون خدا از مدد او حاصل تا کند از همه ی قافله حل مشکل شاید از خیمه ی او حُسن حَسَن می بارد که ابالفضل قدم جای قدم می کارد زینت اب شده یعنی که پدر تنها نیست کمتر از او که گل سرسبد زهرا نیست جز سر رود که بر دامن این دریا نیست جمله ای مثل جمیلای خودش زیبا نیست پای یک قول که داده ست به مادر یک روز نیم قرن است که پایش به رکاب است هنوز پنج ساله است که بانوی بزرگ خانه است بال می سوزد و در مطبخ جان پروانه ست به عرب نام عقیله به عجم فرزانه است چه اسیری ست؟ که یک مکتب آزادانه ست سر ترین باشد و سر را بدهد سرور نه جان و جانانه ببخشد به جفا معجر نه هر که داداش شود پس جگرش می سوزد توی گودال به فکر است و سرش می سوزد مهدی از شام غمش چشم ترش می سوزد هر که شیداش شود بال و پرش می سوزد کاش شیدایی زینب دلش آسان ببرد نام او را به کلاف نخی ارزان بخرد زینت کریمی نیا (شیدای زینب ) http://eitaa.com/sheydayezeynab
السلام علیک یا سیدتی و مولاتی با رکعتی نشسته بخوان شاهنامه را تا نشکند شکستن رستم چکامه را با یک حماسه تیغ بگردان تو خامه را تبدیل کن به سخت زره نرم جامه را تا کم کنی حماسه ی گردآفرید را با یک خطابه نقش زمین کن یزید را زیباشناس واقعی دین دو چشم توست بینا ترین مجاهد تبیین دو چشم توست بر یار ما نهایت تسکین دو چشم توست باران ترین طراوت آیین دو چشم توست باران اگر به چشم تو بانو گذر کند در خشکسال جهل تمدن اثر کند درک کلام و فقه تو لقمان نکرده است دشمن ترین ، شکوه تو کتمان نکرده است پیغمبری که رب به تو عنوان نکرده است کاری که کرده ای تو سلیمان نکرده است یک مورچه اگر به تو ایمان بیاورد جای خرابه ملک سلیمان بیاورد زینت کریمی نیا(شیدای زینب ) ۱۴۰۲/۸/۲۷ http://eitaa.com/sheydayezeynab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(اَلسّلامُ عَلیـكِ یَا أُمُّ المَصائِب) ا࿐❁❈࿐✿࿐❁❈࿐ا (راوی نینوا) کــوهِ صـبر و اسـتقامـت زینب است مظهــر شور و شهــامـت زینب است آن کـه از قــدقــامــتِ عشـق حسـین بست قـامـت تـا قیـامـت زینب است آن کـه در دشــت بـــــلای عـــاشــقی داد یـک دنیـــا غــرامـت زینب است آن کــه در راہ اســارت، سـوی شــام کـرد یــاران را زعــامـت زینب است در پـــرســـــتـاری طفــــلان یـتـــیـم اُسـوه‌ی مِهــر و کـرامـت زینب است از غیــوری ، پیـش چشـم دشمنــــان روسپید و راست قـامت زینب است آن کـه با یک خطبــه ی دنـدان‌ شکن کرد دشمــن را مــلامـت زینب است بــــرتــــریـــن راوی دشــتِ نیــــنـوا با همه رنـج و وخــامـت زینب است بــر پــرســتاران بــا مجـــد و وقــار در پـرســتاری عــلامـت زینب است آن کـه دشمــن می‌شـود از حِلـــم او غــرق دریـــای نــدامــت زینب است آن کـه بــا نــام همــامـش ، (ساقیا)! داده عــزت بـر کــلامـت زینب است آن کـه در این شعـــرِ شــیوا از کــرم خـامـه را کرده غــلامـت زینب است سید محمدرضا شمس (ساقی) 1388 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا قائِمِ آلِ مُحَمّد (عج) اسیر زلف کمند تو ، گل‌عذارانند خراب نرگس مست تو هوشیارانند قرار برده نگاهت به غمزه از دل خلق که در مسیر عبور تو رهسپارانند بشوق آنکه کنی جلوه از کرانه‌ی غیب به رهگذار تماشا ، امیدوارانند چه چشم‌ها که به ‌در خیره ماند و در حسرت به گور رفته و اکنون خوراک مارانند چه سَروها که نشد خم شکوهِ قامت‌شان به نزد ظلم، که تندیس شرمسارانند به تنگ آمده دل‌ها ز موسم پاییز که خیل منتظران، در پی بهارانند بهار فصل شکوفایی اَست و شادابی که نغمه‌ساز فلک، چهچه هَزارانند چو شام غم به سرآید به‌شوق صبح امید به کنج میکده‌ی عشق، می‌گسارانند بیا و پرده ز رخ گیر و دل‌ربایی کن که مضطرب ز حضورت گناهکارانند قیام کن که بگیری تقاص مظلومان! که در رکاب تو آماده، جان نثارانند پیاده‌ایم و حریفان سواره گرچه ولی ز عزم راسخ مان مات، شهسوارانند بزن به تیغ عدالت، تمام سرهایی که در مدارِ دیانت، ز کجمدارانند امید نیست کسی را به غیر درگه تو «که بستگان کمند تو رستگارانند» ۱ بریز (ساقی) هجران کشیده جامی را که تشنگان وصالت چو من هِزارانند . سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi ۱ـ حافظ
(دروغ) دروغ، منشأ و سرچشمه‌ی فَساد بوَد که خوی و عادتِ افرادِ بَدنهاد بوَد دروغ، علّت پَستی و خوی حیوانی‌است نفاق، حاصل این خلق و خوی حاد بوَد دروغ‌گوی ، اگرچه برادرت باشد ولی برادری‌اش بدتر از شغاد بوَد کسی که بهره‌ور است از دروغ، بی‌تردید دروغ‌گویی او ، رو به ازدیاد بوَد دروغ، عقده‌گشای دل حقیران است شبی بوَد که به دنبال بامداد بوَد دروغ‌گوی چو بر نفع خویش می‌کوشد گمان کند که سوارِ خرِ مُراد بوَد ولی دریغ نداند که راه هموارش چو نیست راهِ سعادت، در انسداد بوَد اگرچه هست تنور دروغ‌گویان داغ دروغ‌گوی، ولیکن در انجماد بوَد دروغ‌گویی امری قبیح و شیطانی‌‌است که موجبات پلیدی و ارتداد بوَد کسی که در همه حالت دروغ می‌گوید چگونه قابل تأیید و اعتماد بوَد ؟ به دشمنی خدا بسته همت خود را اگر به ظاهر امر ، اهل اعتقاد بوَد دروغ موجب خواری و ذلّت بشر است تفاوتی نکند ، گر کم و زیاد بوَد دروغِ مصلحت‌آمیز هم بدون گمان حرام‌نطفه‌ی در حال انعقاد بوَد خوشا کسی که نگوید دروغ در همه حال اگرچه موجب تحقیر و انتقاد بوَد ولی به نزد خداوند و اولیا و رسول (ص) عزیز هست و رها از غم مَعاد بوَد به‌صدق کوش و حذر از دروغ کن (ساقی)! که در طریق خدا ، بهترین جِهاد بوَد. سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi