به نام خدا
30 مرداد یادآور به آتش کشیدن مسجدالاقصی در سال 1348 به دست صهیونیست ها است که سالها بعد این روز به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران در سی امین نشست سازمان کنفرانس اسلامی به نام روز جهانی مسجد نامگذاری شد.
روایتی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله که میفرماید ؛ وقتی مشکلات و بلاها نازل میشود ، اهل مسجد نجات میابند.
اینجانب ضمن گرامیداشت روز جهانی مساجد، این روز را به تمام مسلمانان جهان، ملت شریف ایران، مردم دیندار خوزستان و به ویژه فعالان مساجد تبریک گفته و رشد جایگاه و کارکرد بیش از پیش مساجد در پیشبرد اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران را آرزومندم.
#مدریت_کانال
#خادمة_الزهرا_س
۱۴۰۰/۵/۳۱
@maddah_1367
بنام خدا
🕌#روز_جهانی_بزرگداشت_حرمت_مساجد
🕌#شاعر_مسلم_فرتوت_فاخر
🕌#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
🕌🕌🕌🕌🕌
مسجد ای خانهٔ اسرارِ خداوند کریم
بیت پر مَرحمتِ خالقِ منان و رحیم
نام تو مایهٔ آرامش هر بنده بُود
نور حق از درو دیوار تو تابنده بُود
سینه ها در تو مصفا بشود صاف شود
قطره جان گیرد و بی شبهه چو دریا بشود
بوی حق بر خیزد از بام و درو محراب تو
رحمت یزدان بریزد از سر و سرداب تو
هر کسی مانوس این میخانه گردد هر زمان
او انیس صاحب این خانه گردد بی گمان
اری مسجد خانهٔ امن و امان خالق است
بهترین جا بهر هر دلداده و هر عاشق است
هر کسی با دیده دل وارد مسجد شود
از دل و جان یک دم و یک لحظه او عابد شود
پربها تر از طلا و گوهر و زر میشود
بی گمان او بندهٔ محبوبِ داور می شود
شأن مسجد بی گمان چون کعبهٔ حق ماسواست
این مکان های مقدس بهر ما دارالشفاست
خوش به حال ان که با دل، پا به مسجد می نهد
همچو شخصی بی گمان پاک و مطهر می شود
فاخرا زن بوسه بر بام و در این میکده
نوش جان کن جرعه ای از ساغر این میکده
با دل و جان هر که نوشد مست دوران می شود
مست و مدهوشِ میِ خلاق منان می شود
درد مندا بهر درمان روز و شب پر غم مباش
زیر بارِ منت نامحرم و محرم مباش
دکتر و دارو ثمر دارد زِ الطاف خدا
لیک حساب گفتگو با حق بباشد ماسوا
وای بر قومی که از یاد خدا غافل شود
عهد با غیر خدا بر بندد و جاهل شود
آید آن روز از مناره صوت قران بشنویم
بی گمان آن لحظه اندم بی سرو جان می شویم
آن زمان صوت انالحق میرسد تا تا آسمان
می شود ظاهر همان دم مهدی صاحب زمان
🖋مسلم فرتوت فاخر
۱۴۰۰/۵/۳۱
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🍃🌺🍃♡°°°
به نام خدا
#دلتنگی_زینب_س
#اسماعیل_تقوایی
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
دلم تنگ ودلم تنگ ودلم تنگ
زمونه داره با زینب سرجنگ
از آنروزی که من اینجا رسیدم
بغیر از غصه ها چیزی ندیدم
در اینجا من شدم ام المصیبت
مکرر داغها دیدم به غربت
به پیش چشم من گردید پرپر
چه گلهایی زگلزار پیمبر
تمام بستگانم سر بریدند
تن آنها به خاک وخون کشیدند
دو دستان ابوالفضلم جدا شد
شبیه مصطفی اینجا فدا شد
نشد رحمی به طفل شیرخواره
گلویش با سه شعبه گشت پاره
خدا، نور دو عینم را گرفتند
در عاشورا حسینم را گرفتند
کنار آب عطشان سر بریدند
صداي مادرش را هم شنیدند
تن عریان او افتاد برخاک
بمیرم، له شده، خونین وصد چاک
ز دستم رفته دیگر راه چاره
مصیبتهای من شد پر شماره
زیکسو داغهای این شهیدان
زیکسو سرپرستی یتیمان
حسینم زینب است وشام غارت
زبعد تو نصیبم شد اسارت
خدا حافظ عزیز جان زینب
از اینجا می روم جانان زینب
روم اما دلم را جا گذارم
تو را بیسر در این صحرا گذارم
دعا کن تا دوباره باز گردم
عزیزم با تو من همراز گردم
دعا کن زبنبت را، بی قرینه
رسانم کاروانت را مدینه
الهی بعد از آن عمرم سرآید
وصال زینبت با دلبر آید
شعر:اسماعیل تقوایی
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#محرم
#نوحه_زمزمه
#مدینه_کربلا
#احوالات_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
سلام بر مدینه و / به قلب زهرای بتول
سلام ما به کربلا / به غربت آل رسول
از شبِ اولِ دهه /با اشک و آه و زمزمه
وارد کربلا شدیم /با روضه های فاطمه
با مدد از نام بی بی / وارد خیمه ها شدیم
به دعوت مادرمون / راهیِ روضه ها شدیم
از اولِ ماه عزا / زهرا میاد توو کربلا
ناله ی "یابُنَی"َّ رو / سرمیده با آه و نوا
بنای داغ کربلا، شروعش / از مدینه است
از ناله های پشتِ در /از زخم ِ روی سینه است
شعله کشید توو مدینه /آتیش بغض و فتنه ها
همین آتیش توو کربلا /افتاد میوون خیمه ها
یه مادری پشتِ دری /توو آتیش مدینه سوخت
توو کربلا معجرایِ /رقیه و سکینه سوخت
محسن شش ماهه که شد /فداییِ راه علی
فاطمه تنها یاور و / مدافع جان ولی
جرأت شش ماهه کُشی /رسید تا دشت کربلا
حنجر اصغر و بُرید /تیر سه شعبه ، بی هوا
اگه شکسته پهلویِ / فاطمه توی کوچه ها
پهلوی اکبرِ حسین /شکسته شد به زیر پا
اگه توو کوچه مادر و /سیلی بی هوا زدن
توو کربلا رقیه رو / سیلیِ ناروا زدن
مدینه توی کوچه ها /غلاف زدن به بازوها
یه زهرای سه ساله هم /کتک میخورد توو کربلا
اوج غریبی علی /با غسل و دفن بی صدا
داغ بی مادری نشست /رو قلب پاک بچه ها
یه مادر جوونی که /می رفت با قامتی کمون
سپرده شد توو دل شب / به یک مزار بی نشون
زینبی که توو بچگی /دفن شبونه دیده بود
یه تشییع غریبونه /به روی شونه دیده بود
توی خرابه های شام /زنده شد این خاطره ها
دوباره یک تنِ کبود / دوباره زخم بازوها
دوباره رویِ نیلی و /دوباره قامت کمون
دوباره بغض و کینه ها / رو برگِ یاس نیمه جون
هرجایی از کرب و بلا / یه رَدّ پای فاطمه است
عطر گل یاس جوون /کنار نهر علقمه است
خیمه ای که به پا میشه /به نام عباس علی
می پیچه توو محفلِ غم /عطر گل یاس علی
دلیل اینکه فاطمه /مادر کربلا شده
با ناله های زینبش /همیشه همنوا شده
حضور زهرا همه جا /قوت قلب زینبه
مادری که مراقبِ / رقیه توو دل شبه
مادری که سرِحسین / رو زانو هاش شده جدا
هرشب جمعه کربلاست / حسین و میزنه صدا
غریب مادر ، پسرم / شهید عطشان ، پسرم
سپردنت به خاک ، چرا / باتنِ عریان ، پسرم
غریب حسین غریب حسین(۴)
"""""""""""""""""""""''''"""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۳۱
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
#حسین_جان
ڪودڪ و پیر ندارد همه در وادی عشق
نوڪر حلقه به گوش پسر فاطمه ایم...
