eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
از گرانی‌ ، رفته از سرها حواس ای دریغ از باغ، رفته عِطر یاس نیست گویا یک نفر، مولا شناس تا بگوید حرف حق را بی‌هراس آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس فقر باشد منشأ فسق و فجور می‌بَرد از سینه‌ی عالم، سُرور خانه‌ها را می‌کند مانند گور این ندا آید بگوش از مرده‌شور آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس بی‌حجابی، گرچه امری نابجاست بی‌حجابی، اعتراضی بی‌صداست ورنه این ملت، به احکام آشناست این صدای اعتراض ِ نسل‌هاست آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس خم شده از بار محنت‌‌ها کمر گشته شرمنده پدر ، نزد پسر که ندارد باغ او دیگر ثمر شکوه می‌خیزد ز نایش چون شرر آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس اندک اندک شادی از دل پرکشید از گرانی پشت ایرانی خمید بیت بعدی را به هنگام خرید گوش کاسب از جماعت می‌شنید آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس آنکه خورده مال ملت را چو موش نیست انسان بلکه باشد از وحوش خون هر آزاده‌ای ، آید به جوش از شهیدان هم چنین آید به گوش آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس ای که مسؤولی! دمی اندیشه کن سیرت مولا علی را پیشه کن قطع، دست مختلس، از ریشه کن این شغالان را برون از بیشه کن آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس گرچه دل‌هامان بسوزد چون سپند کس نمی‌گوید خر ِ ملت ، به چند؟ گفت (ساقی) حرف خلقی دردمند حرف خلقی دردمند و مستمند آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
"علل و آثار فقر، از دیدگاه حضرت علی علیه‌السلام" https://hawzah.net/fa/Article/View/93537/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ســـاقـی فــلک یا رب جام غم به دستم داد داغ ماتـــــــم زهـــرا عاقـبت شکــستم داد ای مدینه هستم رفت/ فاطمــه ز دستم رفت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا فاطمه الزهرا،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای مدیـنه من ماندم دل شکــســـته و تنها مـــــن ز پا نیفتــادم جــز به ماتـــم زهــرا ای مدینه هستم رفت/ فاطـمه ز دستم رفت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا فاطمه الزهرا،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من شکـــسته دل امـا او شکــسته پهلویش جــای ضـــربت سیلی نقش بسـته بر رویش ای مدینه هستم رفت/ فاطمـه ز دستم رفت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا فاطمه الزهرا،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زآتش عداوت سوخت همچــو شـمع آن بانو درب خـــانه در شـعـله قــلـب مــن ز داغ او ای مدیـنه هستم رفت/ فاطمـه ز دستم رفت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا فاطمه الزهرا،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ مثل پهلـــوی زهـــرا می چکد زچشمم خون کاش این نفس امشب می شد از تنـم بیرون ای مدینه هستم رفت /فاطـمه ز دستم رفت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یا فاطمه الزهرا،،،)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:محمود تاری (یاسر) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ « السلام علیکم یا اهل بیت النبوه » هر آن چــه خلق کـرده خالقِ یکتا سبب دارد و هر مخلـوق در عمـقِ وجودش نورِ رب دارد به هر چه بنگری در آن خدا را خوب می بینی خدا را یافته هر کـس که ذاتی حق طلب دارد خدا راشکر احساسی به نام عشق در دلهاست که با این عشـق دنیای همه شور و طَرب دارد وفا برعشق واجب گشته بر عشّاق، باید گفت: برای عشق حـرمت قائل است آن که ادب دارد خوش آن عشقی که خرجِ حیدرو اولاد اوگردد هر آن که عاشقِ حیدر شود ،اصل و نسب دارد یدالله است و وجـهُ الله ، عیــنُ اللهُ و نورُالله در آن نام خــدا پیــداست هر چه او لقب دارد چه آقایی چــه مولایی عجـــب ماهِ دل آرایی در این دنیا چه بابایی چو حیدر زینِ اب دارد هنر دارد، جگر دارد ، به کف تیـــغ دو سر دارد هر آن چه خصلت نیک است، قتّال العرب دارد خلایـق نان خــورِ دسـتِ علی و آل او هـستند بشـــر از برکــتِ این خانواده نانِ شب دارد بگو با شدّت و قدرت ، به بدخــواهِ علی لعنت خدای مهـــربان بر دشــــمنان او غضب دارد به حکمِ آیه ی " تبّت یداه.."پیوسته می گویم : بریده باد دســتِ هر که خــویِ بولهـب دارد زمین یک روز خالی می شــود از دشمنانِ حق به عشقِ مهدیِ موعــود ، دنیا تاب و تب دارد شعر:رضا یزدی اصل 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ اگر چشـمِ فتنه، درآوردَنی است... چرا نزد برخـی، رها کردنی است؟ در آنجـــا که فتـــنه، شرر می‌زند سـکـوتِ زبـانهــا، ضـــــرر می‌زند چگونه سـت،در اوجِ گردوغبار،،، نمودند خــوبان، سکوت اختیار؟ کجــا رفــت، فــــریادِ عـــمارها؟ زبانِ چـــــو شمـشــــــیرِ تمارها؟ چه شد، عهد ومیثاقِ رزمندگان؟ مبـادا بمــانـند ، شــــــرمندگان! خواص ازچه شد دور،از بندگی؟ پیِ چرب و شـیریـنِ این زندگی! عــــوام از خواصــند، فهمیده تر قــــدم می‌گـــذارند، سنـجیده تر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اَلا ای خـــواصِ زمــــانه، بگوش! بزرگان، جوانان، دلیـران، بهوش! ندیدیـد! آتـــش به قـــرآن زدند؟ لگــد بـر زنانِ مســـلمان زدنـد؟ ندیدید! کشـــــتند بس بی گناه؟ جــوانانِمان را، به هــــر قتلگاه؟ ندیدیـد! با چند قبضــــه سِلاح؟ نمودنـد، هــــتکِ حــرم را مباح؟ ندیدید! بی غـــیرتی سر گرفت؟ به یک نقشه،بی عفتی سرگرفت؟ ندیــدیـد ! با لطــفِ پروردگار؟ که شد چهـــره های نفاق آشکار؟ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چـــــه تکـرارِ تاریخ، دیــدیم باز! که سَـــــبّ علی را، شــنیدیم باز! بجـــــای عـلی ، با معــــــاویه ها نشستند و گـــــفـتند از او چه ها دروغِ معـــــــاویه، تکـــــــرار شد اَراجــــیفِ شـــان، پُر خریدار شد ز تهـدید و تطمیــــع و تحـریم ها به کـفـــار، کـــــــردند تکـــریم ها در آنجـا که غـــم، تا نهایت رسید اِهانت، جسـارت، به غایت، رسید در آنـــروزها، خـــــانه آتـش زدند در این روزها،خصمِ مسجد شدند پس از ناســــزاها و اقــــدام ها،،، چه شد رفت شیطان، ســرِ بامها؟! علی، باز اگـــر دست بسته شود،،، خواص از چه درکار،خسته شود؟! در آنجا که زهــرا، چهل نیمه شب به یاریِ مولا، شـــــود در تَعَــــب چگونه به تنهـــائی اَش، تن دهیم به رسـوائیِ خویشـــتن، سـر نَهیم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ علی دوســــتان، حـــامیِ حیدرند همه جـان به کف، رَهـــروِ کوثرند اگـرچــه عــدوی علی، یاغی است دفــاع از عـلی، تا ابـد باقـی است وفاداریِ خـــود، نشـــان می‌دهیم به فرمانِ زهراست، جان می‌دهیم 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هنوز از جفا، فاطمـــه شاکی است هنوز اشـک، بر چــادرِ خاکی است هنوز آهِ زهــــرا، به مســمار هست هنوز اشکِ مولا ، به دیـوار هست هنوز اَبـروی مرتضـــا اَخمی است! چرا گونه ی فاطــمه زخمی است؟ چه شد،ضربه ای برگُلِ یاس خورد؟ چه شد،بر رخَش دستِ خناس خورد؟ خــــــدایا! قـســــم بــر ولای ولی ز دشـــمن بگـــیر انتــــــقامِ علی شعر: حاج محمود ژولیده 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :به سمت گودال از خیمه دویدم من.... 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به سمت زهــرا تا به ســـر  دویدم من آتیــــش جلـوتر بود دیر رسیـــدم من بیـــن در و دیـوار فاطمـه پـرپـر شــد دیــدم که قـرآنــم بـدون کــوثــر شـد زهــرای مظلــــــومه(۴) میــونِ اون آتیش محشـر کبـــریٰ بود نــوای "یا مهــدی" رو لب زهــــرا بود امان ازاون وقتی که دربه روش افتاد نالهٔ زهــرا داشت عرشو تکون می داد زهــرای مظلــــــومه(۴) می دید منـــو بردن  با دستــای بسته دنبـال من بود با پهلــــوی بشکســـته چشمـــامو بستـــم تا روی زمین افتاد غــلاف شمشـیـــر و نمــی برم از یــاد زهـــرای مظلـــــومه(۴) کاش بجای دستام چشـامو می بسـتن نمی دیدم وقتی بازوشـو میشکـســتن این همه بی رحمی جون به لبـــم آورد وقتی به جای من زهرا کتک می خورد زهــرای مظلــــومه(۴) جـــوون بیمـــارم قصـد ســــفـــر داره نشــــــونیــاش امـــا رو در و دیـــواره میـــره ولــی از این دشــــمنــا بیــزاره سینـــهٔ مجروحـــش زخمـیِ مســماره زهــرای مظلــــومه(۴) میگه خـــداحافــظ علــی حـــلالم کن نبینـم اشکـــاتو رحمــی به حـــالم کن نــذار دل زینــب بگیــــره از غصــــــه یا حســنم بی من بمیـــره از غصــــــه مـــراقب اشـــک نور دو عینـــــم باش شبــا به فکـــر آب برا حســینـــم باش حسیــن مظلـــــومم(۴) شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۹/۱۳ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌┅─‌ خــدا داند دلـم خــون گریه می کرد به حالم دشت وهامون گریه می کرد ندیـدم زخــــم پهـلو را در آن شب ولی دیدم کفـــن خـون گریه می کرد 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شب آمــد بر ســـــرت تنـها نشســـتم ز پا افــــتاده و در خـــود شکـــسـتم برای مـرگ من پـس باشــد ایـــن داغ که من با دست خود چشـم  تو بستم شعر:حاج غلامرضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ صد و شصتمین شعر تضمین شدهٔ انتظار. تضمین سروده ای از شادروان خلیل عمرانی رحمة الله علیه متولد: ۱۳۴۳ بندر دیر -- متوفای: ۱۳۹۱ تهران -- گزیدهٔ ادبیات معاصر، مجموعهٔ شعر ۱۴۰ / ۵۹. --------------------------------------- ۱ روزی من از درد گفتم، ای کاش درمان بروید خارم شود ریشه کن،گل، درگلشن جان بروید در دیده سیلاب اشکــم، از داغ هجران بروید «ای کاش در لحظه هایم، یک چشمه باران بروید یک بار هم از نگاهم، آغاز انســــــان بروید» ۲ خواهم اگرهستی ام را،ذهن تو روزی ستاید باید مرا جز به یادت، بر لب سـرودی نیاید تا بر مشامـم در آید، عطــــر وصال تو باید «از دشت های سکـــوتم، آواز جنگل بر آید بر شانهٔ اشتیاقم، دســـت درخـتان بروید» ۳ روزی کند از سر مهـر، باغ طرب گل فشانی کز رنج و ماتم نیابــی، هرگز به عالم نشانی آن روز دیگــر نبینی، از خلق جز مهــــربانی «پروازها جان بگیرد، در جـــــرأتی آسمانی بر بام احساس دریا، یک تکّه ایمان بروید» ۴ طرح فرج یارب ای کاش،گردد به زودی مهیّا یعنی همین صبح فردا، آید به سر شام یلدا از پرتو روی مهدی، روشن شـود چشم دنیا «رقصد نسیم تبسّم، در کوچـــه های تماشا بر گونهٔ دشت و دریا، گل های خندان بروید» ۵ روزی که عطرفرج را،جان ودلت می کندحس آن روز از سطـح دنیا، برچیـده گردد دسائس جاری شود برزبان ها،گفتار خوش درمجالس «شعر شکفتن بخواند،بابونه در دست نرگس یک مــزرعه مهربانی، یک باغ، قــرآن بروید» ۶ شاد آن زمانی که مهدی،چون عطرباران بیاید با روی روشن تر از مهر، در بزم یاران بیاید نور دل و دیــــدگانِ چشـــم انتظاران بیاید «با کاروانـی صمـــیمی، روح بــهاران بیاید در وسعتی از شقایق، شوق شهیدان بروید» شعر:حجة الاسلام والمسلمین حاج اقا صفری (زرافشان) ۱۴ / ۹ / ۱۴۰۱ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ دیدم میـــــون کوچــه ها غـــریب گــــیر آوردنـــت پیــش نگاهِ بچـــــــه ها غــــریب گــــــیر آوردنت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وقتی که بســتن باطناب دسـت منـــو میــــــزدنت اشــگ منـــو میدیــدن و غـــــریب گیــــر آوردنت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از جـــــــای تازیـــونه ها نشـــــونه بـــود رو بدنت برات بمیــــــرم که چقدر غـــریب گـــــــیر آوردنت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گوشواره‌هات شکسته شد شکست غــــرورِ حــسـنت به صـــورتت سـیـلی زدن غریـــــب گـــــیر آوردنـت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ میــــخ در خــــــونه شُده نیــــــــزه برای محســـنت پشـــــت در خــونه تو رو غــــریب گـــــــیر آوردنت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خُـــرده گــــــرفتن همه ی شـــــــهر به گــریه کردنت فاطمه جان همســــایه ها غــــــریب گیـــــر آوردنت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه سخت بود اون شبی که دیــــدم کبــــــــوده بدنت یادم اومـــد تو کوچــه ها غریــــب گیـــــــر آوردنت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ با گــــریه دیدم شــب دفن خون میچکـید از کفنـــــت به زیــر لب صــــــــدا زدم غـــریب گیـــــــــر آوردنت 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وای به حـــــــال زینـــب و بـــــرادر بی کــفــــــــنـش حســــیـــــنمـو تو قتـــلگاه غـــریب گیــــر آوردنـــش 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لشـکـــریان خــــیره ســــر با هـــرچـــی بود میزدنش با سنــــگ و تـیر و نیزه ها غریــب گــــیــر آوردنـــش 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زیـنب اومــد تو قتــــلگـاه گفت کجــاست پیرهــــنت بـــــرادر بی کـــــــفنــــم غــریــب گــــــیر آوردنــت شعر:سید حسین احمدی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ بوى خوش مى آید اینجا،عود وعنبر سوخته؟! یا که بـیت اللَّه را کاشـــانه و در ســــــوخته؟! ازچه خون مى گرید این دیوار ودر؟یا رب مگر گلشـــــــن آل خلیل اینجــــــا در آذر سوخته؟! خانه ى وحى از مَلک یکـــــباره شد در ازدحام اندرین غـــــــوغا مگـــر جبریل را پر سوخته؟! خانه ى زهــراست اینجا، قتلگاه محـسن است! آشـــــــیان قهـــــــرمان بـدر و خـــیبر سوخته! سینه ى زهـرا شکسته، چهــــره اش نیلى شده مرتضـــى، خــونین جگر قلب پیمـــبر، سوخته! بر حریـــــم عـقل کل، دیـــوانه یى زد آتشـــى کــز غمش هـــــر عاقلى را جان و پیکر سوخته خیمه گاه کـــــربلا را آتـــــش از اینجـــا زدند! شد ز داغ محـــسن آخــر کام اصغـر، سوخته! گرنمى کرد اشک چشمانت(حسان)! امداد من مى شــد از آه من ایـــن اوراق دفتـر، سوخته شعر:حبیب چایچیان 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ⛔️درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،((حذف این تذکر)) نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) نشر اشعار بروز ─‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسایه ها ناراحتند از گریه .باشد.......... همسایه ها ناراحتند از تو ، تو اما در هر قنوت شب دعایت هست آنها این مشکل همسایه های یثربت نیست امروز هم این است و نسل بعد و فردا همسایه ها باید که در فهمت بمانند وقتی که در ژرفای تو مانده ست دریا بر کور ، فهم فاطمه ناممکن است و دیروز و امروزی ندارد نور زهرا باشی نمی فهمند پس باید نباشی باید نباشی تا مقدس باشی اینجا باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در لفاف عشق بلبل معنای همسایه فقط در سایه توست آیات رحمن و رحیم آرایه ی توست آری گلوبندی که می بخشی نمی از دریای کوثر هست که پیرایه توست هم قدر با قدری که آیاتت زیاد است "الجار ثم الدار" هم یک آیه توست از سدر و طوبی بر سر تو سایه سار است طوبا به طوبی که به جان همسایه توست "سلمانُ منّا" هم شهادت می دهد که همسایه ات ایران همیشه پایه توست همسایه هایی مثل سلمان سود بردند این سود هم از ثروت و سرمایه توست از فاطمیه هم گریزان است دشمن این ترسشان از اسم و رسم و سایه توست بایــد نباشی تا بمـــانی تازه و گل تا گل بمــاند در لفاف عشــق بلبل شعر:زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
قسمت اول ترجیع بند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا