(اَلسَّلامُ علَیكِ یٰا فاطِمَةَ الزّهراء)
#مدح
#مقام_زن
#روز_مادر
#میلاد_حضرت_زهرا
(کـــوثـــر)
امشب فلک ز مولد زهرا (س) منوّر است
کآیینه دار ماه ِ رخش، شمس خاور است
آن زهرهی مُنیر سماوات معرفت...
در ظلمتی عظیم، فروزنده اختر است
از عطر جانفزای گل یاس احمدی (ص)
خوشبو جهان چو رایحهای روح پرور است
گل در بهار اگرچه فراوان به عالم است
این گل یکی بوَد که به عالم برابر است
بر دامن خدیجه عطا گشت دختری
کآرام قلب و نور دوچشم پیمبر است
آن دختری که نادرهی کبریا بوَد
از مرتبت، معلّم لعیا و هاجر است
آن دختری که فخر زنان است تا به حشر
اسطورهی عفاف زنان است و سرور است
وقتی که دشمن از سر بخل و جهالتش
گفتا رسول فاقد نسل است و ابتر است ـ
فرمود حق به رغم بخیلان به مصطفی
کز منزلت، عطا به تو امروز، کوثر است
آن کوثری که آل ولایت ز صُلب اوست
شایستههمسریست که همکفو حیدر است
آن کوثری که خلق جهانی طفیل اوست
صدیقهی بتول که زهرای اطهر است
شالوده و بهانهی خلقت چو او بوَد
شیرازهی کتاب خداوند اکبر است
«لولاك» در مقام مَنیع و رفیع اوست
مقصودِ آفرینش و محبوب داور است
دارد مقام « اُمّ اَبیها » یی از پدر
مادر بوَد برای پدر، گرچه دختر است
نام علی و فاطمه، در لوحهی وجود
همراه احمد است که ثبت و مُصَدّر است
عنقای آسمان نبوّت چو احمد است
بالَش علی و، فاطمهاش نیز شهپر است
همتا نداشت فاطمه در عالمِ وجود
همکفو او علیست که شایسته شوهر است
آنکو که مفتخر بوَد از نسل فاطمه است
در این شب خجسته، نشاطش مکرّر است
هر بانویی که هست مُرید و، مرادش اوست
بی شک به روز حشر، مبرّا ز کیفر است
دارد بس افتخار که «میلاد فاطمه»
روز «مقام زن» بوَد و «روز مادر» است
بنشین به زیر سایهی او در تمام عمر
بیبارگاه اگرچه بوَد سایهگستر است
طبع کلیل من، نتوان وصف او کند
زین منزلت که مادح او حیّ داور است
او مادر من است و منم مفتخر به او
او شافی و شفیعهی ما روز محشر است
(ساقی)! سخن ز ساغر و مستی قبیح نیست
وقتی که جام، در کف ساقی کوثر است.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1393
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(یا ثامنُ الحجج)
وقتی کـه دل بـه بنـــد رضــا مبـــتلا شود
از بنـــد هرچـه هست به دنیـــا رهـــا شود
یا ثـامـنُ الحجــج! نظـــری کن به چاکرت
کافتــاده است بلکـه به لطـف تو پــا شود
آقـا گِــره فتــاده به کارم اگر ؛ چــه غـــم؟
وقتی که صــد گـــره به نگــاه تـو وا شود
گر قـرعــهی زیــارتتــان بــر مــن اوفتـد
فــارغ ز غصـــههـــا دلِ ایــن بیــنوا شود
بـوســم اگر ضــریــح تو را ای امـامِ مِهــر
ایــن قلـب نـاامیــــد، قــریــن رجـــا شود
یک لحظـــه افتخــار اگـــر شـاملــم شـود
چشــمانـم آشــنا بـه حـــریــم شمـــا شود
بـر دیـدگـانِ مــاتِ نشـسـته به خــون مـن
گــَرد حـــریــم اقــدستـان تـــوتیـــا شود
چون دارویی که هست شٍفابخش قلبها
دردِ دلِ شـکـســتـه بــه یـک دم ، دوا شود
طبع خموش منکه بهمِحنت نشستهاست
بـــار دگـــر ، ز نـــاز نگـــاهــت رســا شود
کن یک نظـــر به (ساقی) افتــاده؛ از کرم
شــایـد که بـا نگـــاه رئــوف تـو پـــا شود
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1400
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(شهادت امام جواد تسلیت باد.)
#شهادت
#جوالائمه
#امام_جواد
#شهادت_امام_جواد
جــــواد الائمّــــه (ع) امــام رئــوف
که خورشیدِ رویش شده در کسوف
شهیـــد جفـــا شـد ، به دسـتِ زنــی
که شرحش نگنجد یقین در حـروف.
