─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_واحد
#شهادت_جواد_الائمه_ع
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
امام جواد من به فدات شم
فدای اون جود و سخات شم
میشه یه روز گرد حریمت
همسفر کبوترات شم
(یابن الزهرا)
تویی که ارباب وفایی
عزیز آقامون رضایی
به درد قلب خسته ی شیعه دوایی
(( یا جواد الائمه ))۴
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
همسر نانجیب و قاتل
داده به تو زهر هلاهل
در عوض مهر و عطایت
کینه ی دشمن شده حاصل
(یابن الزهرا)
گریم برای غربت تو
دل شده تنگ تربت تو
قسمت من شده آقا محبت تو
(( یا جوادالائمه ))۴
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
میون حجره دل پریشان
جان می دهد با لب عطشان
هر نفسی ناله برآید
سر دهد آواى حسین جان
(یابن الزهرا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
جواد کل عالمینه
وارث حضرت حسینه
بهشت ما زیارتش تو کاظمینه
(( یا جوادالائمه ))۴
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#شعر_حاج_محمد_آوخ
#سبک_حاج_حیدر_توکلی
#نوحه_واحد
#جزوه: #هیأت_سامراء
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#جواد_الائمه_ع
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
مظهر جود و کرم
مظهر جود وکَرم مهر فروزان هُدی
نهمین حجت حق لاله ی بستان رضا
بی نظیر است به تقوی و ملقب به تقی
بی بدیل است به بخشایش و احسان وسخا
جود او آینه ی جود خداوند کریم
شهرت نام جوادش ز سمک تا به سما
کودکی بود که شد بر همه ی خَلق امام
نور علمش شده بر عالمیان راهگشا
خردسال است ولی پیر خرد طفل رهش
هر چه عالِم شده مبهوت از این نور ولا
روشن از نور وجودش شده آفاق وجود
از فروغ رُخ او مهر کند کسب ضیا
حسن آوازه ی جُودش به فلک پیچیده
بهره مند از کَرمش تا به ابد شاه وگدا
زائران حرمش خیل ملائک هستند
ذکرشان مدح جواد است به هر صبح ومسا
سائل کوی تقی هر که شود از در صدق
همه ی حاجت او را کند از لطف روا
هر دل غمزده ای در حرمش پای نهد
شود از هر غم جانکاه به یکباره رها
خادم درگه او هست " شقایق" تا حشر
افتخار است، غلامی درش در دوسرا
شعر:استادحمید رضازاده " شقایق"
کرمان
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
┄┅✵﷽✵┅┄
#مدح
#حضرت_جواد_الائمه_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
آقــا ! تو را عــزیــز خــدا آفریده اند
از آیـه های جــود و سخـا آفریده اند
نور تــو را برای رسیدن به کوی عشق
شمس هُــدیٰ و قبلــه نمــا آفریده اند
دریایـــیِ دو دست تو را اَیُّــهَا الجواد
از جنــس نــور و آب بقـــا آفریده اند
جود و سخــاست عادت آل عبا ، ولی
تنهــا تو را "جــوادِ" رضـــا آفریده اند
احسان و سفره داریِ این خانواده را
دریــای رحمــت فقـــــرا آفریده اند
ای از تبـــار آینـــه ها ، از صفــــای تو
صــدق و صفــای آینــه را آفریده اند
درگــاهِ بـا سـخــاوت بـاب الجـــواد را
عــالــمْ پنـــاهِ شـــاه و گــدا آفریده اند
صحــن وسرای بارگَـــهِ کاظمیــــن را
زیبــاترین بهشــتِ خــدا آفریده اند
در پاکــی و زلالی و تقــوا و دین ، تو را
دُردانـــه ای به بحــرِ وِلا آفریده اند
از کودکی نشـــانِ بزرگی و فضــل را
مُهـــرِ جبیــنِ ابـن رضـــا آفریده اند
فضــل تو را ندید زنــی مثل اُمّ فضـل
او را شَقــی به هر دو سرا آفریده اند
روشن نمی شود دلِ تار از فروغ مهر
خورشیــد را ز شام ، جــدا آفریده اند
طی کرد اُمّ فضل ، همان راه جعده را
او را جـدا ز رســم وفـــا آفریده اند
سهـــم کریــم آل عبــــا و جـــواد را
ســـوز جــگر به زهــر جفا آفریده اند
این داغ سینه سوز تورا گوشه ای فقط
از داغ سیــدالشهــدا آفــریده اند
داغت اگر چه سخت ، ولیکن عظیم تر
از داغـهــای کــرب و بـلا آفریده اند؟
از آن زمان که کرب و بلا را رقــم زدند
حق را نشــــان تیـــرِ بــلا آفریده اند
اما اســـاس باطــل و بنــیان ظلــم را
بر پـایـهٔ شکــست و فــنا آفریده اند
نور حسیــن ، آینهٔ حـق سرمدیست
این نـور را چــراغ هُـدا آفریده اند
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از شمس (ساقی)
✅ سرودهی زیر یکی از دهها اثر انتقادی است که در سال 1396 سرودم که در کانال تلگرامم موجود است. خوب به خاطر دارم بعضی از افراد جوزده که امروزه دولت تزویر (روحانی) را شماتت میکنند اما آن زمان به حمایت از ایشان به جهت این سروده علیه بنده سخت شوریدند؛ هرچند پاسخ متقن گرفتند اما فقط خواستم به امثال ایشان بگویم اکنون حواستان باشد که با درایت کامل از کاندیداها تبلیغ و حمایت کنید که مبادا فرداروز مجبور شوید باز رنگ عوض کنید که حتی در نزد خدا نیز باید پاسخگو باشید.
#زنهـــار
ای که بر غرب جهانخوار شدی عبد و غلام
از چه لبخند زنی از سر افلاسِ مدام ؟
نقد کردند تو را تا که به خود باز آیی
نه که با دشمن دون، یکسره دمساز آیی
گفت: ای در صف اول بنِشسته به خود آی
وقت خدمت گذرد زود ، تأمل بنمای
بخدا آنچه "مطیعی" به تو گوید بشِنو
با درایت بنما نسخه ی تحقیر ، وِتو
نسخههایی که برای تو بپیچد دشمن
بخداوند بوَد دست خطِ اهریمن
کن تواضع به محبان ولایت، ز شرف
تا مبادا بدهی عزت خود را از کف
گو به آنان که به ظاهر، همه همراهِ تواند
با چنین شیوه به همراهِ تو در چاه تواند
گوش جان دِهْ! به مواعیظ و کلام رهبر
بگذر از آنچه که دشمن به تو گوید، بگذر
رأی ملت ندهد حیثیتت را بر باد
نکنی دشمن ما را ، ز جهالت امداد
دشمن ما و تو در اصل ، یکی هست یکی
هست بیراهه و این جادهی بنبست یکی
راه بیهوده مرو ، عاقبتت حیرانیست
دل مبندی به چنین جاده که سرگردانیست
روشنی نیست؛ مزن چنگ بر این تاریکی
چشم دل باز کن اکنون تو در این تاریکی
که کمین کرده یکی روبَه و گرگی خونخوار
تا درآرند به یکباره ز اسلام ، دَمار
با بصیرت بنِگر، غرب همان ابلیس است
که ز "برجام" ندانی که پیِ تدلیس است
تو ز برجام به جایی نرسی هیچ که هیچ
بی جهت در پیِ دجّالِ ستمکار ، مپیج !
ملّت آزادگی از دامنِ مادر دارد
باغِ این مُلک، بحق نخلِ تناور دارد
دست بردار از این فتنه و تزویر مدام
مکن اینگونه خودت را چو "بنیصدر" تمام
آهنِ داغ ، علی زد چو به دستان عقیل
دوستی در حقِ او گشت به غایت تکمیل
داد زنهار که ترسد ز مکافات جحیم
لحظهای کرد بر او آتش دوزخ ترسیم
پس بترس آی! از آن آتش بنیانسوزت
ندهی در شب دیجورِ جهالت ، روزت
دست بردار ز بیگانه و بیهوده مکوش!
مشو اغفال چو اطفال و مزن بانگِ خروش
بشنو این پند ز (ساقی) به صداقت، کامل
تا مبادا بشوی نزد خداوند ، خجل
سید محمدرضا شمس (ساقی)
تیرماه 1396
@shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(شهادت امام جواد علیهالسلام)
جــــواد الائمّــــه (ع) امــام رئــوف
که خورشیدِ رویش شده در کسوف
شهیـــد جفـــا شـد ، به دسـتِ زنــی
که شرحش نگنجد یقین در حـروف.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1374
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(شهادت امام جواد تسلیت باد.)
#شهادت
#جوالائمه
#امام_جواد
#شهادت_امام_جواد
(جـــامِ جـــواد)
فسـوسـا بـه دسـت زنــی ددسرشـت
نهــــم حجّـت دیــن ، امــــامِ جـــواد
شده کشته در حجـــره با زهـــر کیـن
کــه تــا نشــنـود کـس پیــــام جـــواد
تــو ای همـسر بیـــوفـــا ، بـــاز گـــوی
چه زهـــری چشاندی به کـام جـــواد؟
ز همسر چهسان میتوان دل شکست
چگـــونه شکسـتی تو جـــامِ جـــواد؟
چو مـأمـون که شد قـاتـل شاهِ توس
شدی قــاتِــلِ خـوش خَـــرامِ جـــواد
اگر چــه چــو اَجــــدادِ بیـــداد خــود
شـــــدی در پــــیِ انهـــــــدام جـــواد
بـــه دنیــــا و عقبــــا درخشــــد همی
چو خورشـید تــابنـــده نـــام جـــواد
ولیـکـــــن ســتـم پیـشــگــان پلیــــد
شـود روزشــان همچو شـــام جـــواد
اَلا (ســاقیــا) روز محشـــر بــه مـــــا
بِـــده جــــامِ شــربِ مُـــــدام جـــواد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1380
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(پیوند دو گل)
جهــان را بهــر مـــولا آفـریـدنـد
که گردد یــار طــاهـــا آفـریـدنـد
زنــی بهـــرش ز بســتان نبـــوّت
گُلــی ، مــاننــد زهـــرا آفـریـدنـد
سید محمدرضا شمس (ساقی)
هدایت شده از شمس (ساقی)
(وصــال حضرت خورشید و مــاه)
روز وصال ماه و خورشید است امشب
بربط زنان در عرش، ناهید است امشب
حور و مَلَک کِل میکشند اندر سمـاوات
حتی خـدا در حال تمجیـد است امشب
زیـرا امیـــرالمــؤمنــین ، دامــاد گشته
زهــرا ، عروس این گـل شمـشاد گشته
مـات زمیـن امشب نگــاه آسمــان است
چون جشن زهــرا و امیر مؤمنـان است
پیــونـد "آب و آینـــه" وقتی کـه بـاشـد
عـاقـد بدون شک، خـداونـد جهان است
بـهبـه! به این پیوند مسعود و خجسته
کـه رشـتهاش را ، حضرت دادار بسـته
بـاشـد مبــارک ، ایـن وصـــال آسمـــانی
پیــونــد دو گـــل ، از گلســتان معـــانی
بـر شیعیـــان و جمـله دلــداران عــالــم
باشـد چنـین میــثاق ، رمــز جـــاودانی
نخــل ولایـت ، بــارور گردد در امشب
دامـاد پیغمبر شود چون حیدر امشب
حیدر، همان که نـور قلب شیعیان است
حیدر همان که با ضعیفان مهربان است
حیدر همان که لایق زهـرا جز او نیست
حیدر همان که تا همیشه جـاودان است
(ساقی) کـوثـر باشد و خیـر کثیر است
در روز محشر شیعیان را دستگیر است
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
✅ در انزجار از آل سعود وهابی ملعون به مناسبت کشتار حجاج بیگناه منا در سال 1394
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#نفس_تبهکار
منکر به ذات حق، که مسلمان نمیشود
پتیاره ، عبد خالق سبحان نمیشود
خاک حجاز اگرچه بوَد سرزمین وحی
همسنگِ خاکِ شاه شهیدان نمیشود
مُلکی که شاہ و دولت آنند دل سیاہ
با صدهزار کعبه، درخشان نمیشود
حق لامکان بوَد همه عالم ، از آنِ اوست
محصورِ خانه ، حضرت یزدان نمیشود
آل سعود پست! مزن دم ز دین و زهد
این لافها برای تو ـ ایمان نمیشود
کم کن ز روضهخوانی و رخت عمل بپوش
هر روضهای که روضهی رضوان نمیشود
از شرع دم مزن که بحق در کلاس تو
پیدا به جز مکاتب شیطان نمیشود
حجاج را به خون چو کشی از عناد و بغض
درد تو ـ با عناد تو ـ درمان نمیشود
این کینهتوزی است ز خبث نژاد تو...
ننگ تو پاک، از روی دامان نمیشود
تن دادهای به خفت دونمایگان غرب
این سرسپردگی تو ، پنهان نمیشود
هر چند تیشه بر بن مذهب نهادهای
کاخ ولا ، ز جور تو ویران نمیشود
هرکس دو آیه خواند به تجوید یرملون
با این دو آیه ، عامل قرآن نمیشود
آن باطنی که هست در او خوی دیو و دد
در ظاهر است آدم و ، انسان نمیشود
بسیار یوسف است به هر شهر و هر دیار
هر یوسفی که یوسفِ کنعان نمیشود
هر کس که کوہ طور رَود نیست مَرد حق
هر رهروی که موسیِ عِمران نمیشود
لب تشنهی مقامی و دم از خدا زنی
مَرد خدا ، که تشنهی عنوان نمیشود
بر تخت شهریاری دنیا ، مبند دل!
هر مَسندی سریر سلیمان نمیشود
هشیار باش آن که کند تلخ کام خلق
در روز حشر ، لایق غفران نمیشود
تا کِی به دوش سینه کشد خَلق این عذاب؟
این منطق و عدالت و برهان نمیشود
بیرون چو هست دست خیانت از آستین
این مشکلات ، مطلقاً آسان نمیشود
زخمی که بر دل است ز تیغ ستمگران
بی مرهمِ مقابله ، درمان نمیشود
آن دشمنی که کرده به تن، رزم_پیرهن
از کردههای خویش، پشیمان نمیشود
ما آزمودہایم چه بسیار و بارها...
هر سنگ و گِل که لؤلؤ و مرجان نمیشود
آنکس که نیست مِهر ولا در دلش ز بغض
با شیعه هم مسیر ، کماکان نمیشود
لم یزرع است باغ تجاهل به روزگار
با یک دو شاخه گل که گلستان نمیشود
زین آه سینه سوز که سوزد تن جهان
ماندم چرا که یکسره طوفان نمیشود
هر کس شنید مصرعی از این قصیده گفت:
(ساقی) چرا که شعر تو دیوان نمیشود؟!
ارزان شود مَتاع ، به بازار ِ ازدیاد
امّا مَتاع شعر تو ، ارزان نمیشود.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1394
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
(فراموشی)
این غافلان که جود فراموش کردهاند
آرایشِ وجود فراموش کردهاند
آه این چه غفلت است که پیران عهد ما
با قدّ خم، سجود فراموش کردهاند
آن نور غیب را که جهان روشن است ازو
از غایتِ شهود فراموش کردهاند
از ما اثر مجوی که رندان پاکباز
عنقا صفت، نمود فراموش کردهاند
جانها هوای عالم بالا نمیکنند
این شعلهها صعود فراموش کردهاند
یادِ جماعتی ز عزیزان به خیر باد
کز ما به یادبود فراموش کردهاند
بیمایگان زیان کسان را ز سود خویش
از اشتیاقِ سود فراموش کردهاند
(صائب) خَمُش نشین که درین عهد، بلبلان
ز افسردگی، سرود فراموش کردهاند.
"صائب تبریزی"
https://eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از آموزش عروض و قافیه و...
آیا واژهی #کاندید درست است یا #کاندیدا؟
برخی معتقدند این دو کلمه را نباید بهجای هم به کار برد. #کاندید واژهای فرانسوی (candide) بهمعنای «سادهدل» و «معصوم» است.
#کاندیدا نیز واژهای فرانسوی (candidat)، اما بهمعنای #داوطلب یا #نامزد برای اجرای کاری یا احراز مقامی است. بنابراین بهجای
«آقای فلان کاندید نمایندگی است»
باید گفت:
«آقای فلان کاندیدای نمایندگی است»
و اساساً بهجای آن بهتر است که واژهی فارسی #نامزد یا #داوطلب را بهکار ببریم.
#پاسخ :
١. کاندید در فارسی فقط یک معنی دارد و آن هم #نامزد است:
"رأی من این است #کاندید از برای انتخاب
اندرین دوره مناسبتر کس از شداد نیست"
(کلیات عشقی، ص ٣٤٢)
"خیانتی که در این دوره بهدست وکلای دروغی یا وکلای #کاندیدهای سفارت انگلیس یا اشراف … به این مملکت شده … در هیچ دورهای نشده است."
(دیوان عارف قزوینی، ص ٦٥).
"بهنام هرکس که از طرف دولت #کاندید شده بود، آرا در صندوق انتخابات میریختند."
(بزرگ علوی، گیلهمرد، ص ١٨١)
"اگه از این چاله دراومدم، میتونم #کاندید نمایندگی کنگره بشم."
(نجف دریابندری، بیلیباتگیت، ص ١٧٧).
٢. گاه سخنگویان یک زبان برخی واژههای بسیطِ معمولاً قرضی را متشکل از یک ریشه و یک وندِ زبان بومی خود میپندارند و سپس آن بهاصطلاح وند را از آغاز یا پایان واژه حذف میکنند. در زبانشناسی، به این قاعده «پسسازی»، «پسینسازی»، «اشتقاق معکوس» یا «اشتقاق پسین» (back formation) میگوییم.
#دوجین از #دیوژینای روسی
(مثالها از: علیاشرف صادقی، «کلمات روسی در زبان فارسی و تاریخچهٔ ورود آنها»، مجلهٔ زبانشناسی، شمارهٔ ۴۰، ۱۳۸۴)؛
#رتیل از #رتَیلاء عربی؛
#قلع از #قلعیِ عربی.
این فرایند در دیگر زبانها نیز روی میدهد؛ چنانکه در انگلیسی، واژهی بسیطِ editor را بهاشتباه مشتق از edit و پسوند or- انگاشتهاند و از آن فعلِ edit را ساختهاند.
٣. در فرهنگ بزرگ سخن، نیز #کاندیدا را به واژهی فارسیشدهی #کاندید ارجاع دادهاند.
#نتیجه :
در فارسی، #کاندید و #کاندیدا گونههایی از یک واژهاند و با یکدیگر مترادفاند. هر دو نیز درست هستند.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@arozghafie
شهادت #امام_باقر علیه السلام
غریب تر ز دو بابابزرگ حتی تو
شبیه عمه رقیه پر از معما تو
نگفته است پدر از مصائبت زیرا
تو مرد قافله بودی امام فردا تو
نگفته است به تو تا که مرد خانه شوی
که روز حادثه باشی کنار بابا تو
یزید را نشود در نگاه تو باور
از اینکه چار بهاری فقط به دنیا تو
به رغم خشکی نسل مشاوران ستم
اصیل و پاک و نجیب و زلال و دریا تو
دو فاطمه دو علی در شناسنامه تو
فقط نشان تو باشد به ایل ، تنها تو
چقدر آنچه شنیدیم ما شما دیدید
چقدر تاول پا دیده ای به صحرا تو
چقدر تشنگی ات را نموده ای پنهان
کنار عمه سکینه چقدر پیدا تو
نمی شود دل تنگ تو را تصور کرد
که مانده است عمو اصغرت فقط با تو
حرم نداری اگر در بقیع عیبی نیست
که وارثی به بلاهای کربلاها تو
تو را به کرب و بلا دیده ایم وقتی که
پیاده جای تو رفتیم ، بودی آنجا تو
تو نور چشم تمام قبیله ی نوری
میان روضه نشستی چقدر زیبا تو
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شمس (ساقی)
#سـلام
بـاب سخن، گشوده نگردد به جز سـلام
حتیٰ در آن زمان که دَهی بر کسی پیام
این گفتهی رسول گرامی، محمّــد است
باشد کلیـد قفــل سخن بیگمـان سـلام
زیبـنده نیست اهـل ادب ، وقت گفتـگو
لـب وا کنــد بــدون ســلام ، اوّل کــلام
چونکه سـلام، نــام خداوند اکبــر است
کِبــر و مَنـی، بـه دور کنَــد، از سرِ اَنــام
زیرا سلام موجب مِهــر و مَـودّت است
زین رو رسـول بود در این امر، پیشگام
وارد شـدی اگر بـه مکــانی، ســلام کـن
فرقی نمیکند که، چهای و به هر مقـام
هر کس که واکند لب خود بی سلام باز
گویی زبان اوست چو شمشیر بی نیـام
باشد مُعــرّف همگان طــرز گفـت و گـو
بهتر که وا شود لب انسان، به احتــرام
انسانِ بـا ادب، همــه جــا محتــرم بـوَد
آنسان که ذکرِ خیر ، ازو میشود مدام
امّا کسی که غـافـل از آداب گفتگوست
شهره شود به بیادبی نزد خاص و عام
حتیٰ به دانش اسـت اگر قطـب عـالمی
امّا به چشـم اهـل ادب، بـاشد از عــوام
(ساقی)، چو هست پیـروِ دین محمّــدی
ورزیـده با خضوع در این راه، اهتمـــام.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi