1. ملک وجود.mp3
10.43M
شهادت پیامبر اسلام
(صلی الله علیه و آله وسلم)
سید مهدی میرداماد🎤
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
مُلک وجود
غرق در اندوه و در عزاست
آغاز صبح غربتِ
زهرا و مرتضاست
قرآن عزا گرفته و
عترت شده غریب
شهر مدینه را به جگر
داغ مصطفاست
خون گریه کن مدینه
کز این ماتم عظیم
گر آسمان
خراب شود بر سرت رواست
گشتند انبیا همه
چون فاطمه یتیم
زیرا عزای
قافله سالار انبیاست
خلقت چه لایق است
که صاحب عزا شود
عالم عزا گرفته و
صاحب عزا خداست
اهل ولا به هوش
که با رحلت نبی
شهر مدینه
یکسره آبستن بلاست
قومی برای غصب خلافت
شدند جمع
یا لَلعَجَب ! وصی پیمبر،
علی، کجاست ؟
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
استاد سازگار
السلام علیک یا حسن ابن علی ایها المجتبی
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
شیعیان،هستی خود را بسپارید حسن
شاعران ،هر غزلی را بنگارید حسن
بر شما هر چه پسر داد خدای متعال
نام او را به کرامت بگذارید حسن
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
یوسف حق پرست اشتهاردی(غريب)
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مثنوی
#شهادت_امام_حسن _ع
#شهادت_امام_رضا_ع
#امام_زمان_عج_الله
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
روزی دوبار دربِ بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
روزی دوبار روضهی تو: وا حسن....حسین
ای وای بی حرم حسن و بی کفن حسین
سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است
روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است
این مهرِ مادرِ تو چهها کرده بادلت
یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت
دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد
دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد
تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد
تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد
از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد
وای از حسین آب نخورد و کباب شد
بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب
میسوزد آنقدر که شود چون کویر آب
از آن به بعد آب فرودست میرود
روزی هزار مرتبه از دست میرود
از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است
فهمیدهام که در جگر آب آتش است
سیراب میکند همه را ، تشنه است خود
شرمنده است فاطمه را ، تشنه است خود
پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست
در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست
الماس ریزهها جگرش را دو نیم کرد
یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد
از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت
دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت
خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید
بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید
زینب رسید و گفت که ای وای مادرم
"آیا تویی برادر من نیست باورم"
در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب
از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب
مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد
رو زد برای طفلِ رُباب التماس کرد
بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب
حیف
مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف
با التماس گفت عزیزم علی بمان
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
اما چه زود آب دوباره شراره شد
دیدی که وقتِ گریهی زهرا دوباره شد
شد بازهم بساط غمش جور وایِ من
شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من
انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت
آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت
هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد
ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد
آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن
پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن
...
گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت
گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت
روزی دوبار درب بقیع باز میشود
روزی دوبار گریهات آغاز میشود
شعر: حسن لطفی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت_امام_حسن_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
من جگر پاره زهرایم و پاره جگرم
همه را یارم و خود از همه مظلومترم
خانـهام قتلگـه و یـار ستمگر قاتل
سوخته از شرر زهر، ز پا تا به سرم
عمر من بود محرّم، همه روز و همه شب
قاتل از زهر جفا کشت به ماه صفرم
لب فرو بستم و دیدم که اهانت میکرد
قاتـل مـادر مظلومه مـن بـر پدرم
با وجودی که خزان کُشت بهارانم را
طشت شد باغ گل و لاله ز خون جگرم
من که طاووس بهشتم به چه جرم و گنهی
سوختـه از شـرر دوزخیان بال و پرم؟
قسمتم بود به مسجد که ز طفلی هر روز
قاتـل مـادر خـود را سـر منبـر نگـرم
تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود
تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم
مضطرب بـودم و لرزیدم و حیـران بودم
که چسان مادر خود را به سوی خانه برم
در همان لحظه که شد مادر من نقش زمین
مـن نگـه کـردم و او گفت خدایـا پسرم
«میثم» از آه تو گر سوخت جهان، نیست عجب
از شـرار جگـر و سـوز دلـت بـا خبـرم
شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#غزل_مرثیه
#امام_حسن_مجتبی_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
زبانحال امام حسن مجتبی علیهالسلام قبل از شهادت
بیا خواهر که از کارم گره دست اجل وا کرد
برادر عَـــــزم دیدار بهشــــــت روی زهـــــرا کرد
سراپا درد بودم،کس به درمانـم نمیکوشید
ز رَه مرگ آمد و دردم طبیب آسا مداوا کرد
فضای دل ز درد و غصه و زخـم زبان پُر بود
در این خانه چگونه زَهر جای خویش پیدا کرد
نگویم طشت،دشتی بود و پُر از لاله کاری شد
تماشا داشت دشت لاله و، زینب تماشا کرد
برادر از دهان و خواهر از هر چشم خون میریخت
حسین، از دیدن یک کوزه چشم خویش دریا کرد
نظر، گه بر حُسین و گه به زینب، گاه بر قاسم
نگاهش؛ رازِ روزِ عشق و عاشورایی افشا کرد
تن فرزند زهرا چون سیادت سبز شد از زهر
ولیکن تیر در تابوت، گلگونش ســـــراپا کرد
نمیگویم که جسمِ جان زهرا تیر باران شد
که بهر غُربتش تابوت چشمی خونفشان وا کرد
شاعر: حاج علی انسانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#غزل_مرثیه
#امام_حسن_مجتبی_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
زبانحال امام حسن مجتبی علیهالسلام قبل از شهادت
بیا خواهر که از کارم گره دست اجل وا کرد
برادر عَـــــزم دیدار بهشــــــت روی زهـــــرا کرد
سراپا درد بودم،کس به درمانـم نمیکوشید
ز رَه مرگ آمد و دردم طبیب آسا مداوا کرد
فضای دل ز درد و غصه و زخـم زبان پُر بود
در این خانه چگونه زَهر جای خویش پیدا کرد
نگویم طشت،دشتی بود و پُر از لاله کاری شد
تماشا داشت دشت لاله و، زینب تماشا کرد
برادر از دهان و خواهر از هر چشم خون میریخت
حسین، از دیدن یک کوزه چشم خویش دریا کرد
نظر، گه بر حُسین و گه به زینب، گاه بر قاسم
نگاهش؛ رازِ روزِ عشق و عاشورایی افشا کرد
تن فرزند زهرا چون سیادت سبز شد از زهر
ولیکن تیر در تابوت، گلگونش ســـــراپا کرد
نمیگویم که جسمِ جان زهرا تیر باران شد
که بهر غُربتش تابوت چشمی خونفشان وا کرد
شاعر: حاج علی انسانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#توسل_به_امام_رضا_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
سلام ای طبیب طبیبان سلام!
سلام ای غـریب غریبان سلام!
الا ماهــــتاب شبســـــتان توس
الا حضرت نور! شمس الشموس
غریبم من از راه دور آمدم
به دنبال یک جرعه نور آمدم
شبم ، آه یک جرعه ماهم بده
پناهـــــــی ندارم پناهــــــم بده
ببخشـــــا اگر دور و دیر آمدم
جوان بودم ،امروز پیر آمدم
منـم زائـــــری خام و بی ادعا
کـــبوتر کـــــبوتر کـــــبوتر دعا
اگر مست ومسرور و شاد آمدم
من از سمت باب الجواد آمدم
من از عطر نامت بهاری شدم
تو را دیدم آیــــینه کاری شدم
تو این خاک را رنگ و بو داده ای
به ایران من آبــــــرو داده ای
ببخشای این عاشق ساده را
ببخشـــای این روستا زاده را
تو را دیدم و روشنایی شدم
علی ابن موسی الرضایی شدم
شعر: علیرضا قزوه
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#با_امام_زمان_عج
#رحلت_پیامبر_اعظم_ص
#شهادت_امام_حسن_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
من مانده ام که چهره به عاشق نشان دهی
یعنی کمی به سایل درگه امان دهی
باور کنید بی تو توان رفته از تنم
تنها تو مانده ای که به عاشق توان دهی
دل در نماز می شود از شوق وصل تو
هر گه شما مقابل کعبه اذان دهی
بی آشیانه طایرم اما شود ز لطف
این پر شکسته را نفسی آشیان دهی
تیر فراق بال و پرم را شکسته است
مرهم یکی ست ، این که به نزدت مکان دهی
آقا بیا بیا که در این عرصه جای اشک
بر هر دو دیده ، خون جگر هم زمان دهی
رخصت ز توست ، این که تو باید درین حضور
ما را برای بردن نامت زبان دهی
دیگر نمانده باغ و بهاری برای عشق
باید که پای را به حریم خزان دهی
اندوه سرخ ، رفتن پیغمبر از جهان
باید که چشم خویش به اشک روان دهی
پیراهنی ست درد جگر سوز مصطفی
این پیرهن گرفته به قد کمان دهی
اینک رسول می رود و داغ مجتباست
باید به سینه شعله ی آه و فغان دهی
خون لخته لخته گشت به کام حسن ، شما
در این عزاست شعله به خلق جهان دهی
"یاسر" نشست گوشه ی ویرانه فراق
آیا شود که گوشه ی چشمی نشان دهی
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#سینه_زنی
#غروب_سه_خورشید
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
شد ســــــینه در نوا از هجر مصطفی
در ماتــــــم حسن ، در ماتـــــــــم رضا
یثرب به سوز و آه شد تیره هر نگاه
باشد خــــــــدا گواه سـوزم درین عزا
در ماتـم نبی خــــــون شد دل علی
ســـوزد جهان ولی زین داغ جانگزا
زهرا غــــــم پدر دیــده به چشم تر
در این غم و شرر با غم شد آشنا
یک سو غم حسن آتش زده به تن
یک سو گل چمن پرپر شد از جفا
زینب به ناله شد پژمرده لاله شد
لبریز ژاله شد چشم به خون رها
یک سو عجیب تر مردی غریب تر
آتش نصیب تر می سوزد ، ای خدا
در حجره جان دهد جان بی امان دهد
رو در خـــــــزان دهد این گــلبن وفا
اکنون سه آفتاب در فصـل التهاب
با اشک هـــــمرکاب با درد همصدا
در سوگ مصطفی در هجر مجتبی
از ماتم رضــــــــا ســــــوزم جدا جدا
قلب زمان حزین سوزد دل زمین
اهل ولا غمـــــــین از این غم و بلا
گـــــریان ملک همه در آه و زمزمه
همــــــراه فاطمـــــــه دارند ناله ها
زهر جفا چه کرد خصم خدا چه کرد
درد و بلا چــــــه کرد با قلب اولیا
"یاسر"حزین شده با غم قرین شده
یعنی غمین شده غمگین تر از شما
شعر: حاج محمود تاری(یاسر)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
🔻اجتماع مردمی #امام_رضایی_ها
🔸ویژهی سالروز شهادت حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
🗓شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۰۰
📌میدان شهرداری رشت (شهدای ذهاب)
سازمان تبلیغات اسلامی استان گیلان(رشت)
حمید:
السلام علیک یا رسول الله
" آخرین عروج "
احمد میان بستر و حیدر کنار اوست
اشک غمش گواه دل بی قرار اوست
زهرا کنار بستر بابا به حال زار
می نالد از فراق و دلش سوگوار اوست
این بانگ ارجعی ست که پیچیده در فضا
چشم انتظار مقدم او کردگار اوست
افتاده در شماره نفس های مصطفی ص
این آخرین نفس ز دم احتضار اوست
کسب اجازه می کند از محضرش اجل
جان ها فدای آنکه اجل ریزه خوار اوست
خون می چکد ز چشم فلک در مصیبتش
عالم تمام مضطرب و داغ دار اوست
خورشید تابناک هدایت غروب کرد
بعد از نبی علیست که آیینه دار اوست
قرآن و عترش که چراغ هدایتند
روشنگر صراط و گران یادگار اوست
اما چه کرد امت پیمان شکن ز جهل
با وارثان آنکه فلک وامدار اوست
غصب خلافت علی و قصه ی فدک
بی حرمتی خلق به بیت کُبار اوست
نامردمی نگر که پس از رحلت نبی ص
کشتند کوثری که همه اعتبار اوست
راه سقیفه شد ره شرک و نفاق و ظلم
اما غدیر خم ره پروردگار اوست
مدح رسول اکرم و قرآن و عترتش
دارد به لب " شقایق" این افتخار اوست
حمید رضازاده "شقایق"
کرمان
السلام علیک یا حسن ابن علی ایها المجتبی
😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
واحد
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
ای همه جانها بفدای حسن(۲)
ارض و سما پُر از صدای حسن(۲)
کلام او بوَد کلام علی ۲
حسن، یعنی که تمام علی ۲
🏴🏴🏴🏴🏴
ای پسر ارشد خیرالنسا ۲
قامت تو زینت اهل کسا۲
ای که وجودت حسن در حسن ۲
غریب در خانه ، غریبِ وطن ۲
🏴🏴🏴🏴🏴
حضرت مجتبی امام کریم ۲
مظهر خالق خدای رحیم ۲
ارض و سما را تو امام ولی ۲
سید نا یا حسن ابن علی ۲
🏴🏴🏴🏴🏴
تو مظهر عجائب و غالبی ۲
جان علی ابن ابیطالبی ۲
جنگ جمل ،دیده تو با هیبتی ۲
بر شتر فتنه زدی ضربتی ۲
🏴🏴🏴🏴🏴
کسی ندیده، ای غریب دوران ۲
جنازه ی شهید و تیر باران ۲
لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یا حسین ۲
این همه نیزه دار و تنها حسین ۲https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
یوسف حق پرست اشتهاردی(غريب)
حمید:
السلام علیک یا رسول الله
" آخرین عروج "
احمد میان بستر و حیدر کنار اوست
اشک غمش گواه دل بی قرار اوست
زهرا کنار بستر بابا به حال زار
می نالد از فراق و دلش سوگوار اوست
این بانگ ارجعی ست که پیچیده در فضا
چشم انتظار مقدم او کردگار اوست
افتاده در شماره نفس های مصطفی ص
این آخرین نفس ز دم احتضار اوست
کسب اجازه می کند از محضرش اجل
جان ها فدای آنکه اجل ریزه خوار اوست
خون می چکد ز چشم فلک در مصیبتش
عالم تمام مضطرب و داغ دار اوست
خورشید تابناک هدایت غروب کرد
بعد از نبی علیست که آیینه دار اوست
قرآن و عترش که چراغ هدایتند
روشنگر صراط و گران یادگار اوست
اما چه کرد امت پیمان شکن ز جهل
با وارثان آنکه فلک وامدار اوست
غصب خلافت علی و قصه ی فدک
بی حرمتی خلق به بیت کُبار اوست
نامردمی نگر که پس از رحلت نبی ص
کشتند کوثری که همه اعتبار اوست
راه سقیفه شد ره شرک و نفاق و ظلم
اما غدیر خم ره پروردگار اوست
مدح رسول اکرم و قرآن و عترتش
دارد به لب " شقایق" این افتخار اوست
حمید رضازاده "شقایق"
کرمان
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#زمزمه_نوحه_شور
#امام_رضا_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#سبک: دامن کشان رفتی،،،
دور از وطن تنها ،(به غم آشنا شد) ۳
کشتـه ی راه دین،( ز زهر جفا شد) ۳
ناله دارد ای وای از غــــم و غربت
خون می بارد ای وای از غم وغربت
فتاده ام ز تاب و تب کجایی جواد ،،،،
رسیده جان من به لب کجایی جواد ،،،،
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بی یاور و یارم ،(امـان از غـریبی) ۳
به غیر از اندوه ،(نبـردم نصیـبی) ۳
صورت روی خاک حجره می گذارم
دیگــر تاب ماندنی به تــن ندارم
وقت جدایی آمده کجایی جواد ،،،،
روز رهـــــایی آمده کجایی جواد ،،،،
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در لحظه ی آخر،(به شور و به شین است) ۳
جان می دهـــد اما ،(به یاد حسین است) ۳
ریزد اشک از انـــــــدوه حسین زهرا
مانده اکنون به حجره غریب و تنها
گوید کجایی پسرم کجایی جواد ،،،،
بیا که من منتظرم کجایی جواد ،،،،
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حاج محمود تاری "یاسر"
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_قدیمی
#امام_حسن_مجتبی_ع
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
اولین سبط پیمبر ، کـــــشته از زهر جفا شد
بار دیگر شهر احمد ، غرق در شور و نوا شد
نخل هستی بی ثمر شد
مجتبی خونین جگر شد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( وا اماما واماما ، واشهیدا واشهیدا ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
از شرار زهر کینه ، شد خزان یاس بهاران
در کنار قــبر احمد ، پیکرش شد تیر باران
مـــــــرد مظلومی دوباره
زد به جان و دل شراره
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
((وا امام واماما ، واشهیدا واشهیدا ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در غم فرزند زهرا،سینه ها شدشمع سوزان
شدحسینش غرق ماتم،خواهرش زینب پریشان
ای خدا خون بر دلش شد
همســـــــــــر او قاتلش شد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( وا اماما وا امام ، واشهیدا واشهیدا ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
قلب خونین من امشب،در بقیع اش بال وپر زد
تربت ویرانه او ، شعله شد بر جان شرر زد
قبــــــــر او زائر ندارد
مرقدش حایر ندارد
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( وا اماما وا اماما ، واشهیدا واشهیدا ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در غم فرزند زهرا ، قامت هستی کمان است
داغ دار ماتـــم او ، مهدی صاحب زمان است
دومـــــــــین نور امامت
پر گشوده سوی جنت
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
(( وا امام وا اماما ، وا شهیدا واشهیدا ))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حاج محمود تاری "یاسر"
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_در_مرثیت_امام_رضا_ع
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
واویلا__شعله ور شد اشک و آهت
واویلا__گشته حجـــره قتلگاهت
ای غریب تشنه کام در خراسان
آمده از زهـــــر کینه بر لبت جان
(( آه و واویلا رضا جان ،،،،))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
واویلا آید از حجـــــــره صدایی
می گوید ای جـــواد من کجایی
آرزو دارم که باشی همنشــــینم
لحظه های آخرین رویت ببینم
(( آه و واویلا رضا جان ،،،،))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یا زهرا__خصم دین با گل چها کرد
فرزندت__در غریبی جـــان فدا کرد
بر زمین افتاده یاس پرپر تو
شد خراسان کربلای دیگر تو
(( آه و واویلا رضا جان ،،،،))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
صدشعله حجره ی دربسته دارد
طایری بال و پر بشکســـــته دارد
نالـــــه ی واغــــــــربتا دارد امامی
واعطش دارد به لبها تشنه کامی
(( آه و واویلا رضاجان ،،،،))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:حاج محمود تاری "یاسر"
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_در_رثای_امام_حسن_مجتبی_ع
#کانال_گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
((ز داغ تو _من پریشانم
حسن جانم _ای حسن جانم))
از این ماتم فغان دارم
شــرر در دل نهــان دارم
ز انــــدوهت نشان دارم
دو چشم از غم خون فشان دارم
به جــــــان آتش بی کــــــران دارم
((چکد آتش از گریبانم
حسن جانم_ ای حسن جانم))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ز خصم دین چهــــــا دیدی
گل ماتـــــــــم ز غــم چیدی
تو مهتـــــابی تو خورشیدی
بجز در غــم ها نتابیدی
بجز خون از دل نباریدی
((ازین غم خون گشته چشمانم
حسن جانم _ای حسن جانم))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
گل زهـــــــرا گل یاسـیــن
شـــدی پرپر ز زهر کین
لبت گلگون دلت خونین
چه کـــــــرده با قلب تو گلچین
که شـــد دل از داغ تو غمگین
((ببین از غم غرق توفانم
حسن جانم _ای حسن جانم))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر: حاج محمود تاری "یاسر"
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
406.4K
((ز داغ تو _من پریشانم
حسن جانم _ای حسن جانم))
#اجرا_استاد_تاری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═─
هدایت شده از کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
به نام خدا
#مخمس_ترکیب
#روضه_پایان_صفر
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
روح ختم المرسلین آهنگِ هجرت کرد و رفت
توصیـه بر حرمت قرآن و عترت کرد و رفت
برحرم هردم نگاه از روی حسرت کرد و رفت
تا دَمِ آخر ، اشاره بر ولایـت کرد و رفت
با اشـاره از غـدیر خُم حکایت کرد و رفت
حرمت قرآن و عتــرت بعــدِ پیغمبــر شکست
قلب زهــرا از دو دست بســتهٔ حیدر شکست
عالم امکــان برای حضرت طاها گریست
چشم پاک مصطفی بر غربت مولاگریست
آتشِ در را تصور کرد و با زهــرا گریست
یاد داغ مجـتبـی با زینـب کبــرا گریست
لحظهٔ آخــر بیاد ظهــر عاشـورا گریست
دید زهــرا پشت در بابا صدایش می زند
نالهٔ زهــرا دلــش را سـخت آتش می زند
از هجوم شعله های فتنه،یک در سوخته
پشت آن در سینـهٔ سـوزان مادر سوخته
آیـه هـــای کوثـــر قرآنِ حیــــدر سوخته
داغ بابا دیده ، پشـت در مکـــرر سوخته
آسمـــان از غــــربت آل پیمبـــــر سوخته
اصل ایثارودفاع ازحق بنام فاطمه است
رمز اثبات ولایت در قیام فاطمه است
ناگهان درکوچه ای باریک طوفان درگرفت
دست نامردی به روی صورت مادر گرفت
هـالهٔ نیلـی تمــام یــاس را در بر گرفت
آسمان شد تیره،نور ازچشم مادرپر گرفت
چشمهـای مجتبـی با اشـکهــای تر گرفت
غـربت کوی بنی هاشم حسـن را پیر کرد
قلب او را اینچنین از زندگانی سیر کرد
ای کریم بن کریم ای سفــره دار محتــرم
ما گداییم و شمـا سلـــطان و آقــای کرم
پرچم سبزت همیشه سـایه دارد بر سرم
تا ابد با عشـق می مانیم پای این عَـلَـم
جان به قربان کریمی که ندارد یک حرم
گنبد وگلدسته می سازیم باصحن و سرا
می شــود راه بقیــع ، آزاد مثـــل کــربلا
در کرامت ، خوان تو گستـرده گویا از ازل
خوی زیبا ، روی زیبای تو شد ضرب المثل
شـد پیـام صـبر تو حَـیِّ عَلـیٰ خَیرِ العَمَـل
در شجـاعت قاسمت شد وارث شیـر جمل
یادگارت مرگ را نوشیـد اَحلـیٰ مِنْ عسل
کربلا شد جای تو، قاسم ، هوادار حسین
یادگـار دیگرت شــد آخـرین یار حسین
بودی عمـری بین مردم ظاهراً ، اما غریب
در میـان لشکــرت بی یاور و تنهـا ، غریب
پای منبر در هجـوم طعنـــهٔ اعــدا ، غریب
زندگــی کردی کنـار همسـرت حتی غریب
آه ای تنهــاترین ســردار در دنیـا ، غریب
غربت وتنهایی ات ما را پریشان کرده است
جمـع ما را زائر شـاه خراسان کرده است
حضرت شمس الشموس!آیا پناهم می دهی؟
در حریم وآستان خویش راهم می دهی؟
سرفرودم،لحظه ای اذن نگاهم می دهی؟
نامه ای ، خط امانی ، بر گناهم می دهی؟
یا امیــن الله ! اذنِ بـارگاهـم می دهی ؟
دلخوشم وقتی خودت اینگونه دعوت میکنی
آهـوی گم کرده راهی را ضمـانت میکنی
آخـر ماه صفــر کــردی چرا عــزم سفــر ؟
تا عبــا بر ســر کشیدی زندگی آمد به سـر
شد اباصـلت از عبا و حال و روزت باخبر
سوختــی در حجــرهٔ تنهـایی از سوز جگر
داغ تو بر جـان اِنس و جان عالـم زد شَرَر
روضه میخواندی به یادغربت جد غریب
ناله می زد همصـدا با ناله ات ابن شبیب
لحظـهٔ آخـر جـوادت بر سـرِ بالیــن رسید
با حضورش روح تازه بر دل وجانت دمید
تا تو را لب تشنه و تنها میان حجـره دید
سوخت بالای سرت با ناله آه از دل کشید
رفتنت را دیدو با بی صبری ازتو دل برید
بـود اگـر اینــجا سـرِ بابا به زانـوی پسـر
کربـلا ، رأس پسـر بــوده به زانوی پدر
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─
رقیه سعیدی (ڪیمیا)
۱۴۰۱/۷/۲
لینک کانال اشعار در ایتا↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
─═༅࿇༅❃༅࿇༅═─