#جـــامِ_جـــواد
فسـوسـا بـه دسـت زنــی ددسرشـت
نهــــم حجّـت دیــن ، امــــامِ جـــواد
شده کشته در حجـــره با زهـــر کیـن
کــه تــا نشــنـود کـس پیــــام جـــواد
تــو ای همـسر بیـــوفـــا ، بـــاز گـــوی
چه زهـــری چشاندی به کـام جـــواد؟
ز همسر چهسان میتوان دل شکست
چگـــونه شکسـتی تو جـــامِ جـــواد؟
چو مـأمـون که شد قـاتـل شاهِ توس
شدی قــاتِــلِ خـوش خـــرامِ جـــواد
اگر چــه چــو اَجــــدادِ بیـــداد خــود
شـــــدی در پــــیِ انهـــــــدام جـــواد
بـــه دنیــــا و عقبــــا درخشــــد همی
چو خورشـید تــابنـــده نـــام جـــواد
ولیـکـــــن ســتـم پیـشــگــان پلیــــد
شـود روزشــان همچو شـــام جـــواد
اَلا (ســاقیــا) روز محشـــر بــه مـــــا
بِـــده جــــامِ شــربِ مُـــــدام جـــواد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1380
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
⚫️ یٰا جواد الائِمّه ادرکنی ⚫️
#شهادت
#امام_جواد
#شهادت_امام_جواد
ای که از جود، تو را جامِ محبّت دادم
دادی اکنون به کدامین گنهم بر بادم؟
جرعهای آب طلب کردم و با زهرِ جفا
پاسخم دادی و بر روی زمین افتادم
جگرم سوختی ای همسر بیمِهر و وفا
کز لهیباش برود تا به فلک ، فریادم
کی روا بود که چون ماهی افتاده به دام
صید ، من باشم و باشی تو مرا صیّادم
پدرم را پدرت کشت به زهر تزویر
تو هم امروز شدی چون پدرت جلادم
گرچه بودم همهی عمر بهدام تو اسیر
ولی اکنون که شدی قاتل من ، آزادم
گَر ز طوفان تو شد خانهی عمرم ویران
من ز ویرانی تو تا به ابد ، آبادم
ای جوادی که به حق مظهر جودی و کرم
شود آیا به نگاهی بکنی امدادم ؟!
(ساقی) غمزدهام کز غم تو نوحهگرم
آنچنان که نرود داغ غمت ، از یادم .
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1383
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(ضرب المثل)
مُعلّـــق ، گر زنی در نــزد غــــازی
کنی با آبــــروی خویش ، بــــازی
چو مشتت میشود در نزد او باز
نــدارد بر تو هــرگــز ، سرفــرازی
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(السَّلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب)
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#مدح
#وفات
#حضرت_زینب
( کوه صبر)
سینه ، مالامالِ درد و غـــم بـرای زینب است
مرغ جانم نــوحــهپــرداز عــزای زینب است
کیست زینب؟ قـافلـه سـالار مِحـنت دیـدگـان
اینکه گویم شمـهای از مـاجـرای زینب است
کیست زینب؟ همره و همگام اطفــال حسین
سوی شامِ غـم که این از اعتـلای زینب است
کیست زینب؟ کوه صبر و استقامت در جهان
کوه گفتم کـوه هم خود زیر پـای زینب است
کیست زینب؟ ناظــر رأس جــدای شـاه دیـن
دیدهی مِحنت کش و دَردآشــنای زینب است
بوسه زد در کــربــلا، بر بـوسهگـاه تیــغِ کیـن
این نشانِ وسعـتِ صـبر و رضایِ زینب است
گر نـوای کـربـلا، بـر گــوش عــالـم آشــناست
حاصل آن خطبــه و بـانگ رسـای زینب است
هر که گویی دیـده مــاتــم در زمانه بیدرنـگ
در حقیقت هر که باشد در قفــای زینب است
از وفـــاداری و صـــبر و بـــردبـــاری هــای او
عـالمی شرمندهی مِهـــر و وفـــای زینب است
حـاتـم طـایی که باشد شهـرهی جـود و سخـا
چون گدایی در برِ جـود و سخای زینب است
بسکه غم دید و صبوری کرد و شاکر بود نیز
سـوگـوار مــرگ او حتی خــــدای زینب است
(ساقی) غمـدیـده گوید: تسلیت بر شـیعیــان
گرچه خود گریان ز داغ جانگزای زینب است
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1385
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(اَلسّلامُ عَلیـكِ یَا أُمُّ المَصائِب)
ا࿐❁❈࿐✿࿐❁❈࿐ا
#مدح
#روز_پرستار
#حضرت_زینب
(راوی نینوا)
کــوهِ صـبر و اسـتقامـت زینب است
مظهــر شور و شهــامـت زینب است
آن کـه از قــدقــامــتِ عشـق حسـین
بست قـامـت تـا قیـامـت زینب است
آن کـه در دشــت بـــــلای عـــاشــقی
داد یـک دنیـــا غــرامـت زینب است
آن کــه در راہ اســارت، سـوی شــام
کـرد یــاران را زعــامـت زینب است
در پـــرســـــتـاری طفــــلان یـتـــیـم
اُسـوهی مِهــر و کـرامـت زینب است
از غیــوری ، پیـش چشـم دشمنــــان
روسپید و راست قـامت زینب است
آن کـه با یک خطبــه ی دنـدان شکن
کرد دشمــن را مــلامـت زینب است
بــــرتــــریـــن راوی دشــتِ نیــــنـوا
با همه رنـج و وخــامـت زینب است
بــر پــرســتاران بــا مجـــد و وقــار
در پـرســتاری عــلامـت زینب است
آن کـه دشمــن میشـود از حِلـــم او
غــرق دریـــای نــدامــت زینب است
آن کـه بــا نــام همــامـش ، (ساقیا)!
داده عــزت بـر کــلامـت زینب است
آن کـه در این شعـــرِ شــیوا از کــرم
خـامـه را کرده غــلامـت زینب است
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1388
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(السَّلامُ عَلیكِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب)
#مدح
#حضرت_زینب
(اگر زینب نبود)
کــربــلا ، نـا آشـــنا میشد اگر زینب نبود
ظهــر عاشورا فنـــا میشد اگر زینب نبود
پــرچــم اســلام میافتـــاد بر روی زمیـن
پــرچــم ظــالم بپـا میشد اگر زینب نبود
محــو میشد مــاجــرای عــاشقــان کربـلا
عشق بی قدر و بهـا میشد اگر زینب نبود
قصــهی جـانســوز ســـالار شهیــد نیــنوا
عـاری از شور و نوا میشد اگر زینب نبود
بانگ هل من ناصری که نصرت اســلام بود
اندک اندک بی صـدا میشد اگر زینب نبود
از سر بی جسم شـاه دین به روی نیــزه ها
بیخبــر ، خلق خـدا میشد اگر زینب نبود
صحنـهی ایثـــار هفتــاد و دو یــار بــاوفــا
بی گمان، بی اعتـــنا میشد اگر زینب نبود
جسم صدچـاک علی اکبــر، عزیز مصطفی
از زمین کی جـابجـا میشد اگر زینب نبود
تیــر و حلــق اصغــر و دست پلیــد حرمله
در فراموشی رهـــــا میشد اگر زینب نبود
پیکـــر و دســتان سقـــای علمـــدار حسین
بیشتر از هـم جـــدا میشد اگر زینب نبود
ظلم و جور شمر و ابن سعد و عمّال یـزید
محـو از روی و ریــا میشد اگر زینب نبود
در بیــان ماجـرای حـــق و بــاطــل ، تا ابد
حق مطلب کـِـی ادا میشد اگر زینب نبود
کشتی اســلام میشد غــرق از بعد حسین
تا ابد ، بی نــاخـــدا میشد اگر زینب نبود
ظــالـم ملعون ، یــزیـد دون میان مسلمین
لایـق حمـــد و ثنـــا میشد اگر زینب نبود
گــوش عـالم بیخبــر میماند از بیــداد او
قصـه از این مـاجـرا میشد اگر زینب نبود
(ساقیا) از ماجــرای کــربــلا ، بر شیعیـــان
کرد زینـب دختــر شـیر خــدا حق را بیــان
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1391
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
(السَّلامُ عَلیكِ یا زینَب الکبری)
#نادرهی_عصمت
زینب آندم که عنایت ز سوی داور شد
فاطمه، مفتخر از زادن این دختر شد
درِ رحمت به روی مَنبع رحمت شد باز
چون عنایت به علی، فاطمهای دیگر شد
زینب آن نور دل حضرت زهرا و علی
که ز انوار رخش ارض و سما انور شد
بود بیتاب و شد آرام در آغوش حسین
هم دلآرامِ برادر، سپس آن دلبر شد
چون حسین دید شکیبایی او را ، فهمید
یاورش اوست که اعطا ز سوی داور شد
فضّه آمد که بگیرد ز حسین او را دید
اشک، جاری به رخ دختر پیغمبر شد
گفت بر فاطمه: جانم به فدایت بانو
گریهات چیست که گویی به دلم خنجر شد
گفت رازیاست نهفته به دلم، از پدرم
چون به یاد آمدم آن راز، دلم مجمر شد
سالها طی شد و هنگامهی آن راز رسید
وقت بوسیدن رگ ، با دو لب خواهر شد
راهی دشت بلا گشت حسین آن شه عشق
که در آن واقعه ، سرمستِ مِی کوثر شد
زینب آن نادرهی عصمت و ایثار و شکیب
که در آن دشت بلا یک تنه یک لشکر شد ـ
چونکه میخواست شود ناظر اجلال حسین
همره قافلهی عشق، در آن منظر شد
دو پسر داشت که در راهِ خدا کرد فدا
گرچه از حیثِ دگر، زینب نام آور شد
دختر شیر خدا ، خواهر شاه شهدا
عمه نه! بهر اسیران حرم، مادر شد
با اسیران بهسوی شام ستم بود به مِهر
غمگسار اسرا ، زینب غم پرور شد
چون رسیدند به کاخ ستم و ظلم یزید
چه بگویم که در آنجا بخدا محشر شد
رأس خونین شهنشاه شهیدان در تشت
پیش چشمان رقیه، ستمی دیگر شد
این ستم با که توان گفت که این طفل حزین
در کنار سر شاه شهدا ، پرپر شد
زینب آن نادرهی صبر، عنان از کف داد
دیدهها خیره بر آن شوکت و زیب و فر شد
خواست بر باد دهد هیمنهی ظالم را
رفت در مسجد و با هیمنه بر منبر شد
خطبهای کرد بیان، نزد یزید ملعون
که همه پستی این قوم، نمایانگر شد
موج آسا به خروش آمد، تا کشتی ظلم
غرق در بحر حقارت به عیان یکسر شد
ریخت بر هم همهی شوکت پوشالیشان
که یزید از غم رسواییشان، چنبر شد
قصهی زینب و سالار شهیدان این بود
کربلا فخر خداوند جهانگستر شد
گرچه از مولد و میلاد سخن میگفتم
نام زینب به لبم آمد و دل مضطر شد
چونکه این نام، عجین گشته به محنت، ناگاه
شعر میلادیه، بر مرثیهای منجر شد
دانم آنقدر، که این نام مبارک، امشب
موجب فخر من و زینت این دفتر شد
(ساقیا) کرب و بلا زنده اگر مانده هنوز
همه از صبر و شکیبایی این خواهر شد
نه فقط کرب و بلا، بلکه دوباره اسلام
زنده از شوکت این دختر دانشور شد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1384
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi
((اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا اَمِیرِالْمـُؤمِنـِین))
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#مدح
#عید_ولایت
#امیرالمؤمنین
#عید_غدیر_خم
(لَولاك لَمٰا خَلَقتُ الْاَفلاك)
(دلیل خلقت)
من کیام؟ من بِن عم و داماد خیرالمرسلینم
من کیام؟ من بوتراب و رشتهی حبل المتینم
من کیام؟ مولود کعبه ، زادهی بیت خدایم
من قسیمُ النّار وَالجنة ، به هنگام جزایم
من کیام؟ آیینهدار پر فروغ ذوالجلالم
من کیام؟ کانون قرآن خدای لایزالم
من کیام؟ من ترجمان خلقت و کون و مکانم
من فروغ لایزال هم زمین و آسمانم
من کیام؟ شیرازهی قرآنِ ربّ العالمینم
کاتب وَحی و کلامُ الله ناطق، روح دینم
من کیام؟ من وارث یاسین و طاها و ضحایم
من ولیّ حقم و ، خلق خدا را ، رهنمایم
من کیام؟ من فاتح صفین و خیبر، هم حنینم
انبیا را غیر احمد (ص) هادی و نور دوعینم
من کیام؟ من شیعیان را برترین حصن حصینم
من به فرمان خدا بعد از محمد (ص) جانشینم
من کیام؟ باب امام مجتبی و زینبینم
همسر زهرایم و بابِ اَباالفضل و حسینم
من کیام؟ من مظهر ایمان و شرح اِنّمایم
من شهنشاهِ ولا ، گنجینه ی سِرّ خدایم
من کیام؟ دست خدای لم یزل، در آستینم
بعد احمد ، برترین از فرش تا عرش برینم
من چراغِ معرفت ، بر جملهی خلق جهانم
من شفیعِ روز محشر ، بر تمامِ بندگانم
قبضهدار ذوالفقار و شاهِ مُلکِ لافتایم
در مَهالِک، هالِکِ اعدایِ دینِ مصطفایم
بر کلیم الله ، اعجاز خدای راستینم
روحبخش بیقرینِ عیسیِ گردون نشینم
حیدرِ کرّار ، شاه لافتیٰ ، شیرِ خدایم
بینوایان را معینم دردمندان را دوایم
بر یتیمانم پدر ، بر داغداران دلنوازم
من شهیدِ مسجدِ کوفه به هنگام نمازم
من ولی اللّهِ عدل آرایِ ربّ العالمینم
"من علی عالی اعلیٰ امیر المؤمنینم"
من دلیل خلقت هستیّ و ، کلّ ماسَوایم
(ساقی) کوثر همان ممدوحِ حق در هلاتایم
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1388
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi