eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ( غفلت نوکر از امام زمان عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و روضه‌هایِ ارباب کربلا و کوفه و شام) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ سرم گرمِ گناهان شد نفهمیدم چه با سر شد مرا سربازتان خواندند غربت صد برابر شد غریبیِ تو از جدَّت فراتر رفت از روزی... که این آلوده در دربارِ قدسیِ تو نوکر شد شنیدم از تَهِ گودال و گفتم از علی‌اصغر تو دیدی ماجرا را دیده‌ای که غنچه پرپر شد تو گریه کرده‌ای با قافله از کربلا تا شام تو دیدی حرمله تشویق پیشِ چشمِ مادر شد سه بار اَلشّام می‌گوئیم می‌ریزی به هم آقا تو دیدی خیزران بالا و پایین رفت محشر شد شما دیر آمدی که قد‌کمان شد عمّه‌جان زینب تو دیدی چنگ تا آمد چه با گیسویِ دختر شد اُمیدِ دخترِ ویران‌نشین اِی کاش برگردی سر آمد سنِّ او از مادر سادات کمتر شد ۱۴۰۰/۶/۷ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ لالا کن دختر دردانهٔ من چراغ خانه و کاشانهٔ من مکن گریه که می میرم برایت توئی عاشق ترین پروانهٔ من (گل باغ ولایت ایا باالحوائج ) 2 _____________________ بگو بر من چرا تو دل کبابی چرا بی طاقت و بی صبرو تابی شبیه مادرم هستی گل من مکن گریه تو ناز بوترابی (گل باغ ولایت ایا باب الحوائج ) ____________________ بخند تا که علی اصغر بخندد کمی جان گیرد آن دلبر بجنبد دعا کن بر عموی مهربانت که تا دشمن ره او را نبندد (گل باغ ولایت ایا باب الحوائج )2 ____________________ دعا کن لحظه ای باران ببارد دعا کن حاجت دلها بر اید عمو قول و قراری با تو دارد دعا کن تا عمو آبی بیارد (ایا باب الحوائج ابوفاضل کجایی) 2 __________________ رقیه جان لالائی بخوان بهر برادر بخوان تا جان بگیرد عزیز جان مادر بکش دست نوازش به لب های تر او بزن بوسه دمادم تو بر رخسار اصغر (گل باغ ولایت ایا باب الحوائج )2 ____________________ توسل کن تو فاخر بر این طفل لب عطشان بگیر از دامن او تو با چشمان گریان بود باب کرامت سرای با صفایش بگیرد دست ما را میان سیل و طوفان (گل باغ ولایت ایا باب الحوائج ) 🖋مسلم فرتوت فاخر ۱۴۰۰/۶/۷ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
سبک شعر بالا👆 لا لا کن دختر دردانه من چراغ خانه و کاشانه من http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
عرض سلام و احترام خدمت اعضای گرامی کانال متاسفانه اینترنت خیلی ضعیف شده و صوت ها از دیشب به سختی دانلود میشوند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ میبرندم بر سر بازار چشمت را ببند نور چشم حیدر کرار چشمت را ببند کربلا تا شام می گفتم که چشمت را نبند یا اخا اما به شام تار چشمت را ببند شد نقاب صورت من آستین پاره ام بی تو شد کار حرم دشوار چشمت را ببند پایکوبی و کف و دشنام و سوت و هلهله من کجا و این همه آزار چشمت را ببند تاب سیلی خوردن دختر نداری روی نی دخترت را دست من بسپار چشمت را ببند کاری از دست سر ببریده می آید مگر تو فقط یک کار کن یک کار چشمت را ببند من که می‌دانم تو از زینب خجالت می‌کشی در میان این همه انظار چشمت را ببند چشم عباس تو را بستند با تیر جفا تا نخورده سنگ این کفار چشمت را ببند کوچه ها را یک به یک گشتم به همراه سرت می‌روم در مجلس اغیار چشمت را ببند من کجا و این همه نامحرمان بی حیا من کجا و این همه خمار چشمت را ببند رفت انگشت اشاره سمت دخترهای تو ای برادر می‌کنم اصرار چشمت را ببند خیزران تا رفت بالا قلب من آتش گرفت تو بگو با خواهرت اینبار چشمت را ببند http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ چشم فلک بحالِ غریبان گریسته است دریا به حالِ آن لبِ عطشان گریسته است در موج غم زِ داغِ غم کشتگانِ عشق نوحِ نبی به ورطه طوفان گریسته است عیسی مسیح جامه ماتم به تن زده در قعرِ نیل ،موسی عمران گریسته است ماهی دمیده کز افق کوهسار غم کز ماتمش غریب خراسان گیسته است چون خیمه زد سپاه غم او به کربلا زهرا به باغ جنت و رضوان گریسته است صد دیده اشک بود و از این داغ بی شمار زینب کنار پیکر عریان گریسته است قدر تمام عمر خودش دختر علی از داغ او به شام غریبان گریسته است از کودکی زِ داغ غمش چشم مصطفی با اشک و آه و ناله، فراوان گریسته است ماه مدینه کرده سقوط از فراز عرش حصن حصین عالم امکان گریسته است روز ازل که خلقت عالم شروع شد لوح و قلم به حال حسین جان گریسته است بر پیکر شریف امام زمان خویش تیغ و سنان و خنجر عدوان گریسته است چون سر زدن از تن صاحب زمان خود چشم ملک به کِسوَت انسان گریسته است موسی به طور و عیسی مریم به چرخ چار با آیه های عشق یوسف کنعان گریسته است حیدر به خاک کرببلا سر نهاده و با یاد تیغ و حنجر برّان گریسته است 🖋 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ من زینبم که غرقِ بلا گشته جانِ من آتش گرفته باغِ گل و آشیان من یک نیمه روز ، قدر تمامی روزها گردیده است داغِ فراوان از آنِ من چشمی ندیده آنچه که من دیده ام حسین طی شد بهارِ عمر و رسیده خزانِ من خیمه به خیمه بسکه دویدم کنارِ تو دیگر نمانده تاب به تنِ ناتوان من کوهی زِ داغ دارم و بر شانه میکشم رنج سفر بریده برادر، امانِ من چون شمع آتشین زِ غمت آب گشته ام راس تو را به نیزه چو دادند، نشانِ من قدم خمیده از غمِ داغِ تو ای حسین برخیز و بین قامتِ از غم ، کمانِ من 🖋شاعر استاد خسروی فر http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ کو قلم تا که غمِ عشق تو تفسیر کند یا که بر لوحِ دلم ،نامِ تو تحریر کند حرمت باغِ بهشتی است که هر دلشده را بسوی کرببلایِ تو سرازیر کند هر که در کرببلای تو قدم بگذارد زِ نگاه کرمت یک‌ شبه تغییر کند یادِ آن حنجرِ ببریده و جسمِ عریان زائر کوی تو را از دو جهان سیر کند کو پیمبر که تو را بر سر دوشش گیرد کو پیمبر که دمی خواب تو تعبیر کند خون سرخ تو به شمشیرِ جَفا پیروز است تیغِ ابروی خمت کار دو شمشیر کند دیدنِ مقتلِ خونین تو هر غمزده را غمزده تر کند و خسته و دلگیر کند 🖋 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا 🏴 🏴 🏴 🏴 (احوالات شام و گریز به خطبهٔ پر شور پرچمدار کربلا حضرت زینب س ) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ سلام بر زینب و حس غریبش سلام بر حال و احوال عجیبش امان از شهر شام و قصه هایش امان از کوی و بام و کوچه هایش چه آمد بر سر ال نبوت در ان شهر پر از جهل و جهالت اسیران تا که بر آنجا رسیدند نوای شادی از هر جا شنیدند تو گوئی برترین جشن جهان بود زن و مرد پیر و برنا شادمان بود اسیران را معطل کرده بودند تدارک بهر آنان دیده بودند سر هر کوی و برزن ازدحام بود پر از نامردمان نامرام بود خلاصه تا اسیران سر رسیدند چه زشتی ها که در انجا ندیدند خلاصه بگذریم از شرح و تفسیر بشد در شام ویران زین اب پیر رقیه جان سپرد کنج خرابه کفن پیدا نشد بر آن سه ساله شماتت بر لب پیرو جوان بود فقط توهین دمادم ورد شان بود چو گفتند اجنبی بر ال حیدر شد آن دم زینب کبرا مکدر نگویم حال آن بانو چه سان شد گمانم قامتش آندم کمان شد ادامه دارد... 🖋استاد مسلم فرتوت فاخر ۱۴۰۰/۶/۹ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
بنام خدا 🏴 🏴 🏴 🏴 (احوالات شام و گریز به خطبهٔ پر شور پرچمدار کربلا حضرت زینب س ) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ سلام بر زینب و حس غریبش سلام بر حال و احوال عجیبش امان از شهر شام و قصه هایش امان از کوی و بام و کوچه هایش چه آمد بر سر ال نبوت در ان شهر پر از جهل و جهالت اسیران تا که بر آنجا رسیدند نوای شادی از هر جا شنیدند تو گوئی برترین جشن جهان بود زن و مرد پیر و برنا شادمان بود اسیران را معطل کرده بودند تدارک بهر آنان دیده بودند سر هر کوی و برزن ازدحام بود پر از نامردمان نامرام بود خلاصه تا اسیران سر رسیدند چه زشتی ها که در انجا ندیدند خلاصه بگذریم از شرح و تفسیر بشد در شام ویران زین اب پیر رقیه جان سپرد کنج خرابه کفن پیدا نشد بر آن سه ساله شماتت بر لب پیرو جوان بود فقط توهین دمادم ورد شان بود چو گفتند اجنبی بر ال حیدر شد آن دم زینب کبرا مکدر نگویم حال آن بانو چه سان شد گمانم قامتش آندم کمان شد ادامه دارد... 🖋استاد مسلم فرتوت فاخر ۱۴۰۰/۶/۹ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا سبک(ای قلم سوزلرینده اثر یوخ) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ سیر ائدیر یولاری غم قطاری لشکر غم گئدیر شامه ساری ٱوج ائدیر آسمانه خدایا بیر‌سه ساله قیزین آه و زاری آل طاها دوشوب قیل و قاله بی نوالر قالوب آیری حاله بار الها گلنمور رقیه رحم ائله اول سه ساله غزاله کاروان یولانوب غم سرایه قوزانوب آه وافغان سمایه آغلایور اوچ یاشیندا رقیه یالوارور بحر غم ده خدایه شور اکبر چیخانمور باشیندان آیریلوبدی باجی‌قارداشیندان قان ٱولور‌ عالمین باغری یا رب اول سه ساله قیزین گوز یاشیندان هی باخور قانلی باشه قان آغلور گوز یاشین غملی رخساره باغلور سسلیور عمه سین داده هر دم آه سوزانیله سینه داغلور سویلیور عمه باغریم قان اولدی آه و نالم بو صحرایه دولدی من بو یولاردا اولام شهیده عمه بو یول منه آیری یولدی عمه جان ٱل ٱیاقیم قاباردی روز روشن منه لیل تاردی گلموشم جانه زجرین الیندن داده چات عمه عمروم‌قوتاردی گوزلریم عمه قانیله دولدی گوشوارم منیم غارت اولدی اوچ یاشیندا باشا چاتدی عمروم گلستانیم بو صحراده سولدی قولاریم باغلانوب دی طنابه قلبیم عمه دوشوب پیچ وتابه چوخ غمیم واردی سینمده اما غملریم چاتماز اصلا ربابه ساربان جانیمه اوت سالوب دی قمچی ردی یوزومده قالوب دی قاچموشام کاروانین دالیجا قورخودان عمه قلبیم یاتوب دی باخموشام نیزه ده آفتابه دوشموشم بحر پر اضطرابه گوزلرین قان توتوب‌دی بابامون بآبا باخمور من دل کبابه «فاخرا » بو سوزی بوردا قورتار یازما نه حاله‌ قالدی‌ او غمخوار ایسته آغلار گوزیله اورکدن بیر گونی اولگیلان شامه زواز تقدیم به عاشقان زهرای سه ساله حضرت رقیه (س) 🖋 ۱۴۰۰/۶/۹ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا (سبک : عجب رسمیه رسم زمانه) ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ ای زجرِ ملعون، شرم و حیا کن/مزن بر سرِ طفلِ سه ساله بکن مدارا ، ای ناجوانمرد/در این اسارت، با این غزاله از رُعب و وحشت، از تشنه کامی/ زنده ماندنش ، بی شک محاله (عمه فدای زخمِ دلِ تو، جانم رقیه جانم رقیه) ♤♤♤♤♤♤♤♤♤♤ یا رب کمک کن، بر ال عِصمت/صبر و تحمل، بر ما عطا کن از رنج و مِحنت، از جورِ اعدا/یا حیِ سُبحان، ما را رها کن ما جان نثارِ، راه تو هستیم/ما را خدایا، از خود رضا کن (عمه فدای زخم دل تو جانم رقیه جانم رقیه ) ♤♤♤♤♤♤♤♤♤♤ شمسِ ولایت، با دیدهٔ تر/با ال عصمت ،ره می سپارد برج امامت ،از شبه زهرا/بیش از بقیه ،دل می رُباید اما رقیه، با دیدنِ او/آن لحظه غم از ، دل می زداید (عمه فدای زخم دل تو جانم رقیه جانم رقیه ) ♤♤♤♤♤♤♤♤♤♤ گوید امام ، سجاد دمادم/الشام الشام ،الشام و الشام ام الامصائب، زینب بنالد/از رنج و حرمان، هر صبح و هر شام خاکستر و سنگ ،ریزند نسوان/بر سَرِ زینب ،از پُشتِ هر بام (عمه فدای زخم دل تو جانم رقیه جانم رقیه ) 🖋شاعر_مسلم_فرتوت_فاخر ۱۴۰۰/۶/۹ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ◇◇◇◇🏴◇◇◇◇ اَمان از آن دَم آخر، چه  چیزها  که  ندیدم به سمت مقتل خونین یکی دوید و دویدم به دست، خنجر بُرّان ، گرفته بود و به سرعت رسید بر سر گودال، مقابلش  که  رسیدم ; «وَشمرُجالسُ صَدر»ی که بوسه گاه نبی بود وناله های "بُنَیَّ"  در  آن  میانه   شنیدم وشرم و گریه ی خنجر که ایستاد و نبُرّید گذاشت  زیر  گلویت ، فغان و ناله  کشیدم ندای اِرجعیِ تو به محض اینکه شنیدم دوباره از سرِ گودال به سمت خیمه دویدم ده و دو مرتبه پیچید صدای ناله مادر میان مقتل و خیمه شدم هلال و خمیدم بریده شد سر پاکت به دست شمر سیه دل بریده بود ، ولی من ، دل از تو که نبریدم سرت به نیزه بلند است در برابر چشمم به عمر خود مَه تابان به خوبی تو ندیدم رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۸ http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt °°°♡🏴🏴🏴♡°°°