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#اللهم_الرزقنا_کربلا
@golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#غزل_روضه_مصیبت_امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
من که پایِ روضههایت گریه کردم لحظهلحظه
گریه کُن قدری برایِ غربتم بالایِ نیزه
آن سر وُ وضعِ سرِ تو این سر وُ وضعِ حریمت
سورهیِ وَالعصر میخوانم برایت پایِ نیزه
از همین پایین نگاهت میکنم مانده به رویت
جایِ چکمه جایِ سنگ و تیغ و خنجر جایِ نیزه
یوسفِ زهرا چهها شد با تنِ بیسَر بمیرم
زیرِ سُمْها مانده در گودالِ کین اعضایِ نیزه
پایِ نیزه روضهیِ مکشوفه شد خلخال و معجر
گوشواره کَنده شد اِی وایِ من اِی وایِ نیزه
سرنوشتِ خواهرت زینب پریشانی... اَسیری...
شمع روشن میکند با گریه مادر پایِ نیزه
تازیانه میخورد بر صورت و پهلو و بازو
میچکد خونِ دل از چشمِ پُر از از غمهایِ نیزه
با که آمد کربلا با که از اینجا رفت زینب
ندبهخوان شد همسفر با که در این صحرایِنیزه
۱۴۰۰/۵/۲۸📃
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
4_5846202388305677553.mp3
1.57M
به نام خدا
#شهادت_حضرت_رقیه
#نوحه_شب_سوم_هفتم_امام_حسین_ع
#شاعر_امیر_عباسی
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
شد شب سوّمِ/هفتمِ،سوگ شاه غریب
آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب
یا حسین یا حسین...
در عزای حسین ،آسمان گریه کرد
مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد
یا حسین یا حسین...
با لبِ تشنه شد، کشته راه دین
از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین
یا حسین یا حسین...
روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد
پرچم نهضتش،دستِ زینب بُوَد
یا حسین یا حسین...
هدفِ این قیام، قُربِ بر داور است
امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است
یا حسین یا حسین...
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
به نام خدا
#زمزمه
#شهدای_سلامت
#شاعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک :دامن کشان رفتی
هدیه به روح تمامی شهدای سلامت ،ازجمله پزشکان وپرستاران، بااشاره به ایام اسارت حضرت زینب (س)،پرستار اسیران کربلا
◇◇◇◇◇◇◇◇
من زینبم ، زار و (پریشان و خسته)۳
داغ عزیزانم (رو قلبم نشسته)۳
شدم بعد از تو غمخوار عزیزانت
پرستارِ شبِ تارِ یتیمانت
حسین جانم حسین جانم
طاقت دوریِ تو رو ندارم ندارم ندارم
تویی به جان خسته ام قرارم قرارم قرام
◾◾◾◾◾◾◾
با این پر و بالِ (پر از زخم و بسته)۳
گشتم پرستارِ (دلای شکسته)۳
ای آرام جان من خداحافظ
ای روح و روان من خداحافظ
خداحافظ خداحافظ
یه فکری کن به حالِ من ، (که افتادم از پا)۲
بس که به دنبال سرت ، (کشوندن به هر جا)۲
حسین جانم حسین جانم
◾◾◾◾◾◾◾
(زبان حال خانواده داغدارشهدای سلامت)⬇
رفتی و دلهامون ( ز داغ تو خون شد )۳
اشک از فراق تو (ز چشما رَوون شد)۳
آه ، ای طبیب ِ جانِ بیماران
بر درد تو پیدا نشد درمان
خداحافظ خداحافظ
سپردیمت دست خدا (شهید سلامت)۲
گذشتی از جان وتنت ( به راه مرامت )۲
◾◾◾◾◾◾◾
یارب ، از این عالَم (تو دفع بلا کن)۳
این درد بی درمان (خدایا دوا کن)۳
یارب ، به حق زینب نالان
عطا کن عافیت بر جان بیماران
خدا جانم خداجانم
از این همه جدایی و (فراق عزیزان)۲
شکسته قلب عالَمی (ازاین داغ سوزان)۲
◾◾◾◾◾◾◾
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۶/۱
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°◇🏴🏴🏴🏴◇°°°
به نام خدا
#محرم
#اسارت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
این سرِ بر نیزه ، جانِ زینب است ، آهسته تر
آخر او ،روح و روانِ زینب است ، آهسته تر
قد کشیده دلبر زینب به روی نیزه ها
این همان سروِ چمان زینب است ، آهسته تر
ساربان ! آهسته تر ، تا سر نیفتد بر زمین
جای او در آسمانِ زینب است ، آهسته تر
سمتِ من، سر را نچرخان ، چون که از بالایِ نی
شاهدِ قدّ کمانِ زینب است ، آهسته تر
بس که این سرنیزه بر رگها اصابت کرده است
شرمسار از دیدگانِ زینب است ، آهسته تر
سایه دارد بر سَرِ این قافله ، رأس حسین
سر پناه کاروانِ زینب است ، آهسته تر
رَدّ زنجیر ، آبله ، خار مغیلان ، زخمِ نِی
روی پای کودکانِ زینب است ، آهسته تر
ناخدایِ صبرم ، امّا دیدن این کودکان
خارج از صبر و توانِ زینب است ، آهسته تر
کاش راهِ ما جدا می گشت از شامِ بلا
آتشی دیگر به جانِ زینب است ، آهسته تر
آیه ی «أَمَّن یُجیب» و ذکرِ «لا حَولَ وَ لا»
دائماً وِردِ زبانِ زینب است ، آهسته تر
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۶/۲
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°♡🏴🏴🏴♡°°°
❖﷽❖
#قرآن_و_اسراء
[١٢٩ - گذشتن اسيران از كوفه و خطبۀ حضرت زينب]
📜١٤٢-٥١ - أخبرنا المفيد عن محمّد بن عمران عن أحمد بن محمّد الجوهريّ، عن محمّد بن مهران، عن موسى بن عبد الرّحمن عن عمر بن عبد الواحد، عن إسماعيل بن راشد، عن حذلم بن ستير، قال: قدمت الكوفة في المحرّم من سنة إحدى و ستّين، عند منصرف عليّ بن الحسين عليه السّلام بالنّسوة من كربلاء و معهم الأجناد يحيطون بهم، و قد خرج النّاس للنّظر إليهم، فلمّا أقبل بهم على الجمال بغير وطاء جعل نساء الكوفة يبكين، و يلتدمن، فسمعت عليّ بن الحسين عليه السّلام، هو يقول بصوت ضئيل، و قد نهكته العلّة، و في عنقه الجامعة، و يده مغلولة إلى عنقه:، إنّ هؤلاء النّسوة يبكين، فمن قتلنا؟! قال: و رأيت زينب بنت عليّ عليه السّلام و لم أر خفرة قطّ أنطق منها، كأنّها تفرغ عن لسان أمير المؤمنين عليه السّلام قال: و قد أو مأت إلى النّاس أن اسكتوا، فارتدّت الأنفاس، و سكنت الأصوات، فقالت: الحمد للّه، و الصّلاة على أبي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله أمّا بعد: يا أهل الكوفة، و يا أهل الختل و الخذل، فلا رقأت العبرة و لا هدأت الرّنّة،
✨فإنّما مثلكم كمثل كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ [النحل (١٦):٩٢]
ألا و هل فيكم إلاّ الصّلف الظّلف و الضّرم الشّرف خوّارون في اللّقاء، عاجزون عن الأعداء، ناكثون للبيعة، مضيّعون للذّمّة، فبئس ما قدّمت لكم أنفسكم أن سخط اللّه عليكم و في العذاب أنتم خالدون أتبكون! إي و اللّه فابكوا كثيرا و اضحكوا قليلا، و لقد فزتم بعارها و شنارها، و لن تغسلوا دنسها عنكم أبدا. فسليل خاتم الرّسالة، و سيّد شباب أهل الجنّة، و ملاذ خيرتكم، و مفزع نازلتكم، و أمارة محجّتكم، و مدرجة حجّتكم خذلتم و له قتلتم! ألا ساء ما تزرون فتعسا و نكسا، و لقد خاب السّعي، و تبّت الأيدي، و خسرت الصّفقة، و بؤتم بغضب من اللّه
✨وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ [البقرة (٢):٦١]
ويلكم! أتدرون أيّ كبد لمحمّد فريتم، و أيّ دم له سفكتم، و أيّ كريمة له أصبتم
✨ لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئاً إِدًّا * تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا [مريم (١٩):٨٩-٩٠]
و لقد أتيتم بها خرقاء شوهاء بلاغ الأرض و السّماء، أفعجبتم أن قطرت السّماء دما،
✨ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى [فصلت (٤١):١٦]
فلا يستخفّنّكم المهل، فإنّه لا يحفزه البدار، و لا يخاف عليه فوت الثّأر، كلاّ
✨ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ [الفجر (٨٩):١٤]
قال: ثمّ سكتت، فرأيت النّاس حيارى، قد ردّوا أيديهم في أفواههم، و رأيت شيخا و قد بكى حتّى اخضلّت لحيته، و هو يقول:
كهولهم خير الكهول و نسلكم إذا عدّ نسل لا يخيب و لا يخزى .
📝[١٤٢] ٥١ - حذلم بن ستير مىگويد: در محرم سال ٦١ هجرى به كوفه آمدم درحالى كه على بن حسين عليهما السّلام همراه زنان از كربلا باز مىگشت.
و لشگريان [يزيد] آنان را در برگرفته بودند و مردم براى مشاهدۀ آنان از خانه خارج شده بودند پس هنگامى كه زنان كوفه آنان را مشاهده كردند كه بر شتران بىجهاز سوار گشتهاند شروع به گريه نمودند و به سر و سينه زدند.
پس شنيدم كه امام سجّاد عليه السّلام با صدايى ضعيف و آرام درحالى كه بيمارى او را ناتوان ساخته بود و بر گردنش غل و زنجير بود و دستش بر گردنش زنجير شده بود مىفرمود: اين زنان گريه مىكنند، پس چهكسى ما را به قتل رساند؟
راوى گويد: و زينب دختر على عليه السّلام را مشاهده كردم و هرگز زنى باحيا و پردهنشين نديدم كه گوياتر از او سخن گويد گويى از زبان امير مؤمنان عليه السّلام سخن مىگويد. راوى گويد: به مردم اشاره كرد كه خاموش شوند. پس نفسها به شماره افتاد و صداها آرام شد. پس گفت:
🔖ستايش از آن خداست و درود بر پدرم فرستادۀ خدا صلّى اللّه عليه و اله، امّا بعد: اى اهل كوفه و اى اهل فريب و فروگذاشتن. اشكهايتان خشك مباد و نالههايتان خاموش مباد.
مثل شما مثل آن زن كه آيا [سبكمغزى] پشمهاى تابيدۀ خود را، پس از استحكام، وا مىتابد، و پيمان و سوگندهاى خود را وسيلۀ خيانت و فساد قرار مىدهيد. وجود [نحل (١٦): آيۀ ٩٢]
درميان شما جز خود پسند و پرمدّعا و سنگدل و آتشافروز و خود بزرگبين [و يا كينهجو] دارد؟
در برخوردهايتان ناتوان و در مقابله با دشمنان ضعيف هستيد.
پيمانشكنيد و ذمه و پناه را تباه مىسازيد
پس بد چيزى را براى خود از پيش فرستاديد و غضب پروردگار بر شماست و در عذاب جاودانهايد.
آيا مىنگريد؟ به خدا قسم! بگرييد كه سزاوار گريستن هستيد، فراوان بگرييد و اندك بخنديد.
همانا به ننگ و عيب اين عمل نايل گشتيد و آلودگى اين كردار هرگز از شما پاك نخواهد شد.
💔پس فرزند خاتم پيامبران و سرور و آقاى جوانان اهل بهشت و پناهگاه خوبانتان و محلى كه در هنگام بىتابى از بلاه
ا به آن پناه مىبرديد و نشانه راه راست و طريق و مسير حجّتتان را خوار ساختيد و به قتل رسانديد.
آگاه باشيد كه چه بدبارى بر دوش خواهيد داشت. هلاك و سرنگونى بر شما باد و تلاشتان در زيانكارى و دستانتان قطع و معاملهتان در خسران باد.
غضب پروردگار را براى خود خريديد. «مهر ذلّت و نياز بر پيشانى آنان زده شد.» [بقره (٢): آيۀ ٦]
واى بر شما! آيا مىدانيد كه جگرگوشۀ محمّد را پارهپاره كرديد و خون او را بر زمين ريختيد و با دختر او برخورد نموديد و او را اسير خود ساختيد «راستى كار زشت و زنندهاى انجام داديد. نزديك است به خاطر اين عمل آسمانها از هم متلاشى گردد و زمين شكافته شود و كوهها به شدت فرو ريزد.» [مريم (١٩): آيۀ ٨٩-٩٠]
و دخترش را دستبسته و با وضع دلخراش در مقابل زمين و آسمان به همراه آورديد. آيا در شگفتيد كه از آسمان خون ببارد و عذاب آخرت خوار كنندهتر است.
پس مهلت پروردگار شما را چيره نسازد همانا او عجله و شتاب نمىكند و ترس فوت انتقام از آن نمىرود هرگز! «همانا پروردگار تو در كمينگاه است.» [فجر (٨٩): آيۀ ١٤]
راوى گويد: آنگاه زينب عليها السّلام خاموش گشت. پس مردم را حيران و سرگشته ديدم كه [از تعجّب] دست بر دهان برده بودند [و دستها به دندان مىگزيدند] و پيرمردى را ديدم كه گريست تا جايى كه ريشش [از اشك چشمش] تر شد درحالى كه مىگفت:
پيران شما بهترين پيرانند و نسل شما هنگامى كه نسلها به شمارش درآيند زيانكار به شمار نيايند و خوار نمىگردند.
📖امالی شیخ طوسی - جلد1، صفحه 201
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
به نام خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#تنور_خولی
#شاعر_مرضیه_عاطفی
#کانال_مداحی_گلواژه_های_اهل_بیت_ع
◇◇◇◇🏴◇◇◇◇
از داغ؛ دلت سوخته و سخت ملولی
کرده ست سرِ نیزه به قلب تو نزولی
با هر چه که میشد به تنت زخم رساندند
انگار نه انگار که فرزندِ رسولی
با خنجر کند و سرِ صبر و لبِ گودال
کشتند تو را تشنه لب و غیر اصولی
میگفت گمانم عمرسعد(لع)که ای شمر(لع)
زجرش بده، آهسته ببُر! از چه عجولی؟!
بردند سر از پیکرت و زود گرفتند
از پنجهٔ ابلیس عجب مُهر قبولی
از نیزه رسیدی به دلِ داغِ تنور و
روشن شده از نورِ سرت خانهٔ خولی(لع)!
مُقَرَّم در مقتل الحسین(ع) به مخفی کردن سر امام حسین (ع) در تنور، توسط خولی(لع) و ساطع شدن نوری از تنور اشاره کرده است.
مقرم، مقتل الحسین(ع)،
مؤسسه بعثت، ص۳۰۴
ارشاد: 118:2، لهوف: 142
تاريخ طبری: 455:5
نفس المهموم: 382
منتهی الامال: 401:1
روضة الشهداء: 361
رياض القدس: 205:2
🖋شاعر_مرضیه_عاطفی
http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt
°°°🏴🏴🏴°°°